شکوه نوابی نژاد

شکوه نوابی نژاد

مدرک تحصیلی: استاد دانشگاه خوارزمی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۰۵ مورد از کل ۱۰۵ مورد.
۱۰۱.

سخن سردبیر: نقش خانواده در تعلیم و تربیت فرزند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سخن سردبیر خانواده تعلیم و تربیت فرزندپروری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۳۹
در بین تمامی نهادها، سازمان ها و مؤسسات اجتماعی، خانواده مهم ترین، ارزشمندترین و اثربخش ترین نقش ها را دارا است. خانواده طبیعی ترین و مشروع ترین واحد تولید مثل و فراگیرترین واحد اجتماعی به شمار می آید. خانواده دارای اهمیت تربیتی و اجتماعی است. افراد از سوی خانواده و در خانواده گام به عرصه هستی می نهند و جامعه نیز از تشکل افراد هستی و قوام می باید؛ بنابراین از ارکان عمده و نمادهای اصلی هر جامعه به شمار می رود. بهنجاری یا ناهنجاری جامعه در گرو شرایط عمومی خانواده هاست و هیچ یک از آسیب های اجتماعی فارغ از تأثیر خانواده پدید نمی آید. نقش اصلی و آشکار خانواده تولید مثل و انتقال سینه به سینه ارزش ها و میراث فرهنگی و اعتقادی از نسلی به نسل دیگر است. تربیت نسل و تأمین نیازهای اساسی انسانی و ایجاد تعادل روانی، عاطفی و اجتماعی در اعضاء، از جمله اهمیت خانواده است. خانواده در اسلام به عنوان بنیادی مستحکم و نهادی اساسی و اجتماعی محسوب می شود. خانواده به وسیله ازدواج به صورت یک پیمان با تکیه بر حقوق و قوانین بر مبنای مردن و رحمت استوار می گردد. تشکیل خانواده پیمانی و متعهدانه بین زن و مرد است که هدف آن تأمین نیازهای انسانی و آرامش و سکون آنان با یکدیگر است که تولید و پرورش فرزندان اهداف عالیه انسانی آن محسوب می شود. فرزند پروری الزامی و یک ضرورت اجتماعی است. مهارتی است که باید پیش از فرزند آوری بیاموزیم تا روابط والد و کودک به درستی شکل گیرد. فرزند پروری مجموعه روش هایی است که والدین برای رشد و پروش کودک خود به کار می برند؛ روش هایی که در ارضای نیازها، یادگیری، رفتار و عملکرد، طرز تفکر، ارتباطات و به طور کلی تربیت فرزندشان نقش دارد؛ بنابراین می توان گفت که آموختن مهارت های رشد در پرورش کودک از مهارت های پایه ای و زیربنای مهم فرزند آوری است.
۱۰۲.

امکان سنجی بسته آموزش گروهی مبتنی بر آزار عاطفی بر دلزدگی زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزار عاطفی دلزدگی زناشویی زوجین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۷۹
پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی بسته آموزش گروهی مبتنی بر آزار عاطفی بر دلزدگی زناشویی زوجین انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر سنندج جهت دریافت خدمات مشاوره زناشویی در سال 1401 بودند که از طریق روش نمونه گیری در دسترس 16 زوج انتخاب و بصورت گمارش تصادفی در دو گروه گواه (8 زوج) و آزمایش (8 زوج) قرار گرفتند. تمامی شرکت کنندگان قبل و بعد از مداخله به پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز (CBM، 1996) و سؤال های مرتبط با ویژگی های جمعیت شناختی پاسخ دادند. گروه آزمایش تحت بسته آموزشی مبتنی بر آزار عاطفی به مدت 10 جلسه 75 دقیقه ای (هفته ای 2 جلسه) قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر صورت گرفت. یافته ها نشان دادند که در متغیر خستگی جسمی، خستگی عاطفی و خستگی روانی بین پیش آزمون و پس آزمون و پیش آزمون و پیگیری تفاوت معناداری در سطح 001/0 وجود دارد و نتایج حاکی از ماندگاری بسته آموزشی در دوره پیگیری یک ماهه بود (001/0p=). بر اساس نتایج می توان گفت بسته آموزشی مبتنی بر آزار عاطفی در کنار سایر روش های درمانی، روش مداخله ای مناسبی برای کاهش دلزدگی زناشویی در زوجین است.
۱۰۳.

اثربخشی درمان هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی، سردی عاطفی، ناگویی هیجانی و سرمایه روانشناختی در زنان آسیب دیده از خیانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خیانت زناشویی درمان هیجانمدار دلزدگی زناشویی ناگویی هیجانی سرمایه روانشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۶۴
زمینه: پدیده خیانت زناشویی یک تجربه دردناکی برای شریک زندگی است که می تواند فرد را از لحاظ روا نشناختی دچار اختلال شدید کند. مرور پژوهش ها نشان می دهد که زنان آسیب دیده از خیانت از لحاظ دلزدگی زناشویی، سردی عاطفی، ناگویی هیجانی و سرمایه روانشناختی دچار مسأله و نیازمند توجه ویژه مداخلات روانشناختی هستند. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی، سردی عاطفی، ناگویی هیجانی و سرمایه روانشناختی در زنان آسیب دیده از خیانت انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه به همراه یک دوره آزمون پیگیری دو ماهه بود. از بین زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی شهر تهران در سال 1400 تعداد 30 نفر به عنوان نمونه های پژوهش به صورت در دسترس و با توجه به ملاک های ورود به مطالعه انتخاب شد و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های دلزدگی زناشویی (پاینز، 1996)، سردی عاطفی (گاتمن، 2001)، ناگویی هیجانی (بگبی و همکاران، 1994) و سرمایه روانشناختی (لوتانز و همکاران، 2007) بود. داده ها با نرم افزار SPSS 23 و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین میانگین پیش آزمون و آزمون پیگیری گروه های آزمایش و گواه از نظر دلزدگی زناشویی، سردی عاطفی، ناگویی هیجانی و سرمایه روانشناختی تفاوت معنی داری وجود داشت. به عبارت دیگر درمان هیجان مدار باعث کاهش دلزدگی زناشویی و سردی عاطفی و ناگویی هیجانی و افزایش سرمایه روانشناختی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی شد (001/0 >p). نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که درمان هیجان مدار بر بهبود دلزدگی زناشویی، سردی عاطفی، ناگویی هیجانی و سرمایه روانشناختی اثربخش است و می توان از این درمان برای بهبود وضعیت روانشناختی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی بهره جست
۱۰۴.

مدل یابی آزار عاطفی بر اساس بلوغ عاطفی و تمایزیافتگی خود با نقش میانجی صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزار عاطفی بلوغ عاطفی تمایزیافتگی خود صمیمیت زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۴۱
زمینه: آزار عاطفی نوعی خشونت بین فردی است که سبب از بین رفتن صمیمیت و جدایی زوجین را در پی دارد. فقدان صمیمت زناشویی همراه با بلوغ عاطفی پایین میل به آزار عاطفی در بین زوجین را افزایش خواهد داد. در مطالعات پیشین عوامل مؤثر بر آزار عاطفی مورد بررسی قرار گرفته است، اما مطالعه ای که آزار عاطفی بر اساس بلوغ عاطفی و تمایزیافتگی خود با نقش میانجی گری صمیمیت زناشویی را در جامعه مورد پژوهش بررسی کند، یافت نشد. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین الگوی روابط ساختاری آزار عاطفی بر اساس بلوغ عاطفی و تمایزیافتگی خود با نقش میانجی گری صمیمیت زناشویی بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی، از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر سنندج در سال 1401 بود که از میان آن ها 222 نفر از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه آزار عاطفی (براهیمی، 2008)، پرسشنامه بلوغ عاطفی (سینگ و بهارگاوا،1991)، پرسشنامه تمایز یافتگی خود (اسکورن و فریدلندر، 1998) و پرسشنامه صمیمیت زناشویی (آسوده و تیموری،1387) بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون، مدل سازی معادلات ساختاری و الگوریتم حداقل مربعات جزئی 3-SMARTPLS و SPSS 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از برازش مدل کلی پژوهش با داده های تجربی بود. یافته ها نشان داد بلوغ عاطفی، تمایزیافتگی خود و صمیمیت زناشویی به صورت مستقیم قادر به پیش بینی آزار عاطفی هستند (0/001P<). هم چنین، اثر غیرمستقیم بلوغ عاطفی (0/001P<) و تمایزیافتگی خود (0/001P<) با میانجی گری صمیمیت زناشویی بر آزار عاطفی معنادار بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های بدست آمده در پژوهش حاضر که بلوغ عاطفی پایین و تمایز یافتگی خود در بلند مدت سبب کاهش صمیمیت زناشویی می شود و این امر به مرور باعث ایجاد آزار عاطفی و بروز تعارض زناشویی در بین زوجین می شود؛ لذا پیشنهاد می شود برای کاهش آزار عاطفی از روش های آموزش بلوغ عاطفی و صمیمت زناشویی استفاده کرد و توجه بیشتر مراکز مشاوره و روان درمانی به این متغیر ها در پیش بینی آزار عاطفی زوجین ضروری به نظر می رسد.
۱۰۵.

شناسایی عوامل استحکام بخش ازدواج در فرهنگ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۳
ازدواج به منزله مهمترین و عالیترین رسم اجتماعی برای دستیابی به نیازهای عاطفی افراد همواره مورد تأکید بوده ونقش بنیادین در تشکیل خانواده سالم ایفا می کند وخانواده سالم نیز زیر بنای سلامت جامعه است و ملاک تعیین کننده خانواده سالم، ازدواج موفق است. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل استحکام بخش ازدواج بادر نظر گرفتن فرهنگ ایرانی می باشداین مطالعه از نوع آمیخته بود و در بخش کیفی از رویکرد تحلیل محتوا و مرورمنابع وادبیات پژوهش های ده سال اخیر ودر بخش کمی داده های جمع آوری شده با استفاده از روش توصیفی وهمبستگی پیرسون وتحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزار 24 AMOS تجزیه وتحلیل شدند. افراد گروه نمونه بادرنظرگرفتن معیار های ورودی و به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. نتایج نشان داد که گویه های چک لیست عوامل استحکام بخش ازدواج که در بخش کیفی شناسایی شده بودند از توان قابل قبول برای سنجش عوامل زمینه ای همچون خانواده مبداء و مؤلفه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی وعوامل فردی همچون ویژگی های شخصیتی واخلاقی و اعتقادی وعوامل همسرگزینی شامل همسانی وتوافق نظر و کفایت عقلانی و عوامل زوجی شامل مسایل جنسی/زناشویی، مهارتهای ارتباطی ومسایل فرزندآوری و تربیت فرزند برخوردار بودندشناخت بهتر عوامل استحکام بخش ازدواج می تواند طراز مناسبی از یک مدل ازدواج موفق ارایه دهد. همچنین به مشاوران وروان شناسان ازدواج وخانواده کمک می کند تا بتوانند درعرصه کمک به جوانان در آستانه ازدواج و افزایش رفاه زوجین و کاهش آسیب های اجتماعی سودمندتر وحرفه ای ترعمل کنند. کلیدواژه ها: پایداری ازدواج، عوامل استحکام بخش، فرهنگ ایرانی

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان