علی اکبر اسدی

علی اکبر اسدی

مدرک تحصیلی: دکتری روابط بین‌الملل، دانشگاه علامه طباطبایی
رتبه علمی: استادیار پژوهشکده مطالعات سیاسی، بین المللی و حقوقی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
پست الکترونیکی: a.asadi@ihcs.ac.ir
لینک رزومه

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۳ مورد از کل ۲۳ مورد.
۲۱.

برندسازی ملی در عربستان سعودی: ظرفیت ها و سیاست های نوین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عربستان برندسازی ملی ملک سلمان قدرت نرم خلیج فارس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۳۰
عربستان سعودی یکی از جدیدترین نمونه های برندسازی ملی و ارائه تصویری نوین و ایجابی از این کشور در عرصه جهانی است. هدف اصلی این پژوهش بررسی و تبیین ظرفیت ها و سیاست های نوین دولت سعودی در عرصه برندسازی ملی است و این پرسش مطرح شده است که برندسازی ملی چه جایگاهی در سیاست های کلان عربستان داشته و سیاست های برندسازی در دوره ملک سلمان با چه تغییراتی روبرو شده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد سه وجه سنتی شهرت و برند ملی عربستان که باعث ایجاد تصویری متمایز از این کشور در عرصه بین المللی شده، وجوه و شهرت نفتی، دینی و کمک های انسانی و توسعه ای آن است. با این حال، در دوره ملک سلمان با هدف ایجاد تصویری مدرن و پیشرو از عربستان، رهبران سعودی سیاست های نوینی را در پیش گرفته اند که به عنوان مرحله جدیدی از برندسازی ملی در این کشور تلقی می شود. مهمترین این سیاست ها عبارتند از: برندسازی اقتصادی و مطرح ساختن عربستان به عنوان کشوری با اقتصاد متنوع؛ برندسازی فرهنگی، اصلاحات اجتماعی و نمایش عربستان به مثابه جامعه ای غیرافراطی و میانه رو؛ توسعه گردشگری و برندسازی با میراث فرهنگی؛ کارآمدسازی حکمرانی برای تقویت برند ملی؛ برندسازی ورزشی و برندسازی شهری و توسعه شهرهای جدید. این مقاله به عنوان پژوهشی توصیفی- تبیینی در چارچوب ساختار مفهومی شش وجهی سیمون آنهولت در خصوص برندسازی ملی انجام شده است.
۲۲.

گسل ها و چالش یکپارچگی عراق: آثار و پیامدهای امنیتی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۳۶
عراق پس از صدام از مهم ترین حوزه های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود. در حالی که شکاف های داخلی، رقابت های سیاسی و چالش های امنیتی در عراق جدید افزایش یافته، تشکیل کشور کردی در مرزهای غربی ایران و تجزیه عراق به عنوان یکی از سناریوهای محتمل در مورد آینده این کشور بیش از پیش تقویت شده است. هدف از این پژوهش بررسی این مسأله است که تجزیه عراق چگونه می تواند بر امنیت ملی ج.ا.ایران تأثیر بگذارد؟ برای سنجش این موضوع از لحاظ نظری، از رهیافت ترکیبی امنیت ملی لی نور جی مارتین بهره گرفته شده و از لحاظ روشی، برای فهم رابطه بین متغیرها، از روش علّی، استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، گسل های حاصل از تجزیه ی عراق با فعال ساختن موضوع اقلیت ها و دامن زدن به شکاف های قومی-مذهبی مختلف، ایجاد دولت های جدید در مجاورت ایران و تقویت جریان های معارض و بازیگران رقیب، منجر به شکل گیری تهدیدات امنیتی گسترده ای علیه تمامیت ارضی، انسجام اجتماعی و نظام سیاسی ایران می گردد. لذا به رغم اینکه ایران سیاست ها و کنش های موثری برای حمایت از وحدت و ثبات عراق اتخاذ کرده است، کاهش تهدیدات ناشی از تجریه عراق، نیازمند تمرکز بیشتر بر ابعاد و جوانب احتمالی چنین سناریویی است.
۲۳.

عوامل شکل دهنده به سیاست خارجی عربستان در قبال چین در دوره ملک سلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عربستان سعودی چین نظم بین المللی ملک سلمان سیاست خارجی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۶۰
مقدمه: افزایش حضور و اثرگذاری چین در خاورمیانه و توسعه روابط آن با کشورهای خلیج فارس یکی از روندهای مهم در محیط پیرامونی ایران در سالهای اخیر بوده است. با توجه به حضور دیرپای امریکا در خلیج فارس و شراکت آن با کشورهای عربی، نقش آفرینی چین به پیچیدگی جدی مسائل منطقه منجر شده است. از جمله عربستان سعودی به عنوان بزرگترین کشور عربی خلیج فارس به توسعه تعاملات خود با چین با محوریت انرژی پرداخته و در عمل چین به شریک تجاری و اقتصادی نخست ریاض تبدیل شده است.اهداف: هدف اصلی مقاله حاضر تبیین مهمترین عوامل و تغییرات اثرگذار بر سیاست خارجی عربستان سعودی در قبال چین در دوره ملک سلمان است. پرسش کلیدی این است که مولفه های تعیین کننده سیاست خارجی عربستان در خصوص چین در سالهای پس از 2015 کدامند و این عوامل چگونه به اولویت یافتن همکاری های گسترده و مشارکت جامع راهبردی در روابط دو کشور منجر شده است؟روش تحقیق و چهارچوب مفهومی: در این مقاله در چهارچوب مفهومی رئالیسم نوکلاسیک و با بکارگیری روش تبیینی تلاش شده است مولفه هایی که باعث ایجاد تغییر در سیاست خارجی عربستان در خصوص چین شده مورد شناسایی و تبیین واقع شود. رئالیستهای ساختارگرا بر تغییرات نظام بین الملل و موازنه قدرت جهانی به عنوان متغیرهایی کلیدی در جهت دهی به سیاست خارجی کشورها تاکید دارند. اما رئالیستهای نوکلاسیک به منظور تبیین سیاست خارجی دولت متغیرهای داخلی را پراهمیت می دانند. در این راستا بخش عمده ای از این پژوهش به بررسی تاثیرات مولفه های داخلی بر راهبردهای دولت سعودی در خصوص چین اختصاص یافته است.یافته های تحقیق: یافته های این پژوهش نشان می دهد ظهور چین و پیامدهای آن در سطوح بین المللی و منطقه ای متغیرهای اصلی و مستقل شکل دهنده سیاست خارجی جدید عربستان در قبال چین هستند. اما به رغم تعیین کنندگی بالای عوامل بین المللی، برخی عوامل داخلی نیز به عنوان متغیرهای میانجی در راهبردهای عربستان در قبال چین نقش دارند. در این سطح ظرفیتهای قدرت ملی، تقویت اقتدارگرایی و انسجام و اجماع نخبگان سعودی، ظهور ملی گرایی جدید سعودی و محوریت یافتن توسعه اقتدارگرایانه و ادراکات نوین رهبران سعودی در خصوص دگرگونی های جدید بین المللی و منطقه ای مهمترین عوامل در توسعه همکاریهای عربستان و چین در دوره ملک سلمان هستند.مناسبات عربستان سعودی و چین در طول سه دهه گذشته روندی مثبت و روبه رشد داشته است. اما تنها در دوره ملک سلمان این روابط وارد مرحله جدیدی تحت عنوان مشارکت جامع راهبردی شد که در همکاریهای فزاینده بین دو کشور در عرصه های تجاری- اقتصادی و سیاسی نمایان شد. به قدرت رسیدن نسل جدیدی از رهبران سعودی با محوریت محمدبن سلمان با درک متفاوت و جدیدی از روندها و شرایط نظام بین الملل بیشترین تاثیر را در این خصوص داشته است. به خصوص فهم واقع گرایانه از روند انتقال قدرت از غرب به شرق، نگرش عملگرایانه در روابط با کنشگران منطقه ای و جهانی و ارایه تعریف جدید از منافع ملی در این خصوص برجسته بوده است. نتیجه گیری: در شرایط جدید به رغم تداوم برخی عدم قطعیتها در خصوص جهت گیری کلان سیاست خارجی عربستان، تداوم همکاریهای نظامی- امنیتی این کشور با امریکا همچنان مشهود است. با این حال در اولویت قرار گرفتن توسعه اقتدارگرایانه از سوی رهبران سعودی پیشران مهمی است که به تداوم و توسعه روابط عربستان و چین در سال های آینده منجر خواهد شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان