ترجمه قرآن کریم و انتقال و شفاف سازی معانی والای آن، برای مخاطبان فارسی زبان از دیرباز موضع اهتمام محققان و اندیشمندان این کتاب الهی بوده است. یکی از مترجمانی که شمار کثیری از پژوهشگران،ترجمه او را در زمره بهترین ترجمه های معاصر قرآن بشمار آورده و آن را به لحاظ مطابقت با متن آیات و بکارگیری واژگان مأنوس زبان فارسی و مراعات قواعد زبانی و بیانی و نیز به لحاظ نگرش نوین به ترجمه و روزآمدسازی بسیاری از مفاهیم پرچالش قرآن کریم، مُتقن و قابل استناد می دانند، ترجمه فولادوند است. اما با وجود همه این محاسن، با اعمال نظری ژرف در فحوای ترجمه– دست کم در حوزه آیات مورد بحث- به نظر می آید که مخاطب با مواردی از لغزش یا سهو مواجه می شود که نشان از تسامُح یا احیاناً برداشتی ناهمگون از پاره ای ظرایف بدیع دستوری، واژگانی و ادبی قرآن دارد که در برخی موارد عدم رویکرد متناسب به این ظرافت های قرآنی، خواننده را در معرض برداشتی غیرهمسو با آیات شریفه قرار داده و علاوه بر مستور ماندن بخش هایی از وجوه اعجازی و تصاویر مبتکرانه آیات، جلوه ضعیف تری از بلاغت قرآنی در ترجمه فارسی نمود می یابد. این پژوهش درصدد است که با توجه به امکان سنجیِ میزان خطاپذیری، در ترجمه آیات مورد بحث، این موارد را با استناد به مبانی علمی دقیقِ حوزه های صرفی، نحوی، بلاغی، لغوی و واژگانی، به بوته نقد و بررسی گذاشته و راه های اصلاحی جایگزین نیز پیشنهاد شود تا بدین واسطه نمایه هایی از رویکردهای تحلیلی معنامحوردر چارچوب های مذکور فراروی محققان قرار گرفته و راه برای پژوهش های غنی تر و کاربردی تر در این حوزه ها گشوده بماند.
در بین نظرات مختلفی که در حوزه ماهیت حروف مقطعه ارائه شده است، نظر فخر رازی بر روابط معنایی بین این حروف و دیگر مفاهیم قرآنی تأکید دارد. وی معتقد است که بین حروف مقطعه ابتدای سوره ها و مفاهیم کتاب، قرآن و تنزیل باهم آیی وجود دارد. سوره هایی که با حروف مقطعه آغاز می شوند، مفاهیم کتاب، قرآن و تنزیل را در خود جای داده اند و برعکس هر سوره ای نیز که با این مفاهیم آغاز شده است، مقدم بر آن ها حروف مقطعه ای در ابتدای این سوره ها ذکر شده است. بر پایه بخشی از این نظر می توان با لحاظ باهم آیی حروف مقطعه با مفاهیم کتاب و قرآن و روابط معنایی بین آن ها به ترسیم حوزه معنایی این حروف در قرآن پرداخت.
این مقاله با طرح نظر فخر رازی و نقد آن با در نظر گرفتن روابط معنایی حاکم بر این حروف به تبیین حوزه معنایی این حروف در قرآن می پردازد.
یکی از مباحث مهم در عرصة قرآن پژوهی جستجو از حقیقت و ماهیت قرآن ورای ظاهر و ساختار کنونی آن است. پاسخ به این پرسش برای حل مسائلی همچون تعدد و نزول قرآن بسیار راهگشاست. صدر المتألهین شیرازی هم رأی با گروهی دیگر از اندیشه وران قرآنی معتقد است قرآن از عالم امر به عالم خلق فرود آمده است و بدین خاطربه آن قرآن و فرقان گفته می شود. به خاطر ویژگی های عالم امر، قرآن دارای هویت و حقیقت ماورایی بحث و بسیط است و پس از نزول به علم خلق و بنا به ضرورت و مقتضیات عالم ماده، در کسوت الفاظ و عبارات در آمده است. این مقاله به بررسی و نقد دیدگاه صدر المتألهین در این زمینه می پردازد.