آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۰

چکیده

مرگ به عنوان یکی از مفاهیم کلیدی در اندیشه صدرا به حساب می آید. در اندیشه صدرا مرگ به عنوان تعالی نفس از بدن معرفی شده است. از منظر وی مرگ تنها به ضرورت متافیزیکی واقع نمی شود، بلکه آدمی می تواند بر حسب تلاش خود میان نفس و بدن جدایی بیندازد. سؤال این است که مرگ چگونه از ضرورتی متعالی به امری انسانی تبدیل شده و چگونه با اراده آدمی نسبت برقرار می کند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی تلاش می کند که نشان دهد صدرا چگونه میان مرگ با فلسفه از یک سو و مرگ و اراده اخلاقی و تهذیب از سوی دیگر ارتباط ایجاد می نماید. با مراجعه به آثار صدرا روشن می شود که مرگ ارادی، اراده اخلاقی و فلسفه از جهت اینکه هر سه از یک سو دوری از تعلقات بدنی را لازم دارند و از سوی دیگر باعث استکمال وجودی نفس و رسیدن آن به مرتبه عقلانی می شوند، اشتراک دارند. این خصیصه مشترک و بنیادی زمینه ایجاد نسبت میان این سه مفهوم و گذار از یکی به دیگری را در اندیشه صدرا فراهم می آورد.

Explanation of the Relation of Voluntary Death, Knowledge, and Morality in şadrā’s View

Death is a key concept in şadrā’s view. He believes that death is the soul’s transcendence over the body. In his view, death does not just occur as a metaphysical necessity; rather, one can separate their own soul and body with their efforts. The question is: How does death turn from a transcendental necessity to a human phenomenon and how it comes to have a relation with the human will. This article draws on the descriptive-analytic method to show how şadrā establishes a relation between death and philosophy, on the one hand, and death and moral will and purification, on the other hand. A reference to şadrā’s works reveals that voluntary death, moral will, and philosophy all require detachment from bodily belongings and lead to the soul’s existential perfection toward the intellectual degree. This shared fundamental characteristic paves the path for establishment of a relation among the three concepts and transition from one to the others in şadrā’s view.

تبلیغات