مقالات
حوزه های تخصصی:
چنگیز در آغاز سده ی هفتم هجری حکومت جوان و نیرومندی را در مغولستان بنیان و در سال 624 ق به هنگام مرگ، امپراتوری پهناوری را به میراث نهاد . او با تدبیر در انتخاب جانشین، حفظ یکپارچگی امپراتوری و پیگیری برنامه ی جهانگشایی را به جانشینان خود سپرد. با این وجود ، به سبب ماهیت و ساختار امپراتوری مغول، مسأله ی جانشینی و تصادم منافع و قلمرو اولوس های مغولی امپراتوری چنگیزی را پس از او گرفتار چالش های درونی ساخت . انتقال فرمانروایی از شعبه ی اوگتای به شاخه ی تولوی در خاندن چنگیز، تحول مهم و پرابهامی در تاریخ مغول بود که به عنوان نقطه ی عطفی در تاریخ امپراتوری مغول شناخته می شود. این پژوهش، با روش توصیفی و تحلیلی و بر پایه ی مطالعات کتابخانه ای به بررسی این تحول مهم می پردازد و نخست نقش و جایگاه تولوی را در امپراتوری چنگیزی، و بازتاب دعاوی و امتیازات سیاسی او را در تاریخ نویسی دوره ی ایلخانی بررسی می کند، سپس به تکاپوهای سیاسی خاندان تولوی تا پایان فرمانروایی گیوک (644 ـ647ق) می پردازد . بخش پایانی مقاله، برآمدن منگوقاآن بر تخت فرمانروایی امپراتوری مغول را به عنوان برآیند فرایندی پیچیده بررسی می کند و جایگاه این تحول را به عنوان نقطه ی عطفی در تاریخ مغول، تبیین می سازد.
سیاست های مذهبی فاطمیان در مصر در دورهی اقتدار (358ـ427ق)
حوزه های تخصصی:
فاطمیان پس از تسلط بر مصر (358 ق)، با وجود اتخاذ سیاست تسامح مذهبی، درصدد گسترش عقاید اسماعیلی در این سرزمین برآمدند. پژوهش حاضر، بر آن است تا با تبیین سیاست های مذهبی فاطمیان در دورهی اقتدار سیاسی (358- 427 ق)، کوشش های خلفای فاطمی را در جهت ترویج و فراگیر کردن مذهب اسماعیلی در مصر، مورد بررسی تحلیلی قرار دهد. در این دوره، به رغم کوشش هایی که برای فراگیری عقاید اسماعیلی در میان مردم مصر صورت گرفت، سیاست تسامح مذهبی فاطمیان در برابر ادیان و مذاهب دیگر، موجب بی نتیجه ماندن این کوشش ها شد.
بازکاوی فلسفه ی نظری تاریخ از دیدگاه اسماعیلیه (دعوت قدیم)
حوزه های تخصصی:
فلسفه ی تاریخ گرچه معرفتی نسبتاً نوظهور است، اما موضوع و مسایل آن از دیرباز، مورد توجه فیلسوفان و اندیشمندان بوده است. در این میان، فلسفه ی نظری تاریخ نسبت به فلسفه ی علم تاریخ، قدمتی دیرینه دارد و اغلب ادیان، مذاهب و مکاتب، دیدگاه خود را نسبت به کلیت تاریخ بشری به طرق گوناگون بیان کرده اند. یکی از فرقه های اسلامی که تفکرات فلسفی آن از غلظت بیشتری برخوردار است، اسماعیلیان می باشند که در یک تقسیم بندی کلی، به دو دوره ی دعوت قدیم و جدید تقسیم می شوند. از آنجا که هر فلسفه ی نظری تاریخی، سعی دارد به سه سؤال مسیر، محرک و هدف تاریخ پاسخ دهد، در مقاله ی حاضر سعی شده است برای درک مفهوم تاریخ از نظر اسماعیلیه (دعوت قدیم) سه سؤال فوق از دیدگاه ایشان مورد بازکاوی قرار گیرد. نتیجه ی مدعای این تحقیق، آن است که از نظر اسماعیلیه، تاریخ هویت دینی و مذهبی انسان را تعیین و آشکار می سازد. عامل محرک آن علم و معرفت است و بخش اعظم تاریخ در گذشته، طی شده و تنها یک منزلگاه تا آینده باقی است.
روابط تیموریان با خانات جغتایی
حوزه های تخصصی:
روابط تیموریان با مغولان جغتایی به علت برخورداری از برخی مؤلفه ها یکی از نادرترین نوع روابط در میان دولت های اسلامی حاکم بر ایران است زیرا با سقوط خلافت عباسی این اولین بار بود که یک حکومت اسلامی تا این حد مشروعیت خود را مبتنی بر حقانیتی کرده بود که از یک دولت کافر نشات می گرفت.این نوع رابطه موجب شد که حکومت تیموری حتی در سال های اقتدار که تدارک عملیات چین انجام می شد نتواند یا نخواهد با حمله به سرزمین جغتائیان و براندازی خانات جغتایی پایه مستقلی برای حکومت خود فراهم کند.از طرفی دیگر پذیرش تیموریان در اردوگاه مغول همواره بنا به ضرورتهای خاص ناشی از ضعف نظامی بوده است.لذا هر از چند گاهی که فرصت پیش می آمد مغولان تلاش می کردند سرزمین از دست رفته خود توسط تیموریان را باز ستانند این مساله موجب شد تیموریان به طرق مختلف خاصه از طریق دیپلماسی تلاش نمایند موقعیت خود را در برخورد با مغولان حفظ نمایند.هدف این مقاله بررسی اهداف،استراتژی و چگونگی روابط تیموریان با مغولان جغتایی است.
مراتب نقد آرای محمدحسین نائینی بر «لیبرالیسم»
حوزه های تخصصی:
برخی لیبرالیسم را «نظریه ی مدرن تمدن غرب» در دوران معاصر می دانند. این اندیشه، به صورت واقعی یا وارونه به کشورهای دیگر، از جمله ایران سرایت کرده است و گروهی با آن همراه شدند و آن را پذیرفتند و عده ای نیز با آن به مقابله برخاستند و آن را طرد یا نقد کردند. محمدحسین نائینی از نخستین کسانی است که با ابعاد لیبرالیسم مواجه شده و در مورد آن برای جامعه ی ایرانیِ متناسب با مبانی اسلامی و با عطف توجه به مفاهیم و آموزه های جدید، نظر داده است. با توجه به رویکرد وی از منظر انتقادی، این مقاله بر آن است تا به بررسی سطح آرای او درباره ی لیبرالیسم، بپردازد. از آنجا که نائینی در دوران جدید، آرایی متناسب با شرایط زمان مطرح می کند، همچنین با توجه به مسأله بودن «لیبرالیسم» و تبلور آن در بحث «نزاع سنت و تجدد» در جامعه ی ایران، بررسی دیدگاه ها و آرای وی می تواند جامعه را در موضع گیری مناسب تری درباره ی آن، یاری کند. در این مقاله، شاخص های چارچوب اصولی گری در آرای نائینی که به نوعی سبب اندیشه ورزی وی شده است، و نسبت انتقادی بودن این آرا با لیبرالیسم، به عنوان نظریه ی مدرن تمدن غرب، در شرایطی ارائه می شود که نائینی جزو اندیشمندان پیشرو و نوآور در دوران معاصر ایران به شمار می رود. در این مقاله، نشان داده خواهد شد که آرای نائینی را با وجود اینکه در مسیری متفاوت با لیبرالیسم قرار دارد و در واقع نوعی نواندیشی است، نمی توان در انتقاد به لیبرالیسم تلقی کرد. شاید بتوان گفت که نائینی مباحث و دیدگاه های خود را متناسب با اوضاع تاریخی جامعه ای که در آن زندگی می کرده، مطرح ساخته است.
روابط قاجارها و ترکمن ها از آغاز تا پایان دوره ی ناصری
حوزه های تخصصی:
ترکمن هاو قاجارها با توجه به ریشه های مشترکی که دارند، در ابتدای دوره ی قاجار با یکدیگر همکاری صمیمانه ای داشتند. طوایف مختلف ترکمن در روی کار آمدن قاجارها نقش مهمی ایفا کردند. آقامحمد خان با اینکه در آغاز کار از وجود ترکمن ها برای تثبیت قدرت خود استفاده نمود، در نهایت نتوانست آنان را تحمل کند و درصدد سرکوبشان برآمد. به دلایلی، کینه و عداوت شدیدی میان این دو طایفه بروز کرد که تا پایان حکومت قاجاری ادامه یافت. جنگ های به وجود آمده میان این دو قدرت، باعث گردید نظارت دولت مرکزی ایران، بر سرزمین های ترکمن نشین مبهم و بی تأثیر شود و به تدریج حاکمیت دولت مرکزی بر آن ناحیه، از بین برود.
واکاوی ماجرای افشای راز امام عباسی
حوزه های تخصصی:
در میان نکته های ناروشنی که در زوایا و خبایای قیام عباسیان دیده می شود،چگونگی افشای راز ابراهیم امام و توفیق مروان بن محمد در شناسایی و دستگیری او همچنان پرسش برانگیز است.
نگارنده میکوشد تا یافته های خود را بر این فرضیه مبتنی سازد که: افشای راز ابراهیم امام، محصول رقابت هایی بود که در خراسان میان یمانیها و مضریها جریان داشت و عباسیان نه تنها قادر به حذف آن به سود نهضت خود نبودند، بلکه با تکیه بر یمانیها و بدبینی نسبت به مضریها، ناخواسته به تشدید آن دامن زدند که نخستین قربانی این ماجرا، شخص ابراهیم امام بود که اندکی پیش از پیروزی نهضت، با خیانت یک عنصر مضری، به چنگ امویان افتاد و هیچ گاه نتوانست پیروزی عباسیان را به نظاره بنشیند.