مقالات
حوزه های تخصصی:
زیربنای چهارچوب نظری باستان شناسی که عمدتاً از سایر رشته های علمی وام گرفته شده است، تاریخچه نسبتاً کوتاهی در باستان شناسی دارد. با وجود این، جامعه باستان شناسی ایران از یک دوره کوتاه قبل از انقلاب اسلامی و با یک وقفه کوتاه پس از آن، تحولات در زمینه چهارچوب های نظری در باستان شناسی را پذیرفته است. هرچند این پذیرش بدون مشکل نبوده، عمدتاً ناشی از ناآشنایی با مطالعات موردی مرتبط با این چهارچوب های نظری است. انطباق چهارچوب های نظری که در بافت جوامع آمریکای باستان آزمایش شده، با چشم انداز تحقیقاتی ایران، تلاشی پیچیده و دشوار است. این مقاله به بررسی کلی چهارچوب های نظری باستان شناسی از منظر قرآن کریم می پردازد. پرداختن به آیات مرتبط با این موضوع از حوصله این نوشتار خارج است، اما نویسنده می کوشد نمونه های خاصی از آیات قرآن را ارائه دهد. چهارچوب های نظری مطرح در باستان شناسی تاریخ- فرهنگی، باستان شناسی فرایند محوری و باستان شناسی پسافرایندمحوری که همگی منشأ غربی دارد، در آیات خاصی از قرآن کریم طنین روشنی پیدا می کند. درواقع، برخی از آیات قرآن به عنوان بازتاب جامعی از چهارچوب های نظری باستان شناسی در این سه محور عمل می کند. هدف این مقاله برجسته کردن ظرفیت قرآن کریم به عنوان منبع راهنمای چهارچوب نظری برای باستان شناسی به ویژه در زمینه میراث ایرانی است. با استفاده از بینش قرآن، باستان شناسان می توانند درک عمیق تری از گذشته به دست آورند و تفاسیر دقیق تری از داده های باستان شناسی ارائه دهند.
جستاری در کاربست روش نظام واره ای تنزیلی در استخراج علوم انسانی قرآن بنیان (مطالعه موردی سوره های علق و بقره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم یک نظام واره معرفتی بی همتاست؛ بدین معنا که تمام بخش ها و اجزای آن با هم مرتبط است و در سیر نزول سوره ها به ترتیبی خاص و پی درپی نازل شده است و گام به گام انسان ها را در تمام عرصه های موردنیاز، تربیت و هدایت می کند. امروزه هرگونه تفسیر و پژوهش در قرآن کریم به ترتیب نزول، «روش تنزیلی» نامیده می شود. آنچه با نظر به تحولات اجتماعی و نیازهای انسان ها در عصر حاضر ضروری به نظر می رسد، لزوم استخراج علوم انسانی قرآن بنیان است که در به کارگیری روش ها با موانعی روبه رو بوده است. مسئله اصلی در پژوهش حاضر پی جویی نوآوری در ترسیم روش ها با جُستاری در شناخت جایگاه و کاربست روش نظام واره ای تنزیلی در استخراج علوم انسانی قرآن بنیان است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، دو سوره علق و بقره را به عنوان نخستین سوره مکی و نخستین سوره مدنی بررسی کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، کاربست نگاه نظام واره ایِ تنزیلی می تواند به عنوان روش و تحولی نو در استخراج علوم انسانی قرآن بنیان به شمار آید. در این رویکرد، سوره علق، به عنوان نخستین سوره نازل شده، معارفی چون راهکارهایی نو در دعوت و تبلیغ دینی، مراحل تربیت دینی، ابتنای قرآن کریم بر معرفت بخشی و ابهام زدایی را ارائه کرده است؛ همچنان که از سوره بقره، به عنوان نخستین سوره مدنی، معارفی مانند انسجام بخشی به جامعه نبوی، راهبری ترقی ساز جامعه نبوی، شناخت دقیق جامعه نوپای دینی و پیشگیری از فعال شدن گسست های اجتماعی قابل استخراج است.
مورخان فارسی نگار و بهره گیری از آیات قرآن در گزارش ویران گری های حاکمان (مطالعه موردی آیه 34 سوره نمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیه 34 سوره نمل از آیاتی است که موردتوجه مورخان فارسی نگار سده های هشتم تا سیزدهم هجری قرار گرفته و با برداشتی همسو با هدف این مورخان، در گزارش رویدادهای تاریخی گنجانده شده است. نوشته حاضر در پاسخ به این پرسش سامان یافته است که «مورخان فارسی نگار در توصیف اقدامات ویران گرانه سلاطین متجاوز و دشمن یا اقدامات سلاطین و حاکمان دلخواه و ممدوح خود، چگونه از این آیه بهره برده اند؟» و به روش توصیفی تحلیلی به کاویدن این مسئله پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، اختلاف در برداشت از «تباهی سرزمین ها و خواری عزیزان، برآمده از ورود حاکمان» که در آیه آمده، سبب شده است تا گروهی از مورخان این تباهی و خواری را مشیّت الهی بخوانند و اقدامات ویران گرانه حاکمان متجاوز و بیگانه را سرنوشت حتمی و پیش بینی شده ای بدانند که در قرآن از آن یاد شده است؛ گروهی دیگر نیز این افساد و اذلال را اصلی گریزناپذیر و یادآوری شده توسط خداوند بدانند و اقدامات حاکمان دلخواه و ممدوح خود را مشروع و پذیرفتنی توصیف کنند. این افساد و اذلال در برداشت هر دو گروه، در توصیف اقدامات حکمرانان متجاوز و بیگانه یا حکمرانان ممدوح و دلخواه، به عنوان اصل کلام الهی و نه گفته ملکه سبأ تلقی شده است.
کاوشی در مفهوم فرهنگ روزمرّگی از نگاه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«روزمرّگی» از اصطلاحات عصر مدرنیسم است و انسان مدرن را اسیر خود ساخته است. روزمرّگی تکرار زندگی روزمره با اکتفا به اهداف پست و به دور از رشد است. نظر به فراگیر شدن چالش روزمرّگی در دوران معاصر، این پژوهش در نظر دارد تا در چهارچوب روش تحلیلی توصیفی این مفهوم را در قرآن کریم توصیف کند. معادل لفظی صریح و روشنی برای اصطلاح روزمرّگی در قرآن کریم وجود ندارد، اما با مطالعه و تحلیل آیات قرآن به دست می آید که طیف وسیعی از آیاتی که به زندگی دنیا و سبک زندگی مادی اشاره دارد، مشتمل بر مؤلفه های روزمرّگی است. نکته حائز اهمیت آن است که انسان ناگزیر از زندگی روزمره است و این مسئله با روزمرّگی تفاوت دارد؛ ازاین رو در قرآن کریم نیز این دو موضوع از یکدیگر تفکیک شده است. قرآن کریم انسان را از سرگرمی به تکرارهای بی ارزش و اهداف پست نهی می کند و از هرگونه توقف و ایستایی در گذر زمان و رشد نکردن، بلکه افول و سقوط نهی کرده است. این سرگرم شدن به امور روزمره و بی توجهی به رشد و کمال اصیل، انسان را از درک درست معنای حقیقی زندگی باز می دارد و به افسردگی مبتلا می سازد. به میزانی که این نشانه ها در زندگی انسان نمایان شود، او به روزمرّگی مبتلا شده است.
راهبردهای تمدن ساز قرآن کریم با تأکید بر سوره یوسف (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان موجودی اجتماعی است و لازمه زیست اجتماعی او قوانین مدنی است که بخشی منبعث از عقل بشر و بخشی منبعث از وحی است. قصص قرآن نیز که هدف از نزول آن عبرت آموزی و نقش آن تمدن سازی است، رسالت بخش دوم را به عهده دارد. این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی سامان یافته، درصدد استخراج راهبردهای تمدن ساز قرآن بر مبنای قصه حضرت یوسف (ع) است. بنا بر یافته های تحقیق، راهبردهای تمدنی سوره یوسف در سه محور قابل شناسایی است که عبارت است از: راهبردهای تربیت نفس و خانواده و مدیریت سیاسی جامعه که ذیل این سه محور قرار دارد: محور اول شامل ترسیم نقش زندگی، کتمان سر، توسل و توکل به خدا،امانت داری، صبر و تقوا؛ محور دوم شامل مهر و عطوفت بین اعضای خانواده، شکیبایی بر ناملایمات فرزندان، ملاک نبودن برتری در توانمندی جسمی و عفو و گذشت؛ محور سوم شامل شایسته سالاری، عدالت اجتماعی، ارتباطات خارجی با محوریت اقتصادی، نظام گزینش کارگزاران و محوریت قانون. براین اساس، مؤلفه های جامعه متمدن، از ویژگی هایی نظیر شهروندان خودساخته، برخوردار از فضایل اخلاقی و انسانی، شکیبا در تعاملات خانوادگی و اجتماعی و عطوفت و پیوند عمیق، دور از تعصبات و زمینه ساز مدینه متمدنِ متدین مبتنی بر توحید و محوریت آن برخوردار خواهد بود. به علاوه حکمران جامعه ای با شهروندانِ فوق، برآیند آرای آن هاست و کارگزاران آن حکومت براساس شایسته سالاری، افرادی متخصص، متعهد و امانت دار هستند. حاکمیت آن نیز مبتنی بر قوانین الهی است و خیانت کار براساس عدالت و انصاف مجازات خواهد شد.
فرهنگ سازی الزامات غیر اقتصادی تمدن سازی در واژگان اقتصادی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقق آرمان شهر قرآنی مبتنی بر درک همه زوایای فرهنگی و تمدنی کتاب وحی است. مسئله این پژوهش آن است که در نگاه موردی به واژگان اقتصادی قرآن کریم، الزامات تمدنی امّت اسلامی در بخش غیراقتصادی با چه مؤلفه هایی فرهنگ سازی می شود؟ براساس یافته های پژوهش به روش تحلیلی، زدایش آسیب های فرهنگی به عنوان حجیم ترین موضوع، هم چنین افزایش تعاون و همیاری اجتماعی و نیز افزایش و ثبات امنیت جانی و سرزمینی، الزاماتی است که در این گونه از واژگان قرآن جانمایی شده است. درنتیجه مشخص گردید قرآن با کاربست واژگان اقتصادی که همه فهم و برای عموم جامعه کاربردی است، می کوشد تا با این مضامین جامعه را به سمت آنچه تمدن تراز اسلامی بدان نیاز دارد، سوق دهد و با ایجاد گفتمانی رایج در فضای امت اسلامی، نسبت به نقش آفرینی تمدنی هرچه بیشتر آحاد مسلمانان هدف گذاری نماید. به علاوه قرآن در کاربست این واژگان، هم به آسیب های اقشار مسلمان توجه می کند و هم آسیب های غیرمسلمانانی را که بر فرهنگ و تمدن امت اسلامی اثر می گذارند، مطمح نظر قرار می دهد.