فصیحی هروی از شاعران نیمه اول قرن یازدهم هجری است. وی در سال 987 هجری قمری در بخارا به دنیا آمد و در سال 1049 در هرات درگذشت. وی از پیشروان سبک هندی بوده, در سرایش قصیده و غزل تحت تأثیر شاعران قرن ششم به بعد, بویژه انوری و خاقانی و سعدی و حافظ, است. شعر او در مجموع ساده و حالتی میانه سبک عراقی و هندی دارد. وی را, اگرچه در انواع شعر طبع آزمایی کرده است, باید از استادان غزلسرایی در دوره خود شمرد. غزل های فصیحی مملو است از نازک خیالی و مضمون پردازی های غریب, اما نه به آن شدتی که در سبک هندی دیده می شود. گاهی غزلیاتی از او می بینیم که در سادگی و زیبایی نظیر بهترین غزل های سبک عراقی است.زبان شاعر در این گونه غزل ها شفاف و سعدی وار و به اصطلاح سهل ممتنع است.
از نخستین تذکره مستقل زنان شاعر یعنی جواهر العجایب تالیف فخری هروی، تا جدیدترین آنها... همانند اولین تذکره موجود در زبان فارسی یعنی لباب الالباب که نام زنان شاعر در آنها درج گشته است؛ تعداد اندکی از آنان همچون ستارگان آسمان شعر و ادب و عرفان زنان می درخشند و بحق می توان آنان را مشاهیر زنان پارسی گوی اقلیم سخن قلمداد کرد. یکی از این زنان بنام، مستوره کردستانی، شاعر، عارف و خوشنویس مشهور سده سیزدهم، دخترابوالحسن بیگ است. او شاعری درد آشنا و آگاه به مسایل شعر و شاعری، سخنوری صاحب فضل و کمال، خوش ذوق و فهیم و خطاطی زبردست است که از ویژگیهای بارز شعر او، مدح ائمه اطهار (ع) و رویکرد او به مضامین عرفانی است، که بیشتر در قالب غزل، قصیده، قطعه و رباعی عرضه گردیده است.
مقاله حاضر ‘ حاوی تبیین احوال ‘ آثار و افکار فرخی شاعر برجسته معاصر ایرانی است . قهرمانی که کوشش و جانبازی او در راه آزادی بر اهل نظر و نسل اندیشمند پژوهشگر بافراست ‘ پوشیده نیست . و باید انتظار داشت نام او به عنوان یک آزاداندیش حق طلب ‘ یک شاعر میهن دوست ترقیخواه و پاسدار حقوق انسانها ‘ جاودانه در تاریخ ایران به نیکی به جا ماند و قلبهای گرم و پاک میهن دوستان آزاده را حرارت وحدت و تحرک بخشد و بخصوص مساعی جمیل او در جهت تحکیم روحیه آزادیخواهی و زیستن آزادمنشانه ‘ منشأ اثرات خیر و مثمر ثمرات جدی باشد . بررسی مجموعه آثار فکری و دیدگاه این شاعر آزاده و پیشاهنگ نهضت روزنامه نگاری ‘ مبین این است که او از چندین زاویه به تحلیل مسائل اجتماعی ‘ سیاسی ‘ فرهنگی و تربیتی پرداخته است که بواقع پیامهای او به شمار می روند و مصداقی در وضعیت اجتماعی دوره او دارد و می تواند وضعیت جامعه معاصر او را ترسیم کند .
در این مقاله که حاصل مطالعه دیوان ناصر خسرو از رهگذر تأمل در بعضى از خلقیات این شاعر است به بررسى سه امر پرداخته ایم. یکى ذکر پاره اى از ویژگیهاى شخصیتى و اخلاقى ناصر خسرو و دوم پاسخ به شبهاتى که در آنها ناصر خسرو را مردى صرفأ زاهد و شعر او را منحصرأ زاهدانه گفته اند و سوم آنکه از خلال بررسى تعدادى از استعارات دیوان او نشان داده ایم که ناصر خسرو به ملاحظهء شدت نفرت از جهل و غفلت عامهء مردم آنان را در قالب استعاره به صفاتى منفى و نفرت انگیز توصیف کرده است و در نهایت معلوم کرد ه ا یم که على رغم نظر بعضى از نویسندگان و ناقدان شعر ناصر خسرو، نه تنها او مردى قشرى و متعصب نیست بلکه در عالم اخلاق داراى فضایلى از قبیل: مهرورزى، انسان دوستى، مدارا وگذشت نسبت به همنوعان خویش و از دوستداران حقیقى علم و دانش و دشمن سر سخت جهل و غفلت و تعصبات کور و نفاق و ریا و مال اندوزى و دیگر رذایل مردم زمانه است.
برای فهم هر شاعر و نویسنده ای درک زمینه های فکری او لازم است.نویسنده در این مقاله می کوشد بازتاب اندیشه های اسماعیلیه را درآثار ناصرخسرو به اجمال بررسی کند و توضیحی مختصر آنگونه که علاقه مندان را به کارآید‘ ارائه دهد.
حجت لقبی بود در سلسله مراتب عقاید اسماعیلی و ناصرخسرو شاعر معروف ایرانی ، بنا به اعتقاد بیشتر پژوهشگران ایرانی و غیر ایرانی ، به منصب (حجت) ناحیه خراسان برگزیده شده بود. اما این لقب فقط در آثار منظوم او دیده می شود و در هیچ یک از آثار منثورش چنین لقبی به ناصرخسرو نسبت داده نشده است. از سوی دیگر ، ناصرخسرو همواره خود را با نام (ابومعین ناصر خسرو قبادیانی) معرفی کرده است و در هیچ یک از آثار وی عنوان "حجت" دیده نمی شود. آیا ناصرخسرو لقب "حجت" را به عنوان (تخلص شعری) به کار برده است ؟
عقل و عشق در ادبیات ایران و در اشعار عرفانی همواره دو سلطان مقتدر بوده و همیشه رو در روی یکدیگر قرار گرفته اند. پذیرفتن فرمان یکی از این دو سلطان ‘ عزل و طرد دیگری را در پی دارد ؛بنابراین در طریق عشق که عاشق دلباخته ‘ عالمان عاقل را ابجد خوانان عشق می شناسند به بیتی از حدیقه سنایی برمی خوریم: برگزیده دو مرغ بهر دو کار عقل طوطی وعشق بوتیمار و با استناد به آن می توان گفت که سنایی‘ طوطی را برگزیده عقل و بوتیمار را مرغ مورد توجه عشق میداند. طوطی این سبز پوش خوش نوا با داشتن ویژگی هایی چون: 1- پیروی از هوا وهوس2-سخنگویی مقلّد بودن 3-فرّ و شکوه داشتن4-در جستجوی آب حیات گشتن برای زندگی جاوید5-خواهان و هواخواه سلطنت بودن‘قابلیت نداشتن خود را در مکتب عشق به اثبات می رساند. در مقابل بوتیمار باداشتن ویژگیهای خاص شایستگی این را می یابد که در حدیقه سنایی مرغ برگزیده عشق شود: چون شدی در راه حق مرغی تمام تو نمانی ‘ حق بماند والسّلام منطق الطیر /ص99