خطا و شکست های سازمانی نزدیک به دو دهه است که به عنوان منبعی مؤثر در ارتقا یادگیری سازمانی مورد توجه واقع شده است. استقرار فرهنگ مدیریت خطا در سازمان به عنوان راهکاری است که یادگیری از خطاهای سازمانی را تسهیل کرده و موجب بهبود بلندمدت و پایدار در نوآوری و عملکرد سازمانی می شود. هدف اصلی این تحقیق، بررسی رابطه ی بین فرهنگ مدیریت خطا و نوآوری سازمانی و تبیین نقش یادگیری سازمانی در این رابطه می باشد و به آزمون پنج فرضیه می پردازد. جامعه آماری تحقیق شرکت های داروسازی و بیمه پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. از 200 پرسشنامه توزیع شده در 16 شرکت داروسازی و سه شرکت بیمه، تعداد 151 پرسشنامه بازگشت داده شد. با استفاده از آزمون های T تک نمونهای و همبستگی، ثابت شد که جایگاه فرهنگ مدیریت خطا در جامعه آماری از موقعیت مطلوبی برخوردار است. همچنین، رابطه ی آن با هریک از متغیرهای یادگیری سازمانی و نوآوری مورد تأیید واقع شد. نتایج حاصل از رگرسیون سلسله مراتبی حاکی از آن است که یادگیری سازمانی در رابطه بین فرهنگ مدیریت خطا و نوآوری سازمانی نقش متغیر میانجی را دارد.