فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۷۲۶ مورد.
شطحی برای افسانه
سفر نامه نویسی در ادبیات فارسی معاصر مروری بر خسی در میقات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۴ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
در اعصار گذشته هدف اصلی بسیاری از تاریخ نگاران و یا سفر نامه نویسان شناساندن زوایای ناشناخته سرزمین های دوردست بود. هنگامی که انجام این مهم بر عهده داستان نویسان قرار می گیرد نوع ادبی سفرنامه از ابعادی دیگر برخوردار می شود و جنبه ای شخصی به خود می گیرد. این کار هنگامی که اشاره نویسنده بر مکانی به نسبت شناخته شده تاکید دارد وجهه ای نوین به خود می گیرد. بدین معنا که مکان مورد نظر از دیدگاه خواننده متن به مکانی نادیده و تازه بدل می شود. در قرن بیستم، آل احمد و دولت آبادی دو سفر نامه به چاپ می رسانند که به ترتیب به سفر حج و سیستان و بلوچستان اشاره دارد این دو اثر، به رغم تفاوت های ظاهری، از جهاتی نیز به یکدیگر شبیه اند. اینکه در هر دو داستان با راویانی مواجهیم که از آنچه می بینند مایوس و دلسردند. نگارنده در این مقاله تلاش می کند تا با تکیه بر ابزارهای زیبایی شناختی مضمون "سفر" به تحلیل نوع برخورد راوی این دو سفرنامه با نوشتار و همچنین بازنمایی احساسشان از خلال نوع ادبی داستان و یا رساله های انتقادی باشد.
تحریری دیگر از مرزبان نامه
حوزههای تخصصی:
تمثیل پنج دروازهی مانی و داستان قلعه ذاتالصور مولوی
حوزههای تخصصی:
حکایت تمثیلی در بوستان
حوزههای تخصصی:
هزار و یک شب، و ضحاک
گمشده شهرزاد
مقامات بدیع الزمان همدانی و حریری در نقد و تطبیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدیع الزمان همدانی در قرن چهارم با بهره گیری از اندیشه پیشینیان و فضای سیاسی - اجتماعی زمان ، فن جدیدی از نثر در قالب داستان کوتاه به اسم «مقامه » ابداع کرد . مقامات او مورد توجه بسیاری از علمای زمان خودش و دوره های بعد از او واقع شد و برخی به تقلید از او « مقامه » نوشتند . حریری یکی از این مقلدین است که بیشتر از سایرین جوانب تقلید را رعایت کرده است و مقامات او شباهت زیادی به مقامان همدانی دارد . این گفتار به تطبیق مقامات حریری و همدانی می پردازد .
نگاهی انتقادی به ساختار داستانی منطق الطیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عطار در بین شاعران بزرگ ایران از همه به حکایت پردازی شهره بوده و در آثار منظوم و منثور وی هزاروهشتصد و هشتاد و پنج حکایت آمده است (فروزانفر، ص 51)، که نشان می دهد این فن یکی از اصلی ترین جنبه های فکری و هنری اوست.اگرچه عطار (مصیبت نامه، ص 365)، با وقوف بر این امر، بر خویش می بالد که در این فن گوی سبقت از دیگران ربوده است، به نظر می آید چندان دقایق و نکات باریک داستان نویسی را، آن چنان که اصول و معیارهای ساختاری مدون این فن حکم می کند، مراعات نکرده و نتوانسته است به حکایات خویش ساختاری منسجم و منطقی بدهد. شاید عطار خود بر این ضعف آگاه بوده است. وی، در پایان منطق الطیر، هشدار می دهد که در این اثر به دنبال زیبایی های شعری نباشند بلکه به معانی و اسرار نهفته در آن بنگرند: در کتاب من مکن ای مرد راه از سر شعر و سر کبری نگاه از سر دردی نگه کن دفترم تا ز صد یک درد داری باورم گوی دولت آن برد تا پیشگاه کز سر دردی کند این را نگاه هر که این برخواند مرد کارشد وان که این دریافت برخوردار شد اهل صورت غرق گفتار من اند اهل معنی مرد اسرار من اند یکی از اشکالات اساسی ساختاری منطق الطیر در انتخاب هدهد به مقام رهبری مرغان در سیر و سلوک به سوی سیمرغ نمایان شده است – اشکالی که نه تنها به ساختمان منسجم داستان آسیب رسانده بلکه با یکی از عمیق ترین مبانی فکری اهل تصوف در تضاد است. با تشکیل انجمن مرغان برای یافتن پادشاه، معرفی کردن هدهد سیمرغ را به آنها، عذرهای مرغان و پاسخ های هدهد، آگاهی مرغان از نسبت خویش با سیمرغ و ایجاد میل و رغبت به سیر و رسیدن به درگاه او، داستان به مرحله ای می رسد که برای انتخاب رهبر قرعه می کشند ...