مقاله حاضر با هدف بررسی رابطه فاصله نسلی و آسیب های اجتماعی در بین دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر جهرم در سال 1396 انجام شده است. چارچوب نظری و مدل تحلیلی با استفاده از نظریه های نظریه پردازانی همچون گئورگ زیمل، پیتر برگر و تامس لاکمن، رونالد اینگلهارت، اریک اریکسون، جکلین گودنو و ورنل بنگستون ارائه شد. روش پژوهش حاضر پیمایشی و با تکنیک پرسشنامه که دارای اعتبار صوری و اعتبار سازه ای و اعتماد (آلفای کرونباخ بالای 86 درصد) بوده به گردآوری اطلاعات اقدام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 8360 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه شهر جهرم که از بین آنان با استفاده از فرمول کوکران تعداد 370 نفر به روش خوشه ای بعنوان نمونه انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از دو شیوه آمار توصیفی و استنباطی و با بهره گیری از نرم افزار آماری، اطلاعات در قالب جداول تنظیم شده است. یافته های پژوهش بیانگر این است که متغیرهای موثر توانسته اند بر فاصله نسلی با ضریب تعیین 289 درصد تغییرات موجود را پیش بینی کنند همچنین متغیر سن با بتای 327 درصد و متغیر جنسیت با بتای 158 درصد و متغیر دین داری با بتای 368/0- و متغیر میزان تحصیلات پدران با بتای 313 درصد و متغیر سرمایه فرهنگی با بتای427 درصد و متغیر سرمایه اقتصادی با بتای 503 درصد و متغیر استفاده از رسانه با بتای 272 درصد توانست بر متغیر فاصله نسلی موثر واقع شود و بیشترین تأثیر را نیز سرمایه اقتصادی داشته است.