سید حسین ابطحی ایوری

سید حسین ابطحی ایوری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

تغییرات سرمی آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز در دختران غیرفعال مصرف کننده کوآنزیم Q10 پس از تمرینات حاد مقاومتی متوسط و شدید(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۰۶
زمینه و هدف : تمرینات ورزشی متوسط تا شدید باعث آسیب بافت های بدن می گردد، اما استفاده از مکمل های آنتی اکسیدانی می تواند استرس اکسیداتیو ناشی از تمرین ورزشی را تعدیل نماید. هدف تحقیق حاضر بررسی تغییرات سرمی آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) و سوپراکسید دیسموتاز (SOD) دختران غیرفعال مصرف کننده کوآنزیم Q10 پس از تمرینات حاد مقاومتی متوسط و شدید بود. روش تحقیق : نوع تحقیق نیمه تجربی می باشد. تعداد 27 دانشجوی دختر به طور تصادفی در سه گروه (دو گروه تمرین مقاومتی و یک گروه کنترل) قرار گرفتند. گروه های تجربی یک جلسه فعالیت حاد مقاومتی با شدت متوسط (70 درصد 1RM) و فعالیت حاد مقاومتی شدید (85 درصد 1RM) را در ابتدا و انتهای دو هفته پروتکل تحقیق به اجرا درآوردند و در طول این مدت، مکمل کوآنزیم Q10 (30 میلی گرم/روز) دریافت نمودند. خونگیری بلافاصله پس از فعالیت حاد و مکمل گیری صورت گرفت. شاخص های GPX و SOD با روش رنگ سنجی آنزیمی مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و LSD در سطح 0/05>p استخراج گردید. یافته ها : فعالیت حاد مقاومتی متوسط و شدید تغییر معنی داری در فعالیت آنزیم GPX (به ترتیب با 0/06=p و 0/19=p) و SOD (به ترتیب با 0/42=p و 0/61=p) سرم ایجاد نکرد، اما اجرای آن ها پس از دو هفته مکمل یاری کوآنزیم Q10، با افزایش معنی دار فعالیت آنزیم های SOD (به ترتیب با 0/01=p و 006/0=p) و GPX (p=0/01) همراه بود. در مقایسه تاثیر دو نوع تمرین، تمرین مقاومتی شدید کاهش بیشتر شاخص GPX (p=0/002) را در پی داشت. نتیجه گیری : مصرف کوتاه مدت مکمل کوآنزیم  Q10 موجب بهبود وضعیت آنتی اکسیدانی افراد غیرفعال  شده و می تواند نگرانی افراد تمرین کننده را برای محفوظ ماندن از اثرات مخرب استرس اکسیداتیو پس از تمرینات مقاومتی حاد شدید (بالای 85 درصد 1RM) رفع نماید و به عنوان یک راهبرد تغذیه ای، در کنار سایر مکمل ها گنجانده شود.
۲.

تاثیر دو نوع فعالیت ورزشی حاد هوازی تناوبی و تداومی بر سطوح سرمی سلول های بنیادی خون ساز CD34 و کموکاینSDF-1 در زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۱۰
زمینه و هدف : سایتوکاین ها و عوامل رشدی در افزایش توان تکثیر و مهاجرت سلول های بنیادی نقش مهمی ایفا می کنند و به تازگی نیز به نقش فعالیت های ورزشی در این خصوص توجه شده است. هدف این مطالعه بررسی تاثیر دو نوع فعالیت ورزشی حاد هوازی تناوبی و تداومی بر سطوح سرمی سلول های بنیادی خون ساز CD34 و کموکاین SDF-1 در زنان دارای اضافه وزن بود. روش تحقیق : سی نفر از دانشجویان دختر دارای اضافه وزن به صورت هدفمند برای شرکت در مطالعه انتخاب شدند و سپس به روش تصادفی به سه گروه مساوی (دو گروه تجربی و یک گروه کنترل) تقسیم شدند. گروه های تج ربی به م دت 60 دقیق ه فعالی ت ح اد ه وازی تن اوبی (دو دقیق ه ب ا 50 درص د و ی ک دقیق ه با 80 درص د VO<sub>2</sub><sub>max</sub>) و ت داومی (60 درصد VO<sub>2</sub><sub>max</sub>) را روی نوارگردان به اجرا درآوردند. شاخص های CD34 و SDF-1 با روش الایزا اندازه گیری شدند و نتایج با استفاده از آزمون آنالیز کوواریانس تک متغیره (ANCOVA) و آزمون تعقیبی LSD در سطح معنی داری 0/05>p استخراج گردید. یافته ها : فعالیت های ورزشی حاد هوازی تناوبی و تداومی، هر دو موجب افزایش سلول های CD34 (به ترتیب با 0/005=pو 0/002=p) و کموک این ) SDF-1p=0/0001) شدن د؛ اما بی ن ت اثی ر دو ن وع فعالی ت ورزش ی بر متغی ره ای یاد شده تفاوت معنی داری مشاهده نشد (0/05>p) نتیجه گیری : افزایش این دو شاخص به دنبال فعالیت حاد تناوبی و تداومی، دال بر آن است که نه تنها اجرای این گونه فعالیت ها نگرانی از حیث تاثیر منفی بر سیستم ایمنی شرکت کنندگان ندارد، بلکه نشانه فعال شدن مکانیزم های ترمیمی فیزیولوژیکی به دنبال التهاب های احتمالی پس از فعالیت می باشد.  
۳.

اثر تعاملی مصرف ویتامین E همراه با تمرینات ورزشی تداومی و تناوبی بر محتوای مغزی عامل رشد اندوتلیال عروقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تناوبی تمرین تداومی ویتامین E سوکسینات عامل رشدی اندوتلیال عروقی پراکسید هیدروژن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۰۸
زمینه و هدف: پراکسید هیدروژن (2O2H) باعث بیان عامل رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) می شود، این در حالی است که این دو عامل خود تحت تاثیر تمرینات ورزشی و ویتامین E قرار می گیرند. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر مصرف ویتامین E سوکسینات و تمرینات تداومی و تناوبی برVEGF و 2O2H مغز موش های صحرایی بود. روش تحقیق: 56 سر موش صحرایی آلبینو ویستار (12 هفته سن، 250 تا 300 گرم وزن) به طور تصادفی در 7 گروه کنترل (C)، حامل (V)، مکمل (S)، تمرین تداومی (CT)، تمرین تداومی + مصرف مکمل (CT+S)، تمرین تناوبی (IT) و تمرین تناوبی + مصرف مکمل (IT+S) تقسیم شدند. مغز موش ها متعاقب 6 هفته تمرین تداومی (80 درصد max2VO) و تناوبی (95 تا 100 درصد max2VO) توام با مصرف ویتامین E (60 میلی گرم/کیلوگرم وزن بدن/روز) برداشته شد. محتوای VEGF به روش ساندویچ الایزا و 2O2H به روش رنگ سنجی اندازه گیری شدند. از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی برای استخراج نتایج در سطح 0/05>p استفاده شد. یافته ها: سطوح 2O2H (به ترتیب با 0/01=p و 0/001=p) وVEGF (به ترتیب با 0/007=p و 0/001=p) مغز به طور معنی داری در هر دو گروه CT و IT نسبت به گروه C افزایش یافت؛ به گون ه ای که افزایش 2O2H وVEGF در گروه IT نسبت به CT بیشتر بود (0/02=p برای هر دو عامل 2O2H وVEGF). با وجود این، مکمل دهی ویتامین E تاثیری بر 2O2H (به ترتیب با 0/59=p= 0/99 ،p و 0/51=p) و VEGF (به ترتیب با 0/99=p= 0/99 ،p و 0/67=p) مغز سه گروه S،CT+S وIT+S نداشت. به علاوه، همبستگی معنی داری بین 2O2H و VEGF مغز دیده شد (0/001=p= 0/73 ،r). نتیجه گیری: اجرای تمرینات ورزشی تناوبی با حداکثر شدت نسبت به اجرای تداومی، موجب افزایش بیشتری در عوامل درگیر در رگ زایی می شود و مکمل دهی ویتامین E سوکسینات تاثیری بر این سازگاری های ندارد.
۴.

تاثیر فعالیت مقاومتی حاد بر سطوح سرمی برخی شاخص های التهابی و آسیب عضلانی در زنان غیر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۸۵
زمینه و هدف: مطالعات نتایج متناقضی را پیرامون اثر حاد تمرین ورزشی بر شاخص های التهابی، آسیب اکسایشی و آسیب عضلانی مطرح ساخته اند. از این رو، هدف مطالعه حاضر بررسی اثر حاد فعالیت مقاومتی شدید بر سطوح سرمی عامل نکروز دهنده تومور آلفا ( TNF- α ) به عنوان شاخص التهابی، مالون دی آلدهید ( MDA ) به عنوان شاخص فشار اکسایشی، و لاکتات دهیدروژناز ( LDH ) و کراتین کیناز ( CK ) به عنوان دو شاخص آسیب عضلانی بود. روش تحقیق: بدین منظور 20 زن سالم غیرفعال (میانگین سن 1/56 ± 21/55 سال و شاخص توده بدنی 3/26 ± 21/68 کیلوگرم بر متر مربع) به طور تصادفی به دو گروه فعالیت مقاومتی شدید و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها فعالیت مقاومتی حاد را با شدت 85 درصد یک تکرار بیشینه در 8 ایستگاه (پرس سینه، پرس پا، قایقی نشسته، پرس بالای سر، باز کردن   زانو، باز کردن بازو، خم کردن بازو و بلند کردن پاشنه) در 3 نوبت انجام دادند. قبل و بلافاصله بعد از فعالیت مقاومتی، نمونه های خونی جمع آوری شدند. با استفاده از کیت های تجاری متغیرهای MDA و TNF- α به روش الایزا اندازه گیری شدند و سطوح LDH و   CK به روش فتومتریک مورد سنجش قرار گرفتند. از آزمون t وابسته و مستقل به ترتیب برای مقایسه درون گروهی و بین گروهی متغیرهای وابسته در سطح (0/05 > p ) استفاده شد. یافته ها: یک جلسه فعالیت مقاومتی شدید موجب افزایش معنی دار (0/001= p ) سطوح سرمی TNF- α   و MDA شد. همچنین، سطوح سرمی شاخص های آسیب عضلانی LDH ( p =0/03 ) و CK ( p =0/001 ) متعاقب فعالیت مقاومتی حاد به طور معنی داری افزایش یافت. نتیجه گیری: یک جلسه فعالیت مقاومتی شدید با آسیب اکسایشی و عضلانی در زنان غیرفعال همراه است و اتخاذ تدابیر تمرینی و تغذیه ای هنگام اجرای این نوع تمرینات، ضروری به نظر می رسد.
۵.

تاثیر مصرف عناب بر ظرفیت ضد اکسایشی تام و پراکسیداسیون لیپیدی زنان بعد از یک جلسه تمرین مقاومتی شدید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مالون دی آلدهید ظرفیت آنتی اکسیدانی تام میوه عناب تمرین مقاومتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۱
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر تاثیر مصرف عناب بر ظرفیت ضد اکسایشی تام (TAC) و مالون دی آلدهید (MDA) زنان جوان پس از یک جلسه فعالیت مقاومتی شدید بود. مواد و روش ها: در قالب یک طرح نیمه تجربی، 18 زن جوان به طور تصادفی در دو گروه شامل گروه مصرف میوه عناب + فعالیت مقاومتی شدید و گروه فعالیت مقاومتی شدید قرار گرفتند. گروه اول روزانه 0.4 گرم عناب به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن به مدت 3 هفته دریافت کردند؛ اما گروه دیگر در طول پروتکل از خوردن عناب منع شدند. افراد هر دو گروه در یک جلسه فعالیت مقاومتی شدید متشکل از 5 حرکت با شدت 90 درصد یک تکرار بیشینه شرکت کردند. TAC و MDA به ترتیب با روش FRAP و TBARS اندازه گیری شدند. داده های جمع آوری شده به شکل میانگین وانحراف استاندارد بیان شدند، و برای استخراج نتایج از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD در سطح 0.05≥p استفاده گردید. یافته ها: در گروهی که دریافت میوه عناب نداشتند، TAC پس از تمرین مقاومتی شدید به طور معنی دار کاهش یافت (0.02>p)، اما در گروه عناب + تمرین مقاومتی شدید، افزایش معنی دار TAC پس از دوره 3 هفته ای مصرف عناب مشاهده شد (0.03>p). از طرف دیگر، میزان MDA در هیچ کدام از دو گروه فوق، تغییر معنی داری در مراحل مختلف اندازه گیری نداشت (0.05<p). بحث و نتیجه گیری: یک جلسه تمرین مقاومتی شدید TAC را سرکوب می کند، اما مصرف 3 هفته عناب با دوز 0.4 گرم/کیلوگرم وزن بدن، می تواند اثرات منفی آن را کاهش دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان