فاطمه کلاهچیان

فاطمه کلاهچیان

مدرک تحصیلی: استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۷ مورد از کل ۲۷ مورد.
۲۱.

تحلیل کارکرد محتوایی- بلاغی رنگ ها در غزل عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویر محتوا رنگ فرم بلاغی غزل عطار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷۶ تعداد دانلود : ۷۷۰
از کارآمدترین ابزارهای آفرینش هنری - ادبی، عنصر رنگ است. با آن که حضور این پدیده در گذشتة ادبیات فارسی، تنوع امروزه را نداشت، همواره نقشی مهم و تعیین کننده در القای مفاهیم به مخاطب و تصویرسازی های ادبی به ویژه در حوزة شعر داشته است. بررسی میزان و نحوة کاربرد انواع رنگ در شعر کهن و معاصر، کوششی راه گشا برای ورود به دنیای عواطف و اندیشه های شاعران و همچنین آگاهی از کیفیت چیرگی آن ها در استفاده از شگردهای فرمی و ادبی است. بر اساس همین اهمیت، هدف مقالة حاضر، تحلیل کارکرد محتوایی و بلاغی رنگ های به کار رفته در غزلیات عطار است؛ شاعری که به عنوان پیرو سنایی و پیشگام مولوی، سهمی بزرگ در درخشش شعر کهن فارسی و از جمله غزل سرایی دارد و بررسی غزل های عاشقانه، عارفانه و قلندری او از این منظر می تواند به شناسایی بخش مهمی از ذهنیات و ویژگی های شعری اش بینجامد. عطار رنگ را بیشتر در بافت موضوعی- معنایی عاشقانه به کار می برد. پربسامدترین رنگ ها در شعر او به ترتیب عبارتند از سیاه، سرخ و سبز. همچنین پرکاربردترین شیوه های بلاغی- تصویری که عطار در زمینة رنگ از آن ها بهره می گیرد، تشبیه و کنایه است.
۲۲.

کارکرد عاطفه ی حسرت در محتوا و فرم غزل حسین منزوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محتوا حسین منزوی غزل معاصر عاطفه ی حسرت فرم(صورت)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷۷ تعداد دانلود : ۹۶۶
حسین منزوی، شاعر معاصر ایران، با استفاده از زبان، توصیفات، تصاویر و اندیشه های تازه در قالب غزل، یکی از نوآوران این عرصه محسوب می شود. عاطفه ی حسرت در شعر او نمودی چشمگیر و محوری دارد و می تواند از دلایل ماندگاری غزل او به شمار آید. براین اساس، هدف از این پژوهش، بررسی انواع جلوه های حسرت در غزل منزوی، تحلیل دلایل، انگیزه ها و نتایج آن و چگونگی نمود این عاطفه در ساختار و صورت غزل او، با استفاده از روش تحلیل محتوایی و ساختاری است. به طور کلّی، می توان حسرت های منزوی را به دو دسته ی شخصی و اجتماعی تقسیم کرد. پرکاربردترین انگیزه ها و زمینه هایی که باعث به وجود آمدن این عاطفه در شعر منزوی شده اند، عبارتند از: جدایی از معشوق، اندوه از دست دادن برادر، گله از سرنوشت و انسان هایی که به دلایل گوناگون او را آزرده اند، سپری شدن جوانی و عوامل سیاسی- اجتماعی. بارزترین شگردهای فرمی او در این زمینه نیز، علاوه بر استفاده از واژه های حامل مفاهیم حسرتبار، از این قرارند: به کارگیری انواع شیوه های موسیقایی؛ بخصوص کناری، درونی و بیرونی و تصویر آفرینی؛ بویژه در قالب تشبیه، نماد و تلمیح.
۲۳.

تأملی بر جنبه های زیباشناختی و معنایی ساخت های مقارن نحوی در قصاید خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیباشناسی خاقانی کارکرد معنایی ساخت های مقارن نحوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۴ تعداد دانلود : ۸۹۴
شاعران برای آفریدن مضامین ژرف و آراستن کلام خویش از روش های گوناگونی بهره برده اند و سخن شناسان و نقّادان نیز کوشیده اند که اسباب و ساز و کار این شیوه ها را بیابند و به رایشان قواعدی وضع نمایند. یکی از شیوه های آراستن کلام، استفاده از ساخت های مقارن نحوی (تکرار نحوی) است که با نظر به وجه هنری زبان خلق می شود و می توان برای آن کارکردهایی مختلف قائل شد. تکرار الگوی نحوی، مقوله ای است که به فرم و ساختار شعر مربوط است؛ از این رو، راز زیبایی و غنای موسیقایی بسیاری از ابیات خاقانی را باید در فرم شعر او جستجو کرد. خاقانی باچیرگی بی بدیل و شگفت انگیزی که درحوزة زبان وواژگان دارد،به شیوه ای بسیار هنرمندانه وبابسامدی بالا،برای آفرینش مضامین وآرایش مظاهرسخن خویش،از ساخت های مقارن نحوی بهره برده است.گفتنی است که هماهنگی بسیاری از این شیوه هابا مفهوم و معنای کلّیبیت،در خورتوجّه است.این مقاله بر آن است تا کارکردهای تکرار نحوی در قصاید خاقانی را از حیث زیبایی آفرینی و معنایی مورد بررسی قرار دهد و شیوه های ظهور آن ها را باز نماید؛ شگردی که از ویژگی های بارز سبکی شعر خاقانی به شمار می آید.
۲۴.

روانشناسی شخصیت کاووس در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱۸ تعداد دانلود : ۸۵۶
یکی از راه های ژرفا بخشیدن به داستان و تقویت تأثیر آن بر مخاطب، پردازش درست و قوّتمند شخصیت است. فردوسی سخن سرایی داستان شناس است که در عصر برون گرایی و کلّی نگری شاعران خراسان، خود و خواننده را با جزئیّات روحی قهرمانانش همراه و درگیر می سازد این پژوهش به تحلیل روانشناسانة شخصیت کاووس در شاهنامه می پردازد. فردوسی با استفاده از هر دو شیوة مستقیم و غیرمستقیم؛ یعنی با بهره گرفتن از توصیف، گفت وگو، اظهار نظر شخصی، معرّفی توسّط خود شخصیت و یا از طریق دیگر قهرمانان مرتبط با داستان، هر شخصیت را به خواننده می شناساند. کردار و رفتار شخصیت نیز از دیگر راه های رسیدن به ویژگی های او است. کاووس در روایت اپیزودیک شاهنامه، با یک شخصیت همه جانبة اصلیِ نسبتاً پویا و خاکستری به خواننده معرّفی می شود. از نظر روانشناسی و بر مبنای نظریة آیزنک، کاووس برون گرای ناپایدار صفراوی مزاج است؛ با تأثیر «نهاد» در ساختار شخصیتی اش. کاووس بعضی ویژگی های روان رنجورخویان و روان پریش خویان را نیز دارد. او به صورتی قابل تأمّل، به دلیل عملکرد منفی، نقش وراثت و محیط را در شکل گیری شخصیتش خنثی می کند.
۲۵.

دریا و بازتاب آن در شعر محمدعلی بهمنی

کلیدواژه‌ها: شعر معاصر دریا محمدعلی بهمنی اقلیم جنوب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷۵ تعداد دانلود : ۹۴۱
یکی از دست مایه های اصلی شاعران در لحظات آفرینش شعر، بهره گیری آنان از طبیعت، اقلیم و فرهنگِ محیط است که به اشکال گوناگون بر شعر آنان سایه می افکند و در تکوین آثارشان سهمی عمده ایفا می کند. محمد علی بهمنی، یکی از شاعران توانای معاصر است که به گواهی آثارش توانسته است از تصاویر و مفاهیمی سخن براند که در کنار آن ها حضوری تجربی داشته؛ آن ها را در اعماق جان خویش احساس کرده و توانسته است پیوندی شگرف میان عواطف درونی اش با پدیده های بیرونی و طبیعی برقرار کند. بهمنی که سال هاست زندگی خویش را در اقلیم جنوب سپری می کند، به خوبی محیط خاص جنوب، آب و هوا و مظاهر فرهنگی مربوط به آن دیار را در شعر خویش جلوه داده است. در این مقاله، در پیِ پاسخ به این پرسش بوده ایم که دریا به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های اقلیم جنوب، چه تأثیری در تکوین اشعار محمدعلی بهمنی داشته است؟ با بررسی همه دفترهای شعری بهمنی به این نتیجه رسیده ایم که دریا نقش و حضوری گسترده و تعیین کننده در شعر بهمنی دارد و شاعر با ایجاد پیوندی ژرف میان جنبه های درونی و عواطف گوناگون خویش با دریا، به مثابه پدیده ای بیرونی و محیطی، به گونه های مختلف از مفاهیم و پدیده های مرتبط با آن در شعر خویش استفاده کرده است.
۲۶.

بررسی کارکرد هجو در شعر حطیئه و انوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انوری نقد تطبیقی هجویه سرایی حطیئه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات طنز هجو و هزل
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۱۹۹۱ تعداد دانلود : ۱۰۱۴
یکی از انواع سنّتی رایج در ادبیّات منظوم غنایی، هجویه سرایی است. این گونة ادبی، بخش قابل توجّهی از آثار شاعران پارسی و عرب را به خود اختصاص داده است و سهم مهمّی در ورود به دنیای ذهنی شعرا و شناختن اندیشه ها، عواطف و رویکردهای آن ها دارد؛ ضمن این که می تواند مخاطب را با شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دوران شاعر نیز آشنا کند. بر این اساس و با توجّه به همین اهمّیّت، پژوهش حاضر بر آن است با استفاده از شیوة توصیفی- تحلیلی، بارزترین کارکردهای هجو و زمینه های آن را در اشعار دو شاعر مهمّ هجویه سرا بررسی کند و به پرنمودترین شباهت های موضوعی شعر آن ها از این منظر بپردازد. یکی از این دو شاعر، حطیئه شاعر پرآوازة عرب در عصر جاهلی است و دیگری انوری ابیوردی، شاعر بزرگ قرن ششم در ایران. بارزترین انگیزه های هجویه سرایی نزد این دو شاعر را، باید در زمینه ها و عواطف شخصی جست و جو کرد؛ امّا دلایل انوری گاه اجتماعی تر می شوند. نقش نیاز های مادّی در هجوسرایی هر دو شاعر تعیین کننده است؛ امّا نداشتن اعتماد به نفس و احساس انزجار نسبت به دیگران، برای حطیئه اساسی تر است. حطیئه اغلب صریح تر، مفصّل تر و بی پرواتر هجو می کند. هر دو شاعر از صور خیال مدد می گیرند؛ امّا شعر انوری معمولاً تصویری تر و به خصوص نمادین تر است. انوری از عناصر طنزآفرین نیز بیشتر استفاده می کند.
۲۷.

تحلیل امید و یأس در اندیشه و داستان پردازی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولوی مثنوی داستان پردازی امید یاس غزلیات شمس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۷۷ تعداد دانلود : ۳۰۷۶
داستانهای مثنوی از خوش بینی و امید سرشار است تا جایی که می توان گفت در نگاه مولوی امید، نشاط و شادی، امری جوهری و اصیل به شمار می رود. بنیاد روحی بشر بر امید و شادی سرشته شده و نا امیدی و اندوه بی نشاط و غم، اعتباری و عارضی و گذرنده است. این پژوهش، که با روش اسنادی و از طریق استنباط از همه عناصر بویژه مضمونها و شخصیت پردازی داستانها صورت گرفته، حکایتگر این معناست که امید به گونه ای ناگسستنی با تار و پود اشعار مولوی گره خورده و تصاویر شعری او مملو از مفاهیم و مضامین امیدواری و لوازم مربوط به آن است و شادی و نشاط و غم گریزی در شعر او موج می زند. نگاه مولوی به طبیعت نیز امید دهنده است؛ حتی وقتی از پاییز سخن می گوید آن را حیات مجدد، رستاخیز روح و مقدمه بهار می داند و به همراه آن از بهار و رویش دوباره طبیعت دم می زند. در شعر او یاس و حزن و غم جایگاهی بنیادی ندارد. بررسی موسیقی بیرونی، میانی و کناری مثنوی معنوی نیز نشان می دهد که با شاعر امیدواری سر و کار داریم؛ حتی فراوانی اوزان پر جنبش و شاد و ابتکار و نوآوری در آفرینش اوزان نادر یا تازه در غزلیات شمس از ذهنی نشان دارد که به نوشدن و نو گفتن و امیدواری مایل است و نا امیدی را سترونی ذهن می داند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان