شکل گیری سینمای ایران از آغاز دوران سلطنت رضاشاه صورت گرفت، اما سینمایی که از غرب آمده بود و حامل عناصر فرهنگی موطن خود بود. عناصری نامربوط با جامعة ایرانی هم چون برهنگی، دزدی، جنایت و آدمکشی. این نوع سینما از همان آغاز ورود، مورد اعتراض و تشکیک افراد و شخصیت های آگاه جامعة ایران واقع شد. در این مقاله، سعی گردیده تا با مراجعه به اسناد و مطبوعات مربوط به اصفهان، نشان داده شود که جامعة متعهد و مؤمن اصفهانی، چه واکنشی نسبت به سینمای مبتذل از خود نشان داد و چگونه مغایرت آن را با فرهنگ ایرانی - اسلامی فریاد زد. این اعتراضات، در دو سطح مطبوعات و جامعة سنتی دنبال شده است. مقاله بر این فرض استوار است که اعتراض منتقدین به سینمای مذکور، پاسخ چندانی در دستگاه فرهنگی حکومت نیافت؛ بدین خاطر که دستگاه مزبور، مشکلی اساسی با این روند نداشت. اگر هم سانسوی صورت می گرفت، چندان مؤثر نبود. شاید از همین زاویه بتوان به بخشی از انگیزه های «سینما سوزی» در روزهای انقلاب اسلامی پی برد. این مقاله به شیوة مطالعة کتابخانه ای و بر پایة اسناد و روزنامه های آن دوره شکل گرفته است.
انقلاب اسلامی ایران از آن جایی که یک حرکت مردمی و دینی بود، از ابتدای امر، تحت حمایت های اقشار مذهبی جامعه قرار گرفت. «جامعة روحانیت مبارز تهران» که به اختصار «جامعة روحانیت مبارز» گفته می شود، نهادی دینی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است که به عنوان تنها تشکل سیاسی علما در ایران پیش از انقلاب شکل گرفت. این تشکل از جمله گروه های مبارزی بود که افزون بر فعالیت های سیاسی، به یک رشته فعالیت های خیریه نیز در سطح کشور روی آورد. این مقاله قصد دارد به همین جنبه از فعالیت های جامعه روحانیت تمرکز کند و آثار آن را در روند پیروزی انقلاب نشان دهد. تجلیات این حرکت را می توان در فعالیت هایی نظیر جمع آوری پول برای کمک رسانی به زندانیان سیاسی و اعتصابیون، راه اندازی کتابخانه و کمک به فقرا و محرومین جامعه نشان داد. این مقاله با استفاده از شیوة توصیفی- تحلیلی و بهره گیری از منابع اصلی (کتاب و اسناد) و انجام مصاحبه با شخصیت های تأثیرگذار، می کوشد به بررسی فعالیت های خیریه جامعة روحانیت مبارز در پیشبرد نهضت اسلامی بپردازد.