فعالیتهاى اقتصادى زنان صفوى در زیارتگاه شهر اردبیل
آرشیو
چکیده
در تاریخ ایران بعد از اسلام، هیچ گاه زن رسما در امور سیاسى ـ اقتصادى کشور مداخله نکرده، مگر در موارد استثنایى که براثر لیاقت و شهامت و هوشمندى و ذکاوت فوقالعاده، در عرصه سیاست و اقتصاد جامعه خودنمایى کرده باشد. به قدرت رسیدن حکومت صفوى و اهمیت سیاسى طبقه جدید شیعى و خاندانهاى قزلباش کمک کرد تا زن نقش مهمى را در این دوره به دست آورد، زیرا مذهب جدید و جامعه صفوى، براى زن اهمیت زیادى قائل شد. این مقاله، درصدد است تا نشان دهد زنان طبقات بالاى جامعه، سهم قابل توجهى در قدرت اجتماعى و اقتصادى اوایل دوره صفوى داشتهاند. هدف اصلى پژوهش این است که نقش زن صفوى را در مالکیت دارایى شهر و روستا، دارایى منقول، املاک، مستغلات و فعالیتهاى وقف براى مقبره شیخ صفى الدین اردبیلى در قرون 14-17م بررسى کند. نیز معلوم مىدارد که زنان صفوى در به دست آوردن زمین و املاک براى مقبره شیخ صفى، نقش مهمى داشته و بدین وسیله، قدرت اقتصادى و اجتماعى فراوانى به دست آورده بودند. نویسنده با استفاده از تواریخ محلى، گزارشهاى خارجى، آرشیوها، منابع دست اول و تحقیقات جدید به این مسئله پرداخته است.متن
«بیش از نیمى از کارهاى اردو توسط خدمتکارهاى زن شاه که سوار اسب مىشدند، انجام مىشد. آنها مانند مردان سوارى کرده و مانند آنها لباس مىپوشیدند، جز اینکه کلاه بر سر نمىگذاشتتند و به جاى آن از روسرى استفاده مىکردند. در هر گروه از این زنها 10-12 مرد وجود داشت که به آنها ایشیک آغاسى گفته مىشد. آنها ارباب خانه بودند. من 14 و 15 نفر از این دختران را دیدم که بسیار زیبا بودند، هر چند که چهرههاى آنها به طور کامل قابل دیدن نبود، اما آنچه دیده مىشد بسیار زیبا و لطیف بود. بعضى مواقع آنها چارنعل مىتاختند و با اسبهاى خود نمایشهاى عجیبى اجرا مىکردند؛ با اسبها مىپریدند و مهارتهاى فراوان دیگرى اجرا مىکردند. سپس به اردوگاه و محل استقرار چادرهاى شاه برمىگشتند». (ممبرى (membre)، فرستاده سیاسى ونیز در مراغه، سپتامبر 1539).(1)
هر چند در کتابهاى خطى و منابع دست اول، اشارههاى مستقیمى به زنان شده است، اما تواریخ جدید ایرانِ عصر صفوى توجه کمى به نقش مؤثر زنان در شکلگیرى تاریخ صفویه داشتهاند.(2) علاوه بر این، تاریخ اواخر دوره صفوى، تحقیق و پژوهش تاریخ درباره اوایل قرن
--------------------------------------------------------------------------------
1 . Michele membre , mission lord sophy of persia (1539-1542), trans. A.H. morton (london: school of oriental and africa studies, 1993), 25.
2 . See maria szuppe, la partiapation des fammes de la famille royale ai.exercise du pouvoir en Iran safarid au×YI siecle (partona) studia Iranice 23 (1994): 211-58: idem the jewels of wonder: learned ladies and princess politicians in the provinces of early safavid iran, in women in the medieval islamic world,ed. Gavin hambly (newyork: st. martin press, 1998), 325-47.
کارهاى «زاپ» تا حد زیادى طبق وقایع نگارىهاى صفوى و مقدارى نیز از سفرنامههاى اروپایى استوار است. همچنین ر.ک:
Golsrkhi,parikhan khanum: A masterful safavid princess, iranian studies 28 (1995), 143-56.
هیچ کار علمى در مورد تاریخ حرمسرا در ایران وجود ندارد. منابع باقیمانده از دوره صفوى نیز به وسیله محققان تاریخ ایران بررسى نشدهاست.
(83)
--------------------------------------------------------------------------------
16م را تحت الشعاع قرار داده است. شاید تصویر مخدوشى که بهوسیله شاهدان معاصر اروپایى قرن 17م از زندگى عصر صفوى به طور عام و بهخصوص از وضع حرمسرا نشان دادهشدهاست، نظرها را درباره زن ایرانى با آن توصیف نامتعارفى که در ذهن اروپایىها بهوجود آمده، تغییر داده باشد.(1) بنابراین، منابع یاد شده، غیرانتقادى و بسیار غیردقیق هستند. ما قصد داریم تا نقش زن را زمانى که آنها از مرزهاى مذهبى و ایدئولوژیکى جامعه خودشان تخطى و سرپیچى مىکردند، روشن کنیم.(2) دستیابى به اسناد حکومتى امپراطورى عثمانى ما را به یافتهها و مطالعات مهمى درباره موقعیت زن در خاورمیانه و در امپراطورى عثمانى سوق مىدهد.(3) متأسفانه اسناد مشابهى در ایران بهدست نیامدهاست که بیشتر آن ممکن است به دلیل طبیعت غیر متمرکز سیستم قضایى ایران عصر صفوى و قاجاریه بوده باشد. اسناد حکومت اسلامى در تمام ایران پراکنده شده بود و بایستى از املاک شخصى گروههاى علمایى که به عنوان قاضى (قضات اسلامى) بودند، جمعآورى شود. در ضمن تا ایران شروع به تحقیق کرده و این مجموعهها در دسترس قرار گیرند، باید خود را به ارزیابى دقیق و مطالعه
--------------------------------------------------------------------------------
1 . See roland ferrier women in safavid iran: the evidence of european travelers. In gavin hambly,ed, women in the medieval islamic world, 383-406: also kathryn babayan, the Aqaid alMisa: A glimps at safavid women in local isfahan culture, inibid 349-81.
در حالى که کار فریزر به طور کلى به تعدادى از سفرنامههاى اروپایى وابسته است، همچنان که در عنوان آن نشان داده شده است، کار بر منابع مذهبى و معمولى، وقایعنگارىها و تعدادى از سفرنامههاى خارجى مانند شاردن (Charden) متکى است. هر دو مؤلف صرفا بر موقعیت زن در محیط جهان شهرى در اواخر قرن 16 و اوایل قرن هفدهم تمرکز کردهاند.
2 . به عنوان مثال سیورى (savory) سقوط قدرت صفوى را تا حدى وابسته به نفوذ فراوان حرم بر سیاستهاى دولت صفوى نسبت داده است.
Roger savory, Iran under the safavids(cabridge: cambridge university press, 1980) 228.
3 . For recent works see amira sonbol,ed, women, the family, and divorce laws zilifi,ed, women in the ottoman empir(leiden: E.J.brill,1997).
(84)
--------------------------------------------------------------------------------
تواریخ محلى، گزارشهاى خارجى و تعداد کمى از منابع دست اول، مانند منابعى که در این مطالعه از آنها استفاده شده است، محدود کنیم.
مشاهده بررسى مایکل ممبرى(1) تاجر و فرستاده سیاسى ونیزى نقش کلى زن قزلباش را در آذربایجان در اوایل دوره صفوى نمایان مىکند. این مقاله، درصدد است تا نشان دهد که اعضاى مؤنث خانوادههاى اشراف نظامى ـ قبیلهاى قزلباش سهم فراوانى در قدرت اجتماعى و اقتصادى در اوایل دوره صفوى داشتهاند. علاوه براین، چنان که ممبرى خاطر نشان مىکند، این زنان، اسب سوارى مىکرده و طبق رسوم قبیله، شبیه مردان لباس مىپوشیدند. آنها مانند زن شهرى از تور صورت که از روى سر تا پا کشیده مىشد، استفاده نمىکردند، اما در عوض تنها قسمتى از سر و صورت خود را مىپوشاندند. همچنین ممبرى بر زیبایى ظاهرى و کنترل اقتصادى آنها بر شوهرانشان تأکید دارد که در اظهارات وى در زیر نمایان است: آنها زنان بسیار زیبا و شیکپوش و قد بلند داشتند که گردن بندهاى مروارید برگردنهاى آنها آویزان بود. خانمهاى آنها بسیار خوشخو و سازگار بوده و از پول شوهران خود نگهدارى مىکردند. هنگامى که شوهر مىخواست چیزى بخرد، بایستى از زن خود تقاضاى پول مىکرد. بنابراین باید گفت که قزلباشها زنان خود را بسیار دوست داشتند. خانمها مانند مرد، داخل شهر سوارى مىکردند و به جاى مهترها با دخترها بیرون مىرفتند. آنها با صورتهایى پوشیده، با روسرى سفید که فقط چشمهاى آنها قابل دیدن بود، بیرون مىرفتند.(2)
شاید ما بپذیریم که در ساختار قبیلهاىِ تاریخ صفوى و حتى تا اوایل قرن 16م زنِ قزلباش هنوز به طور کلى حرمنشین نشده بود. علاوه براین، بعدها در این مقاله خواهیم دید که زندگى در حرم نتوانسته مانع دخالت اعضاى مؤنث خاندان صفوى در فعالیتهاى اقتصادى و پذیرش نقش مستقیم در امور سیاسى شود. ممبرى در همان گزارش خاطر نشان مىکند که تاجلو بیگم، مادر شاه طهماسب (1524-1576م) تبعید شده و در شیراز زندانى بود، زیرا ادعا شده بود که او در مسموم کردن شاه دست داشته تا بدین وسیله پسر دیگرش بهرام میرزارا به تخت بنشاند.(3)
--------------------------------------------------------------------------------
1 . Michel membre.
2 . Membre, mission, 31.
3 . روایت براین است که هنگامى که عثمانىها در جنگ چالدران در سال 1514م تبریز را تسخیر کردند، پى بردند که بسیارى از زنهاى صفوى مانند تاجلوخانم، همسر شاهاسماعیل با لباس مردان در جنگ حضور دارند. تاجلوخانم در نهایت به وسیله عثمانىها اسیر شد، اما آزاد شد و به تبریز بازگشت.
N.M. shayabani, tashkil-I shahanshahi safaviyeh: ihya-I vahdat-I millt(tehran, 1346-1967, 204-8.
(85)
--------------------------------------------------------------------------------
نقش سیاسى زن صفوى تنها محدود به توطئه و دسیسهچینى در حرم نبود. با وجود این، ارزیابى منفى وقایعنگاران معاصر، مانند اسکندر بیک منشى، بر دیدگاههاى دانشمندان غربى تأثیر گذاشته است. تحقیق اخیر ژوپه(1) در مورد دوره صفوى که با استفاده دقیق از منابع موجود براى روشن شدن نقش زن در ایجاد یگانگى و اتفاق بین اعضاى سلسله صفوى، امراى قزلباش و بزرگان محلى صورت گرفته، تا حدّى این دیدگاه را تصحیح کرده است.(2) البته تحقیقهاى منظم بیشتر در منابع موجود صفوى، این دیدگاه صحیح و تاریخى را در مورد بیرون و اندرون حرم، روشنتر خواهد کرد. علاوه براین، قبل از دستیابى به هرگونه نتیجهاى در مورد وضعیت قطعى زن در جامعه صفوى، لازم است تا به موقعیت اجتماعى و اقتصادى زن در ابتداى دوره جدید توجه شود. گزارش پدر سیمون،(3) مبلّغ کارملیتى که درسال 1604م از اصفهان دیدن کرده است، چهره متفاوتى از زندگى زنان در قلمرو بینالمللى اصفهان اوایل قرن 17م نشان مىدهد: «ایرانىها یک زن دارند و در ازدواج هیچ توجهى به یک یا دو رابطه ندارند. آنها زنهاى صیغهاى بسیارى، تا آنجا که از عهده آنها برآیند، اختیار مىکنند. آنها مکانهاى مخصوصى براى زنان خود دارند که به آن اندرون یا حرم مىگویند و هیچ کس حتى پسران خودِ آنها نیز حق ورود به آنجا را ندارد. دیوارهاى حرم بسیار بلند است، آنجا پنجرهاى براى نگاه کردن به خیابان ندارد، و زنان آنها بسیار محدودتر از راهبههاى ما هستند. آنها به سختى مىتوانند بیرون بروند، حتى نمىتوانند به مساجد بروند. آنها حتى اجازه ندارند به هیچ کس غیر خویشاوندان خود نگاه کنند، از این رو زنان محترم اندکى در خیابان دیده مىشدند و تقریبا همه زنانى که در میادین رؤیت مىشدند، هر دو در لباسهایى بودند که آنها را کاملاً مىپوشاند و در مورد امور دیگر اینکه آنها با شرم و حیا رفتار مىکردند، در کنار لباسهاى بلند، یک روسرى کتان سفید مىپوشیدند که آنها را کاملاً مىپوشاند و حتى دستهاى آنها قابل دیدن نبود. تعدادى دیگر از آنها در اطراف و داخل
--------------------------------------------------------------------------------
1 . Szuppe.
2 . Ibid; see the diagramson pages 224-225, 230-,231, 234, 237, 238.
3 . Father simon.
(86)
--------------------------------------------------------------------------------
شهر سوارکارى مىکردند».(1)
صیغه، پوشش و جدایى جنسى به وسیله تعدادى بسیارى از اعضاى متموّل طبقه حاکم و به همین گونه در امپراطورى عثمانى، به منصه عمل درآمده است. علاوه براین، بردهدارى به عنوان یکى از مؤسسههایى بود که در قرن 16م از طریق افزایش زنان و مردان اسیر شده در جنگهاى قفقاز در دوره صفویه بهوجود آمد. مشاهدات مسافران اروپایى از وضعیت اجتماعى زن در قرن 17م در اصفهان منعکسکننده یک واقعیت جزیى تاریخى است. بنابراین باید در جایگاه تاریخى و زمینه اجتماعى شایسته خود قرار گیرد. یک مطالعه بسیار جدى، منظم و دقیق از نسخههاى خطى و مورد موجود در آرشیوها و دیگر مدارک موجود، محیط پویاى اجتماعى را که زن در آن نقش فعّالى ایفا کرده است، آشکار خواهد کرد.(2) هدف ما از مطالعه زن به عنوان واحدى مجزا و در یک وضع تطبیقى، رسیدن به درک بهتر و کامل از جامعه صفوى براساس منابع موجود، وقایعنگارىها و گزارشهاى خارجى است. علاوه براین، این مقاله سعى دارد نقش زن صفوى را در مالکیت دارایى شهر و روستا، دارایىهاى منقول، و فعالیتهاى وقف براى آرامگاه صوفى بزرگ در آذربایجان در اوایل عصر جدید، روشن کند.
زن صفوى از طریق حمایت مالى یکى از مهمترین حکومتهاى مذهبى طى چند قرن به ترقى و پیشرفت امپراطورى صفوى کمک مهمى کردهاست. این امر تا حد زیادى به اسناد موجود در آرشیو طبقهبندى نشده صریحالملک که در کتابخانه دانشگاه تهران قرار دارد، متکى است.(3) مجموعه صریحالملک که از آن در این تحقیق استفاده شده، (حدود پانصد ورق) از
--------------------------------------------------------------------------------
1 . H. G. chick,ed A chronicle of the carmelites in persia and the papal, Mission of the ×VII th and ×VIII centuries(london: eyre and spottiswoode, 1939), 1:57. see also william H.mc neill and marilyn robinson waldman. The islamic world chicago the university of chicago press, 1983). 376-77.
2 . بعضى از دانشمندان ایرانى در این روش علمى از همه جلوتر بودند. به کار پیشگامانه شیرین بیانى، زن در ایران عصر مغول، (تهران 1352/1973م). کمى جدیدتر ر.ک: جلال ستارى، سیماى زن در فرهنگ(تهران، نشر مرکز، 1373/1994م) هم چنین ر.ک: مقالات:
Hambly, women in the medieval daral-islam.
3 . Sharih al-milk(sm), microfilms 1655(176folios), 1656(177folios), 1658(199folios), university of tehran library.
تاریخ سند اول از سال 1305 و سند دوم سال 1629م مىباشد.
See also bert frogner, ardabil zwischen sultan und schah. Zehn urkunden schah tahmaspsII, turcicab (1975): 177-225: and A.H. morton, the ardabil shrin in the reign of shah tahmasp I, iran 12(1974): 31-64 : 13(1965), 39-58.
مورتن به قسمتى از اسناد شریع الملک دسترسى داشته و از آن براى تجدید نماى ساختار فیزیکى حرم درکتاب خود بهره گرفته است.
(87)
--------------------------------------------------------------------------------
کتابهایى در مورد آرامگاه شیخ صفىالدین اردبیلى(1300-1334م) مؤسس سلسله صفوى در آذربایجان، استخراج شده است. این رونوشت، نسخههایى را در مورد هدایا و فروشهایى که در آرامگاه از قرن چهارده تا هفده میلادى ثبت شده، در برمىگیرد. اسناد متفرقهاى که تاریخ اولیه آن به سال 1305م مىرسد، به دستور شاهصفى (1629-1642م) و بهوسیله شیخ زاهدى، متولىاى که جدیدا منصوب شده بود، براى رواج مجدد عایدات و درآمدهاى آرامگاه در سال 1409ق/1629م جمعآورى شده بود.(1) این مجموعه، مانند وقفى که براى مقبره به ثبت رسیده، اطلاعاتى درباره لیست اموال و دارایىهاى شهرى و روستایى مالکان اصلى آنها با اندازه محل، ارزش و تاریخ انتقال دارایى به آرامگاه آذربایجان در طول سه قرن، بهدست مىدهد و قسمتى از آن اطلاعات گم شده و شکافهاى تاریخنگارى را در برمىگیرد، اما قسمت عمده آن، مواد تاریخى را از قرن شانزدهم تا اوایل قرن هفدهم شامل مىشود. بقایاى این مجموعه، بهطور گسترده بررسى نشده است، اما یک مرتبه مطالعه وسیع و در تمام جزئیات آن، این شکاف را در تاریخ این آرامگاه مقدس در تاریخ صفوى پر خواهد کرد.(2)
بى شک، به قدرت رسیدن حکومت (طریقه) مذهبى شیخ صفى و تأسیس دولت صفوى، مهمترین واقعه تاریخى، تاریخ خاورمیانه در قرن شانزدهم بود. زن در بیشتر از 20% از فعالیتهاى اوقاف و مستغلات در آرامگاه در قرن شانزده و هفده میلادى شرکت داشت.(3)
--------------------------------------------------------------------------------
1 . SM, microfilm 1655, fol. 4-7.
2 . براى بررسى میزان مالیات عثمانى براى زیارتگاه در قرن هیجدهم ر.ک:
Fariba Zarinebaf-shahr, the oftoman alministration of shi,i wagfs in azerbaigan, in faruk bilici,ed, le wagf dans lemode musulman contemporain(×I×E-xxesicecles) (istanbul:Institut fiancais des etudes anatoliennes, 1994), 233-36.
3 . براى مقایسه با دمشق در دوره ایوبیان ر.ک:
R. stephen humphreys, women as patrons of religious architecture in Ayybid damascus, mugarnasll (1994), 35-54.
هامفریز به نقش فعّال زنان طبقه بالاى ایوبى به عنوان مؤسسان 14-24% مؤسسههاى خیریه مذهبى توجه داشته است. همچنین تأکید دارد که مقدار زیادترى از این اوقاف (20%) به حجرههاى صوفىها اختصاص داده مىشد.IBid, 35-37
(88)
--------------------------------------------------------------------------------
همچنین مرد و زن املاکى رابه آرامگاه مىفروختند. ما باید بین وقف قسمتى از یک روستا و مزرعه یا مقدارى از زمین و فروش قسمتى از دارایى شخصى، به خصوص دارایىهاى واقعى شهرى (مغازهها، باغهاى میوه، واحدهاى مسکونى، حمام، کاروانسراها) به مقبره، تفاوت قایل شویم. در مورد نمونه اول، عایدات (مالیات و اجارهبها) که از زمین و آسیاب یا مغازهها دریافت مىشدند، براى اَعمال مذهبى و خیرخواهانه اعطا مىشد. در بعضى موارد، مالکان خود را به عنوان متولى (سرپرست) وقف منصوب مىکردند. در این روش، سهمى از درآمدى که به وسیله متولى از موقوفه دریافت مىشد، بهعنوان مواجب و حقوق اختصاص مىیافت. پس از درگذشت متولّىِ اصلى، جاى او یا به نوادگان پسر و دختر او سپرده مىشد یا اینکه متولّى مقبره شرط خاصى با مالک منعقد مىکرد. در اوقاف خانوادگى، اعقاب فرد وقف کننده (اعم از زن و مرد) نخستین کسانى بودند. که از وقف بهرهمند مىشدند، در حالىکه هدف اوقاف خیرات (خیریه) کمک به فقرا و نیازمندان بود. اوقاف خانوادگى درصدد بودند تا قوانین ارث اسلامى را نادیده بگیرند، زیرا آنها مانع تجمیع ثروت در دست یک وارث مىشدند. دارایى موقوفه بایستى بهطور خصوصى نگهدارى مىشد، حتى اگر بهوسیله اعضاى طبقه حاکم نگهدارى مىشد. علاوه براین، دولت از لحاظ قانونى نمىتوانست از آنها مالیات بگیرد یا دارایى وقف را مطالبه کرده یا مصادره کند. باید تأکید کرد که بسیارى از این اوقافِ زیارتگاه، اوقاف خانوادگى نبودند و آنها نمىتوانستند صاحبان اصلى و وارث آنها را که از نخستین افرادى بودند که از وقف بهرهمند مىشدند، مقید و مشروط کنند. بیشتر عطایایى که براى زیارتگاه شیخ صفى وقف مىشد، خیریه یا اوقاف خیریه بود. کنترل، اداره و جمعآورى وجوهات برعهده کارمندان یا خدمه زیارتگاه بود و افراد ذىنفع و اعضاى آن با توجه به سابقه و عملکردشان بهعنوان خدمه و مستخدم، عمل مىکردند. افزایش اهمیت سیاسى این زیارتگاه را بایستى نخستین دلیل جریان مداوم ثروت و رشد تعداد موقوفات اعطایى از طرف اعضاى طبقه حاکم به زیارتگاه طى قرون شانزدهم و هفدهم میلادى به شمار آورد. علاوه براین، ذخیره نقدى آرامگاه که از سوى حامیان آن در آناتولى و آذربایجان حمایت مىشد،
(89)
--------------------------------------------------------------------------------
کمک کرد تا آرامگاه قطعههاى فراوانى از زمینهاى آذربایجان و املاک شهرى اردبیل را در اختیار گیرد. زن، نقش مهمى در بهدست آوردن زمین و املاک شهرى براى زیارتگاه داشتهاست. قوانین ارث اسلامى (شریعت) نقش مهمى براى وارثان زن قائل شد. آنها نصف مردانِ هم پایه خودشان ارث مىبردند و در عین حال از لحاظ قانونى حق کنترل کامل براى در اختیار گرفتن اموالشان را داشتند. زن سهمیهاى از اموال شهرى و روستایى، از قبیل زمینهاى روستا، واحدهاى مسکونى، حمامهاى عمومى (حمام)، واحدهاى اقتصادى (کاروانسراها) و مغازهها(دکان) به ارث مىبرد. آنها همچنین مىتوانستند سهم مهمى از دارایى تحت اختیار خود رابه زیارتگاه اردبیل اعطا کرده یا بفروشند.
تحقیقات جدید بهوسیله پترى(1) ایزولفسکى(2) و پیرس(3) نقش فعّال زنان مسلمان را بهعنوان بنیانگذاران مؤسسههاى خیریه نشان مىدهد. پترى بهطور واضح نشان مىدهد که زنِ مملوک، مؤسسههاى سرپرستى امور مالى و نگهدارى سپردهها را براى تضمین و حفظ آن در زمان بلوا و شورشهایى که از مشخصههاى جامعه مملوک بود، تأسیس کردهاست. همچنین ایزولفسکى توجهها را به این نکته معطوف مىکند که زنانِ اوایل دوره مغولى، مشوّق امور مالى در قرن شانزدهم بودند.(4) شبیه همین امر، زنان عثمانىِ خانواده سلطنتى قسمت مهمى از درآمد مالى خود را براى ایجاد مجموعه اوقاف عمده شاهنشاهى اختصاص مىدادهاند.(5) علاوه براین، به خوبى مىدانیم که مجتمعى بهنام مسجد کبود که در تبریز واقع است، بهوسیله یک
--------------------------------------------------------------------------------
1 . Carl F.petry, class solidavity versus gander gain: women as custodians of property in later mamluk egypt, in nikki R.keddie and beth baron,eds, women in middle eastren mistovy(newmaren: yaleuniversity press, 1991), 122-43.
2 . Gregory c.kozlowski, muslim women and the control of property in north india, in krishnanmurty,ed, women in colonial india(delhi,oxford university press, 1989) 114-33 see also R.D. Mc chesney, waqfin central asia: four nundred years in the history of muslim shrine, 1480-1889(princeton, princeton university press, 1991).
3 . Leslie peirce, the imperial harem: women and sovereignty in the ottoman empire(newyork: oxford university press, 1993). See also My article, women low, and Imprial justice inottman Istanbul. in amira sonbd,ed, women and Dirovcelaws in islamic society (syracuse: university press, 1996), 81-95.
4 . Kozlowski, muslim women , 120-22.
5 . Peirce, the imperial harem, ix-x.
(90)
--------------------------------------------------------------------------------
زن شاهزاده بهنام خاتونجانخاتون معروف به بیگم زن جهانشاه قراقویونلو (متوفاى 1467م) در سال 1492م بنا شدهاست. براساس وقفنامه این مجتمع، دارایى اعطا شده، 23 قطعه زمین در اطراف تبریز، 79 روستا، 10 قنات (کانالهاى آب زیرزمینى) 30 کاروانسرا (کاروانسراهاى کوچک)، بازار رى در سوق السکاکین و سرانجام تمام محلّه رشیدى را در داخل شهر شامل مىشده است. این مجتمع، شامل یک مسجد، یک مدرسه و یک زیارتگاه بودهاست. خاتونجانخاتون دو دخترش و اولاد مؤنث آنها را بهعنوان متولّیان این مجموعه وقف قرار داد.(1)
درباره مجتمعهاى موقوفه عثمانى و صفوى که بهوسیله زنان اعطا گردیده، مطالعات مفصلى انجام نشده است. این مقاله، درصدد است تا با تمرکز بر فعالیتهاى وقف و انتقال دارایىها بهوسیله زن صفوى به مقبره طى قرون شانزدهم و هفدهم میلادى، قسمتى از این شکاف را پر کند. محدوده جغرافیایى این مقاله باید به آذربایجان و شهر زیارتى اردبیل در طول قرون چهاردهم تا هفدهم میلادى محدود شود. ما مىتوانیم این رسم اعطا و وقف زنان را فراتر از مرزهاى کیهانى و سلسلهاى داخل یک شهر بهطور مداوم دنبال کنیم. ما مىتوانیم مشاهده کنیم که زن امپراطورى ایلخانى در توسعه مجتمع زیارتگاهى شیخصفىالدین اردبیلى، با توسعه آن از طریق اوقاف کلان در قرن چهاردهم، نقش اساسى داشته است.(2)
علاوه براین، انتقال اموال از طریق فروش در بین زنان، بهعنوان فروشندگان مستغلات و املاک بهصورت املاک خصوصى، کاملاً مشخص است. بسیارى از اسناد فروش (قباله) حاکى از انتقال دارایى افراد متعددى، اعم از زن و مرد، در عوض خسارت نقدى که باید به خزانه زیارتگاه مىپرداختند، به زیارتگاه است.(3) علاوه براین، آنها به روشنى، مشارکت زن صفوى را در داد و ستد املاک و مستغلات نشان مىدهند. مطالعات جنینگ(4) و مارکوس(5) درباره داد و
--------------------------------------------------------------------------------
1 . محمد جواد مشکور، تاریخ تبریز در پایان قرن نهم هجرى، تهران، 1973م ص 657-671 همچنین ر.ک: رساله من،
Tabriz under ottoman rule, 1725-1730 (phd.diss, university of chicago, 1991), 59-67.
2 . براى اطلاعات تاریخى در مورد اردبیل ر.ک:
C.E. Bosworth, Ardabil, Encyclopedia Iranian , vol . 2, 358-60.
3 . به سندى که در پایان مقاله ذکر شده نگاه کنید.
4 . Jenning.
(91)
--------------------------------------------------------------------------------
ستد مستغلات در قرن 17 قیصرى و قرن 18 اروپایى شبیه یافتههاى ما درباره شهر اردبیل است. مانند عثمانى اروپایى و آسیایى، زن در هر دو زمینه خرید و فروش املاک شهرى و روستایى در اردبیل نقش چشمگیرى داشته است.(1) اما از آنجا که اقتصاد آنها ضعیف و آسیبپذیر بود، در فروش سهمیه ارث خود، بیشتر از خرید دارایى و ملک، فعّال بودند. البته چون استنادهاى ما مربوط به دوره قبل از صفویه است، به صرفهتر این است که بعضى از این رویدادها را تا آنجا که منابع اجازه مىدهد به عقب برگردانیم.
باید در نظر داشته باشیم که مجتمع آرامگاه شیخ صفى الدین در قرن چهاردهم بنا شده است. برترى طبقه حاکم ایلخانیان در افزایش شهرت و محبوبیت فرقه صوفیه نقش داشت.(2) همچنین باید به منابع سنى تاریخنگارى صفوى که عمدا سکوت کرده یا تصویر غلطى ارائه دادهاند، توجه داشتهباشیم. بنابراین، غلبه سلسلههاى سنى مذهب در ایران قبل از دوره صفوى حتى بسیار مهمتر از این است. قدیمىترین نوشته موجود در اسناد ما که تاریخ آن از سال 1305م است، در برگیرنده اعطاى هشت سهم از روستاى قوساگنبد به وسیله عزیز خلیفه، دختر مرحوم سونجبیگ است. اسم سونجبیگ نشان مىدهد که وى یکى از اعضاى اشراف نظامىِ مغول است. طبق این سند، عزیز خلیفه در حضور چند شاهد اعتراف مىکند که او حق خود را از مالکیت برسهام خودش در این روستا و قسمت اصلى از جهاز عروسى خود (کاوین) را براى خدا و پیغمبر او، و رضایت و مغفرت شیخ صفى زاهد، پرداخت کردهاست.(3) باید به این امر مهم توجه داشت که این عمل اهدا، چیزى فراتر از واگذارى و وقف است. غازان خان، حاکم مسلمان مغولى (1295-1304م) و خانواده او در فعالیتهاى وقف و همچنین حمایت از خانقاههاى صوفیان شرکت مىکردند. اینلى خاتون، دختر غازانخان براى کمک به تغذیه
--------------------------------------------------------------------------------
1 . Marcus.
2 . Ronald jennings, women in early 17th century ottoman judicial records: the sharia court of anatolian kayseri, journal of the economic and sociul. History of the orient 18(1975): 97-101: Gabriel Bear. Women and wagf: an analysis of the istanbul tahiri of 1546, asian and africa studies(jerusalem) 7. nos. 1-3(1983): 9-28, abraham marcus, men , women, and property: dealers in red estate in 18the-century aleppo, journal of economic and social history of the orient 26(1983), 144-45.
3 . محسن کیانى، تاریخ خانقاه در ایران، (تهران، طهورى 1369/1990م)، ص 324-325.
4 . SM, microfilm 1658, for 140.
(92)
--------------------------------------------------------------------------------
مستمندان عایدات خود را از سهم روستاى کالخوران در سال 1314م به آرامگاه اعطا کرد.(1)
روى هر یک از اوقاف، لعنت نامهاى وجود داشت براى کسانى که به موجودى آنها دست درازى مىکردند. در بین دیگر زنان خلعتدهنده و حامى، به ملک خاتون، دختر بزرگ گیخاتو، حاکم ایلخانى برخورد مىکنیم که سهم خود را از مستغلات شهرى در سال 1348م وقف زیارتگاه کرده است.(2) تمامه خاتون، یکى دیگر از زنان طبقه بالاى جامعه بود که 25% از سهمیه خود از روستاهاى نعیمآباد، ناخوران، همدان و گرمرود (یکى از توابع اردبیل) را در سال 1360م به زیارتگاه وقف کرد.(3) علاوه براین، کتایونخاتون، بىبى خاتون و عایشه خاتون و وارثان ملک مسعود، سهم اریثهشان از زمینهاى خود( 4دانگ، یک قسمت، یک سهم) در روستاى برینجک در گرمرود را در سال 1385م به زیارتگاه اعطا کردند.(4) بىشک گرویدن غازانخان به اسلام در سال 1295م در حمایت از طریقه شیخصفى در نیمه اول قرن چهاردهم میلادى نقش مهمى داشتهاست.(5) شبکه اقتصادى زیارتگاه به نواحى تابعه تبریز و اردبیل در شرق آذربایجان، یعنى جایى که حکومت توانسته بود در قرن چهاردهم منافع فراوانى به دست آورد، گسترش یافتهبود.
فعالیتهاى وقف زنان در قرن پانزدهم چندان آشکار و هویدا نیست. این امر ممکن است در نتیجه ایجاد شکاف در منابع ما یا ناشى از انتقال اداره بقعه، از گروه سنى به شیعه که در قرن پانزدهم روى داده، باشد که این مسئله مىتوانست به ایجاد اختلال در حمایت مالى از سوى طبقه سنى حاکم، منجر شود. کمکهاى نقدى مخفى و پنهانى از سوى پیروان قزلباش آناتولى همچنان ادامه داشت و حتى ممکن بود افزایش یافته باشد. این امر، کمک مىکرد تا
--------------------------------------------------------------------------------
1 . IBid, fol 73.
2 . این اسناد کاملاً به هم ریخته و نابسامان هستند، و شمارههاى آنها فاقد نظم و تداوم و استمرار هستند.
3 . سهم، دانگ، تسوج، شعیر واحدهاى اندازهگیرى هستند. دانگ 61 هر چیزى است یک دانگ مساوى شانزده شعیر است.
Ibid, fol 124.
4 . Ibid, fols 126-28.
5 . حمایت وزیر غازانخان، رشید الدین فضل اللّه (متوفاى 718ق/ 1318م) نقش مهمى در پیشرفت حکم شیخ صفى داشت. براى دسترسى به لیستى از این موقوفهها ر.ک: ام. شفیعى و دیگران، مکتوبات رشیدى (لاهور، 1945م/ ص 268-272 (نامه شماره 45 به شیخ صفى).
(93)
--------------------------------------------------------------------------------
سران حاکم، زمین و املاک شهرى بیشترى به دست آوردند.
بهعنوان مثال، مایملک و دارایى جنید(متوفاى 1460م) پدر بزرگ شاه اسماعیل (1501-1524م) دو روستا، یک مزرعه، دوباغ و یک آسیاب بود. از هفت نفر وارث او، دو همسر او، خدیجهخاتون، دختر علىبیک(1) و جنتخاتون، دختر عمربیگ، هر کدام یک سهم از تمام هفده سهم روستاى شاماسبى و از یک باغ بزرگ دریافت مىکردند. سه دختر او سلطانزاده، نگارشاه و پاشاشاه سه سهم از آسیابها و دو سهم از مزرعه کالوریگه را به ارث بردند. از طرف دیگر، دو پسر او، محمد و حیدر، دو سهم از باغها و چهار سهم از روستاى ابراهیمآباد را دریافت کردند.(2) بنفشهخاتون، یکى از زنان سلطانحیدر، پدر شاهاسماعیل، در نیمه دوم قرن پانزدهم چند روستا از توابع تبریز را وقف آرامگاه کرد.(3) فخرجهان خاتون، خواهر شاهاسماعیل یکى دیگر از زنان مشهور صفوى بود که یک قطعه از مراتع (یونجلیک) خود را که از طریق نمایندهاش (وکیل) از شخص خواجه منوچهر بن خواجه نوراللّه در سال 1528م خریدارى کرده بود، وقف کرد. همسران و دختران حکّام صفوى که سهم مهمى از املاک زمینها را در آذربایجان به ارث برده بودند، در نهایت، آنها را به آرامگاه فروخته یا وقف کردند. این روش، دارایى خصوصى فراوانى را که در دست طبقه حاکم جمع مىشد، از طریق ارث، فروش و اعطا به زیارتگاه به گردش در مىآورد. گروه زنان عصر صفوى نقش مهمى در سوق دادن املاک و دارایى به سوى فعالیتهاى خیریه شهرى از طریق فروش و وقف، برعهده داشتند.
بعضى مالکان، خاستگاه آناتولى داشتند، بهعنوان مثال بنگىسلطان قلیچلوقرى (زن شمشیر زن)، دختر حمزه آقابن مرادآقا روملو، مزرعه وسیع خود (قشلاق روملو) در چخور سعد که او در آنجا املاک شخصى و همه متعلقات آن و رودخانه کلیچو را در اختیار داشت، وقف آرامگاه کرد. علاوه براین، وى روستاى یاساقلو را وقف آرامگاه شاهاسماعیل و همسر متوفیش، عاشق احمد بگتیمور روملو کرد. وى خودش را در سال 1534م بهعنوان متولّى منصوب کرد.
--------------------------------------------------------------------------------
1 . خدیجه خانم همچنین دختر اوزون حسن آققویونلو بود. دختر اوزون حسن، عالم شاه بیگم (مارتا حلیمبیگى آقا) با حیدر ازدواج کرد و اسماعیل صفوى را به دنیا آورد.
2 . SM 1658, fol 192.
3 . Ibid, fol 182.
(94)
--------------------------------------------------------------------------------
مىدانیم که این زنِ نامدار قزلباش روستاى یساقلو را از شخص یولابان بیگ روملو خریدارى کرده است.(1) وى بایستى املاک فراوانى را در چخورسعد به ارث برده باشد. از پسوند اسم او گمان مىبریم که وى سلاح حمل مىکرده و در مأموریتهاى نظامى شرکت مىکردهاست.
همچنین دختران مشهور بزرگان، بهعنوان حامیان این موقوفه، ایفاى نقش مىکردند. خاتونخان زاهدیه بیگم، دختر شیخ شهیر عارف یوسف شاه بن شیخ کامل، روستاى زرلیق، یک باغ و دو آسیاب را وقف آرامگاه کرد. وى این زمینها را از وارث سعید بیگ حمزه حاجیلو بهعنوان وکیل در سال 1518م خریدارى کرد.(2) علاوه براین، صاحبسلطانخاتون و خانآقا، دختران حسنآقا شکراوغلو قسمت زیادى از روستاى سیس در ارونق از توابع تبریز را در سال 1538م وقف کردند.(3)
مجموعه آرامگاه، زمینهاى وسیعى از روستاهاى توابع اردبیل و نواحى اطراف تبریز و توابع آن را در بر مىگرفت. نیمه اول قرن شانزدهم میلادى شاهد افزایش اعتبار دولت صفوى است که در فعالیتهاى کلان وقف به زیارتگاه به وسیله زنان و مردان خانوادههاى بزرگ و طبقه حاکم صفوى در آذربایجان متبلور است. بىشک، انتخاب تبریز به عنوان اولین پایتخت صفویه در سال 1501م موقعیت سیاسى طبقه شیعه شهرى جدید را که به طور قطع سعادتشان به طلوع ستاره صفوى وابسته بود، بهبود بخشید. باید خاطر نشان کرد که اعضاى خانوادههاى طبقه بالا (سادات و شیوخ) نیز همان نقش را در اقتصاد و سیاستهاى مؤسسه وقف، بازى مىکردند. زنان خانوادههاى اشراف درصدد بودند تا از طریق اعطاى عایداتى از اموال و دارایىهاى خود به زیارتگاه، تضمینى براى جلوگیرى از مصادره اموالشان توسط دولت و قوانین ارث به دست آوردند. علاوه براین آنها درصدد بودند تا براى خانوادههاى خود در آن دنیاى مشوش پیمانهاى سیاسى، از طریق سرمایهگذارى و دخالت در فعالیتهاى یکى از مهمترین امور مذهبى و مجموعه زیارتگاهى جایگاه مهمى بهدست آورند. نیز مىتوانیم حدس بزنیم که آیا زیبنده بود که حکومت، زن را جزء اعضاى طبقه بالاى جامعه به حساب آورد؟ براى پاسخ این سؤال باید منتظر تحقیقات بیشترى باشیم. با وجود این، شاید
--------------------------------------------------------------------------------
1 . Ibid, fol 104.
2 . Ibid, fol 113.
3 . Ibid, fol 89.
(95)
--------------------------------------------------------------------------------
بتوانیم نقش سیاسى زنان ِ نامور صفوى را در پیمانهاى خارجى با آققویونلو قبل از تأسیس حکومت صفوى در سال 1501م مشخص کنیم جالب توجه است بدانیم که در منابع ما از اعضاى قبیله آق قویونلو بهعنوان اعطاکنندگان، صاحبان یا فروشندگان املاک و دارایى به آرامگاه یادى نشدهاست.
بهطور قطع، ماهیت و عملکرد این طبقه مذهبى حاکم بعد از اینکه رهبر آنها شاهاسماعیل قدرت را در ایران در سال 1501م در دست گرفت، تغییر کرد. دارایىهاى اقتصادى آرامگاه به گونهاى فوقالعاده افزایش یافته بود، بهطورىکه مىتوان توجیه کرد که بزرگترین خریدار املاک شهرى و روستایى بود. علاوه براین، ما باید بین عطایا و فروش مستقیم دارایى واملاک به مقبره، تفاوتى قائل شویم. در هر دو مورد، مالکان و فروشندگان از زیارتگاه و فعالیتهاى آن حمایت مىکردند، هر چند که در مورد دوم بیشتر به صورت غیرمستقیم بود. در قرن شانزدهم و هفدهم میلادى خود زیارتگاه یک بازار خرید فعّالى براى املاک شهرى و روستایى بود. مقبولیت و جذبه عمومى جنید و شاهاسماعیل در میان رعایا وافرادِ قبایل آناتولى باعث جذب هدایاى مادى آنها به آرامگاه مىشد.(1) علاوه براین، حمایت اقتصادى طبقه و گروههاى حاکم در آذربایجان، در موفقیت حکومت شیعى نقش مهمى داشت. مشخص نیست که چرا مقدارى از املاک که توسط حکام سنى نقشبندى و خلوتى وقف شدهاست، بهوسیله حکام صفوى بعد از پیروزى آنها در قرن شانزدهم مصادره شده است.
نقدینه زیارتگاه براى امور خیریه و اکتساب دارایى بیشتر استفاده مىشد. تحلیل و بررسى فعالیتهاى اجتماعى و اقتصادى آن به مطالعهاى مجزا و طولانى در آینده نیازمند است. کافى است گفته شود که در قرن هفدهم میلادى این مجموعه آرامگاهى مقدارى از کارکردهاى خود را بهعنوان یک مؤسسه مرتبط با امور وقف، به مؤسسهاى که سرمایه خود را براى داد و ستد املاک شهرى هزینه مىکرد، تغییر داد. بهعبارت دیگر، عایدات ناشى از اوقاف و هدایاى پادشاهان صفوى و ملازمان آنها بهدارایىهاى مجتمع اهدا مىشد که علاوه برآن در
--------------------------------------------------------------------------------
1 . کیانى نقش مهم زن را در ایجاد نظم در خلوت درویشان نشان مىدهد. کیانى، تاریخ خانقاه در ایران، ص 255. همچنین ر.ک:
Julia clancy smith, the house of zainab: female authority and saintly succession, in nikki keddie and beth baron,eds. Women in middle eastern history, 256-57.
(96)
--------------------------------------------------------------------------------
کارهاى خیریه و مخارج مصرف مىشد. بهعنوان مثال، بعد از پیروزى برعثمانى و تسخیر مجدد آذربایجان در سال 1603م شاهعباساول (1588-1629م) همه اموال و دارایىهاى شهرى اصفهان را که ثروتى بیش از صد هزارتومان عراقى بود، در سال 1607م وقف دوازده امام، حضرت محمد صلىاللهعلیهوآله و فاطمه علیهاالسلام دختر پیامبر کرد. عایدات املاک موقوفه، بعد از کنار گذاشتن قسمتى از آن براى مخارج متولّى و سرپرست، باید براى نگهدارى و اجرت خادمان، زوّار، مؤمنان و طلاب علوم دینى در حرم امامرضا علیهالسلام در مشهد و شیخ صفى در اردبیل خرج مىشد. شاهعباس اول تولیت آن را خود به عهده گرفت و بعد از مرگ او این کار به فرزندانش منتقل شد.(1) چینىهاى معروف دربار شاه عباس صفوى که مجموعه قابل توجهى بود، براى مقبره اردبیل به ارث گذاشته شد. براساس نوشتههاى اسکندربیگمنشى، وقایعنگار معاصر صفوى، این بزرگترین وقفى است که از طرف حاکمى به این زیارتگاه اعطا شده است.(2) بنابراین، آرامگاه در نیمه اول قرن هفدهم میلادى قسمتهایى از حمامهاى عمومى، کاروانسراها، خانههاى مسکونى، مغازهها و آسیابها را در اردبیل از طریق خرید مستقیم از زنان و مردان وارث خاندان متوفى صفوى بهدست آورد. زنان سهم کلانى از واحدهاى مسکونى، مغازهها، باغها، کاروانسراها و حمامها را به ارث مىبردند، بارها دارایى چشمگیرى به وارثان متعدد؛ برادران، خواهران و همسران مشترک به ارث مىرسید. مشاجرههاى دارایى و ارث مقدار مهمى از دادخواهىهاى دادگاههاى شرعى را دربر مىگرفت. بسیارى از این دعواها با فروش سهمیه ارث زنان به نتیجه مىرسید. مجموعه آرامگاه بایستى براى خرید املاک، قیمت خوبى پیشنهاد مىکرد تا بتواند تعداد زیادى از زنان فروشنده املاک را به خود جلب کند. نیمه اول قرن هفدهم میلادى با جنگهاى ایران و عثمانى همراه بود که باعث بحران اقتصادى در ایالت مرزى آذربایجان شد. تصرف هشت ساله آذربایجان توسط عثمانى در انتقال پاییتخت از این ایالت تأثیر داشته است. علاوه براین، بسیارى از صاحبان سرمایه مجبور بودند تا دارایى خود را به افراد باقیمانده در آنجا بفروشند. مجموعه زیارتگاهى شیخ صفى به دلیل ذخیره مالىِ آن، براى توسعه دارایى املاک و دارایىهاى شهرى خود براى
--------------------------------------------------------------------------------
1 . Iskandar beg munshi, history of shah Abbas the great, 2vols., trans.R.M. savory(boulder: westview press, 1978). 2: 953-56.
2 . Ibid, fol 955.
(97)
--------------------------------------------------------------------------------
آینده، در موقعیت مفید و سودمندى قرار داشت. بار دیگر زن در انتقال ملک خصوصى و املاک خانوادگى به این مؤسسه مهمِ شهرى، نقش مهم میانجى بازى مىکرد. در ایندوره، جنبههاى سکولار، غیر دینى و صرفا مادىِ این توسعه کاملاً آشکار و مشخص بود.
زنان 30% ازسهم فروش حمامهاى عمومى، 20% از کاروانسراهاى کوچک اردبیل، 10% از مغازهها، 25% از خانهها، 50% از سهم روستاهاى اطراف اردبیل و 15% از آسیابهاى بادى اعطا شده به زیارتگاه را در نیمه اول قرن هفدهم میلادى به خود اختصاص دادهبودند. آنها غالبا از اعضاى فرماندهان نظامى و خانوادههاى مذهبى بودند. به هر حال، صاحبان واحدهاى اقتصادى تا حد زیادى به خانوادههاى بازرگانى (خواجهها) وابسته بودند. اسناد فروشى که در اسناد شریعالملک آمدهاست، املاک فراوانى به شکل املاک شهرى و روستایى را نشان مىدهد که در مالکیت خانوادههاى برگزیده صفوى در اردبیل بودند. در اواخر قرن هفدهم بزرگان قزلباش از قبایل روملو، شاملو و قرامانلو مقدار زیادى از زمینهاى آذربایجان را در اختیار داشتند. نوادگان زن آنها قدرت اجتماعى و اقتصادى فراوانى بهدست آوردند و این امر در القابى که در منابع ما براى این زنها بهکار برده شده است؛ از قبیل علیاحضرت، خاتون، خانمسلطان، خانآقا، شاسلطان، پاشا، بانو، سیده، بیگى و بىبى، متجلى است. متأسفانه مرحله حاضر از تاریخنگارى صفوى و فقدان نسخههاى اصلاح شده، این اجازه را به ما نمىدهد تا بسیارى از این خانوادههاى اردبیل را مشخص کنیم. نیز ما اطلاعات فراوانى درباره زنانى که در اینجا در منابع ما ذکر شدهاست، نداریم. علاوه براین، با وجود موقعیت اجتماعى بالاى آنها، به ندرت زنان محترم و آبرومند به طور مستقیم املاک را داد و ستد مىکردند، هر چند به ندرت پیش مىآمد که تعداد کمى از زنان از مرزهاى جنسیت زنانه، تخطّى کنند. آنها معمولاً همیشه براى فروش سهمیههاى خود بهعنوان گروهى از برادران و خواهران، وکیل یا نمایندهاى مىگرفتند. اجازه دهید تا مقدارى از این فعالیتها را با جزئیات بیشترى بررسى کنیم.
در نیمه اول قرن هفدهم میلادى طبق دلایل بارزى که در بالا به آنها اشاره شد، اعضاى خانوادههاى برگزیده قزلباش و طبقات اشراف صفوى، در فروش املاک و دارایى شهرى به مقبره شیخ صفى مشارکت مىکردند. بهعنوان مثال، وارثان میرزا ابراهیمبیگ، وزیر صفوى و دو پسر او (تاج میرزا و اسماعیل میرزا) و دو دختر او (بلقیس خانم و خدیجهخانم) و دو همسر او
(98)
--------------------------------------------------------------------------------
(پیکرخانم و ایرحسن خانم) در سال 1625م سهم خود (چهار دانگ از روستاهاى گیجله و بگیچله) را به مبلغ هفت تومان(1) تبریزى و هفتصد دینار به آرامگاه فروختند.(2) قسمت باقیمانده از روستاهاى گیجله(5/1دانگ) در سال 1629م توسط همسر دیگر خدیجهبانو، دختر مرحوم سیدآقایوسف صفوى و شاه زمانخانم، دختر مرحوم سیدخواجه بیگ میرزا صفوى به مبلغ پانزده هزارتومان تبریزى فروخته شد. در همان سال، حورى خانم، دختر سیدقاسم میرزا صفوى، سهم خود (سه دانگ) را از روستا سغرى و همه متعلقات آن، یعنى رودخانهها و مزراع را به مبلغ سىتومان مسکوک طلا به مقبره فروخت.(3) این بزرگترین داد و ستدى بود که بهوسیله زنى از اعقاب خانواده سیدمشهورى انجام گرفته است. همسر دیگر بهنام حورى خانم، دختر خلیفه تیمورخان صفوى، همراه با نتیجه خانم، دختر ذوالفقاربیگ قرامانلو، سهم خود (یک دانگ، یک تسوج) را از روستاى شمیران با همه متعلقات آن، در سال 1628م به مبلغ بیستتومان تبریزى به مقبره فروختند.(4) ذوالفقار خان قرامانلو، در سمتهاى مختلفى به شاهعباساول خدمت کرد. او در سال 1595م بهعنوان سفیر ایران به عثمانى اعزام شد.(5) او فرمانده نظامى قزلباش مهمى بود که در چند لشکرکشى با شاهعباس شرکت کرد و او را در بازپسگیرى آذربایجان از دست عثمانى در سال 1603م یارى داد. او در نهایت بهعنوان امیرالامراى (فرمانده نظامى) آذربایجان و شیروان منصوب شد. وى همچنین زمیندار ثروتمندى بود که 45 قطعه از زمینها، مغازهها و خانههاى اهالى آذربایجان را در سال 1596م به مبلغ 360تومان و هفت هزار دینارتبریزى خریدارى کرد. بعد از اینکه این زمینها را به میدان عمومى با مغازههایى در اطراف آن تبدیل کرد، آنها را به مقبره فروخت.(6) او از نظر شاه افتاد و در سال 1610م به وسیله قرچقاىخان اعدام شد. این اقدامى التفاتآمیز از سوى شاه نسبت به مردم شورشى داغستان بود، که از اعمال تنبیهى ذوالفقارخان رنجیده و دلخور بودند.(7)
--------------------------------------------------------------------------------
1 . یک واحد مسکوکات؛ یک تومان مساوى با ده هزار تومان.
2 . SM 1655, fols. 100-102.
3 . Ibid, fols. 91-92.
4 . Ibid, fol. 85.
5 . منشى، تاریخ شاه عباس، ج 2، ص 688-689.
6 . SM 1655, fol. 33.
(99)
--------------------------------------------------------------------------------
شاه موجودخانم، دختر حیدرقلىبیگ، و ابراهیممحمدبیگ، پسر مرحوم سیدقطبالدین صفوى، سه سهم (دانگ) از روستاى بارنیق در کوههاى سبلان به اضافه چهار آسیاب، دوباغ و یک خانه با چهار آسیاب را به مبلغ چهل تومان تبریزى در سال 1628م به مقبره فروختند.(1) در دیگر دادوستدها، مرصع، دختر بهرامقلى، و عربخان، دختر عزیزاللّه روملو، سهمیه خودشان را از آسیاب نزدیک روستاى ملایوسف در همان سال به مبلغ 45 هزار دینا به مقبره فروختند.(2)
همچنین زنان صفوى سهمى از دارایىهاى شهرى که بهطور فزاینده به مجموعه مقبره منتقل مىشده، در اختیار داشتند از معروفترین مالکان املاک شهرى، بیگىخانخانم، دختر محمدبیگشاملو بود که بهوسیله وکیلش، حسن بیک، کاخ مجلل و همه واحدهاى متعلق به آن را به مبلغ هفده هزارتومان و پنج هزار دینار، در سال 1625م به آرامگاه فروخت. این کاخ، به صالح میرزا، پسر ادریس میرزا، وکیل دربار سلطنتى تعلق داشت.(3) علاوه براین، زن سهمى از کاروانسراها و حمامهاى عمومى را در اختیار داشت. بهعنوان مثال در سال 1620م سیدهسلطانخانم، دختر غلامرضا صفوى، سهم خود (یک دانگ، یک تسوج) را از حمام ظهیرالدین در محله توى اردبیل به مبلغ چهل تومان به مقبره فروخت.(4) همانند او اسماعیل خانم، جهانخانم و ماهى خانم، دخترهاى خواجه عبدالعلى بنحاجب محب على، سهم خودشان (چهار و نیم دانگ) از حمام حاج محب على را در محله تکیه در سال 1619م به مبلغ هشتاد تومان فروختند.(5) ماهى خانم، دختر سیدمیرزا صفوى، نیز سهم خود (نیم دانگ) را از یک حمام در محله رومیه، سال بعد به مبلغ ده تومان تبریزى به آرامگاه فروخت.(6) سرانجام، بیگم خانخاتون، زن مرحوم ملامحسن اردبیلى سهمیه ارث خود (3دانگ) را از کاروانسراى ملامحسن که در بازار سراجان قرار داشت، به مبلغ هشت تومان در سال 1625م به زیارتگاه فروخت.(7) جهان خانم و ماهىخانم هر دو به طبقه اشرافى و از اعقاب صدرها که مقام مهم مذهبى در دستگاه اجرایى صفویه به حساب مىآمد، وابسته بودند. اینکه بسیارى از این
--------------------------------------------------------------------------------
1 . منشى، تاریخ شاه عباس، ج 2، ص 1009-1010.
2 . SM 1655, fols. 74-75.
3 . Ibid, fols. 67-68.
4 . Ibid, fols. 55-56.
5 . Ibid, fol. 34.
6 . Ibid, fols. 21-22.
7 . Ibid, fol 24.
8 . Ibid, fol. 34.
(100)
--------------------------------------------------------------------------------
صاحب منصبان واقعا در اردبیل مقیم بودند یا مالکان غایب از ملک خود بودند، مشخص نیست. اما وارثان آنها واقعا در این داد و ستدها حضور فیزیکى داشتند و منابع مانشان مىدهد که زن صفوى سهمى از کاروانسرا و حتى مغازههاى اردبیل را به خود اختصاص مىداد. حمامهاى عمومى، واحدهاى مسکونى، باغستانها، و باغها قسمت عمدهاى از دارایىهاى خصوصى زنان را در برمىگرفت. زن ممکن بود سهمى از آن قسمت از حمامهاى عمومى را که خدمات جداگانهاى براى زنان ارائه مىداد در اختیار داشته و شاید مسئولان و متصدیان حمامهاى زنانه بهوسیله حامیان و مالکان زن اجیر مىشدند. شیخ شریفزاهد متولّى، خریدهایى براى مقبره انجام مىداد و پول آنها را در بسیارى از موارد از همین دارایىهاى معامله شده پرداخت مىکرد. بعدها این فروشها در کتاب ثبتى که در آرشیوهاى حرم نگهدارى مىشد، ثبت شده است. متولّى، نقش بسیار مهمى را در اداره مجموعه حرم برعهده داشت. وى تصمیمات اقتصادى مىگرفت و معاملههاى مقبره را انجام مىداد. این روند در شهرهاى عثمانى نیز مرسوم بود.(1) روشهاى یاد شده، در این بررسى اولیه، در زندگى اقتصادى و مذهبى اردبیل قابل رؤیت و دسترسى است.
املاکى که زنان صفوى براى مقبره شیخ صفى وقف مىکردند، نقش مهم سیاسى و اقتصادى زن را در جامعه صفوى نشان مىدهد. مشارکت آنها در داد و ستد املاک نیز امتیازهایى براى شخصیت برجسته و چشمگیر آنها در عرف داشته است. زنان درصدد بودند از طریق تبدیل دارایى شخصى خود به نقدینگى، به سرعت برترى مالى واقتصادى را در حرم بهدست آورند. براى زنان برگزیده صفوى تصاحب نقدینگى بسیار مهمتر از مالکیت بر املاک شهرى و روستایى و فعالیتهاى وقف آنها که دراین دوره از طریق داد و ستد املاک و فروش مستقیم رایج بود، بودهاست. سیاسى شدن حکومت صفوى و حمایت فعّال شاهان صفوى از حرم ازطریق هدایا و اوقاف عمده، ممکن است که نقش زن قزلباش را بهعنوان مسئول و متصدى این امر کم رنگ کرده باشد. در عوض، ممکن بود آنها ترجیح دهند تا از افزایش ثروت حرم براى تبدیل املاک و دارایى خود به پول نقد استفاده کنند. آنچه آنها با این ثروت
--------------------------------------------------------------------------------
1 . See suraiya foroghi, towns and towns men of ottoman anatolia: Trade crafts, and food production in an urban setting . 1520-1650(newyork and cambridge: cambridge university press, 1984).
(101)
--------------------------------------------------------------------------------
انجام مىدادند، سرمایهگذارى مخاطرهآمیز، اما با سود زیاد بودهاست. این زنهاى ثروتمندِ طبقه اشراف ممکن بود که دوباره ثروت خود را در معاملات املاک و سرمایهگذارىهاى ریسکپذیر، بین خودشان یا با مردان قبیله خود سرمایهگذارى کنند. بهطور قطع، حرم شیخ صفىالدین فرصتهاى جدید اقتصادى براى زنان خانوادههاى نخبه فراهم مىآورد. ناتالى زیمون دیویس(1) پیشرفت مشابهى را در اوج اصلاحات قرن شانزدهم میلادى در فرانسه خاطر نشان مىکند.(2) براساس مطالب دیویس، اصلاحات کلیسا در جامعهاى به زن جاه و مقام بالایى اعطا کرد که رشد قبلى سطح سواد را در میان زنان شهرى فرانسه و فعالیتهاى اقتصادى آنها را تکمیل و تسهیل کرد. ما قادر نیستیم سطح سواد زنان نخبه صفوى را مشخص کنیم، اما بهطور کلى، اهمیت سیاسى طبقه جدید شیعى و خانوادههاى قزلباش کمک کرد تا زن نقش مهمى در اردبیل و تبریز، بهعنوان دو مرکز مهم شهرى در این دوره بهدست آورد. معمولاً زن آزادى زیادى در جوامع قبیلهاى و شهرى بهدست آورده بود. نیز در امپراطورى عثمانى، این امر بهطور کلى به انعطاف دین نسبت به زن برمىگشت. مذهب جدید صوفیانه تشیعگرى قزلباش، دید باز و حساب شدهاى در مورد زن داشت. جامعه علوى در آناتولى، که از اعقاب قزلباشها بودند، موقعیت مهمى در آیینهاى خود براى زن قائل مىشدند. زن صفوى به نقش مهم خود در اقتصاد شهرى و فعالیتهاى خیریه قرن هفدهممیلادى ادامهداد. تنها تحقیقات آینده خواهد توانست وسعت مشارکت زن را در زندگى اقتصادى سایر نقاط ایران مشخص کند.
ضمایم
زنان صاحب املاک در آذربایجان عصر صفوى (1450-1628م)
1 . فخر جهان خانم، خواهر شاه اسماعیل (طبق اسناد تاریخ 1528م)؛
2 . بنفشه خاتون، زن حیدر؛
3 . خاتون خان زاهدیه بگیم، دختر شیخ عارف یوسف شاه (1518م)؛
--------------------------------------------------------------------------------
1 . Natalia zemon davis.
2 . Natalia zemon davis, society and culture in early modern France(stanford: stanford university press, 1975: see particulary chopter three, city women and rdligius change, 65-95.
(102)
--------------------------------------------------------------------------------
4 . بنگىسلطان قلیچلوقرى، دختر حمزه آقا بن مراد آقا روملو(1534م)؛
5 . صاحب سلطان خاتون و خان آقا، دختر حسن آقا شکراغلو (1538م)؛
6 . بلقیس خانم و خدیجه خانم دختر میرزا ابراهیم بیگ (1625م)؛
7 . سیده حورى خانم، دختر سید قاسم میرزا صفوى (1625م)؛
8 . حورى خانم، دختر خلیفه تیمورخان صفوى؛
9 . نتیجه خانم، دختر ذوالفقار بیگ قرامانلو (1628م)؛
10 . شاه موجود خانم، دختر حیدر قلى بیگ (1628م)؛
11 . مرصع، دختر بهرام قلى (1625م)؛
12 . عرب خان، دختر عزیزاللّه روملو (1625م)؛
13 . بنگىخان خانم، دختر محمد بیگ شاملو (1625م)؛
14 . سیده سلطنتخانم، دختر غلامرضا صفوى (1620م)؛
15 . عصمت خاتون، جهان خانم، ماهى خانم، دخترخواجه عبدالعلىبنحاجى محبعلى؛
16 . ماهى خانم دختر سیدمیرزا صفوى؛
17 . بیگم خان خاتون، همسر ملامحسن اردبیلى(1625م).
سند
sharih al-milk, micrafilm 1656, folio 46(regenstein library, university of chicago:
سند فروش (قباله) املاک و مزارع روستاى آلارق در آذربایجان، در تاریخ 15 رمضان 948/دسامبر 1541.
بعد از آنکه ثابت شد که شکرخاتون، دختر حاجى محمد، آقامیربنعبدالغفار و شیخحسین بن مولانا نعمتاللّه، میرآقاشیخفرخ را به عنوان نماینده (وکیل) براى فروش املاک خودشان منصوب کردهاند: میرآقاى یادشده، از طرف شکرخاتون، آقامیر و شیخ حسین فوقالذکر ارثیه آنها شامل دو تسوج و دو سهم در روستاى آلارق و شبیه آن در مزرعه کوساور را به مبلغ یازده تومان و 2500 دینار به نایب متولى آستانه مبارکه، امیر اشرف و دیگر نماینده او، مولانا احسان اللّه حکیم بن مولانا محمد کراشى، فروخت. نایب یاد شده، ملک را خرید و وجه آن را از پول نقد
(103)
--------------------------------------------------------------------------------
آستانه مقدس به خریداران پرداخت کرد. بعد از آن که متولّى و نایب ثابت کردند که املاک از پول حرم خریدارى شده و از حال بهعنوان وقف آستانه مبارکه بهحساب مىآید، خریداران حق خود را بهطور کامل از دارایى و ملک خود دریافت کردند.
(104)