زمینه های اجتماعی و اقتصادی و سیر شکل گیری شرکت های قالی بافی در شهر قزوین (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
در اواسط دوره قاجار، شرکت های چندملیتی تولید و تجارت صنعت فرش ایران را در دست گرفتند؛ در پی جنگ جهانی اول فعالیت این شرکت ها متوقف شد. ازاین رو در اوایل دوره پهلوی، شرایط برای خلع ید از شرکت های چندملیتی فراهم شد. در پی آن، با حمایت دولت، تولیدکنندگان ایرانی در شهرهای گوناگون کارخانه های قالی بافی تأسیس کردند. ازجمله در قزوین چند شرکت قالی بافی آغاز به کار کردند که معروف ترین آن ها «کارخانه قالی بافی شرکت اعتماد قزوین» و «سلامت» است. هدف این پژوهش شناسایی زمینه های اقتصادی و اجتماعی و سیر شکل گیری شرکت های قالی بافی در شهر قزوین در مقطع زمانی ذکر شده است. نگارندگان کوشیده اند به این پرسش ها پاسخ دهند که شکل گیری شرکت های قالی بافی در شهر قزوین برآمده از چه زمینه های اجتماعی و اقتصادی بوده است؟ فرایند و شیوه های تولید قالی در شرکت های مذکور چگونه بوده است؟ پژوهش با رویکرد تاریخ اجتماعی و به شیوه تحلیل کیفی با اتکا به داده های شفاهی و اسناد دست اول، با ابزار فیش برداری و مصاحبه به انجام رسیده و تقریباً به همه نمونه ها و اشخاص در دسترس مراجعه شده است. نتایج نشان می دهد بافت قالی های باکیفیت در قزوین در فاصله سال های 1297 تا 1330ش، به سبب نزدیکی به پایتخت و مراکز مهم قالی بافی، تجمع سرمایه داران و پشتیبانی دولت، رونق فراوان گرفت؛ اما رکود اقتصادی در ایالات متحده سپس جنگ جهانی دوم تقاضا را در بازار آمریکا و اروپا کاهش داد؛ پس تولید فرش نیز محدود شد. پس از ورود ارتش شوروی به قزوین، فعالیت شرکت اعتماد تقریباً متوقف شد. روس ها که از پشتیبانی مالی سرمایه داران قزوین از جنبش های سیاسی اجتماعی بیم داشتند در 1321ش، سرپرستان شرکت قالی بافی اعتماد را به باکو تبعید کردند. پس از این، گرچه برخی تولیدکنندگان فرش قزوین تا 1330ش کوشش هایی کردند، اما به سرانجامی نرسید. گفتنی است قالی شهری قزوین در این دوره، در جریان دگرگونی های اجتماعی و سیاسی، از نظر فنون بافت و کیفیت هنری (طرح، نقش و رنگ)، از قالی بافی مناطق هم جوارش مانند کاشان و ساروق تأثیر پذیرفته است.The Social and Economic Backgrounds and the Formation Process of Rug Weaving Companies in the City of Qazvin
In the middle of the Qajar period, multinational companies took over the Iranian carpet industry. These companies ceased to operate when World War I began. Thus, by the beginning of the Pahlavi period, the conditions were ripe for ousting multinational companies. Subsequently, with governmental support, Iranian manufacturers established rug-weaving workshops in many cities, including Qazvin, where several carpet companies commenced working, the most famous of which were "Qazvin’s Etemaad Company’s Carpet Weaving Workshop" and "Salamat". The aim of this research is to identify the socioeconomic settings in which carpet weaving companies formed in Qazvin during the above-mentioned period, as well as studying their development process. The authors have tried to answer these questions: What social and economic backgrounds led to the foundation of Qazvin’s rug-weaving companies? How were carpet production’s process and methods in these companies? The research is done with a sociohistorical approach and with qualitative analysis of oral data and first-hand documents. The results show that between 1918 and 1950 weaving high-quality carpets became prosperous in Qazvin, due to various factors like its proximity to Tehran and important rug-weaving centers, the assembly of investors, and governmental supports. But the American recession, and World War II, reduced the demand in Western markets; therefore, carpet production was also reduced. After the Russian squad’s arrival in Qazvin, Etemaad almost ceased to operate. Being afraid of the financial support of Qazvini notables for sociopolitical movements, the Russians exiled Etemaad’s founders to Baku in 1942. Despite the efforts made after that by some certain producers, the carpet production of Qazvin was over by the beginning of the 50s. In the course of sociopolitical changes, the workshop rug of Qazvin also evolved. In weaving techniques and artistic aspects (design, pattern and color), Qazvin rugs followed neighboring rug-weaving centers, such as Kashan and Sarouq.