مقالات
حوزه های تخصصی:
بررسی شواهد و قراین تاریخی نشان می دهد باوجود رفتارها و معاملات اقتصادی مختلف در جامعه عرب پیش ازاسلام؛ جامعه مزبور از سلامت اقتصادی لازم برخوردار نبود و زمینه های دو قشری شدن -فقیر و غنی- را فراهم آورده بود. این امر، جامعه را از توازن اقتصادی دور کرده بود. درمقابل، رویکرد سیره نبوی به ارائه الگوی درستی از اقتصاد، نیازمند ارائه، تعریف و کوشش برای جایگزینی آموزه های اقتصادی مبتنی بر مبانی اسلامی به جای مبانی و رفتارهای برگرفته از اندیشه جاهلی بود. پژوهش حاضر می کوشد با بهره گیری از روش تحلیل مضمون و نیز با استفاده از تعاریف موجود در رویکرد نهادگرایی جدید در علم اقتصاد، به شاکله و منطق کلّی اقدامات پیامبر در مسیر تغییر و همسوسازی نگرش و رفتار افراد و درنهایت، نهادینه سازی آموزه های اقتصادی اسلام دست یابد و به این پرسش پاسخ دهد که پیامبر(ص) چگونه نگرش و رفتار مبتنی بر نظام جاهلی درباره مسائل اقتصادی را به نگرش و رفتار اسلامی تغییر دادند؟ از پژوهش انجام شده بر می آید که پیامبر(ص) پس از طرح و جایگزینی مهم ترین مبانی اندیشه اسلام از قبیل توحید و معاد که بسان پیش رانه ها و بازدارنده های قوی متناسب با شرایط عمل می کردند، به جای مبانی اندیشه ای رایج در جامعه عرب آن روز چون شرک، بت پرستی و انکار معاد؛ با طرح آموزه های اقتصادی اسلام در قالب نهادهای رسمی از قبیل نهاد مالکیت و نهاد لاضرر، و نیز نهادهای غیررسمی همچون نهاد قرارداد و نیز بهره گیری از ظرفیت های اجرایی مانند استفاده از ظرفیت نهاد مسجد و نظارت بر نظام اجرایی سعی در تغییر، هماهنگ سازی و همسوسازی نگرشی و رفتاری مردم با نگرش و رفتار اقتصادی اسلام داشتند. این امر در قالب ساختار نهادی، می تواند نقش مؤثری در استقرار کنش ها و کارکردهای اساسی اقتصاد اسلامی در جامعه اسلامی داشته باشد.
مطالعه نسبت ساختار و مضمون در نگاره های مانوی نمونه موردی دو بیرق و دو کاغذنگاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاره های مانوی برای نشان دادن آیین و آموزه های دینی مانویت طراحی و تصویرسازی می شدند. تقریباً تمامی آثار مانوی اعم از دیوارنگاره، کاغذ نگاره، بیرق نگاره و طومارنگاره در ساختار و مضمون یکی اند و برای ترسیم هدف والای این دین که رسیدن روح انسان به بهشت روشنی و درنهایت رستگاری است خلق می شدند. هنرمند مانوی برای نشان دادن این هدف بیشتر به پیکره های انسانی توسل جسته و آن ها را با اصول ترسیمی و ترکیب بندی ویژه که تقریباً برای تمامی نگاره ها درنظرداشت اجرا کرده است. در واقع، پیکره های انسانی نقش اساسی در نشان دادن مضمون و شکل گیری ساختار نگاره ها داشتند تا جایی که عناصر دیگر در نگاره های مانوی بسیار کم رنگ اند و گاهی اصلاً وجود ندارند. هدف این پژوهش بررسی مضمون و شناخت تمهیدات هنرمند مانوی در ایجاد ساختار نگاره ها است. سؤال اصلی پژوهش این است که نگاره های مانوی براساس چه مضامینی طراحی شده اند و چه نسبتی بین ساختار و مضمون وجود دارد؟ رویکرد این پژوهش توصیفی تحلیلی است و با استفاده از منابع کتابخانه ای و بررسی نمونه های موجود انجام شده است. شیوه تحلیل آثار براساس بررسی اصول و قواعد تجسمی به کاررفته در ویژگی های ظاهری چهار نگاره مانوی صورت گرفته است. بر پایه یافته های پژوهش می توان گفت مضمون بیشتر نگاره های مانوی در مورد نور و راه های رهایی روح از ظلمت و رسیدن به بهشت است. هنر دوره مانوی نظام ساختاری منسجمی دارد و نگاره ها دارای پلان بندی و تقسیم بندی اند که این پلان بندی صفحه ای با توجه به مضمون، نقش های انسانی و جایگاه نقش های انسانی در هر نگاره صورت می گرفت.
انگاره «اشه» ایرانی و تأثیر آن در شکل گیری مفهوم «عدالت» افلاطونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله مقاله حاضر بررسی وجوه تشابه و نیز امکان تأثیرپذیری فلسفه سیاسی یونان باستان از اندیشه سیاسی ایرانشهری به طور عام و مفهومِ عدالت افلاطونی از مفهوم اشه ایرانشهری به طور خاص است. مقاله درصدد پاسخ به این سؤال است که آیا امکان تأثیرپذیری اندیشه افلاطون در طرح بحث فضیلتِ عدالت از آموزه اَشه ایرانشهری فرضیه ای محتمل است؟ با روش شروط منطقی چهارگانه شوخین و تحلیل مضمون متون و کتیبه های ایران باستان نشان داده شد که امکان تأثیرپذیری آراء افلاطون در باب فضیلتِ عدالت از آموزه اَشه ایرانشهری بسیار محتمل است. وجود سه شرطِ وجوه تشابه، مبادلات تاریخی فرهنگی بین ایرانیان و یونانیان و نیز تقدم زمانی تمدن ایران باستان بر فلسفه یونان احتمال وقوع این فرضیه را قوت می بخشد.
معرفی ایزدان نگارش در ایلام باستان از دریچه رهیافت تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاهی به تمدن های باستانی همچون مصر، میان رودان، یونان و ... نشان می دهد که نگارش و نویسندگی عمدتاً مرتبط با قلمروی ایزد(ان) مشخصی بوده است. براساس مدارک موجود می دانیم که ایلام نیز از تمدن هایی ا ست که نگارش درآن پیشینه ای غنی و کهن داشته است؛ با وجود این، مبحث خدایان نگارش در تمدن ایلام تاکنون مغفول مانده و موردتوجه پژوهشگران این حوزه قرارنگرفته است؛ ازاین رو، در پژوهش حاضر با هدف شناسایی و معرفی ایزدان نگارش در ایلام باستان و نسبت آن با سنت میان رودانی و ایرانی، چنین طرح پرسش می شود که براساس شواهد موجود، چه ایزد(انی) مسئول حوزه نگارش و نویسندگی در اساطیر ایلام باستان بوده اند؟ چه رابطه ای میان نگرش اساطیری-مذهبی ایلام باستان با نگرش ایرانی و میان رودانی در حوزه ایزدان نگارش وجود داشته است؟ نتیجه مطالعات از دریچه "رهیافت تاریخی" (مطالعه تطبیقی اسناد مکتوب با شواهد مادی باستان شناختی) حاکی از آن است که احتمالاً نپیریش، تیرومیتهیر/تیروتیر، نبو و شاید نیسابه مسئول حوزه نگارش و نویسندگی در ایلام باستان بوده اند؛ درمیان ایزدان نگارش، نبو و نیسابه ریشه میان رودانی (به ترتیب اموری و سومری) داشتند و می توان تأثیراتی میان رودانی درباره تیرومیتهیر/تیروتیر نیز پیشنهاد داد. دراین میان، نبو و نپیریش مذکر و نیسابه مؤنث بود و از جنسیت تیرومیتهیر/تیروتیر نیز اطلاعی نداریم. همچنین ممکن است که این سنت ایلامی بر سنت ایرانی تأثیر نهاده باشد؛ به ویژه، درباره شباهت اسمی و لقبی (دبیری) ایزد تیر و تیرومیتهیر/تیروتیر. هرچند وجود تأثیراتی معکوس نیز محتمل است که با مدارک فعلی سخن گفتن درباره آن چندان میسر نیست. بدیهی ا ست درک عمیق ارتباط تیر و تیرومیتهیر/تیروتیر منوط به کشف داده هایی درباره نام سیارات و وظایف ایزدان در ایلام باستان، خاستگاه هندواروپائیان و هندوایرانیان و ارتباطات ایلامیان و ایرانیان است
بررسی نگاه چینیان به ساسانیان در روایت مسعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی بن حسین مسعودی از مورخان سده های نخستین اسلامی است که در آثار خود تلاش کرده است تاریخ منظمی از جهان را تا زمان خویش گرد آورد. افزون بر تاریخ سیاسی از جمله مباحث موردتوجه او رسوم و آیین های اقوام مختلف است که داده های تاریخی قابل توجهی را دربردارد. وی در اثر خود موسوم به مروج الذهب و معادن الجوهر گزارشی از زبان امپراتور چین درخصوص ساسانیان ارائه می دهد که بررسی و سنجش آن مسئله اصلی پژوهش حاضر است. نتایج پژوهش نشان می دهد گزارش مسعودی از نقطه نظر تاریخی موثق است و می تواند حاصل نگاه مثبت چینیان دوره امپراتوری تانگ به ساسانیان و توان اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایرانیان این عصر باشد.
داستان های روایی دوران ساسانی سی لحن باربد و مطالعه موردی پنجه کبک دری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان های روایی که همراه با موسیقی بوده اند، بخشی از رپرتوار موسیقی دربار ساسانی را تشکیل می دادند. این داستان ها در دو مقیاس بزرگ و کوچک یعنی 360 دستان و سی لحن تنظیم شده بودند که این ترتیب را به باربد، موسیقی پرداز دربار خسروپرویز نسبت داده اند. این نام ها را می توان در رساله های به جامانده از قدیم، سروده های شاعرانی چون منوچهری دامغانی یا در فرهنگ های مختلف بازیافت. این مقاله تأکید بر سی لحن باربد به ویژه داستان پنجه کبک دری/ راح روح دارد. هدف از این تحقیق کشف داستان ها و انگیزه کاربردی آن است. رویکرد تحقیق مبتنی بر توصیف و تحلیل محتوا و روش گردآوری منابع کتابخانه ای است. ارتباط عناوین داستانِ پنجه کبک دری با راح روح مهم ترین سؤال این تحقیق است. اسامی روایت های مذکور از سی لحن، گاه یکسان نیست که به نظر می رسد براساس محتوای داستان ها، برخی از آن ها دو یا سه نام مشابه داشته اند. اشتباهات کاتبان در مورد تعداد آن ها را نیز نباید نادیده گرفت. به نظر می رسد منشأ اصل داستان پنجه کبک دری هندی و با داستان راح روح/ راحهالارواح مرتبط است. متن داستان راحه الارواح در سده های مختلف دوران اسلامی دچار دگردیسی های فراوانی شده است. محتمل است که مترجمان عرب عنوان راح روح/ راحهالارواح را برای پنجه کَبَک دری برگزیده باشند که به خباثت وزیران اشاره دارد؛ شخصیت هایی که در تلاش اند با دسیسه و نیرنگ مانع به قدرت رسیدن شخص محوری داستان شوند و او را حذف کنند که در این امر موفق نمی شوند. این موضوع می تواند تفسیری از پیروزی خیر بر شر در تفکر ثنویتِ دین مزدیسنا باشد.