هدف اصلی این پژوهش شناسایی شاخصها و مؤلفه های تأثیرگذار بر توانمندسازی مدیران نمایندگیهای فروش بیمه و تبیین این عوامل در قالب الگوست. در این مطالعه به روش ترکیبی اکتشافی از هر دو رهیافت کمی و کیفی استفاده شد تا الگوی نهایی تدوین و ارائه شود. بدین منظور، ابتدا با انجام مطالعات نظری، مؤلفه ها و شاخصهای اولیه مرتبط با مفهوم توانمندسازی جمع آوری و تعیین شد تا در ادامه، توافق نهایی گروه خبرگان روی هر یک از آنها از طریق روش اصلاح شده دلفی و ضریب توافق کندال حاصل شود. روایی و پایایی الگوی پیشنهادی به وسیله تحلیل عاملی و آلفای کرونباخ صورت گرفت. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که الگوی نهایی توانمندسازی مدیران نمایندگیهای فروش بیمه از پنج مؤلفه تشکیل شده است که عبارت اند از: احساس موثربودن، اعتماد به نفس، شایستگی، خوداثربخشی، و معنا داربودن. معادلات ساختاری مبین این مهم بود که در سطح اطمینان 95 درصد، دو مؤلفه احساس موثربودن و اعتماد به نفس بیشترین ارتباط را با مقوله توانمندسازی در صنعت بیمه دارند. بنابراین نمایندگیهای بیمه می توانند از طریق ایجاد احساس مؤثربودن، اعتماد به نفس، شایستگی، خوداثربخشی، و معنا داربودن در رویارویی با تغییرات مستمر به سمت توانمندسازی حرکت کنند. همچنین باید در این نمایندگیها برای ایجاد و حفظ توانمندیهای مدیران، به ترویج احساس مؤثربودن مبادرت شود.
در مقاله حاضر، با استفاده از یک تابع هزینه با شکل تبعی فوریر و تحمیل شرایط نظم نظری که در نظریه اقتصاد خرد نئوکلاسیک مطرح شده، کارایی هشت بانک ملی، صادرات، ملت، تجارت، سپه، رفاه،کشاورزی و مسکن در دوره 1387-1375 محاسبه شده است. برای محاسبه کارایی، یک روش، محاسبه کارایی از طریق برآورد تابع هزینه بانک ها است. برای انتخاب شکل تبعی مناسب تابع هزینه، با توجه به اشکال هایی که گالانت (1982) به توابع انعطاف پذیر محلی مانند ترنسلوگ مطرح کرد، اقتصاددانان به استفاده از اشکال تبعی پیچیده تر سوق یافته اند که به شکل های تبعی انعطاف پذیر جامع مشهور است. علاوه بر این، گالانت و گالوب (1984) نشان داده اند که اگر تابع هزینه برآورد شده، از شرایط نظم نظری مانند مثبت بودن، یکنواختی و انحنا برخوردار نباشد، نمی توان به نتایج برآورد اتکاء کرد. از این رو، لازم است که شرایط نظم به عنوان قیدهایی بر تابع هدف تحمیل شود. در مقاله حاضر، با استفاده از بهینه یابی غیرخطی، روشی که سرلتیس و فنگ (2009) به کار برده اند، کارایی بانک های ایران محاسبه شده است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، بانک های ایران در دوره مذکور به طور متوسط با 15 درصد ناکارایی مواجه است.