نریمان یوسفی

نریمان یوسفی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

نقش انواع سرمایه در مشارکت اقتصادی زنان: مطالعه تطبیقی کشورهای اتحادیه اروپا و خاورمیانه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: توسعه سرمایه کشورهای اتحادیه اروپا کشورهای خاورمیانه مشارکت اقتصادی زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۷۷
نیروی انسانی محرک اصلی و موتور توسعه جوامع است به گونه ای که تولید ارزش و انباشت سرمایه و در بیانی جامع تر توسعه بدون مشارکت نیروی انسانی بسیار سخت و غیرممکن است. دراین بین، درحالی که نیمی از جمعیت جوامع را زنان تشکیل می دهند، نرخ مشارکت آنان در اقتصادها بسیار ناهمگون و از دامنه تغییرات بسیار بالایی برخوردار است. باوجوداینکه مشارکت زنان در بازار کار متأثر از متغیرهای عاملیتی و ساختاری است، به نظر می رسد دامنه بالای تغییرات این نرخ در بین کشورها دلالت مؤکدی بر نقش متغیرهای کلان و ساختاری دارد. روش: مقاله حاضر با دستمایه قرار دادن سازه سرمایه بر آن است که با استفاده از داده های موجود انتشاریافته توسط سازمان بین المللی کار و مؤسسه لگاتم به بررسی رابطه و تأثیر انواع سرمایه بر مشارکت اقتصادی زنان در بین کشورهای اتحادیه اروپا و خاورمیانه بپردازد. یافته ها: کشورهای اتحادیه اروپا با نرخ بالای مشارکت اقتصادی زنان و کشورهای خاورمیانه با مقدار پایین این نرخ تفاوت معناداری در برخورداری از سرمایه و انواع آن (سرمایه اقتصادی، سرمایه اجتماعی و سرمایه نهادی) دارند. به عبارتی، بین برخورداری از انواع سرمایه و مشارکت اقتصادی زنان در کشورهای مورد بررسی همبستگی مثبت وجود دارد. همچنین، تحلیل رگرسیون خطی نشان داد که سرمایه های مذکور حدود 70 درصد تغییرات مشارکت اقتصادی زنان در کشورهای موردمطالعه را تبیین می کند. بحث: سرمایه، ظرفیت و پتانسیل مثبتی است که کنشهای اقتصادی شهروندان را تسهیل می کند. ازاین رو، شرایط خوب نهادی، مادی و اجتماعی می تواند مشارکت اقتصادی را تسهیل نماید. از سویی دیگر، جوامعی که در آنها انواع سرمایه به وفور هست، نابرابرهای جنسیتی ازجمله دسترسی به انواع سرمایه حداقل است. بنابراین، رونق انواع سرمایه و کاهش نابرابری جنسیتی بستری است که مشارکت اقتصادی زنان می تواند از مسیر آن محقق می شود.
۲.

فرصت های نابرابر و مشارکت اقتصادی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشارکت اقتصادی زنان فرصت های نابرابر شکاف جنسیتی و نابرابری جنسیتی فمنیسک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۴ تعداد دانلود : ۴۳۲
مشارکت اقتصادی گسترده مقدمه توسعه و تعالی نظام اجتماعی است. در این ارتباط، کنش های اقتصادی زنان به عنوان نیمی از جمعیت، مهم است. مقاله حاضر با دست مایه قرار دادن نظریه های نابرابری های جنسیتی و با استفاده از داده های ثانویه ارائه شده در مجمع جهانی اقتصاد و سازمان بین المللی کار، به بررسی و تحلیل تأثیر فرصت های نابرابر جنسیتی بر مشارکت اقتصادی زنان می پردازد. برای آزمون فرضیات پژوهش از داده های 143 کشور از نقاط مختلف جهان در سال 2017 استفاده شده است. بر اساس نتایج، نرخ مشارکت اقتصادی زنان با شاخص فرصت های نابرابر جنسیتی رابطه ای متوسط، مثبت و کاملاً معنی دار دارد (0.000 =SIG و  0.508= r). همچنین، تحلیل رگرسیون خطی نشان می دهد که ابعاد فرصت های نابرابر جنسیتی (اقتصادی، آموزشی و سیاسی) حدود 42 درصد تغییرات نرخ مشارکت اقتصادی زنان در کشورهای مورد مطالعه را تبیین می کند. در کل، فرصت های نابرابر جنسیتی یک محدود کننده در کنش اقتصادی زنان است.
۶.

شکاف ارزشی بین نسلی در خانواده های تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ارزش نسل شکاف ارزشی تضاد هنجاری حشو ارزش بحران هویت و سبک تربیتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده کودک و نوجوان
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده جوانان
تعداد بازدید : ۱۷۹۴ تعداد دانلود : ۱۰۴۶
هدف مقاله حاضر بررسی شکاف ارزشی بین نسلی در خانواده های تهرانی است. چارچوب نظری تلفیقی از نظریه های جامعه شناختی و روان شناختی است، به گونه ای که سنجش و تحلیل نهایی یافته ها بر مبنای نظریه های تضاد هنجاری، بحران هویت، حشو ارزش و سبک های تربیتی صورت گرفته است. برای آزمون تجربی فرضیات منتج از این نظریه ها، 336 پدر و فرزند (پسر و دختر) در سنین 15 تا 25 سال از شهر تهران به شیوة نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای مورد پیمایش قرار گرفتند. نتایج حاکی از وجود شکاف در ارزش های پدران و فرزندان است و هر دو نسل تقریباً در نیمی از ارزش های مورد بررسی بر اختلافات بین نسل خود و دیگری صحه گذارده اند. نتایج معادلات ساختاری نشان می دهد: حشو ارزش های پدران (37/0) و تضاد هنجاری بین نسل ها (36/0) به طور مستقیم بر شکاف ارزشی بین نسل ها مؤثرند. دیگر مسیرهای تأثیرگذاری متغیرهای مستقل معادله که به صورت غیرمستقیم بر متغیر وابسته تأثیرگذار هستند، عبارت است از: تأثیرات استبدادگرایی پدران بر حشو ارزش های آنان (73/0)، بر تضاد هنجاری بین نسل ها (63/0) و همچنین تأثیر بحران هویت نسل فرزندان بر تضاد هنجاری بین نسل ها (34/0).

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان