مباحث تاریخی، در سطوح مختلف و گرایش های مختلف رشته ی علوم سیاسی، جایگاه برجسته ای دارد و محور شمار قابل توجهی از واحد های درسی این رشته ی به حساب می آید. چنین جایگاه و اهمیتی از آن روست که تصور می شود به دلیل تاریخمندی نسبی هستی ها و پدیده های سیاسی، آموزش تاریخ می تواند به فهم هستی های سیاسی کمک کند. با این حال، یک مطالعه ی موردی که گزارش آن در این نوشتار می آید، نشان می دهد که با وجود نوآوری ها و اصلاحات پراکنده و انفرادی، وجه غالب یا الگوی رایج آموزش تاریخ (معاصر ایران) در رشته ی علوم سیاسی، چندان مناسب نیست. بی توجهی یا کم توجهی به اهمیت تاریخ برای رشته ی علوم سیاسی، سبب شده است که الگوی رایج آموزش تاریخ (معاصر ایران) و روایت ناشی از آن، بی شباهت به نوعی گاهشمار محض نباشد. چنین روایتی، بیشتر کنجکاوی تاریخی خواننده را ارضا می کند و در شناخت زندگی سیاسی، چندان اثرگذار نیست.