امروزه شهرهای ما بیش از هر چیز نیازمند فضاهای جمعی هستند. میدان ها از دیرباز در بافت شهر به عنوان یک فضای جمعی ایفای نقش می کرده اند. وجود میدان ایرانی در شهر ایرانی، ضرورتی انکار نشدنی است. ویژگی های میدان ایرانی را می توان در میدان های تاریخی ایران که در رأس آنها میدان نقش جهان قرار دارد، جستجو کرد. میدان نقش جهان به عنوان یک میدان حکومتی ایرانی و با دربرداشتن سه جزء اصلی شهر (اقتصاد، مذهب و حکومت) سعی در پیوند با مردم دارد. یافتن خاستگاه نظری ویژگی های میدان نقش جهان می تواند به یافتن اصول طراحی یک میدان حکومتی بیانجامد. مقاله حاضر با مقایسه ویژگی های میدان نقش جهان با بناهای مشابه توانسته تا حدودی به خاستگاه نظری ویژگی های آن نزدیک شده و الگویی برای طراحی یک میدان ایرانی ارایه دهد. مقایسه ویژگی های میدان نقش جهان با میادین پیشین صفوی و مقبره شیخ صفی در قالب ویژگی های مشترکشان صورت گرفته است. این ویژگی ها از متون تاریخی استخراج و سعی شده به ویژگی های اصیل آنها نزدیک تر باشد. با طبقه بندی و تحلیل و بررسی ویژگی این بناها، معنا و خاستگاه نظری آنها استنباط شده است. سپس با تأکید بر بدیع بودن میدان نقش جهان در زمان خود به ویژگی های خاص و ترکیبی آن پرداخته می شود. میدان نقش جهان ترکیبی نو از میادین پیشین صفوی، مقبره شیخ صفی و به طور کلی معماری ایران بوده است. در آخر و پس از شناخت معنایی میدان نقش جهان، راهبردهایی برای طراحی میدان حکومتی ایرانی ارایه شده است. راهبردهایی چون استفاده از هندسه ایرانی، محصوریت، استفاده از عناصر باغ ایرانی، احیای سنت نقاره خوانی، دادن نقش مذهبی، تجاری و نمایشی به میدان بایستی در طراحی میدان حکومتی ایرانی مدّ نظر قرار گیرد.
شهر تبریز تا اواسط حکومت شاه تهماسب صفوی 962ه.ق/1555م. به عنوان پایتخت و بعد از آن تا اواخر حکومت سلسلة صفوی 1193ه.ق/1779م. به عنوان دومین شهر مهم کشور ایران از جنبه های مختلف مذهبی، سیاسی، اقتصادی و به تبع آنها معماری از اهمیت ویژه و منحصر به فردی برخوردار بوده است. به گونه ای که در دوره قاجار نیز با حفظ لقب دارالسلطنه، ولیعهد نشین و همچنان دومین شهر مهم ایران محسوب می شده است. متأسفانه سوانح طبیعی از جمله زلزله هولناک سال 1193ه.ق و سوانح مصنوع اعم از جنگ های پی درپی با کشور قدرتمند عثمانی، باعث زیر و رو شدن ساختار فضایی این شهر شده و امروزه بعد از گذشت سه قرن تحقیق را با سؤالات زیادی در رابطه با ساختار فضایی تبریزِ دورة صفوی مواجه کرده است. چراکه تنها مستندات باقیمانده شامل معدود بناهای به جامانده از این دوره به همراه سفرنامه ها و در برخی موارد ترسیماتی می شوند که از سوی برخی از جهانگردان با مقاصد مختلف ثبت شده اند. بنا بر ادعای این مقاله در طول دورة صفوی تغییرات ساختاری مهمی در نظام فضایی شهر تبریز اتفاق افتاده است. از این رو هدف مقاله حاضر تحلیل ساختار فضایی تبریزِ دورة صفوی از طریق مقایسة تطبیقی سفرنامه ها و همین اسناد تصویری است تا در نهایت بتوان تصویر نسبتاً دقیقی از ساختار فضایی صفوی این شهر ارایه کرد. جهت نیل به هدف در جمع آوری داده ها از روش تاریخی- اسنادی با بهره گیری از متون و منابع و در تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیلی- تطبیقی استفاده شده است. از جمله نتایج تحقیق در طول این دوره می توان به جابه جایی مرکز حکومتی شهر از شمال رودخانه به جنوب آن و مجاورت با ضلع شرقی بازار، همچنین از رونق افتادن میدان مشهور صاحب آباد در اواخر صفوی و اهمیت سایر میادین از جمله میدان عتیق شهر و نیز تغییر ابعاد فیزیکی اشاره کرد.