سمیه ذاکری

سمیه ذاکری

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

توضیح نسبت مرگ ارادى با معرفت و اخلاق در تأملات افلاطون و صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرگ ارادی معرفت اخلاق افلاطون صدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۷
مرگ مسأله انسان است. این موضوع از همان آغاز حیات بشر پیوندی عمیق با نظام فکری فلاسفه داشته است و به مفهومی پایه در اندیشه متفکران تبدیل گردیده است. به همین جهت در مکاتب فلسفی تفاسیر مختلفی از این مفهوم صورت پذیرفته است. افلاطون و صدرا درباره این مفهوم تأملاتی ارائه کرده اند. با بررسی آثار افلاطون و صدرا درمی یابیم که در آثار این دو فیلسوف همسو با مرگ طبیعی مرگ دیگری با عنوان مرگ ارادی طرح شده است که با تلاش انسان و ایجاد جدایی میان نفس و بدن تحقق می یابد. به نظر می رسد این مفهوم پیوندی عمیق با معرفت و اخلاق در اندیشه افلاطون و صدرا داشته باشد. مسأله اصلی این نوشتار پرداخت به چیستی مرگ ارادی و بررسی نسبت حاکم میان این مفهوم و معرفت و اخلاق در اندیشه افلاطون و صدرا است. نگارنده سعی دارد با بررسی مقایسه ای و به شیوه توصیفی تحلیلی، مفاهیم گفته را واکاوی کند. برآمد پژوهش حاضر چنین معلوم می سازد که در نگاه این دو فیلسوف مرگ ارادی، معرفت و اخلاق کارکردی یگانه به خود می گیرند. اهمیت این سنخ نوشته ها در این است که حالت انتزاعی مفاهیم متافیزیک فلسفه افلاطون و صدرا در قالب مفاهیم انضمامی مانند مرگ و اخلاق توضیح داده می شود.
۲.

توضیح نسبت مرگ ارادی، معرفت و اخلاق در اندیشه صدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: مرگ ارادی معرفت حیات تهذیب اراده انسانی صدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۹ تعداد دانلود : ۱۴۵
مرگ به عنوان یکی از مفاهیم کلیدی در اندیشه صدرا به حساب می آید. در اندیشه صدرا مرگ به عنوان تعالی نفس از بدن معرفی شده است. از منظر وی مرگ تنها به ضرورت متافیزیکی واقع نمی شود، بلکه آدمی می تواند بر حسب تلاش خود میان نفس و بدن جدایی بیندازد. سؤال این است که مرگ چگونه از ضرورتی متعالی به امری انسانی تبدیل شده و چگونه با اراده آدمی نسبت برقرار می کند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی تلاش می کند که نشان دهد صدرا چگونه میان مرگ با فلسفه از یک سو و مرگ و اراده اخلاقی و تهذیب از سوی دیگر ارتباط ایجاد می نماید. با مراجعه به آثار صدرا روشن می شود که مرگ ارادی، اراده اخلاقی و فلسفه از جهت اینکه هر سه از یک سو دوری از تعلقات بدنی را لازم دارند و از سوی دیگر باعث استکمال وجودی نفس و رسیدن آن به مرتبه عقلانی می شوند، اشتراک دارند. این خصیصه مشترک و بنیادی زمینه ایجاد نسبت میان این سه مفهوم و گذار از یکی به دیگری را در اندیشه صدرا فراهم می آورد.
۳.

تحلیل نشانه شناسی معشوق در شعر شاملو براساس نظریه مایکل ریفاتر مطالعه موردی: شعر «سرود آن کس که از کوچه به خانه بازمی گردد»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی شعر خوانش اکتشافی خوانش پس کنشانه توانش ادبی معشوق احمد شاملو مایکل ریفاتر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۸ تعداد دانلود : ۷۲۳
نظریه نشانه شناسی شعر مایکل ریفاتر، از نظریه های خواننده محور سده بیستم اروپاست که در تحلیل شعر های اروپایی بسیار تأثیرگذار بوده است. در پژوهش حاضر با بهره گیری از نظریه مذکور، موضوع معشوق در نمونه ای از شعر معاصر -از شاملو- بررسی شده است. پژوهشگران پس از خوانش اکتشافی، با بهره گیری از توانش ادبی به خوانش پس کنشانه شعر پرداخته اند. انباشت هایی با معنابن های «فرزند» و «معشوق»، اندیشه غالب شعر را نشان داد. از بررسی منظومه های توصیفی با هسته های «تولد»، «معشوق» و «خانه» و رابطه این انگاره های بنیادین با انباشت ها، جمله های حدسی در قالب هیپوگرام حاصل شد. ماتریس ساختاری شعر که دربرگیرنده ویژگی های خاص معشوق شعر شاملو است، به این ترتیب است: امید به آینده ای پربار -اشتیاق صادقانه معشوق- معشوق نخستین خواننده نوسروده های شاعر -حضور حقیقی معشوق انگیزه سرایش شاعر- تشویق معشوق از شاعر -معشوق پناهگاه شاعر- ناگزیری مردم از پذیرش شعرهای سپید شاعر. ویژگی های خاص معشوق در شعر شاملو از راه بررسی نشانه شناختی را می توان این گونه برشمرد: جلوه انسانی دارد، حقیقی است، دارای هویت فردی، یگانه، زمینی و در دسترس است. همچنین هم پا، هم راه، پناه، قابل اعتماد، کنش ور و انگیزه سرایش ش اعر است. پاره ای از زندگی واقعی اوست. دوست دارد و دوست داشته می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان