این مقاله به بررسی شخصیت پردازی زنان در دو نمایشنامه 31/6/77 و سه پاس از حیات طیّبه نوجوانیِ نجیب و زیبا، نوشته علیرضا نادری، در چارچوب نظریات یونگ می پردازد. در این پژوهش، ابتدا مروری خواهیم داشت بر نظریات یونگ درباره کهن الگوها و، پس از ذکر خلاصه ای از طرح داستانیِ دو نمایشنامه مزبور، به بررسی شخصیت پردازیِ زنان در آن دو نمایشنامه با استفاده از کهن الگوها خواهیم پرداخت. مقایسه شخصیت پردازیِ زنان در دو نمایشنامه مزبور و ذکر مشابهت ها و تفاوت های شخصیتیِ آنان دیگر بخش های این پژوهش را در بر می گیرد.
با نگاهی به رمان نویسی افغانستان و فراز و فرودهای آن، واقعیت هایی از تحولات فکری و ادبی این جامعه بر مخاطب آشکار می شود که نیازمند پژوهش های درازدامن است. یکی از این واقعیت ها رویکردهای مدرنیستی و پست مدرنیستی در ادبیات داستانی افغانستان است که جامعه رمان نویسان آن کشور را به جامعه داستان نویسی معاصر پیوند زده است و جنبه های زندگی انسان افغان، به ویژه خیل روشنفکران افغان را به تصویر می کشد. این جستار به شیوه توصیفی- تحلیلی تلاش کرده است با واکاوی رمان های معاصر افغانستان بعد از وقوع کودتای 7ثور 1357ه. ش. تا به امروز گرایش های مهم مدرنیستی و پست مدرنیستی رمان نویسان افغانستان را انعکاس دهد. از این تحقیق برمی آید که گرچه نمی توان از نهادینه شدن مکتب رمان نویسی مدرنیستی و پسامدرنیستی در ادبیات داستانی افغانستان سخن گفت، رشد فزاینده عناصر و مؤلفه هایی نظیر بحران هویت شخصیت های داستانی، پیامدهای جنگ و مهاجرت برای زنان و مردان افغان، تلاش برای واسازی تقابل مرد/زن در نظام نوشتاری مردسالار افغانستان، بازنمایی تقابل پرتنش میان سنت گرایی با تجددطلبی و... از پیدایش جریان های ادبی جدید در ادبیات داستانی افغانستان حکایت می کند؛ جریان هایی شبه مدرنیستی و گاه شبه پسامدرن که اغلب روشنفکران مهاجر به تبعیت و تقلید از تکنیک های داستان نویسی غرب در پیش گرفته اند.
خاطره نگاری در تاریخ ایران آن چنانکه در سایر کشورها مرسوم و معمول بوده عمدتاً از دوره قاجاریه شکل گرفته است.یکی از ویژگی های جامعه ایران دوره قاجاریه خصوصاً پس از انقلاب مشروطه توزیع بخشی از قدرت پادشاه و مشارکت بخش هایی از نخبگان در سرنوشت سیاسی کشور بود.طبیعی بود که نخبگان مذکور پس از بازنشستگی سیاسی به جمع آوری و تدوین خاطرات خود بپردازند.مستشارالدوله صادق و احتشام السلطنه که هر دو از رجال سیاسی عصر مشروطیت بشمار می روند با همین رویکرد خاطرات خود را به نگارش در آورده اند.هر دو نفر مناصب متعددی در طول دوران حیات سیاسی خود داشته اند.بارها به وزارت، وکالت و سفارت رسیده و فراز و نشیب های سیاسی مختلفی را از سر گذرانده اند.خاطرات آنها می تواند پرده از بسیاری از حوادث مبهم و جریانات پیچیده سیاسیز بردارد.تفاوت ها و تشابهات محتوای خاطرات، سبک، شیوه و انگیزه خاطره نگاری از سوی آنها نیز می تواند کمک شایانی به سیر تاریخ نگاری و خاطره نویسی در ایران بنماید.در مقاله حاضر تلاش شده است خاطرات آنها با اتکا بر سبک، شیوه و انگیزه و دیدگاه های تاریخی بررسی و تفاوتها وتشابهات آنها مورد مطالعه قرار گیرد