فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۷۸ مورد.
تعریف عکس مستوی از دیدگاه ابن سینا
حوزههای تخصصی:
نگاهى به بحث تلازم بین متصله لزومیه و منفصله در کلام خواجه نصیرالدین و فخر رازى و بررسى تطبیقى آن با منطق جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن سینا در فصل هشتم از نهج سوم کتاب اشارات و تنبیهات در بیان اقسام ترکیب قضایاى شرطیه متصله و منفصله از اجزایى چون قضایاى حملیه و شرطیه، چند مثال مطرح مى کند که نخستین آنها براى قضیه متصله مرکب از متصله و منفصله است. همین مثال، مبناى منازعه اى تأمل انگیز بین دو تن از شارحان این کتاب یعنى خواجه نصیرالدین طوسى و فخر رازى مى گردد. فخر رازى معتقد است هر قضیه متصله لزومیه تنها با یک قضیه منفصله از نوع مانعه الخلو هم ارز است؛ دیدگاهى که شباهتى با مباحث منطق جدید دارد. در مقابل خواجه طوسى معتقد است این انحصار صحیح نیست و مى توان هر قضیه متصله لزومیه را به یک منفصله مانعه الخلو و یا منفصله مانعه الجمع، بدون رجحان هیچ کدام تأویل کرد. در این بین، هم براى داورى میان فخر رازى و خواجه طوسى و هم براى تبیین دیدگاه منطق جدید در این باره، از منطق جدید کمک گرفته ایم و در نهایت ضمن تبیین تفاوت نظر فخر رازى و منطق جدید، نشان داده ایم که نظر صحیح همان رأى خواجه طوسى بوده و منطق جدید نیز در این مورد مؤید دیدگاه خواجه مى باشد.
احکام قضایا
از طبیعیه تا محمول درجه دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطق نگاران دو بخشی قرن هفتم با تامل در تفاوت ساختار قضیه طبیعیه و قضیه مهمله به اعتبار قضیه طبیعیه بعنوان یکی از اقسام حملی پرداختند و تقسیم بندی سه گانه را به صورت چهارگانه بازسازی کردند آنان دو دیدگاه رقیب یعنی مهمله انگاری و شخصیه انگاری طبیعیه را مورد نقد قرار دادند طبیعیه از حیث سور ناپذیری انحلال ناپذیری به عقدالوضع وعقد الحمل اشتمال بر عضویت و نه اندارج و یکسانی موضوع حقیقی و موضوع ذکری با مهمله تمایز ساختاری دارد طبیعیه با شخصیه از حیث موارد یاد شده تفاوت ساختاری ندارد و تمایز آن دو در سنخ محمول آنهاست از این روی منطق دانان قرن هفتم از طرفی طبیعیه را متمایز از مهمله اعتبار کردند و از طرف دیگر بر طبعیه در حکم شخصیه است تاکید داشتند آنان با اعتبار طبیعیه به صورت متمایز از شخصیه به یک معنا به اهمیت منطقی محمول درجه دو پی برده اند مراد از محمول درجه دو در اینجا معقول ثانی منطقی است که به دلیل محمول واقع شدن تمایز ساختاری را سبب می شود بنابراین محمول درجه دوم با آنچه منطق دانان جدید در حساب محمولات درجه دوم به کار می برند متفاوت است این پژوهش در واقع سهم منطق نگاران دو بخشی قرن 7 را در توسعه دانش منطق با عطف توجه به یک مساله معین نشان می دهد
جهت و جهانهاى ممکن
منبع:
معرفت ۱۳۸۱ شماره ۶۲
حوزههای تخصصی:
گزاره های همیشه صادق نزد خونجی در منطق مرتبه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افضل الدین خونجی، برای نخستین بار در تاریخ منطق، در میان گزاره های حقیقیه و خارجیه، گزاره های همیشه صادق و گزاره های همیشه کاذب را یافته است. این گزاره ها پیش از این در منطق مرتبه اول صورت بندی شده و مورد بررسی قرار گرفته اند و نشان داده شده است که صدق همیشگی این گزاره ها نیازمند پیش فرض «وجود فرضی معدومات» است. در این مقاله، این گزاره ها را در منطق مرتبه دوم بررسی کرده و نشان داده ایم که در این منطق، نیازی به پیش فرض یادشده نیست و گزاره های همیشه صادق خونجی بدون هر گونه پیش فرضی در منطق مرتبه دوم به عنوان قضیه اثبات پذیرند. اما تحلیل این گزاره ها در منطق مرتبه دوم نیز کاستی های خود را دارد. برای نمونه، صورت بندی موجبه جزئیه در گزاره های خارجیة الطرفین بسیاری از گزاره های کاذب را صادق می سازد. این نشان می دهد که تحلیل این گزاره ها، چه در منطق مرتبه اول و چه در منطق مرتبه دوم، کاستی هایی دارد و نیازمند زدودن است.
قضایای انفصالی در منطق اسلامی و منطق جدید
منبع:
معارف ۱۳۶۷ شماره ۱۳
حوزههای تخصصی:
قضایای وجودی از دیدگاه ملّاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملّاصدرا درباره قضایای وجودی چهار نظریّه گوناگون عرضه کرده است که در بادی امر مغایر با یکدیگر به نظر میرسند. مدّعای این مقاله آن است که اگر این چهار نظریّه را از دو دیدگاه اصالت وجود و اصالت ماهیّت مورد تحقیق قرار دهیم، خواهیم دید که اوّلاً قابل تقلیل به دو نظریّه میباشند و دوم این که راه حل های ملّاصدرا درباره قضایای وجودی صرفاً منحصر در ممکنات است و اساساً درباره واجب مطرح نمیگردد.
رابطه قضایای توصیفی و الزامی: رابطه جهان بینی و ایدئولوژی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کواین و گزاره های تحلیلی
حوزههای تخصصی:
تحلیل قضایا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی قاعدة نقض تالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطابق قاعده ای در منطق ابن سینا، میان هر دو قضیة شرطی لزومی که کمیت یکسان، کیفیت متفاوت، مقدم یکسان و تالی نقیض هم دارند، تلازم برقرار است. این قاعده توسط ابن سینا معرفی و برای آن استدلال شده است. پس از وی، این قاعده مورد نقد منطق دانان سینوی قرار گرفت. خونجی با مثال هایی از زبان طبیعی، پیش فرض های اثبات ابن سینا را زیر سؤال برده است. پس از خونجی، بعضی از منطق دانان سینوی مانند نصیر الدین طوسی، قطب الدین رازی و قطب الدین شیرازی، تلاش کردند با ارائة صورت بندی های دقیق تری از استدلال ابن سینا و یا دفاع از پیش فرض های او به نقدهای خونجی پاسخ دهند. در مقالة حاضر پس از معرفی و صورت بندی دقیق استدلال های دو طرف، نشان خواهیم داد که پاسخ هایی که به نقد خونجی داده شده، برای اثبات قاعدة مورد بحث کافی نیستند و همچنان قبول این قاعده نیازمند استدلال های دیگری است.