در این مقاله سعى شده است تا معناى «شکاکیت» (2) در معرفتشناسى معاصر تبیین شده و اجزاء و مقومات مفهوم معرفت نیز آشکار شود.
شکاکیت منکر امکان معرفت در همه یا برخى از قلمروهاى ممکن است در این مقاله پس از معرفى انواع و اقسام شکاکیت، به عمدهترین ادله شکاکان براى اثبات عدم امکان معرفت اشاره و این ادله مورد نقد و بررسى قرار گرفتهاند، استدلال معروف شکاکان مدرن، ذهن در خمره، (3) به روشنى بیان شده و در کنار استدلال از راه خطا و استدلال از طریق تجربه مورد نقادى قرار گرفته است. مقاله در پایان به این نتیجه مىرسد که: «شکاکى که سعى مىکند از راه استدلال شکاکیت را اثبات نماید، مانند لالى است که فریاد مىزند من لالم.»
ما در متون مقدس و در زبان عادى خدا را به بعضى از اوصاف توصیف مىکنیم، یکى از مشکلات دیرین در راه تاسیس الهیات، چگونگى فهم و تحلیل معناى این اوصاف است (بویژه اوصاف مشترک بین انسان و خدا). آیا این اوصاف به هنگام حمل بر خدا همان معناى عادى و متعارف را دارند؟ یا واجد معناى دیگرى مىباشند؟ این معناى دیگر چه نسبتى با معناى عادى و متعارف این اوصاف دارد؟ در این مقاله سعى شده است تا راه حل معروف آنالوژى که به وسیله توماس آکوینى ارائه شده و حاوى نکات تازهاى است، مورد نقد و بررسى قرار گیرد.
نظریه آنالوژى (تمثیل) با نفى اشتراک لفظى و اشتراک معنوى سعى مىکند تا نوعى «اشتراک در عین اختلاف» و «اختلاف در عین اشتراک» را در معانى این اوصاف نشان دهد.