طنز، ترنّم زیبای هنر در فرآیند تعالی بخشی فرهنگ یک جامعه است. واکاوی مؤلفه های مرتبط با آن، از وظایف سترگ پژوهشگران متعهّد و دلسوز اجتماع است، زیرا استفاده از این هنر کم نظیر، موجب می شود که فهم موضوع در ذهن مخاطب عمیق تر جای گیرد و از طرفی نابسامانی های جامعه را با زبانی گزنده و تلخ بیان می کند و با ایجاد بیم و ترس، خطاکاران را به خطای خود متوجه ساخته و معایب و نواقصی را که در حیات اجتماعی پدید آمده است، برطرف می سازد. این پژوهش در پی آن است که با بهره گیری از روش اسنادی و کتابخانه ای چگونگی تحقّق این موضوع را از لابلای سخنان گهربار معصومان(ع)، به منصّه ظهور رساند. برای دست یابی به این هدف، نخست مفهوم واژه طنز را مورد بررسی قرار داده، سپس با نگرشی تاریخی کاربردهای آن را در کلام ائمه هدی(ع) در قالب چهار جلوه طنز آمیز شامل: طنز از طریق تهکّم، تمثیل، تشبیه به حیوانات و کنایه تعریضیّه تبیین می نماید. در پایان نتیجه می گیرد که هدف نهایی طنز های موجود در احادیث، اصلاح فرد و جامعه و عبرت گرفتن آن ها از مضمونی است که طنز از آن نشأت گرفته است.
« حب علی حسنلإ لا تضر معها سیئلإ، وبغضه سیئلإ لا تنفع معها حسنلإ » روایت مستفیضی است که به سبب پیوند و ارتباط با عقاید و کلام شیعی، از اهمیت والایی برخوردار است. پژوهش پیش رو بر آن است تا نخست سیر نقل روایت را در میان منابع و مصادر روایی شناسایی کند، سپس با دستیابی به اسناد و طرق گوناگون روایت و با کنکاشی رجالی، کیفیت سندی آن را مطالعه نماید. بخش پایانی این نوشتار به واکاوی مراد و مقصود روایت اختصاص یافته است که از رهگذر نقد و بررسی اقوال گوناگون به بیان برداشت ها و تأویلات مقبول و نامقبول از روایت می پردازد.
در این جستار، شباهت هایحضرت عیسی(ع) با حضرت علی(ع) در سه حوزه قرآن و سنت(حدیث)، کلام و عرفان با تأکید بر منابع اصیل و رویکردی مقایسه ای مورد بررسی قرارگرفته است، نقطه اوج این شباهت ها را می توان در دو حوزه عرفان و تشیّع ملاحظه کرد. از لحاظ خاستگاه، قرآن و سنت نخستین منابعی هستند که القا کننده چنین مفهومی به حساب می آیند. در قرآن، به عنوان مثال در تفسیر سوره های زخرف و نساء، با آیاتی مواجه می شویم که به تشابه این دو بزرگوار اشاره شده است. بازتاب تشابه بینحضرت عیسی(ع) و حضرت علی(ع) را در احادیث پیرامون موضوعاتی از قبیلِ زهد، رجعت، فتوت و خوارق عادات می توانیافت. پس از قرآن و سنت، شیعه نصیریه، به ویژه در اعتقادشان به تثلیث، گزارشگر این همانندی ها است. در ادامه، با ظهور مکتب ابن عربی و مطرح ساختن نظریه ختم ولایت برایحضرت عیسی(ع) و حضرت علی(ع)، و اشتراک هر دو در مفهوم نبوت عامه، می توان چنین برداشت نمود که علت این همانندی ها، مفهوم ولایت است؛ تفکری که انعکاس آن را در طریقت بکتاشی می توان دید.
إنّ الصوت اللغوی هو البنیة اللغویة الصغری المکونة للکلمات والتراکیب والآیات، إلی جانب ذلک فهو عنصر أساس فی الإعجاز القرآنی. والأصوات اللغویة تدرس بشکل عام من جانبین: جانب الأصوات المجردة التی یُرکّز فیها على صفات الأصوات ومخارجها، وجانب الأصوات المتَشکَّلة ویُرکز فیها على المقاطع والفواصل والتنغیم وغیرها. الدراسة الصوتیة فی الآیات الفقهیة ذات أهمیة کثیرة بینما نشاهد أن المفسرین یعتنون بالجهة المعجمیة والدلالیة فیها لأجل استنباط الأحکام الشرعیة فقط ویغفلون عن الجهات الأخری منها الجهة الصوتیة. لهذا یهدف المقال هذا دراسة صوتیة لآیات الحجاب بمنهج وصفی تحلیلی وإحصائی حیث نلاحظ أنّ موسیقی هذه الآیات تتناسب مع مضمونها. فالموسیقی لاتتنافی مع قوة بیان الأحکام، فعلینا أن نعتنی بالموسیقی کمقوم أساسی للبیان حیثما لکل مقال موسیقی خاص له والإیقاع المنسجم بالمضمون یسبب تاثیراً أکثر فی المتلقین. نتائج البحث تدل علی الأمور التالیة: جاءت الجمل حسب مضمونها بالموسیقی المختلفة، ففی مواقع الشدة والقوة تُستفاد من الأصوات المجهورة والشدیدة والمنفجرة، وفی مواقع الحیاء والهدوء تُستفاد من الأصوات المهموسة، وفی مواضع الأکثر اقتراباً الی المخاطب تُستعمل الأصوات الصفیریة، وعند إطالة الکلام وامتداده تغلب المقاطع المتوسطة وعند التکلم حول موضوع یرتبط بالحیاء ترجح المقاطع القصیرة.