آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۷

چکیده

هدف: کار اجباری برای کودکان دارای پیامدهای منفی شناختی، اجتماعی و عاطفی است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش تئوری انتخاب و فلسفه کندوکاو بر کفایت اجتماعی و جهت گیری هدف کودکان کار انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش کودکان کار شهرستان رشت در سال 1400 بودند. تعداد 45 نفر از کودکان کار با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و با روش تصادفی ساده با کمک قرعه کشی در سه گروه مساوی شامل گروه های آموزش تئوری انتخاب، آموزش فلسفه کندوکاو و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش اول 8 جلسه تحت آموزش تئوری انتخاب و گروه آزمایش دوم 10 جلسه تحت آموزش فلسفه کندوکاو قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های کفایت اجتماعی (Felner, 2002) و جهت گیری هدف (Midgley et al., 1998) بودند و داده های حاصل از آن با روش های تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش در هر دو گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل باعث افزایش کفایت اجتماعی و جهت گیری هدف تسلطی گرایشی، تسلطی اجتنابی و عملکردی گرایشی در کودکان کار شد (05/0P<)، اما در جهت گیری هدف عملکردی اجتنابی بین آنها تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>). همچنین، بین گروه های آزمایش آموزش تئوری انتخاب و فلسفه کندوکاو از نظر هیچ یک از متغیرهای کفایت اجتماعی و جهت گیری هدف تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>).نتیجه گیری: با توجه به نتایج برای بهبود کفایت اجتماعی و جهت گیری هدف کودکان کار می توان از روش های آموزش تئوری انتخاب و فلسفه کندوکاو استفاده کرد.

Comparison the Effectiveness of Teaching Choice Theory and Inquiry Philosophy on Social Competence and Goal Orientation of Labor Children

Purpose: The forced labor for children has negative cognitive, social and emotional consequences. Therefore, the present study was conducted with the aim of comparing the effectiveness of teaching choice theory and inquiry philosophy on social competence and goal orientation of labor children.Methodology: The current research was a semi-experimental with a pre-test and post-test design with a control group. The research population was the labor children of Rasht city in 2021 year. A number of 45 labor children were selected as a sample with using the available sampling method and were assigned in three equal groups by a simple random method with lottery, including the groups of teaching choice theory, teaching inquiry philosophy and control. The first experimental group received 8 sessions of teaching choice theory and the second experimental group received 10 sessions of teaching inquiry philosophy, and the control group did not receive any teaching. The research tools were included questionnaires of social competence (Felner, 2002) and goal orientation (Midgley et al., 1998) and its resulting data were analyzed by methods of univariate and multivariate covariance analysis and Bonferroni post hoc test in SPSS software.Findings: The findings showed that teaching in both experimental groups in compared the control group led to increase social competence and goal orientation of tendency-mastery, avoidance-mastery, and tendency- performance in labor children (P<0.05), but there was no significance difference between them in the goal orientation of avoidance-performance (P>0.05). Also, there was no significant difference between the experimental groups of teaching choice theory and inquiry philosophy in terms of any of the variables of social competence and goal orientation (P>0.05).Conclusion: According to the results, to improve the social competence and goal orientation of labor children, it is possible to use the teaching methods of choice theory and inquiry philosophy.

تبلیغات