عقلانیت در فلسفه، جامعه شناسی، اقتصاد، منطق و سایر علوم کاربردهایی دارد و هرکدام باید به طور جداگانه مورد بحث قرار گیرند. دکتر طه عبدالرحمن فیلسوف و متفکر معاصر مغربی، با استفاده از دستاورد علوم جدید و با تکیه بر معارف اصیل اسلامی، نظریه عقلانیت را طرح کرده است. این مقاله به روش شناسی نظریة عقلانیت وی پرداخته است. حاصل اینکه این پژوهش ضمن اذعان به کارآیی روش تجربی و عقلانیت ابزاری در برخی عرصه ها آن را ناقص دانسته و انحصار عقلانیت به آن را موجب سقوط انسان می داند.
نظامهای معرفتی را می توان در قالب مجموعه ای از گزاره ها تنظیم کرد، گزاره هایی که خود از مجموعه ای از اصطلاحات پدید آمده اند. در هر نظام معرفتی بعضی گزاره ها از بعضی دیگر استنتاج شده و برخی اصطلاحات به کمک اصطلاحات دیگر تعریف می شوند. کاربرد روش هندسی در یک معرفت، گزینش مجموعه ای از گزاره ها و استنتاج گزاره های دیگر از آنها و انتخاب مجموعه ای از اصطلاحات و تعریف اصطلاحات دیگر بر مبنای آنهاست. در این پژوهش، ضمن معرفی روش هندسی و مبانی آن، کاربرد آن را در فلسفة اسلامی نشان می دهیم.
فلسفه معاصر آکنده از نظریات گوناگون درباره عقلانیت است، اما مفهوم کلی عقلانیت مبهم است. ریچارد فولی با واکاوی مکاتب مطرح معرفت شناسی و فلسفه علم، هدف و منظر را عناصر ثابت در همه نظریات عقلانیت می یابد. هدف، امر مورد نیاز یا مطلوب فرد است و می تواند عملی یا نظری باشد. منظر مجموعه ای از عقاید است و انواع آن در ارتباط با شخص یا اشخاص دارای این عقاید، تعیین می شود. فولی با فرضِ هدف محوری مفهوم عقلانیت و نفی منظر ممتاز، به طراحی نظریه ی عقلانیت می پردازد و نتیجه می گیرد که بسته به اهداف و علایق، ارزیابی عقلانی از منظرهای متنوعی ممکن است. بنابراین، دعاوی عقلانیت در واقع دارای موضوعاتی متفاوت بوده، رقیب به حساب نمی آیند. او تدارک طرح جامع عقلانیت را با رعایت دو شرط مناسب می داند؛ لحاظ همه اهداف و ممتاز ندانستن منظر اتخاذی. نقدهای اساسی وارد به فولی عبارتند از: نسبی گرایی، غیرتدافعی بودن، نگاه ابزاری به عقلانیت و آسان گیری.