به نظر می رسد که روابط ایران و روسیه از دوران جنگ های معروف دوره قاجاریه تا هم اکنون همواره از الگویی سنتی پیروی کرده که مبتنی بر توسعه نفوذ در غرب و جنوب از سوی روس ها و استفاده از روس ها برای مهار غرب از سوی ایرانیان بوده است. هرچند در بعضی از برهه های تاریخی مثلاً 1962 تا 1979 یا اوایل پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و همچنین پس از پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، روابط تا سطح صلح سرد بهبود یافت، در این مقاطع نیز روابط ایران و روسیه عمیق و استراتژیک نگردید و گویی در بیشتر دوره ها ایران و روسیه به بالا بردن سطح روابط با یکدیگر تمایلی نداشته اند. در نوشتار پیش رو چند دوره از روابط ایران و روسیه با توجه به تحولات داخلی و محیطی این دو کشور مرور شده که امید است مورد توجه محققان و علاقمندان عزیز قرار گیرد.
محمد بن عبدالوهاب دیدگاه جدیدی در مذهب سنی به نام وهابیت ایجاد کرد. وی با محمد بن سعود و بعد از وی با پسرش عبدالعزیز متحد شد و اعراب نجد، عتوبیه و خلیج فارس را به وهابیت دعوت کرد. همزمان با آغاز قرن نوزدهم میلادی وهابی ها در سال1207ق/ 1793م. با تصرف احسا به خلیج فارس رسیدند. در سال1217ق/1802م. قبیله قواسم به وهابیت گرایید. در این زمان اغلب بنادر و سواحل خلیج فارس تحت نفوذ جواسم بود. آقا محمدخان بعد از تاجگذاری توجهی به امنیت سواحل خلیج فارس نکرد. این روند بی توجهی ایران به کرانه های ایرانی در دوره ی پادشاهان بعدی قاجار همچنان ادامه داشت. وهابیون هر لحظه فرصتی بدست می آوردند به سواحل ایران می تاختند و با حکام محلی کرانه های ایرانی علیه حکومت مرکزی متحد می شدند و به ناامنی و اغتشاش در آن نواحی دامن می زدند، تا اینکه در سال 1284ق/1867م. بندر عباس از دست سلطان عمان خارج شد و در سال 1303ق./1885م. ایران با خرید دو فروند کشتی جنگی، اقداماتی برای تامین امنیت خلیج فارس و مبارزه با وهابیون آغاز کرد. در سال1305ق/ 1887م. با تصرف بندر لنگه توسط ایران وهابیون پایگاه خود را در سواحل ایران از دست دادند.
در فرایند ورود مستقیم علمای شیعه به عرصه سیاست، جنگ های ایران و روسیه را می توان مرحله ای مهم تلقی کرد. مهم ترین ویژگی این مرحله آن است که ورود علما به سیاست خارج از چهارچوب دولت بود و مجتهدان شیعه برای اولین بار با یک قدرت معارض برون دینی مواجه شده بودند. همراهی عده ای از علمای شیعه با سلاطین صفوی در جنگ با عثمانی به هرحال در معادلات سیاسی درونی جهان اسلام جای می گرفت، اما فتواهای آنها در جنگ با روسیه و ایستادگی و حضور فیزیکی بعضی از آنها در صحنه جنگ برخاسته از احساس شرافت دینی و دفاع از کیان اسلام و مسلمانان بود. با مرور کم و کیف حضور نظری و عملی روحانیان شیعه در جنگ های ایران و روسیه، که در بعضی مواقع با درخواست شاه و صاحب منصبان کشور بود، می توان با چهره راستین روحانیت انقلابی و مجاهد شیعه آشنا شد. مقاله پیش رو به همین منظور پیش روی شما عزیزان قرار گرفته است.
سفر حج از راه روسیه و عثمانی، که اغلب صاحب منصبان، اعیان و اشراف و دیوان سالاری بلندپایه قاجار آن را برای ادای این فریضه برمی گزیدند، جنبه بسیار مهم در خود داشت: اول اینکه سبب می شد نوعی حلقه معنوی میان مردم و مقامات محلی در طی مسیر به وجود آید و به ویژه در قسمت هایی که طی جنگ های ایران و روس از ایران جدا شده و تحت حکومت روسیه غیرمسلمان قرار گرفته بودند، نوعی حس نوستالژیک دینی و ملی در این مسافران حج به وجود می آورد؛ دوم اینکه به نوعی سبب گسترش و تعمیق اندیشه اتحاد مسلمانان می گردید؛ سوم اینکه نخبگان ایرانی، در مسیر عبور خود از شهرهای روسیه، عثمانی و مصر، با مهم ترین تحولات منطقه آشنا می شدند و درجه پیشرفت و شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این کشورها را از نزدیک می دیدند؛ چهارم اینکه امنیت بالای این مسیر برای شاهزادگان و اشراف ایرانی دلیل اصلی انتخاب آن بود و اگرچه سبب می شد هزینه ها و مدت مسافرت نسبت به دیگر راه ها افزایش یابد، آرامش خاطر بیشتری را به همراه داشت. در مقاله حاضر با مسیر کاروان حج از خاک روسیه از طریق پنج سفرنامه ایران آشنا خواهید شد.