بررسی جایگاه بسیج خواهران در افکار عمومی جامعه
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
«بررسی جایگاه بسیج خواهران در افکار عمومی جامعه، پژوهش مبتنی بر علایق واحد بسیج خواهران نیروی مقاومت است که به بررسی رغبت و گرایش دختران و بانوان جامعه به فعالیت گروهی و فعالیتهای حوزه ماموریت بسیج خواهران میپردازد. پژوهشگر، 7 منطقه اجتماعی و فرهنگی کشور را مبنای مطالعه خویش قرار داده و نظر سنجی خود را با استفاده از تکنیک پرسشنامه به انجام رسانده است. حاصل نشان میدهد که نگرش مثبتی نسبت به فعالیتهای گروهی زنان در جامعه مورد بررسی وجود دارد و تمایل نسبت بالایی به فعالیتهای گروهی به چشم میخورد. یافتههای تحقیق نشان میدهد با آن که نگرش مثبتی نسبت به خواهران بسیجی و فعالیت ایشان در جامعه وجود دارد اما تنها 4/1 مردم از عملکرد و حیطه وظایف بسیج خواهران آگاهی دارند. به هر حال در یک جمعبندی باید اظهار داشت که مردم کشور نظر مساعدی به نظامیگری زنان دارند. پژوهشگر پیشنهاد میکند که دورههای آموزشی“ اصول روابط بهتر” برای خواهران بسیجی برگزار شود و روشهای بیان هیجانی نیز به ایشان آموخته شود.»متن
با توجه به علاقمندی بسیج خواهران نیروی مقاومت به بررسی رغبت و گرایش دختران و بانوان جامعه به فعالیتهای گروهی، بویژه به آن دسته از فعالیتهایی که بسیج متولی آن است و همچنین علاقه مندی این تشکل به شناخت مهمترین موانع موجود بر سر راه جذب بانوان در تشکل بسیج خواهران، این پژوهش تدارک دیده شد و پژوهشگر، برای پاسخ به نیازهای بیان شده، این پژوهش را انجام داده است.
هدفهای ذیل برای رسیدن به مقصود ترسیم شده است.
1ـ سنجش میزان گرایش بانوان به فعالیتهای گروهی؛
2ـ سنجش نگرش اقشار جامعه نسبت به مشارکت بانوان در فعالیتهای گروهی؛
3ـ سنجش میزان گرایش بانوان به بسیج خواهران؛
4 ـ سنجش نگرش اقشار جامعه نسبت به بسیج خواهران؛
5ـ شناسایی عوامل و موانع باز دارنده گرایش به بسیج خواهران.
محقق در این پژوهش از روش “ نگرش سنجی” استفاده کرده است، در چنین پژوهشی نگرش و نظرات آزمودنیها پیرامون پدیدهها، موضوعات، اشخاص، گروهها، سازمانها و نهادهای مختلف مورد اندازهگیری قرار میگیرد. پژوهش نگرش سنجی (نظر سنجی) امکان کنکاش و کاوش در موضوعات مختلف را فراهم میکند به همین سبب با چنین پژوهشی میتوان به اطلاعات دقیق و بسیطی دستیافت. لیکن، در سنجش نگرش تنها زمانی میتوان به دادههای دقیق و قابل اعتماد دست یافت که 1ـ آزمودنیها به صورت دقیق انتخاب شده باشند؛ و2ـ از مقیاسها و ابزارهای پایا و معتبری برای سنجش نظرات و نگرشهای آزمودنیها استفاده شده باشد. در این پژوهش هر دو عامل مورد توجه و امعان نظر محقق قرار گرفتهاند. لذا، دادههای حاصل شده قابل اعتمادند و میتوان آنها را به کل جامعه تعمیم داد.
جامعه آماری مورد مطالعه، کلیه شهروندان 15 تا 30 ساله کشور است. حجم این جامعه بر اساس آمارهای منتشرشده سازمان آمار حدود 25 میلیون نفر است.حجم نمونهای که محقق مورد مطالعه و بررسی قرار داده، 3000 نفر است.
پژوهشگر برای انتخاب نمونهها از روش نمونهگیری خوشهای استفاده کرده است که برای این منظور، بر اساس تقسیم بندی سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، از بین هر یک از هفت منطقه اجتماعی ـ فرهنگی کشور، یک منطقه و از هر منطقه یک استان، و از هر استان دو شهر بطور تصادفی انتخاب، و نظرات و نگرشهای آنان مورد اندازهگیری قرارگرفته است (افزون بر این استان تهران نیز بنا به توصیه کاربر انتخاب شده است.)
استانها و شهرهای منتخب وحجم نمونه هر یک به شرح زیر است:
از بین 28 استان کشور 8 استان (تهران، همدان، خراسان، گلستان، فارس، آذربایجان غربی، هرمزگان، خوزستان) و از هر استان 2 شهر (جمعاً 16 شهر) انتخاب شدند. استانها و شهرهای انتخاب شده عبارتند از:
1ـ استان تهران (تهران و کرج)
2ـ استان همدان (همدان و تویسرکان)
3ـ استان خراسان (مشهد و نیشابور)
4ـ استان گلستان (گرگان و گنبد)
5ـ استان فارس (شیراز و سپیدان)
6ـ استان آذربایجان غربی (تبریز و خوی)
7ـ استان هرمزگان (بندر عباس و کیش)
8ـ استان خوزستان (اهواز و رامهرمز)
پژوهشگر اهداف ذیل را برای پژوهش ترسیم کرده است:
1ـ شناسایی میزان مساعد بودن نگرش اقشار مختلف جامعه نسبت به فعالیتهای دسته جمعی بانوان؛
2ـ شناخت میزان رغبت و اشتیاق بانوان (دختران و زنان) کشور به انجام فعالیتهای گروهی؛
3ـ شناخت و بررسی جایگاه خواهران بسیجی وبسیج خواهران در افکار عمومی؛
4ـ بررسی و شناخت مهمترین موانع در جذب بانوان کشور در بسیج خواهران؛
5ـ شناخت و بررسی میزان استقبال اقشار جامعه از فعالیتهای نظامی زنان.
به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، سؤالهای زیر طرح شده است:
1ـ آیا اقشار مختلف ایران با حضور بانوان (دخترها و زنان) در تشکلها و گروههای اجتماعی، سیاسی موافقاند؟ یا به تعبیر دیگر، شهروندان ایرانی در اصل چه نگرشی نسبت به فعالیت گروهی زنان دارند؟ آیا در این زمینه، تفاوتی بین نظرات و دیدگاههای زنان و مردان دیده میشود یا خیر؟ زیرا، برخی از صاحبنظران بر این باورند که زنان خود ممکن است تمایل زیادی به فعالیتهای گروهی داشته باشند در حالیکه مردان، ممکن است نگرش و نظر مساعدی به فعالیتهای بیرونی، و بویژه فعالیتهای گروهی زنان نداشته باشند.
2ـ لازمه برنامهریزی برای گسترش حضور زنان در تشکلهای مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و همانند آن، این است که در وهله نخست میزان تمایل و اشتیاق آنان به فعالیتهای گروهی مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. به همین سبب، دومین سؤال اساسی پیش روی مسؤلان بسیج خواهران این است که زنان جامعه، چه میزان به فعالیتهای گروهی گرایش دارند؟ آیا آنان اساساً تمایلی به این گونه فعالیتها دارند و یا نگرش و نظری مخالف به چنین فعالیتهایی دارند؟ گذشته از آن، این ابهام نیز وجود دارد که آیا بین میزان گرایش بانوان استانهای مختلف به فعالیتهای گروهی تفاوتی وجود دارد یا خیر؟
در نهایت پژوهشگر به طور خلاصه به نکات زیر اشاره میکند و به جمعبندی مطالب حاصل از پژوهش میپردازد:
1ـ بسیاری از شهروندان، بویژه زنان، آگاهی و اطلاعات دقیقی پیرامون بسیج خواهران ندارند؛
2ـ اغلب آنهایی که خواهران بسیجی را میشناسند نگرش نسبتاً مثبتی به آنان دارند، لیکن از نظر آنان خواهران بسیجی به اندازه کافی «اجتماعی» نیستند؛
3ـ تنها نیمی از شهروندان از بسیج خواهران رضایت دارند؛
4ـ یکی از عوامل اساسی که مانع جذب خواهران در بسیج خواهران میشود ترس از عدم پذیرش اجتماعی است؛
5ـ اغلب مردم نگرش مثبتی به نظامی گری زنان دارند.
بنا براین، در شرایط کنونی به سبب فقدان آگاهی، ترس از عدم پذیرش اجتماعی، فراهم نبودن شرایط جذب سریع و عوامل مشابه بسیج خواهران جایگاه مطلوبی در افکار عمومی ندارد، هر چند که جایگاه آن منفی نیز نیست، این یافتهها در هماهنگی کامل با چهار چوب نظری است. چه، مردم زمانی نگرش و گرایش مثبتی به یک نهاد یا پدیده پیدا می کنند که:
ـ از آن آگاه باشند؛
ـ سود و منفعتی در جذب به آن داشته باشد؛
ـ احتمال دستیابی آنان به هدف در آن نهاد تسهیل شده باشد؛
ـ از فرد اجتماعی (هنجار ذهنی) نترسند.
بنابراین، بسیج خواهران باید تمام توان وتلاش خویش را معطوف به معرفی صحیح و دقیق خود، افزایش جایگاه اجتماعی خویش و آموزش روابط انسانی به اعضای خود نماید.
پژوهشگر پیشنهاد میکند برای تثبیت جایگاه بسیج خواهران نکات زیر مورد توجه قرار گیرد:
1ـ برگزاری دورههای آموزشی “ اصول روابط بهتر ” به اعضای بسیج خواهران آموزش داده شود.
2ـ خوش خلقی و روشهای بیان هیجانی به خواهران بسیجی یاده داده شود.
3ـ یکی از روشهای برآورد میزان گرایش مردم به یک تشکل یا سازمان آن است که نگرش آنان پیرامون اعضای آن سازمان مورد بررسی و سنجش قرار گیرد، چنانچه، نگرش آنان به آن اعضا مثبت باشد میتوان امیدوار بود که آنان دیر یا زود به سوی آن تشکل و سازمان سوق پیدا کنند. اما، چنانچه نگرش آنان منفی باشد، احتمال گرایش ایشان به سوی آن سازمان ضعیف خواهد بود؛ لذا سومین سؤال اساسی که مسؤلان بسیج خواهران در صدد یافتن پاسخ برای آن هستند، این است که اقشار جامعه چه نگرشی نسبت به خواهران بسیجی دارند و آیا نگرش آنان مثبت است یا منفی؟ علاوه بر آن، میخواهند بدانند که آیا تفاوتی بین نگرش شهروندان استانهای مختلف به خواهران بسیجی وجود دارد یا نه؟
4ـ نگرش مقدمه رفتار است. لذا چنانچه اعضای یک جامعه نگرش مساعدی به یک پدیده یا سازمان داشته باشند پیوستن به آن را لذت بخش و مطلوب میدانند، و در صورت فراهم شدن شرایط بدان خواهند پیوست. بسیج خواهران نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین چهارمین سوال اساسی این است که اقشار مختلف جامعه چه نگرشی نسبت به بسیج خواهران دارند؟
5ـ پنجمین سؤال اساسی پیش روی مسؤلان بسیج خواهران این است که اقشار جامعه به چه میزان از حیطه وظایف و تشکیلات بسیج خواهران آگاهی دارند؟ این سؤال مبتنی براین پیش فرض مطرح شده است که حضور کم زنان در بسیج خواهران ممکن است ناشی از عدم آگاهی آنان از فعالیتها و حیطه وظایف بسیج خواهران بوده باشد.
6ـ بسیج خواهران سالهای زیادی است که در حیطههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و نظامی به ایفای نقش پرداخته است و یکی از اهداف اصلی بسیج خواهران در انجام این فعالیتها جلب رضایت اقشار مختلف مردم ایران بوده است؛ اما به سبب فقدان نظرسنجیهای منظم هنوز به روشنی مشخص نیست که میزان موفقیت بسیج خواهران در تحقق هدف مذکور چه میزان بوده است. بنابراین، ششمین سؤال اساسی این است که اقشار جامعه چه میزان از عملکرد بسیج خواهران رضایت دارند؟ این سؤال به مسؤلان بسیج خواهران کمک میکند تا عملکرد خود را مورد بازبینی و ارزیابی قرار دهند.
7ـ مسؤلان بسیج خواهران بر این باورند که در چند سال گذشته اقدامات کافی و مناسبی را برای جذب بانوان مختلف جامعه انجام دادهاند، لیکن میزان جذب، کمتر از حد انتظار آنان بوده است، لذا علاقهمندند بدانند که چه عواملی آنان را از تحقق کامل اهداف خویش (جذب عده بیشتری از بانوان کشور) بازداشته است. به تعبیر دیگر، این سؤال اساسی پیش روی آنان است که مهمترین عوامل و موانع جذب بانوان در بسیج خواهران کدام عواملاند و هر یک از آن عوامل، چه میزان از بانوان را از پیوستن به بسیج خواهران بازداشته است؟
8ـ آخرین سؤال اساسی پیش روی مسؤلان بسیج خواهران این است که اقشار مختلف جامعه چه میزان با نظامیگری زنان موافق هستند؟ طرح این سؤال به این منظور است که یکی از نگرشهای اساسی جوامع مختلف، بویژه جوامعی با ویژگیهای فرهنگی و سیاسی و نظامی شبیه جامعه ما، «نگرش به نظامیگری» است. این نگرش رابطه مستقیمی با روحیه سلحشوری، آمادگی برای دفاع از کشور و مقابله با متجاوزان دارد. در جوامعی که نگرش مثبتی به نظامیگری زنان دارند، معمولاً دختران را از سنین ابتدایی در معرض برخی فعالیتهای شبه نظامی (مانند اردوهای شبه رزمی … ) قرار میدهند. چه، این گونه فعالیتها موجب تقویت روحیه نظامیگری آنان میشود. همچنین، در جامعه ما برخی اقشار معتقدند که بسیج خواهران یک تشکل شبه نظامی است. بنابراین، تنها زمانی میتوان از آنان انتظار داشت که زنان و دختران را برای پیوستن به بسیج خواهران ترغیب کنند که نگرش مساعدی به فعالیتهای نظامی زنان داشته باشند.
پژوهشگر در این مرحله پس از جمعآوری اطلاعات و استخراج نتایج به بررسی یافتهها میپردازد:
1ـ بر اساس نتایج حاصله اغلب پاسخگویان نگرش موافقی نسبت به فعالیتهای گروهی زنان دارند. این یافته در تضاد آشکار با نظرکسانی است که میپندارند مردم ایران تمایل چندانی به فعالیتهای دسته جمعی زنان ندارند. همچنین یافتهها نشان میدهد اکثر افراد جامعه
1ـ با محدود کردن زنان به فعالیتهای درون خانه مخالفند؛
2ـ معتقدند که وظیفه زنان تنها فرزند پروری نیست؛
3ـ نتایج مربوط به سؤال دوم این نظرسنجی نشان داد که بیش از 70 درصد زنان و دختران جامعه گرایش شدید و نسبتاً شدیدی به فعالیتهای گروهی دارند؛
3ـ نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل دادههای مربوط به خرده مقیاس سوم، که برای پاسخگویی به سؤال نظرسنجی طرح شده بودند نشان داد اغلب (حدود 80 درصد) شهروندان نگرش نسبتاً مطلوبی به خواهران بسیجی دارند؛
4ـ نتایج نشان داد که تنها اندکی بیش از 50 درصد مردم از بسیج خواهران رضایت کامل دارند. به عبارت دیگر نگرش تنها نیمی از مردم پیرامون بسیج خواهران رضایت بخش بود. گرچه تنها حدود 13 درصد پاسخ دهندگان نگرش آشکار مخالفی با نهاد “ بسیج خواهران” داشتند اما حدود 3/1 آنان فاقد نگرش بودند. گرچه مخالفت 10 تا 20 درصد افراد یک اجتماع با یک پدیده یانهاد منطقی و اجتناب ناپذیر به نظر میرسد؛
5ـ دادههای تحلیل شده نشان داد که تنها 4/1 مردم از عملکرد و حیطه وظایف بسیج خواهران آگاهی دارند. به عبارت دیگر 75 درصد مردم شهرهای مختلف ایران نمیدانند که بسیج خواهران از چه زمانی تشکیل شده است و زیر نظر کدام نهاد فعالیت می کند؛
6ـ رضایت از عملکرد بسیج خواهران اندکی بیش از متوسط (نسبتاً زیاد) است؛ اما در این زمینه تفاوتهای آماری معنی داری بین آزمودنیهای استانهای مختلف وجود داشت. بگونهای که شهروندان تهرانی کمتر از سایر شهروندان از عملکرد بسیج خواهران راضی بودند؛
7ـ نتایج نظرسنجی نشان داد که عوامل مختلفی مانع از جذب خواهران میشود. از بین آن عوامل“تصور این که عضویت در بسیج خواهران،زنان را از فعالیتهای اصلی خود باز میدارد” و مخالفت پدران و همسران از اهمیت بیشتری برخوردار بودند، سایر عوامل نیز (جذاب نبودن فعالیتها،عدم آگاهی،ترس از عدم پذیرش اجتماعی) حدود 5/1 درصد زنان را از گرایش به بسیج خواهران باز میدارد؛
8ـ یافتههای مربوط به سوال اساسی آخر نظرسنجی نشان داد که اکثر شهروندان ایران نظر مساعدی به نظامیگری زنان دارند.
هدفهای ذیل برای رسیدن به مقصود ترسیم شده است.
1ـ سنجش میزان گرایش بانوان به فعالیتهای گروهی؛
2ـ سنجش نگرش اقشار جامعه نسبت به مشارکت بانوان در فعالیتهای گروهی؛
3ـ سنجش میزان گرایش بانوان به بسیج خواهران؛
4 ـ سنجش نگرش اقشار جامعه نسبت به بسیج خواهران؛
5ـ شناسایی عوامل و موانع باز دارنده گرایش به بسیج خواهران.
محقق در این پژوهش از روش “ نگرش سنجی” استفاده کرده است، در چنین پژوهشی نگرش و نظرات آزمودنیها پیرامون پدیدهها، موضوعات، اشخاص، گروهها، سازمانها و نهادهای مختلف مورد اندازهگیری قرار میگیرد. پژوهش نگرش سنجی (نظر سنجی) امکان کنکاش و کاوش در موضوعات مختلف را فراهم میکند به همین سبب با چنین پژوهشی میتوان به اطلاعات دقیق و بسیطی دستیافت. لیکن، در سنجش نگرش تنها زمانی میتوان به دادههای دقیق و قابل اعتماد دست یافت که 1ـ آزمودنیها به صورت دقیق انتخاب شده باشند؛ و2ـ از مقیاسها و ابزارهای پایا و معتبری برای سنجش نظرات و نگرشهای آزمودنیها استفاده شده باشد. در این پژوهش هر دو عامل مورد توجه و امعان نظر محقق قرار گرفتهاند. لذا، دادههای حاصل شده قابل اعتمادند و میتوان آنها را به کل جامعه تعمیم داد.
جامعه آماری مورد مطالعه، کلیه شهروندان 15 تا 30 ساله کشور است. حجم این جامعه بر اساس آمارهای منتشرشده سازمان آمار حدود 25 میلیون نفر است.حجم نمونهای که محقق مورد مطالعه و بررسی قرار داده، 3000 نفر است.
پژوهشگر برای انتخاب نمونهها از روش نمونهگیری خوشهای استفاده کرده است که برای این منظور، بر اساس تقسیم بندی سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، از بین هر یک از هفت منطقه اجتماعی ـ فرهنگی کشور، یک منطقه و از هر منطقه یک استان، و از هر استان دو شهر بطور تصادفی انتخاب، و نظرات و نگرشهای آنان مورد اندازهگیری قرارگرفته است (افزون بر این استان تهران نیز بنا به توصیه کاربر انتخاب شده است.)
استانها و شهرهای منتخب وحجم نمونه هر یک به شرح زیر است:
از بین 28 استان کشور 8 استان (تهران، همدان، خراسان، گلستان، فارس، آذربایجان غربی، هرمزگان، خوزستان) و از هر استان 2 شهر (جمعاً 16 شهر) انتخاب شدند. استانها و شهرهای انتخاب شده عبارتند از:
1ـ استان تهران (تهران و کرج)
2ـ استان همدان (همدان و تویسرکان)
3ـ استان خراسان (مشهد و نیشابور)
4ـ استان گلستان (گرگان و گنبد)
5ـ استان فارس (شیراز و سپیدان)
6ـ استان آذربایجان غربی (تبریز و خوی)
7ـ استان هرمزگان (بندر عباس و کیش)
8ـ استان خوزستان (اهواز و رامهرمز)
پژوهشگر اهداف ذیل را برای پژوهش ترسیم کرده است:
1ـ شناسایی میزان مساعد بودن نگرش اقشار مختلف جامعه نسبت به فعالیتهای دسته جمعی بانوان؛
2ـ شناخت میزان رغبت و اشتیاق بانوان (دختران و زنان) کشور به انجام فعالیتهای گروهی؛
3ـ شناخت و بررسی جایگاه خواهران بسیجی وبسیج خواهران در افکار عمومی؛
4ـ بررسی و شناخت مهمترین موانع در جذب بانوان کشور در بسیج خواهران؛
5ـ شناخت و بررسی میزان استقبال اقشار جامعه از فعالیتهای نظامی زنان.
به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، سؤالهای زیر طرح شده است:
1ـ آیا اقشار مختلف ایران با حضور بانوان (دخترها و زنان) در تشکلها و گروههای اجتماعی، سیاسی موافقاند؟ یا به تعبیر دیگر، شهروندان ایرانی در اصل چه نگرشی نسبت به فعالیت گروهی زنان دارند؟ آیا در این زمینه، تفاوتی بین نظرات و دیدگاههای زنان و مردان دیده میشود یا خیر؟ زیرا، برخی از صاحبنظران بر این باورند که زنان خود ممکن است تمایل زیادی به فعالیتهای گروهی داشته باشند در حالیکه مردان، ممکن است نگرش و نظر مساعدی به فعالیتهای بیرونی، و بویژه فعالیتهای گروهی زنان نداشته باشند.
2ـ لازمه برنامهریزی برای گسترش حضور زنان در تشکلهای مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و همانند آن، این است که در وهله نخست میزان تمایل و اشتیاق آنان به فعالیتهای گروهی مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. به همین سبب، دومین سؤال اساسی پیش روی مسؤلان بسیج خواهران این است که زنان جامعه، چه میزان به فعالیتهای گروهی گرایش دارند؟ آیا آنان اساساً تمایلی به این گونه فعالیتها دارند و یا نگرش و نظری مخالف به چنین فعالیتهایی دارند؟ گذشته از آن، این ابهام نیز وجود دارد که آیا بین میزان گرایش بانوان استانهای مختلف به فعالیتهای گروهی تفاوتی وجود دارد یا خیر؟
در نهایت پژوهشگر به طور خلاصه به نکات زیر اشاره میکند و به جمعبندی مطالب حاصل از پژوهش میپردازد:
1ـ بسیاری از شهروندان، بویژه زنان، آگاهی و اطلاعات دقیقی پیرامون بسیج خواهران ندارند؛
2ـ اغلب آنهایی که خواهران بسیجی را میشناسند نگرش نسبتاً مثبتی به آنان دارند، لیکن از نظر آنان خواهران بسیجی به اندازه کافی «اجتماعی» نیستند؛
3ـ تنها نیمی از شهروندان از بسیج خواهران رضایت دارند؛
4ـ یکی از عوامل اساسی که مانع جذب خواهران در بسیج خواهران میشود ترس از عدم پذیرش اجتماعی است؛
5ـ اغلب مردم نگرش مثبتی به نظامی گری زنان دارند.
بنا براین، در شرایط کنونی به سبب فقدان آگاهی، ترس از عدم پذیرش اجتماعی، فراهم نبودن شرایط جذب سریع و عوامل مشابه بسیج خواهران جایگاه مطلوبی در افکار عمومی ندارد، هر چند که جایگاه آن منفی نیز نیست، این یافتهها در هماهنگی کامل با چهار چوب نظری است. چه، مردم زمانی نگرش و گرایش مثبتی به یک نهاد یا پدیده پیدا می کنند که:
ـ از آن آگاه باشند؛
ـ سود و منفعتی در جذب به آن داشته باشد؛
ـ احتمال دستیابی آنان به هدف در آن نهاد تسهیل شده باشد؛
ـ از فرد اجتماعی (هنجار ذهنی) نترسند.
بنابراین، بسیج خواهران باید تمام توان وتلاش خویش را معطوف به معرفی صحیح و دقیق خود، افزایش جایگاه اجتماعی خویش و آموزش روابط انسانی به اعضای خود نماید.
پژوهشگر پیشنهاد میکند برای تثبیت جایگاه بسیج خواهران نکات زیر مورد توجه قرار گیرد:
1ـ برگزاری دورههای آموزشی “ اصول روابط بهتر ” به اعضای بسیج خواهران آموزش داده شود.
2ـ خوش خلقی و روشهای بیان هیجانی به خواهران بسیجی یاده داده شود.
3ـ یکی از روشهای برآورد میزان گرایش مردم به یک تشکل یا سازمان آن است که نگرش آنان پیرامون اعضای آن سازمان مورد بررسی و سنجش قرار گیرد، چنانچه، نگرش آنان به آن اعضا مثبت باشد میتوان امیدوار بود که آنان دیر یا زود به سوی آن تشکل و سازمان سوق پیدا کنند. اما، چنانچه نگرش آنان منفی باشد، احتمال گرایش ایشان به سوی آن سازمان ضعیف خواهد بود؛ لذا سومین سؤال اساسی که مسؤلان بسیج خواهران در صدد یافتن پاسخ برای آن هستند، این است که اقشار جامعه چه نگرشی نسبت به خواهران بسیجی دارند و آیا نگرش آنان مثبت است یا منفی؟ علاوه بر آن، میخواهند بدانند که آیا تفاوتی بین نگرش شهروندان استانهای مختلف به خواهران بسیجی وجود دارد یا نه؟
4ـ نگرش مقدمه رفتار است. لذا چنانچه اعضای یک جامعه نگرش مساعدی به یک پدیده یا سازمان داشته باشند پیوستن به آن را لذت بخش و مطلوب میدانند، و در صورت فراهم شدن شرایط بدان خواهند پیوست. بسیج خواهران نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین چهارمین سوال اساسی این است که اقشار مختلف جامعه چه نگرشی نسبت به بسیج خواهران دارند؟
5ـ پنجمین سؤال اساسی پیش روی مسؤلان بسیج خواهران این است که اقشار جامعه به چه میزان از حیطه وظایف و تشکیلات بسیج خواهران آگاهی دارند؟ این سؤال مبتنی براین پیش فرض مطرح شده است که حضور کم زنان در بسیج خواهران ممکن است ناشی از عدم آگاهی آنان از فعالیتها و حیطه وظایف بسیج خواهران بوده باشد.
6ـ بسیج خواهران سالهای زیادی است که در حیطههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و نظامی به ایفای نقش پرداخته است و یکی از اهداف اصلی بسیج خواهران در انجام این فعالیتها جلب رضایت اقشار مختلف مردم ایران بوده است؛ اما به سبب فقدان نظرسنجیهای منظم هنوز به روشنی مشخص نیست که میزان موفقیت بسیج خواهران در تحقق هدف مذکور چه میزان بوده است. بنابراین، ششمین سؤال اساسی این است که اقشار جامعه چه میزان از عملکرد بسیج خواهران رضایت دارند؟ این سؤال به مسؤلان بسیج خواهران کمک میکند تا عملکرد خود را مورد بازبینی و ارزیابی قرار دهند.
7ـ مسؤلان بسیج خواهران بر این باورند که در چند سال گذشته اقدامات کافی و مناسبی را برای جذب بانوان مختلف جامعه انجام دادهاند، لیکن میزان جذب، کمتر از حد انتظار آنان بوده است، لذا علاقهمندند بدانند که چه عواملی آنان را از تحقق کامل اهداف خویش (جذب عده بیشتری از بانوان کشور) بازداشته است. به تعبیر دیگر، این سؤال اساسی پیش روی آنان است که مهمترین عوامل و موانع جذب بانوان در بسیج خواهران کدام عواملاند و هر یک از آن عوامل، چه میزان از بانوان را از پیوستن به بسیج خواهران بازداشته است؟
8ـ آخرین سؤال اساسی پیش روی مسؤلان بسیج خواهران این است که اقشار مختلف جامعه چه میزان با نظامیگری زنان موافق هستند؟ طرح این سؤال به این منظور است که یکی از نگرشهای اساسی جوامع مختلف، بویژه جوامعی با ویژگیهای فرهنگی و سیاسی و نظامی شبیه جامعه ما، «نگرش به نظامیگری» است. این نگرش رابطه مستقیمی با روحیه سلحشوری، آمادگی برای دفاع از کشور و مقابله با متجاوزان دارد. در جوامعی که نگرش مثبتی به نظامیگری زنان دارند، معمولاً دختران را از سنین ابتدایی در معرض برخی فعالیتهای شبه نظامی (مانند اردوهای شبه رزمی … ) قرار میدهند. چه، این گونه فعالیتها موجب تقویت روحیه نظامیگری آنان میشود. همچنین، در جامعه ما برخی اقشار معتقدند که بسیج خواهران یک تشکل شبه نظامی است. بنابراین، تنها زمانی میتوان از آنان انتظار داشت که زنان و دختران را برای پیوستن به بسیج خواهران ترغیب کنند که نگرش مساعدی به فعالیتهای نظامی زنان داشته باشند.
پژوهشگر در این مرحله پس از جمعآوری اطلاعات و استخراج نتایج به بررسی یافتهها میپردازد:
1ـ بر اساس نتایج حاصله اغلب پاسخگویان نگرش موافقی نسبت به فعالیتهای گروهی زنان دارند. این یافته در تضاد آشکار با نظرکسانی است که میپندارند مردم ایران تمایل چندانی به فعالیتهای دسته جمعی زنان ندارند. همچنین یافتهها نشان میدهد اکثر افراد جامعه
1ـ با محدود کردن زنان به فعالیتهای درون خانه مخالفند؛
2ـ معتقدند که وظیفه زنان تنها فرزند پروری نیست؛
3ـ نتایج مربوط به سؤال دوم این نظرسنجی نشان داد که بیش از 70 درصد زنان و دختران جامعه گرایش شدید و نسبتاً شدیدی به فعالیتهای گروهی دارند؛
3ـ نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل دادههای مربوط به خرده مقیاس سوم، که برای پاسخگویی به سؤال نظرسنجی طرح شده بودند نشان داد اغلب (حدود 80 درصد) شهروندان نگرش نسبتاً مطلوبی به خواهران بسیجی دارند؛
4ـ نتایج نشان داد که تنها اندکی بیش از 50 درصد مردم از بسیج خواهران رضایت کامل دارند. به عبارت دیگر نگرش تنها نیمی از مردم پیرامون بسیج خواهران رضایت بخش بود. گرچه تنها حدود 13 درصد پاسخ دهندگان نگرش آشکار مخالفی با نهاد “ بسیج خواهران” داشتند اما حدود 3/1 آنان فاقد نگرش بودند. گرچه مخالفت 10 تا 20 درصد افراد یک اجتماع با یک پدیده یانهاد منطقی و اجتناب ناپذیر به نظر میرسد؛
5ـ دادههای تحلیل شده نشان داد که تنها 4/1 مردم از عملکرد و حیطه وظایف بسیج خواهران آگاهی دارند. به عبارت دیگر 75 درصد مردم شهرهای مختلف ایران نمیدانند که بسیج خواهران از چه زمانی تشکیل شده است و زیر نظر کدام نهاد فعالیت می کند؛
6ـ رضایت از عملکرد بسیج خواهران اندکی بیش از متوسط (نسبتاً زیاد) است؛ اما در این زمینه تفاوتهای آماری معنی داری بین آزمودنیهای استانهای مختلف وجود داشت. بگونهای که شهروندان تهرانی کمتر از سایر شهروندان از عملکرد بسیج خواهران راضی بودند؛
7ـ نتایج نظرسنجی نشان داد که عوامل مختلفی مانع از جذب خواهران میشود. از بین آن عوامل“تصور این که عضویت در بسیج خواهران،زنان را از فعالیتهای اصلی خود باز میدارد” و مخالفت پدران و همسران از اهمیت بیشتری برخوردار بودند، سایر عوامل نیز (جذاب نبودن فعالیتها،عدم آگاهی،ترس از عدم پذیرش اجتماعی) حدود 5/1 درصد زنان را از گرایش به بسیج خواهران باز میدارد؛
8ـ یافتههای مربوط به سوال اساسی آخر نظرسنجی نشان داد که اکثر شهروندان ایران نظر مساعدی به نظامیگری زنان دارند.