توحید رنجبری

توحید رنجبری

مدرک تحصیلی: کارشناس ارشد روان شناسی بالینی دانشگاه تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

اثربخشی آموزش تلقیح استرس بر پرخاشگری، در پسران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پرخاشگری نوجوان خشم خصومت آموزش تلقیح استرس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۴ تعداد دانلود : ۱۹۰۰
مقدمه:این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش تلقیح استرس بر پرخاشگری بدنی، کلامی و خصومت نوجوانان پسر صورت گرفت. روش:پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و گواه است. جامعه ی پژوهش حاضر پسران دانش آموز 12- 15 ساله ی منطقه ی 6 مشهد بود. نمونه ی پژوهش 24 دانش آموز بود که براساس کسب بیشترین نمره در آزمون پرخاشگری باس- پری انتخاب شده بودند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شده بودند. ابزار این پژوهش پرسشنامه ی پرخاشگری باس- پری بود. آزمودنی های گروه آزمایش، آموزش تلقیح استرس را در 8 جلسه دریافت کردند. اما گروه گواه هیچ نوع خدمات روانشناختی دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک متغیره و چند متغیره انجام شد. یافته ها:نتایج نشان داد آموزش تلقیح استرس خصومت، پرخاشگری بدنی و پرخاشگری کلامی را در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به طور معناداری کاهش می دهد (01/0>p). اما خشم در اثر آموزش تلقیح استرس تغییر معناداری در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه نکرد. نتیجه گیری:آموزش تلقیح استرس با اثرگذاری بر ابعاد شناختی و رفتاری پرخاشگری روشی مؤثر برای کاهش میزان پرخاشگری و خصومت است. با وجود این، یک مداخله ی جامع تر (شامل خانواده و محیط اجتماعی) با جلسات درمانی بیشتر احتمالا می تواند بر کاهش خشم (بعد هیجانی پرخاشگری) تأثیرگذار باشد.
۲.

نقش واسطه ای مکانیزم های دفاعی در رابطه بین آسیب های دلبستگی و نشانه های اضطراب و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکانیزم دفاعی دلبستگی اضطراب افسردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴۲ تعداد دانلود : ۲۸۶۱
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای مکانیزم های دفاعی در رابطه بین آسیب های دلبستگی و نشانه های اضطراب و افسردگی صورت گرفت. از 406 شرکت کننده (242 پسر و 164 دختر) در پژوهش خواسته شد مقیاس دلبستگی بزرگسال (AAI؛ بشارت، 1392، 2011)، مقیاس افسردگی، اضطراب، تنیدگی (DASS؛ لاویباند و لاویباند، 1995) و پرسشنامه سبک دفاعی (DSQ؛ اندروز، سینگ و باند، 1993) را تکمیل کنند. نتایج تحلیل مسیر مدل فرضی پژوهش با داده های مشاهده شده برازش مطلوبی داشت و نشان داد که رابطه بین آسیب های دلبستگی و نشانه های اضطراب و افسردگی رابطه ای غیرخطی است و مشخص می کند که آسیب های دلبستگی از طریق مکانیزم های دفاعی بر نشانه های اضطراب و افسردگی اثر می گذارد. بر این اساس، توجه به مکانیزم های دفاعی در کنار آسیب های دلبستگی برای پیشگیری از اختلال های اضطرابی و افسردگی و ارتقای سطح سلامت روانی افراد جامعه اهمیت فراوان دارد.
۳.

ارزیابی مدل آسیب پذیری سه گانه در پیش بینی اختلالات هیجانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: آسیب پذیری سه گانه اختلالات هیجانی افراد بهنجار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۶ تعداد دانلود : ۹۶۸
اهداف مدل آسیب پذیری سه گانه در اختلالات هیجانی شامل سه نوع آسیب پذیری است: زیستی فراگیر، روان شناختی فراگیر و روان شناختی اختصاصی هر اختلال. با توجه به این که اغلب مطالعات پیشین به بررسی تنها یک مؤلفه از ابعاد مدل آسیب پذیری سه گانه پرداخته اند، این پژوهش با هدف مقایسه جامع تمام مؤلفه های مدل آسیب پذیری سه گانه در بیماران مبتلا به اختلالات هیجانی و افراد بهنجار انجام شد. مواد و روش   ها در طرح پژوهشی علّی مقایسه ای از اسفند 1393 تا خرداد 94، 20 بیمار با اختلال اضطراب فراگیر، 20 بیمار با اختلال وسواسی جبری، 20 بیمار با اختلال افسردگی اساسی با 20 نفر از افراد بهنجار (گروه کنترل) مقایسه شدند. افراد بیمار و بهنجار از طریق نمونه گیری در دسترس از بین افراد مراجعه کننده به کلینیک های روان درمانی خصوصی شهر ارومیه و افراد بهنجار ارومیه به ترتیب انتخاب شدند.گروه بیماران و بهنجار در برخی از متغیرهای جمعیت شناختی با یکدیگر همتا شدند. تعیین تفاوت بین گروه بیماران و گروه کنترل، از طریق روش تحلیل واریانس چندمتغیری (مانوا) با بهره گیری از نسخه 21 نرم افزار SPSS صورت گرفت. یافته   ها بیماران مبتلا به اضطراب فراگیر، وسواسی جبری و افسردگی اساسی در مقایسه با افراد گروه کنترل، آسیب پذیری زیستی فراگیر و آسیب پذیری روان شناختی فراگیر بیشتری داشتند و این تفاوت معنادار (001/0( P = بود. در آسیب پذیری روان شناختی اختصاصی هر اختلال نیز گروه های بیمار با افراد گروه کنترل تفاوت معنادار (001/0( P = داشتند: بیماران اضطراب منتشر در مقایسه با گروه کنترل، تحمل نکردن بلاتکلیفی بیشتر، بیماران وسواسی جبری آمیختگی فکر وعمل بیشتر و بیماران مبتلا به افسردگی نگرش های ناکارآمد بیشتری داشتند. نتیجه   گیری با توجه به تفاوت معنادار بیماران مبتلا به اختلالات هیجانی با افراد بهنجار در ابعاد مدل آسیب پذیری سه گانه، این مدل را می توان معیار سبب شناختی و تشخیصی جامع و مناسبی در این بیماران دانست.
۴.

پیش بینی نشانه های اضطراب و افسردگی بر اساس آسیب های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلبستگی اضطراب افسردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۳ تعداد دانلود : ۷۴۷
اختلال های اضطرابی و افسردگی از شایع ترین اختلال های روانشناختی هستند. شناخت متغیر های موثر بر شکل گیری نشانه های اضطراب و ا افسردگی از نظر بالینی دارای اهمیت بسیاری است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی نشانه های اضطراب و افسردگی بر اساس آسیب های دلبستگی بود. از 406 شرکت کننده (242 پسر و 164 دختر) در پژوهش خواسته شد مقیاس دلبستگی بزرگسال (AAI) ، مقیاس افسردگی اضطراب استرس ( DASS ) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده ها از روش همببستگی و رگرسیون گام به کام استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با نشانه های اضطراب و افسردگی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و آسیب های دلبستگی قابلیت پیش بینی نشانه های اضطراب و افسردگی را دارند. بر این اساس، توجه به آسیب های دلبستگی برای پیشگیری از اختلالات اضطرابی و افسردگی و ارتقای سطح سلامت روان افراد جامعه و درمان افراد مبتلا به نشانه های اضطراب و افسردگی اهمیت فراوانی دارد.
۵.

مقایسه ی اضطراب، نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی در افراد با اختلال وسواسی جبری و اختلال مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب نگرانی اختلال وسواسی جبری اختلال مصرف مواد عدم تحمل بلاتکلیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۵ تعداد دانلود : ۵۲۱
اخیراً، مطالعات بالینی تصویری متفاوت از اختلال وسواسی جبری ترسیم کرده اند؛ تصویری که شباهت زیادی به رفتارهای اعتیادگونه در افراد مبتلا به مصرف مواد دارد و این فرض را که احتمالاً این دو اختلال دو وجه از یک وضعیت مشابه هستند، به وجود آورده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی اضطراب، نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی در افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری، اختلال مصرف مواد و افراد بهنجار انجام شد. پژوهش کنونی از نوع بنیادی و به شیوه ی علّی مقایسه ای طراحی شد. بدین منظور 120 فرد مبتلا به اختلال وسواسی جبری و 120 نفر با اختلال مصرف مواد، به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند؛ همچنین به منظور مقایسه با دو گروه بالینی، 120 نفر نیز از جمعیت بهنجار، به شیوه ی نمونه گیری در دسترس گزینش شدند؛ سپس پرسشنامه های اضطراب بک، نگرانی پنسیلوانیا و عدم تحمل بلاتکلیفی در اختیار سه گروه قرار گرفت. نتایج نشان داد بین نمرات گروه های بالینی با افراد بهنجار در متغیرهای اضطراب، نگرانی و عدم تحمل بلاتکلیفی، تفاوت معناداری وجود دارد؛ بااین حال، بین افراد با اختلال وسواسی جبری و افراد با اختلال مصرف مواد، تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در مجموع با توجه به یافته های پژوهش حاضر و شباهت افراد مبتلا به اختلال وسواسی جبری و اختلال مصرف مواد، لزوم بررسی مؤلفه های فراتشخیصی در هر دوی این اختلالات جهت پیش گیری ضروری می نماید.
۶.

مقایسه ناگویی هیجانی و مکانیسم های دفاعی در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی، اضطراب فراگیر، وسواس فکری- عملی و جمعیت عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناگویی هیجانی مکانیسم دفاعی افسردگی اساسی اضطراب فراگیر وسواس فکری - عملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۱ تعداد دانلود : ۴۶۷
ناگویی هیجانی و مکانیسم های دفاعی از جمله متغیرهای روانشناختی بسیار مهمی هستند که به شناسایی ناهنجاری های عاطفی، شناختی و رفتاری در شکل گیری و تداوم اختلال های روانشناختی کمک می کنند. افراد مبتلا به اختلال های هیجانی احساسات منفی خود را به صورت غیرقابل کنترل و با شدت زیاد تجربه می کنند و اغلب فاقد مهارت های لازم برای مدیریت و تنظیم تجارب عاطفی شدید خود هستند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر مقایسه ناگویی هیجانی و مکانیسم های دفاعی در افراد مبتلا به افسردگی اساسی، اضطراب فراگیر، وسواس فکری- عملی و افراد عادی بود. تعداد 160 شرکت کننده (40 بیمار افسرده، 40 بیمار اضطرابی، 40 بیمار وسواسی و 40 فرد عادی) در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو ( FTAS-20 ) و پرسشنامه سبک های دفاعی ( DSQ ) را تکمیل کردند. در گروه بهنجار به منظور بررسی فقدان هرگونه بیماری روانی جدی، مقیاس افسردگی اضطراب استرس ( (DASS-21 و مصاحبه بالینی ساختاریافته ( SCID-I ) اجرا شد. نتایج نشان داد که بین گروه های بالینی و افراد عادی در ناگویی هیجانی و مکانیسم های دفاعی تفاوت معنادار وجود دارد (0/001 p< ). بین گروه های بالینی نیز تفاوت ها در تعدادی از متغیرها معنادار بود (0/001 p< ). از نتایج پژوهش حاضر می توان به منظور تشخیص و تمایز بین این سه اختلال شایع که همبودی بالایی دارند استفاده کرد. از نتایج این پژوهش می توان در تدوین برنامه های پیشگیرانه و درمانی مناسب برای مشکلات هیجانی استفاده کرد.
۷.

مقایسه عقاید نارساکنش ور، روان بنه های عاطفی و باورهای فراشناختی در بیماران افسرده و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ﺴﺮدﮔﯽ ﻣﻬﺎد ﻋﻘﺎیﺪ ﻧﺎرﺳﺎﮐﻨﺶ ور روان ﺑﻨﻪ ﻫﺎی ﻋﺎﻃﻔﯽ باورهای فراشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۲۱۴
اختلال افسردگی مهاد از شایعترین اختلالات روانی است. مطالعات پیشین هر کدام از متغیر های شناختی، عاطفی و فراشناختی را اغلب به تنهایی بررسی کرده اند. مسأله اصلی پژوهش حاضر به بررسی جامع تفاوت این متغیر های شناختی، عاطفی و فراشناختی در دو گروه افسرده و بهنجار مربوط می شود. هدف پژوهش حاضر مقایسه عقاید نارساکنش ور، روان بنه های عاطفی و باورهای فراشناختی در افراد مبتلا به اختلال افسردگی مهاد و افراد بهنجار بود. نمونه (20 فرد بهنجار و 20 بیمار) به صورت در دسترس از جامعه آماری شامل تمامی افراد بهنجار و بیماران افسرده مهاد مراجعه کننده به کلینیک های رواندرمانی خصوصی شهر ارومیه انتخاب شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه بازخوردهای نارساکنش ور ( DAS )، پرسشنامه روان بنه های عاطفی (LESS) و پرسشنامه فراشناخت (MCQ) جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد در هرسه متغیر میان دو گروه تفاوت معنادار (0/001 (P= وجود دارد. یافته ها اهمیت توجه بیشتر به این متغیر ها را در فرایند رواندرمانی بیماران افسرده مهاد برجسته می سازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان