مهدی دهستانی

مهدی دهستانی

مدرک تحصیلی: دانشیار روانشناسی دانشگاه پیام نور
پست الکترونیکی: dehestani110@yahoo.com

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۴ مورد از کل ۲۴ مورد.
۲۱.

بررسی اثربخشی امیددرمانی گروهی بر کیفیت زندگی اعضای خانواده بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی امید درمانی گروهی بیماران اسکیزوفرن اعضای خانواده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۰ تعداد دانلود : ۳۳۸
ادبیات پژوهش بیانگر این است که اعضای خانواده بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا کیفیت زندگی پایینی را گزارش می دهند. کمبود دانش در مورد نحوه مواجهه با شرایط بیمار و مهارت های حل مسئله ناکافی برای حل مشکلات ناشی از شرایط بیمار با سطح پایین تر کیفیت زندگی مراقبان در ارتباط است. پژوهش حاضر سعی داشت با استفاده از امیددرمانی مهارت های مقابله ای و مهارت های حل مسئله مراقبان و انگیزه آنان برای حل مشکلات شان را افزایش دهد. سی عضو خانواده بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا در پژوهش حاضر شرکت کردند. امیددرمانی شامل 8 جلسه (4 هفته) بود. هر جلسه حدود 2 ساعت طول می کشید. از شرکت کنندگان در گروه امیددرمانی خواسته شد که به پرسش نامه هایی در زمینه کیفیت زندگی و امید پیش از شروع نخستین جلسه و پس از آخرین جلسه پاسخ دهند. علاوه بر این، شرکت کنندگان گروه کنترل به همان ابزارها در دو نوبت و با فاصله زمانی 4 هفته پاسخ دادند. نتایج نشان داد که دو گروه شرکت کنندگان تفاوت معناداری با یکدیگر در نمرات پایه کیفیت زندگی و امید نداشتند. تحلیل کواریانس نشان داد که شرکت کنندگان گروه امیددرمانی پس از پایان جلسات در مقایسه با گروه کنترل نمرات بالاتری در خرده مقیاس های سرزندگی (0/001=p)، سلامت روانی (0/024=p)، عملکرد اجتماعی (006/0=p) و سلامت عمومی (0/001=p) داشتند. سایر یافته ها معنادار نبود. نتایج نشان داد که امیددرمانی گروهی درمانی مؤثر برای افزایش کیفیت زندگی مراقبان است، به خصوص در بعد های روان شناختی.
۲۲.

اثربخشی درمان میان فردی گروهی بر افسردگی و احساس تنهایی دانشجویان دختر افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی احساس تنهایی دانشجویان دختر درمان میان فردی گروهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲۲ تعداد دانلود : ۹۲۷
این پژوهش با هدف اثربخشی درمان میان فردی گروهی(ویسمن و همکاران،2000)بر افسردگی و احساس تنهایی دانشجویان دختر افسرده انجام شد. بدین منظور دانشجویان دختری که با توجه به مقیاس های افسردگی و احساس تنهایی واجد شرایط ورود بودند ، دعوت به مصاحبه شدند و بعد از مصاحبه تشخیصی 26 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 13 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آزمودنی های دو گروه به کلیه گویه های پرسشنامه های افسردگی( بک و همکاران ، 1961)و احساس تنهایی(دهشیری و همکاران، 1386) در ابتدای درمان و پس از پایان درمان پاسخ دادند. روش پژوهش نیمه آزمایشی با نمونه گیری در دسترس و با طرح دو گروهی پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. پس از اجرای 12 جلسه درمان میان فردی گروهی و جمع آوری اطلاعات، تحلیل داده ها با استفاده از نسخه شانزدهم نرم افزار آماری SPSS و آزمون t مقایسه میانگین های مستقل با نمرات افتراقی نشان داد که نمرات افسردگی و احساس تنهایی دانشجویان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری داشته است. بنابراین، نتایج این پژوهش حاکی از آن است که درمان میان فردی به واسطه آموزش مهارت های اجتماعی- رفتاری و ادراک اجتماعی، آموزش استفاده از خودآموزی به منظور هدایت رفتار و آموزش مهارت های حل مسأله اجتماعی و جایگزینی افکار مؤثر و مثبت به جای افکار ناکارآمد و منفی ، الگویی را برای فرد ترسیم می کند و به کاهش افسردگی، احساس تنهایی منجر می شود. بنابراین، به نظر می رسد درمان بین فردی برای مدیریت مؤلّفه های احساس تنهایی و افسردگی دارای اثربخشی است.
۲۳.

بررسی اثربخشی مداخله ی شناختی–رفتاری مارلات و گروه درمانی مبتنی بر مراحل تغییر بر میزان بهبودی و پیشگیری از عود در بیماران مرد وابسته به کراک(هروئین فشرده)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیشگیری از عود گروه درمانی مبتنی بر مراحل تغییر مداخله شناختی-رفتاری مارلات میزان بهبودی کراک(هروئین فشرده)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۵ تعداد دانلود : ۶۵۳
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر مراحل تغییر و درمان شناختی-رفتاری مارلات بر میزان بهبودی و پیشگیری از عود بیماران وابسته به کراک(هروئین فشرده) درمقایسه با بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. روش: در یک طرح آزمایشی، 45 بیمار مرد، باتشخیص وابستگی به کراک(هروئین فشرده) برپایه ی معیارهای راهنمای تشخیصی و آماری نسخه چهارم تجدید نظر شده، پس از سم زدایی به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب وبه دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایشی 1 تحت 16 جلسه ی 5/1 ساعتی گروه درمانی مبتنی بر مراحل تغییر قرار گرفت. گروه آزمایشی 2 نیز تحت مداخله شناختی-رفتاری مارلات 12 جلسه 2 ساعتی، قرار گرفت. گروه کنترل نیز تحت درمان نگهدارنده، قرار داشتند و هیچ نوع روان-درمانی دریافت نکردند. آزمودنی ها به کمک بررسی پرونده، تست ادرار و مصاحبه ساختاریافته، پیش از آغازدرمان، پس از پایان جلسات آموزشی و در پایان مرحله پیگیری 3 ماهه، ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج نشان داد به کارگیری روش های روان درمانی به بهبودی و کاهش عود در بیماران تحت درمان نگهدارنده به متادون نقش موثری دارند. نتیجه گیری: مشکلات روانی و تعارضات موجود چه در دوره قبل از اعتیاد و چه به هنگام اعتیاد می توانند باعث گرایش مجدد افراد به مصرف مواد مخدرشوند، بنابراین به کارگیری رواندرمانی می تواند در پیشگیری ازعود نقش موثری داشته باشد.
۲۴.

ارتباط کیفیت زندگی و سرمایه روان شناختی با ادراک بیماری در میان مبتلایان به بیماری ام- اس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی ادراک بیماری ام اس سرمایه روان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸۶ تعداد دانلود : ۱۳۳۵
هدف: بیماری اسکلروز چندگانه (MS) از شایع­ترین و مهم­ترین اختلالات عصب شناختی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط میان کیفیت زندگی و سرمایه روان شناختی با ادراک بیماری در مبتلایان به بیماری ام اس اجرا شد. روش: به همین منظور تعداد 231 نفر (140 دختر و 66 پسر) از اعضای انجمن ام- اس ایران با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری مورد استفاده در این پژوهش عبارت بود از: 1) پرسشنامه جمعیت­ستائی (محقق ساخته)؛ 2) مقیاس کیفیت زندگی (39ـ D؛ بویر وارپ، 1997)؛ 3) پرسشنامه سرمایه روان­شناختی (سیندرو همکاران، 1994) و 4) پرسشنامه ادراک بیماری (بردنبت، پتریه، مین و وینمن، 2006). در پژوهش حاضر تحلیل رگرسیون چندگانه و آزمون همبستگی پیرسون برای تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت. یافته­ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای کیفیت زندگی با 22درصد و مؤلفه­های خوش­بینی و خودکارآمدی سرمایه روان شناختی با 29 درصد پیش بینی­کننده های معنا داری برای ادراک بیماری در مبتلایان به ام اس هستند؛ ولی متغیرهای امیدواری و تاب آوری پیش بینی کننده های معنا داری نبودند. (05/0=p). نتیجه­گیری: این یافته­ها بیان می­کند که کیفیت زندگی و مؤلفه­های خوش­بینی و خودکارآمدی از متغیرهای تقریباً تأثیرگذار بر ادراک بیماری مبتلایان به بیماری اسکلروز چندگانه هستند. این نتایج کاربردهای مهمی در زمینه اهمیت مداخلات درمانی و ارتقای کیفیت زندگی و آموزش خودکارآمدی و خوش­بینی در بیماران ام اس دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان