محمود صوفیانی

محمود صوفیانی

مدرک تحصیلی: عضو هیات علمی گروه فلسفه دانشگاه تبریز

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۴ مورد از کل ۳۴ مورد.
۲۱.

نقش بدن زیسته در عینیت بخشی به اعیان از منظر مرلوپونتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قصدیت عملی عینیت سوژه ر بدن اعیان نامتعین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۹ تعداد دانلود : ۹۱۹
تبیین مرلوپونتی از قصدیت عملی به مثابه قصدیتی تنانه و متحرک راه را برای بیان معنای جدیدی از تقویم و عینیت می گشاید. تحلیل او از چنین قصدیتی، ابزاری ملموس و پیشاتأملی، اما معنادار و تنانه برای داشتن جهان و اعیان قصدی فراهم می آورد. مرلوپونتی بر این باور است که آگاهی به واسطه خصلت قصدی خود روی به سوی اعیان خود در جهان دارد. اعیان آگاهی اموری مشخص و متعین نیستند، بلکه در حوزه ای قرار دارند که خود ذاتاً معنادار است و این معنا در مواجه سوژه با آن منکشف می شود. آگاهی برای مواجهه با اعیان از بدن به منزله نظرگاه خود بهره می گیرد. بر این اساس، مرلوپونتی آگاهی را در بدن قرار می دهد و بدن را سوژه- بدنی محسوب می کند که در جهان پیرامون خود حضور دارد و از طریق تجربه ادراکی با اعیان در تماس است. آنچه در طی این تجربه آَشکار می شود نوعی درک پیشاتأملی از جهان محسوس به منزله جایگاه حیات عملی است. سوژه همواره به واسطه بدن خود در درون جهانی که در آن تحقیق و عمل می کند جای دارد و در مواجهه تنانه با اعیان نامتعین، به آنها عینیت می بخشد. این تعین بخشی به واسطه قصدیت جنبشی و وحدت تألیفی بدن روی می دهد. در این مقاله درصدد هستیم تا نقش بدن در این تعین بخشی را بیشتر برجسته نماییم.
۲۲.

ارتباط اخلاق و زیبایی شناسی در فلسفه هیوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیوم اخلاق زیبایی شناسی ذوق احساس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹۱ تعداد دانلود : ۱۰۳۰
اخلاق و زیبایی شناسی همواره در مباحث فلسفه جایگاهی ویژه داشته اند؛ معیار تشخیص و ارتباط آنها نیز از دغدغه های فیلسوفان بوده است. اغلب فیلسوفان معتقدند این معیار، توسط عقل تعیین می شود، اما هیوم در این باره نظری جدید و بدیع آورده و معتقد است که آنها بر احساس و ذوق مبتنی بوده و از یک جنس اند. از نظر او در اخلاق، هرآن چه به واسطه زیبایی و یا فایده، لذت به بار آورد، امری فضیلتمند به شمار می آید. فایده مندی نیز گاهی به طور مستقیم و گاهی نیز به واسطه زیبایی و به دلیل اینکه زیبا می نماید، لذت به وجود می آورد. همچنین زیبایی نیز بر اساس نظر هیوم، امری ذهنی و وابسته به لذت است؛ پس لذت و رنج مبنای ذوق برای تشخیص فضیلت و رذیلت اخلاقی و ارزش اثر هنری است. ما در این مقاله ابتدا ارتباط اخلاق و زیبایی شناسی را از چهار جنبه مختلف با یکدیگر مقایسه کرده ؛ سپس با تکیه بر دیدگاه مفسران شاخص هیوم، نسبت زیبایی و اخلاق را در فلسفه او بررسی کرده و نهایتاً از این دیدگاه دفاع می کنیم که زیبایی از مولفه های مهم تبیین اخلاق در نظام فلسفی هیوم است، اما زیبایی شناسی به طور کلی بر اخلاق تفوق ندارد؛ در نتیجه در این مقاله از «اصالت اخلاق» در مقابل «اصالت زیبایی شناسی» دفاع شده است.
۲۳.

گذار کانت از وضع اخلاقی-مدنی به وضع حقوقی-مدنی و ایجاد اجتماع اخلاقی/سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت اخلاق حق آزادی وضع اخلاقی - مدنی وضع حقوقی - مدنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۰ تعداد دانلود : ۴۵۷
کانت در کتاب بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق به وضع اصطلاحات استراتژیکی همچون اراده آزاد، خودآیینی، قانون عقل، وظیفه و نسبت پیچیده میان آن ها می پردازد که بنیاد آموزه اخلاق، حق و سیاست کانت را شامل می شوند. در این بین نه تنها اخلاق خود بر اساس کشمکش میان اراده و قانون ایجاد می شود بلکه اخلاق در نسبتی دوسویه و دیالکتیکی بنیاد شکل گیری اراده آزاد، خودآیینی و متحقق کننده ی مابعدالطبیعه درون انسان به عنوان غایت نیز هست. اما زمانیکه این موجودات خودآیین سعی به ایجاد اجتماع و تشکیل وضع اخلاقی-مدنی با قوانین مشترک براساس ضمانت اخلاقی می گیرند در ساحت بیرونی اسیر دیگری ای خواهند شد که خویش را دارای آزادی مطلق می داند و در این ساحت، آزادی من هیچ ضمانتی نخواهد داشت. بنابراین آدمی بایستی پای به وضعی دیگر گذارد که تمامی حقوق او در آن دارای ضمانت خارجی باشد که آن چیزی جز وضع حقوقی-مدنی نیست. بنابراین آدمی برای حفظ اخلاق( و به تبع آن خودآیینی و آزادی خویش) از وضع اخلاقی-مدنی که صرفاً تحت نظارت الزام درونی است به وضع حقوقی-مدنی وارد می شود که تمامی تکالیف دارای الزام و قانونگذاری خارجی هستند.
۲۴.

استنتاج و نسبت مفاهیم حق و سیاست بر اساس کتاب بنیادهای حق طبیعی فیشته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فیشته حق سیاست موجود متعقل آزادی دیگری بیناسوژه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۹ تعداد دانلود : ۴۲۴
فیشته در کتاب بنیادهای حق طبیعی در دیالکتیکی دو سویه نه تنها مفهوم و اصل حق را از اصطلاحاتی در آغاز انتزاعی چون موجود متعقل، کنش گری، آزادی، آگاهی، دیگری و مفهوم بیناسوژه ای استنباط می کند بلکه در عین حال انضمامی شدن تمامی آن اصطلاحات را بر اساس مفهوم و اصل حق تحقق می بخشد. بنابراین در نظام فکری فیشته تمامی این مفاهیم مجموعه ی پیچیده ای را تشکیل می دهند که تنها با یکدیگر فهمیده می شوند چرا که به صورت دیالکتیکی از درون یکدیگر به وجود می آیند و تنها با یکدیگر امکان تحقق دارند. اما در پایان راه به دلیل استنباط قانون حق و تمامی نسبت های آن از طریق عقل، موجود متعقل آزاد را زماناً و منطقاً در رأس هرم اصطلاحات بنیادین فلسفه ی حق و سیاست فیشته نشان خواهیم داد. در ادامه فیشته در صدد متحقق کردن قانون حق و ضمانت آن برای افراد در جهان خارج، به استنتاج حکومت (در مقام اراده ی عمومی همگان) و سیاست به عنوان علم دولت گام برمی دارد و این علم جدید را همچون خدمتگزار حقی در نظر می گیرد که اساس ماهیت خود را به طور پیشینی از موجود متعقل آزاد کسب کرده است.
۲۵.

Language, gender and subjectivity from Judith Butler’s perspective(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Butler gender language Performativity subjectivity

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۹ تعداد دانلود : ۵۱۰
The present paper seeks to view language through the prism of gender as social practice as delineated by Judith Butler. Following up on the notion of gender as an entity distinguished from biological sex, she tends to base the notion on a set of normalizing practices that determine gender identity. For so doing, she believes that gender is discursively made or constructed performatively. In her view, the social discourse aligns economic power with a manly power structure where women are dismissed altogether. On the other hand, social and linguistic structures are closely inter-related and serve to perpetuate the dominance and imposed gender identity the latter one of which is actualized through imitated performativity. The article also explores dimensions of gendered practice regarding subjectivity and repression. Butler’s views, though quite intriguing for post-structuralists and postmodern scholars, have been criticized on the grounds that it fails to empower women, follow a political agenda, promise any moral basis.
۲۶.

رویکرد انتقادی مرلوپونتی به قصدیت هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قصدیت مرلوپونتی قصدیت عملی روی داشتن بدن-سوژه نویسیس -نویما

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۰ تعداد دانلود : ۷۹۷
مرلوپونتی در پدیدارشناسی ادراک می کوشد تا از تبیین سنّتی قصدیت فراتر رود و به این منظور به توصیف پدیدارشناسی بدن می پردازد. به نظر مرلوپونتی، میان جهان و آگاهی جدایی وجود ندارد و این دو در هم گره خورده اند. آگاهی برای مرلوپونتی، سوژه محضی نیست که مقوّم ذوات و ماهیات لایزال باشد و به پدیدارها معنا ببخشد، بلکه بدن سوژه ای است که روی به جهان دارد و نمی تواند از این حوزه عملی که در جهان دارد، جدا شود. اعیان این سوژه بدن نیز در همین حوزه پدیداری قرار دارند که با روی آوردن بدن زیسته به آن ها تعین می یابد و از ابهام خارج می شوند و از این طریق، معنای آن ها متولد می شود. بر این اساس، قصدیت از نظر مرلوپونتی، جهت گیری در جهان و روی داشتن به خود جهان است و حالات قصدی در برخوردها یا حالات جسمانی واقع در نوعی محیط فیزیکی و انضمامی تحقق می پذیرند. در این مقاله، می کوشیم تا تفسیری از مفهوم قصدیت از منظر مرلوپونتی ارائه دهیم که خود آن را «قصدیت عملی» می نامد و تفاوت ها و مشابهت های آن را با قصدیت هوسرل تبیین کنیم. تفاوت اصلی دیدگاه این دو فیلسوف در نقد مرلوپونتی بر ساختار نوئسیس نوئمای هوسرل است. او ادعا می کند که معنا، ذاتی حوزه پدیداری است و امکان ندارد از طریق تمایز میان مادّه و صورت تجزیه و تحلیل شود.
۲۷.

خوانش دریدا از مفهوم اکنون در پدیدارشناسی هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دریدا اکنون زمان متافیزیک حضور نقطه منشاء اکنون منبسط

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۰ تعداد دانلود : ۷۹۲
خوانش دریدا از مفهوم «اکنون» در بستر انتقادهایی که به آن وارد می سازد آشکار می شود؛ انتقادهایی که با پیش فرض انکار متافیزیک حضور همراه است. وی با قرار دادن پدیدارشناسی در ذیل متافیزیک حضور آن را جزو همان سنت رایج فلسفه غربی قلمداد می کند و راه حل رهایی فلسفه خود را از این چارچوب متداول، توجه به جنبه مقابل حضور یعنی، غیریت می داند. دریدا بر این اساس که اکنون نشان دهنده حضور است آن را نقد می کند. نقد اصلی وی به اکنون  براساس دو امکان به ظاهر ناسازگار در این مفهوم شکل می گیرد. این دو امکان عبارتند از: اکنون منبسط، اکنون در حالت پیوستگی با یادسپاری و پیش نگری و دیگری اکنون به مثابه نقطه منشاء با خصلت آغازین بودنش. در این نوشتار می کوشیم تا ضمن بیان انتقادها به منظور فهم خوانش دریدا، با اشاره به حد بودن انطباع اولیه و ساختار سه پایه ای اکنون پاسخی برای آن عرضه داریم. بر اساس حد بودن انطباع اولیه و در نتیجه عدم استقلال آن از طرفین حد، تلقی آن به صورت نقطه منشاء منتفی می گردد و ادراک یک عین، ادراکی دارای دیرند خواهد بود. ساختار سه پایه ای اکنون، پیوستاری متقابل از انطباعات اولیه و یادسپاری و پیش نگری را فراهم می سازد که بر پایه ی آن هیچ انطباع اولیه ای به تنهایی (به صورت نقطه منشاء) و بدون در نظر گرفتن این پیوستگی قابل درک نیست.
۲۸.

A Reflection on Kristeva's Approach to the Structure of Language(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Kristeva language semiotics Signifiance Subject

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۵ تعداد دانلود : ۴۰۸
Reaching out to history and subject in terms of meaning variation, Kristeva could show that language cannot simply be a Saussurean sign system. Rather, she went on to delineate that language, beyond signs, is associated with a dynamic system of signification where the ''speaking subject'' is constantly involved in processing. Julia Kristeva, a French critic, psychoanalyst, theoretician, a post-structuralist philosopher of Hungarian origin, dwells upon ideas from linguistics, psychoanalysis, sociology while representing text analysis, sign and subject from emotional and motivational perspectives.  She believes that processing language structure and subject depend upon semiotic and symbolic domains that emerge in the scope of ''signifiance'' process whereby the semiotic domain processes and primary structures against the symbolic realm. In Kristeva''s view, the sign Chora, while being the milieu for energy, dynamism, and motility, shows the internal and signification drives of the language, and will involve changes in signification mutation of subjectivity.  
۲۹.

رابطه دیالکتیکی شرایط و مؤلفه های عینیّت در فلسفه هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی عینیت آگاهی استعلائی شرایط امکان عینیت مؤلفه های عینیت رابطه دوسویه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۰ تعداد دانلود : ۱۰۶۱
در این مقاله می کوشیم با نشان دادن شرایط عینیت و مؤلفه های بنیادی آن در پدیدارشناسی هوسرل رابطه دوسویه و دیالکتیکی آن ها را آشکار کنیم. آگاهی استعلائی و ساختار قصدی آن اصلی ترین شرط امکان عینیت را تشکیل می دهد. ادراک، بدن و زمان شرایط اساسی دیگری از امکان عینیّت لحاظ شده اند. براساس این شرایط امکان می توان مؤلفه های بنیادی عینیت را مطرح نمود. این مؤلفه ها عبارتند از این همانی، تعالی، قانونمندی یا نظم و اشتراک بین الاذهانی. این پژوهش نشان می دهد که عینیّت خود شرایط و مؤلفه ها منوط به یکدیگر بوده و نوعی رابطه دوسویه میان آن ها برقرار است. بررسی عینیّت شناخت در فلسفه هوسرل بدون درنظرگرفتن این رابطه دوسویه عزل نظر از اهمیت دیدگاه هوسرل در خصوص شناخت و عینیّت آن است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان