فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱٬۱۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نویسنده به یکی از قصاید سعدی با مطلع: «آسمان را حق بود گر خون بگرید بر زمین / بر زوال مُلک مستعصم امیرالمؤمنین» پرداخته و ضمن بررسی ویژگی های آن به توضیح اشکالی پرداخته که بر سعدی گرفته شده مبنی بر آنکه شروع قصیده اش در مرثیه خلیفه المستعصم است و پایان و مقطع آن در مدح اتابک؛ یکی از افرادی که در قتل وی دست داشته است. بدین ترتیب نویسنده تناقض موجود را با استدلال های خود پاسخ گفته است.
از سیمرغ قاف تا خداوندگار دژ درون بررسی تطبیقی ساختار و محتوای منطق الطّیر و دژ درون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد ساختارگرا
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
کرت نامه؛ ساختار و قالب (بررسی ابیات بازماندة کرت نامه در تاریخ نامة هرات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کرت نامه مثنوی ای حماسی به اسلوب شاهنامة فردوسی است که ربیعی پوشنگی (702 - 671 ق.) آن را به دستور ملک فخرالدّین کرت (حک. 706-697 ق.) در موضوع تاریخ آل کرت سروده است. این اثر اکنون از میان رفته و از آن اطلاعات اندکی در دسترس است. تنها منبع آشنایی با این مثنوی و سبک و سخن ربیعی، تاریخ نامة هرات (721 ق.) نوشتة سیفی هروی است که اندکی بیش از 250 بیت از این منظومه به همراه داستان سرگذشت ربیعی در آن نقل شده است. در این جستار به منظور آشنایی با ساختار و قالب کرت نامه، به بررسی و تحلیل ابیات بازمانده از این مثنوی در تاریخ نامة هرات پرداخته ایم.
نقد کهن الگویی شعر «قصه شهر سنگستان» مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«نقد کهن الگویی» یکی از رویکردهای اصلی نقد ادبی معاصر است که به کشف ماهیت و ویژگی اسطوره ها و کهن الگوها و نقش آنها در ادبیات می پردازد. در این مقاله «قصه شهر سنگستان» از دیدگاه نقد کهن الگویی، بررسی و براساس کهن الگوهای قهرمان، مرگ و تولد دوباره، پیر دانا، سایه و خویشتن، و نمادهای کهن الگویی درخت، کوه، درّه، غار، چشمه، چاه و عدد هفت، تحلیل شده است. اساس کهن الگویی این شعر بر اسطوره «قهرمان ـ منجی» شکل گرفته و بقیه کهن الگوها و نمادها در ارتباط با آن معنا یافته اند. از میان مراحل سه گانه تحول و رستگاری، رفتار قهرمان (شاهزاده) با مرحله دوم که «پاگشایی» نام دارد و دارای سه مرحله (حرکت و جدایی، تغییر و بازگشت) است، تطبیق داده شده است.
نقد و بررسی شکوائیّه های سیاسی در شعر قرن ششم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات غنایی حبسیه
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات غنایی بثّ الشکوی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
زندگی و آثار شاه بن شجاع کرمانی و طبقه بندی سخنان او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابوالفوارس، شاه بن شجاع کرمانی (درگذشته 288ه.ق) شاهزاده ای است که از دنیا روی گرداند و به تصوّف روی آورد. او خود را در طریقت به ابوحفص حدّاد (درگذشته 264ه.ق) منسوب کرده و ابوعثمان حیری (درگذشته 298ه.ق)، از بزرگان متصوّفه، از شاگردان وی بوده است. کتاب او، مرآهالحکماء، در گذر زمان از بین رفته؛ امّا در لابه لای کتاب های صوفیان، خصوصاً تذکره ها، پاره ای از سخنان او به صورت پراکنده آمده است. بررسی و ریشهیابی این سخنان نشان می دهد که اغلب آنها برگرفته از طبقات الصوفیه سلمی است و با توجه به گرایش سلمی به ملامتیه، شاه شجاع نیز ملامتی خوانده شده است. در این مقاله سخنان شاه بن شجاع از منابع معتبر جمع آوری و طبقه بندی و تحلیل و ریشه های اندیشه ملامتی او نشان داده شده است.
تراژدی سیاوش و پندهای تاریخی (تراجیدیة سیاوش والعبر التاریخیة )
حوزههای تخصصی:
یحظی متلقّو الآداب أثناء تطلعهم علی الأدب بقِیَم أخلاقیة سامیة وعِبَر تاریخیة یحتاج الإنسان لنیلها إلی سنوات بل عصور من التجارب وقد تکون حیاة الشخص ثمنا لما یناله من الخبرات التی تساعده علی سعادته بل علی إسعاد الآخرین أیضا.إن التراجیدیا أو المأساة بالرغم من إثارة الحزن العمیق لدی المشاهد، تأخذه إلی قاعات التفکیر لیتجنب المهالک التی أودت بالبطل التراجیدی إلی الموت أو الهلاک. فمتلقی المسرحیة بعد رجوعه من المسرح یسرّه ما توصل إلیه من قیم کانت روح البطل ثمنا لها.
یلقی هذا المقال نظرة عابرة إلی التراجیدیا ومدلولاتها فی الأدب الدرامی، ثم یتطرق إلی تراجیدیة سیاوش عند الشاعر الإیرانی العملاق الحکیم فردوسی فی ملحمته الشهیرة المعروفة بالشاهنامه، مشیرا إلی شخصیاتها البارزة وما تترکه من أثر علی نفس القارئ. هذا ویقدم المقال غایات فردوسی الأخلاقیة التی تترتب علی هذا الجزء من الشاهنامة.
تصحیح و تحلیل یک تصحیف در سه بیت از مخزن الأسرار و اقبالنامه نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به عقیده بسیاری از محقّقان، شعرِ کمتر شاعری به اندازه نظامی و خاقانی دچار تحریف و تصحیف شده است و علّت آن نیز توجه بیش از اندازه عموم مردم به شعر آنها - بیشتر در مورد نظامی- و دیگر، دشواری شعر آنهاست که گاهی، کاتبان نُسخ هنگامی که با واژهها و ترکیبهای غریب و پیچیده آنها مواجه شدهاند، جای این ترکیبها و واژههای نامأنوس را با واژهها و ترکیبهایی که به نظر آنها رسیده و با آن آشنایی داشتهاند و معنی و مفهوم آن را نیز می فهمیده اند، عوض کردهاند؛ به همین سبب است که در برخی موارد، شارحان و حتّی فرهنگنویسان با برخی ترکیبات در شعر قدما مواجه میشوند که از گزارش معنی و مفهوم آن ترکیبها، فرو میمانند.
آنچه در این مقاله از نظر خوانندگان میگذرد، تصحیح تصحیفی مشابه در سه بیت مختلف از خمسه نظامی است که این تصحیفها، تا حدودی در شعر نظامی و حتّی دیوان خاقانی فراگیر است. همچنین به شرح چند بیت از خمسه نظامی که بنوعی با ترنج و نارنج مرتبط است، پرداخته شده است.
ترکیب سازی های واژگانی در پنج گنج نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظامی گنجوی ابعاد و ساحتهای گوناگونِ قصّهپردازی، صور خیال و زبان شاعرانه را در زبان فارسی گسترش داده است. بیشتر توجه پژوهشگرانِ نظامی به توان قصّهپردازی، آفاق اندیشهها و صور خیال آثار او بوده است، لیکن توجه به هنر زبانی و بویژه توان ترکیبسازی او بر سبیل اشارت بوده است. در این مقاله سعی میشود به هنر ترکیبسازی نظامی پرداخته شود. این جنبه هنر نظامی بر مبنای دیدگاه فرمالیستهای روسی تحلیل شده است که بنا بر نگرش آنان فصلِ ممیز آثار ادبی از دیگر سخنها، آشناییزدایی؛ بویژه آشناییزدایی زبانی است. همچنین به این مسأله پرداخته شده است که یک شاعر شاید نتواند واژه بسیط جدیدی بسازد؛ لیکن هنر شاعر بزرگی همچون نظامی در ساختن ترکیبات جدید است. نظامی این کار را در وضعیتها و موقعیتهای گوناگونِ جهانِ داستان، هم برای «ادای مقصود» انجام داده است و هم برای برجسته کردن سخن شاعرانه خود. ترکیبسازیهای «اشتقاقی» بدیع نظامی در ذیل عنوانهایی همچون: ترکیبات ونددار و شبهوندار، صفات فاعلی و مفعولی مرکبِ مرخّم، ترکیبات اسمی، ترکیبات وصفی و ترکیبات معمولِ دارای معانی نامعمول بررسی و تحلیل شده اند. نتیجه کلّی این بررسی این است که نظامی ترکیباتی فراوان و گوشنواز و نظرگیر ساخته است که میتوان گفت هنر مسلّط او در ساحت زبان داستان و «بلاغتِ روایت» همین است و از این رو کاربرد و زنده گردانیدن آنها امری بایسته و شایسته است.
اندیشه های شعوبی در شعر رودکی
حوزههای تخصصی:
تأویلی از مفهوم قلم در مثنوی «تحریمة القلم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مثنوی های کوتاه سنایی غزنوی، که کمتر مورد توجّه قرار گرفته و صحّت انتساب آن به وی نیز مسلّم است، «تحریمه القلم» است که شاعر در آن به ستایش قلم می پردازد. قلم در ادبیّات فارسی همواره از جایگاه والایی برخوردار بوده است و شاعران و نویسندگان به ستایش آن پرداخته اند. در ادبیّات عرفانی ما از قلم با تعابیر گوناگونی چون نخستین آفریده، جوهر، عقل، ملک، نور و... یاد شده است. به نظر عرفا نخستین آفریده همان انسان کامل است که باید پس از قوس نزولی در مراتب آفرینش، قوس صعودی را تا رسیدن به مرحلة کمال بپیماید. در این مقاله با تبیین این مسئله با استناد به برخی متون عرفانی و به ویژه کتاب انسان کامل عزیزالدّین نسفی، بیان شده است که قلم در مثنوی تحریمه القلم، با تأویلی می تواند انسان کامل باشد و در واقع سنایی به نوعی کامل ترین آفریده را ستایش کرده است. گویا هدف سنایی از ستایش قلم (انسان کامل) توسّل به آن برای مبارزه با ظاهر سازی و سالوس ورزی زمانه و یافتن راهی برای رسیدن به کمال است. بر این اساس، قلم به بیان مراحلی از سلوک می پردازد و از این جهت این مثنوی، رساله ای کوچک در سیر و سلوک به شمار می آید. ما در این مقاله، نصایح قلم را در چهار عنوان: دعوت به پشیمانی، دعوت به پرهیز از ظاهر سازی و سالوس ورزی، دعوت به تلاش و مجاهدت و دعوت به صداقت دسته بندی کرده ایم.
چالش های شعر کلاسیک با نهادهای حکومتی (تا قرن ششم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غزل دختر انفاس سعدی: نگرشی مختصر در غزل سعدی و بررسی نسبت میان عقل و عشق
حوزههای تخصصی:
غزل فارسی گسترة عظیمی را در عرصة شعر و ادب فارسی به خود اختصاص داده است. در این گستره، مضامین برخاسته از احساسات و عواطف درونی آدمی بیش از سایر مفاهیم جلوه گری کرده است. علاوه بر این، راز و رمزهای عارفانه نیز در این عرصه جلوه گری ها داشته و مفاهیم نمادینی را بر جای نهاده است. غزل سعدی صرف نظر از عاشقانه یا عارفانه بودنش به جهت هنر و زبان آوری، لطافت و فصاحت همواره مورد توجّه همگان بوده و قرن ها بی بدیل و تقلیدناپذیر بوده است. در این مقاله ضمن نگرشی مختصر بر غزل سعدی، از بین مضامین بی شمار سخن سعدی دو مضمون بنیادین عقل و عشق و نسبت میان این دو در غزلیات وی مورد بررسی قرار گرفته و شواهدی نیز از غزلیات و هم از سایر آثار وی ارایه می گردد.
سرقت ادبی عبدالواسع جبلی از دیوان سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرقت ادبی موضوعی است که از گذشته تا امروز دامنگیر شاعران و نویسندگان بوده و در بین کسانی که توانایی آفرینش اثری درخور و شایسته نداشته اند، رواج داشته است؛ حتی شاعران بزرگ و نام آور نیز گاه مرتکب سرقت ادبی شده اند. در این جستار ضمن نشان دادن شواهد و نمونه ها، سرقت های ادبی عبدالواسع جبلی، شاعر نامی قرن ششم از دیوان سنایی غزنوی، شاعر بزرگ هم دوره او، واکاوی شده است. در این بررسی به این نتیجه رسیده ایم که تمام انواع سرقات و به خصوص""انتحال"" و ""اغاره"" را در دیوان عبدالواسع جبلی می توان دید. وی قطعاتی از شعر سنایی را در بیشتر قالب های ادبی و بخصوص قالب قصیده و غزل، سرقت کرده است.
رنگ و تحلیل زمینه های تأویل رمزی آن در هفت پیکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رنگ یکی از نشانه های مهم روایتگری نظامی برای بیان وجه تمثیلی نگرش هستی شناسانه اوست، به این دلیل رنگ ساحتی رمزگرایانه و تأویل پذیر دارد، فهم معنی رمزی آن مستلزم شناخت زمینه های تأویلی آن است. شناخت این زمینه ها، سبب فهم پیوند رمزی رنگ و منشأ آن، نور، می شود. ارتباط نور و رنگ در روایت پردازی نظامی کانون جذب عناصری دیگر، از قبیل هفت ستاره، هفت گنبد، هفت اقلیم، هفت بانو، هفت فلز، بهرام، زمان و... شده که با رنگ ارتباط صوری و محتوایی یافته اند. این ارتباط در تأویل رمزی آن سبب شده که «آفریننده» مرموزٌالیه نور و «انسان مثالی» با اطوار وجودش مرموزٌالیه رنگ گردد و نور و رنگ جلوه ای از «وحدت و کثرت» باشد. در این مقاله کوشش شده تا دیدگاه نظامی در این باره توضیح داده شود و پیوندهای آشکار و پنهان میان رنگ و صورت و محتوای حکایتی که در هر یک از گنبدهای هفتگانه روایت می شود و زمینه های تأویلی آنها بیان گردد.