ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۴٬۴۴۹ مورد.
۱۸۴۱.

نزاع فرگه و هیلبرت: روش صحیح پرداختن به فراقضیه ها در دستگاه های اصل موضوعی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فرانظریه تحلیل مفهومی دستگاه اصل موضوعی فراقضیة استقلال فراقضیة سازگاری

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه منطق
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق فرامنطق
تعداد بازدید : ۱۹۳۲ تعداد دانلود : ۹۴۶
«منطق به صورت نامحدود ... صوری نیست. اگر چنین بود، بدون محتوا می بود ... هیچ علمی کاملاً صوری نیست» (Frege, 1971:109). در ۱۸۹۹، دیوید هیلبرت نظام اصلِ موضوعیِ منقحی برای هندسة اقلیدسی عرضه کرد و با اثبات مشروط فراقضیه های سازگاری و استقلال برای این نظام، راه حلی برای یکی از مسائل دیرپای ریاضیات (مشهور به مسئلة خطوط موازی) ارائه داد. گوتلوب فرگه، پایه گذار منطق صوری جدید، مخالفت های بنیادینی با رویکرد فرمالیستی هیلبرت و برهان های او برای فراقضیه های سازگاری و استقلال ابراز داشت. بررسی دلایل این مخالفت نشان می دهد که دیدگاه فرگه نسبت به صوری بودن منطق و قضیه های فرانظریه ای به کلی متفاوت از دیدگاه پذیرفته شدة امروزی است. در این مقاله پس از شرح مختصر روش اثبات هیلبرت برای فراقضیه های سازگاری و استقلال و همین طور انتقادهای اصلی فرگه به آن، به روش پیش نهادی خود فرگه برای پرداختن به این مسائل اشاره خواهم کرد و سپس به این بحث خواهم پرداخت که چرا در نهایت ریاضی دانان و منطق دانان، به پیروی از هیلبرت، به نکته سنجی های فرگه وقعی ننهادند و منطق جدید با معرفی نظریة مدل گام در راهی نهاد که از نگاه فرگه به هیچ وجه قابل قبول نبود. در پایان نتیجه ای که از این بررسی می گیرم این است که در واقع، فرگه و هیلبرت، هر یک بر اساس اندیشه ها و علایق خود، برداشت های متفاوتی از مفاهیمی مانند سازگاری و استقلال در دستگاه های اصل موضوعی داشته اند، جایی که فرگه به دنبال «سازگاری اندیشه ای» است هیلبرت صرفاً «سازگاری نحوی» را اثبات می کند. برداشت سخت گیرانة فرگه از مفهوم سازگاری و استقلال دامنة پژوهش های بعدی را به شدت محدود می ساخت، حال آن که برداشت هیلبرتی امکانات وسیع و جذابی برای انجام بحث های فرانظریه ای فراهم می آورد.
۱۸۴۲.

دینداری در دوران مدرن از منظر هانس کونگ

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سکولاریسم پست مدرنیته مسیحی بودن مدرن بودن انسان بودن مدرنتیه تدین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳۱ تعداد دانلود : ۹۳۶
مسئله دیندار بودن و مدرن بودن یکی از مسائل بسیار مهم دوران جدید و معاصر است. برخی معتقدند که در این مسئله نوعی تناقض نمایی وجود دارد؛ زیرا مدرن بودن دارای مؤلفه هایی است که اساساً با دیندار بودن سازگاری ندارد. اغلب الاهیدانان جدید و نیز فیلسوفان دین به نحوی به این مسئله پرداخته اند و راه حل های مختلفی برای آن ارائه داده اند. هانس کونگ، الاهیدان معروف کاتولیک، با یک رویکرد جدید مدعی است که توانسته یک راه حل معقول ارائه دهد. او این مسئله را تحت عنوان «مسیحی بودن» به تفصیل مورد بحث قرار داده و در نهایت به این نتیجه رسیده است که مسیحی بودن یعنی «انسان بودن» و بدین معنا «مسیحی بودن» با هر نوع «دینداری» دیگر سازگاری دارد. در این نوشتار رویکرد او به مسئله و نیز راه حلی که ارائه داده است مورد تبیین و بررسی و نقد قرار میگیرد.
۱۸۴۳.

نقد و بررسی وابستگی روان شناختی اخلاق به دین(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۸۴۶.

جایگاه علیت در قرآن و روایات و تاثیر آن در تفکر عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۸۵۱.

چیستی زبان و بازتاب آن در مسئله دین(مقاله پژوهشی حوزه)

۱۸۵۵.

بررسی و نقد نظام قوانین اخلاقی در نظریه اخلاقی شخص گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شخص گرایی نظریه اخلاقی شخص گرا قوانین صوری قوانین ارزش شناختی قوانین شخص گرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲۷ تعداد دانلود : ۸۴۵
هدف این مقاله بررسی نظام قوانین اخلاقی در نظریه اخلاقی شخص گراست. برای دستیابی به این هدف، از دو روش «توصیفی- تحلیلی» و «نقد توسّعی» استفاده می شود. مطالب در چهار بخش ارائه می شوند: نخست، به چیستی قانون اخلاقی پرداخته شده است، دوّم، چگونگی شناسایی و کشف قوانین اخلاقی بیان شده است، سوّم، نظامی از قوانین اخلاقی معرفی شده که از سه طبقه «قوانین صوری»، «قوانین ارزش شناختی» و «قوانین شخص گرا» تشکیل یافته است و چهارم، هم چالش های نظام قوانین اخلاقی مطرح شده و هم شکل اصلاح یافته این چالش ها نیز بیان شده است. یافته های این مطالعه نشان می دهد که قوانین اخلاقی، جایگاه بسیار برجسته ای در نظریه اخلاقی شخص گرا دارند؛ به این معنا که راهنمای خوبی برای شخص در موقعیّت انتخاب هستند. همچنین نظریه اخلاقی شخص گرا، با اتّخاذ رویکردی کُل گرایانه، دوگانه انگاری قوانین صوری و ارزش شناختی را نمی پذیرد و آن ها را در ترکیبی هماهنگ و سازوار ارائه می دهد. علاوه بر این، اضافه کردن قوانین جدیدی به فهرست قوانین صوری و ارزش شناختی و مطرح ساختن طبقه نوینی با عنوان قوانین شخص گرا، از دیگر نوآوری های این نظریه در حوزه اخلاق است. سرانجام، چالش هایی چون زائد بودن قوانین اخلاقی در اخلاق منش شخص گرا و عدم کفایت این قوانین در نقش هدایتگری و تجویز بیان شده اند. از دید این مطالعه، هرگاه نقش وحدت بخشی را برای قوانین اخلاقی قائل باشیم، می توان آ نها را در اخلاق منش گنجاند و کفایت اخلاقی آن ها نیز اثبات می گردد.
۱۸۵۶.

ویتگنشتاین و دین

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان