آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۵

چکیده

امروزه سلامت حاشیه نشینی در کلان شهرهای تهران؛ مشهد، تبریز و کرمانشاه یکی از مهمترین چالش های مدیریتی در کشور است. هدف از این پژوهش ارزیابی و سنجش سلامت روان زنان ساکن شهر در دو منطقه حاشیه و متن اصلی شهر و تاثیر حاشیه نشینی بر آنان می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی و برای گردآوری داده ها و اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی(پرسشنامه) استفاده شده است. جامع آماری این تحقیق زنان ساکن شهر می باشد که براساس فرمول کوکران 384 پرسشنامه در شهر تهران؛ مشهد، تبریز و کرمانشاه به صورت تصادفی در دو منطقه حاشیه و متن اصلی شهر توزیع و پخش شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات علاوه بر استفاده از آزمون های توصیفی و استنباطی از مدل لاجیت برای بررسی اثر حاشیه نشینی بر سلامت روان زنان استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد وضعیت سلامت روان در متن اصلی شهر نسبت به حاشیه شهر بیشتر می باشد. میانگین متن اصلی شهر از دیدگاه زنان شهری برابر با 79/2 و برای حاشیه شهری برابر 22/2 است. همچنین یافته مدل مدل لاجیت نشان داد که با افزایش حاشیه نشینی سلامت روان زنان درحالت اول(بیماری) 35 درصد افزایش می یابد ولی در حالت مرز این متغیر بی تاثیر می باشد و مقدار این متغیر در وضعیت سلامت روان نرمال مقدار 0.29 درصد می باشد که نشان دهنده این موضوع می باشد که اگر فرد در وضعیت نرمال سلامت روان باشد. میزان تاثیر حاشیه نشینی بر آن کمتر از حالت بیماری می باشد

Analysis of the Effects of Marginalization on Women's Health in Metropolitan Cities Tehran, Mashhad, Tabriz and Kermanshah

In recent years, due to the importance of paying attention to the development of women's affairs, this group has been considered as one of the main target groups in the programs of organizing margins and empowering the marginalized metropolises of Iran. Although about half of the marginalized population in these metropolises are women, despite the high emphasis on informal settlement issues, unfortunately, the social and cultural beliefs system of this group, such as the subculture of poverty in the margins, women's beliefs about participation, neighborly relationships, attitudes to social harms, family, childbearing and lifestyle has been neglected by urban managers. The aim of this study was to evaluate and measure the mental health of women living in the city in two marginal areas and the main text of the city and the impact of Slum on them. The type of applied research and the method used descriptive-analytical and for data collection, library and field methods (questionnaires) have been used. The statistical comprehensive of this study is women living in four cities that based on Cochran's formula, 384 questionnaires were distributed in Tehran, Mashhad, Tabriz and Kermanshah randomly in two marginal regions and the main text of the city. In addition to descriptive and inferential tests, logit model has been used to analyze the effect of Slum on women's mental health. The findings showed that mental health status in the main text of the city is higher than the margins of the city. The average of the main text of the city from the perspective of urban women is 2.79 and for urban margins is 2.22. Also, the results of logit model showed that with increasing Slum of mental health of women in the first situation (disease) increases by 35%, but in border condition this variable is effective and the amount of this variable in normal mental health is 0.29%, which indicates that if the person is in normal mental health condition. The effect of Slum on it is less than the state of disease.

تبلیغات