مقالات
حوزه های تخصصی:
بنای سعادتمندی و تکامل در اسلام از مسیر خانواده می گذرد به گونه ای که در فرهنگ اسلامی برای امر ازدواج احکام و توصیه های فراوانی وجود دارد.یکی از مسائل چالش برانگیز در حوزه خانواده پدیده کودک همسری است یعنی دختر و پسری که به بلوغ کامل نرسیده-اند، ازدواج می کنند. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری کتابخانه ای- استنادی و سطح تحلیلِ تحلیل محتوا به دنبال پاسخ به این سؤال است که کودک همسری در آیینه قرآن، روایات و تاریخ چگونه ارزیابی می شود؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که از منظر قرآن، آیه 4 سوره طلاق و آیه 32 سوره نور دلالت بر کودک همسری ندارد و براساس سیاق مراد آیات، امر ازدواج افردای است که شایستگی و آمادگی ازدواج دارند و رشید هستند. همچنین این مقوله با لوازم قرآنی نکاح در تعارض است. در روایات به مفسده کودک همسری اشاره شده است و روایاتِ کودک همسری براساس اصول فقه الحدیث با قاعده لا ضرر و لا حرج که هر دو ناظر بر احکام اولیه است حتی به فرض صحت و دلالت احادیث، در این مسئله محدود می شود. سن عایشه را باید در گفتمانِ افتخار قیبله ای، رقابتِ بین همسران فهمید که باز تولید عناصر فرهنگ جاهلی در حوزه خانواده و نگاه به زن است.
ارزیابی مؤلفه های فرهنگی شهر طیّب از منظر قرآن (مطالعه موردی: شهر مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شناخت و معرفی شهر مطلوب اسلامی از مهم ترین چالش های محققان و متولیان مسائل شهری است. به جهت هجوم همه جانبه فرهنگ غرب و تقلید از الگوهای مدرنیته غربی، ترسیم مختصات و مبانی شهر طیب با رویکرد فرهنگی براساس آیات قرآن، استراتژی آگاهانه جهت رفع معضلات شهری است. از این رو پژوهش حاضر درصدد است تا با استفاده از نرم افزار SPSS، وضعیت فرهنگی شهر مراغه را با مؤلفه های فرهنگی شهر طیب از منظر قرآن در قالب 12 شاخص اصلی و 36 گویه ارزیابی نماید. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش کار توصیفی- تحلیلی می باشد. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از دو روش اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که وضعیت فرهنگی شهر مراغه در مؤلفه های فرهنگی تجلّی توحید در فضاى شهر، رونق عبادت در شهر، اخلاص و پرهیز از ظاهرگرایی و مقدس مآبی، برقراری عدالت، گسترش ذکر و تذکر در شهر، رعایت عفت عمومی و هویت و عدم خودباختگی، با مؤلفه های فرهنگی شهر طیب از منظر قرآن تفاوت معناداری دارد به طوری که شهر مراغه به لحاظ مؤلفه فرهنگی ذکر شده، فاصله زیادی با معیارهای شهر طیب از منظر قرآن کریم دارد. اما در مؤلفه های فرهنگی گسترش تقوا و معنویت در شهر، شهر توکّل کنندگان، تأمین امنیت و آرامش، ضرورت وحدت در شهر و شهر اخلاق مدار، تفاوت معناداری با معیارهای شهر طیب اسلامی ندارد. در این پنج مؤلفه ذکر شده وضعیت فرهنگی شهر مراغه در مقایسه با معیارهای شهر طیب اسلامی در سطح قابل قبولی قرار دارد.
مقایسه تحلیلی نحوه انعکاس صلح حدیبیه در قرآن کریم و منابع تاریخی (مغازی واقدی، سیره ابن هشام، طبقات ابن سعد و تاریخ طبری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صلح حدیبیه یکی از نقاط عطف تاریخ صدر اسلام می باشد. این واقعه که از نشانه های صلح طلبی اسلام به شمار می رود، بیانگر است که اسلام دستیابی به هدف از راه مصالحه را به طریق جنگ ترجیح می دهد و از طرفی بیانگر تدبیر و اشراف سیاسی رسول الله (ص) در مواجهه با دشمنان اسلام به ویژه مشرکان بوده است. انعقاد این صلح به منزله ی اعلان رسمی برتری مسلمین و به رسمیّت شناخته شدن آنها از سوی کفّار قریش بود. انتشارخبر این صلحنامه منجر به گسترش روز افزون اسلام در شبه جزیره عربستان گردید. صلح حدیبیه و رخدادهای پیرامون آن هم در قرآن کریم و هم درمنابع تاریخی منعکس شده اند. هدف این پژوهش که با رویکرد مقایسه ای – تحلیلی و با استناد به آیات قران کریم، تفاسیر و منابع منتخب تاریخی تدوین شده است، تبیین وجوه تشابه و تفاوت گزارش های قرآن کریم و منابع منتخب تاریخی در رابطه با این صلحنامه است. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که در بیان حادثه صلح حدیبیه قرآن کریم و منابع منتخب از نظر پردازشی و نگرشی چه تفاوت ها و تشابهاتی دارند. فرضیه مظرح در این پژوهش بر این مبنا است که با توجه به فلسفه نزول قرآن کریم که همان هدایت بشر است، به نظر می رسد با وجود برخی اخبار مشابه، گزارش قرآن درباره ی این واقعه از نظر نگرشی و پردازشی معطوف به اهداف هدایتی است و با منابع تاریخی منتخب که گزارش های آنها ماهیت تاریخی دارد، متفاوت است.
بررسی تحلیلی مؤلفه های خودشناسی قرآنی و کاربست آن در پرورش و تکامل انسان، در تفسیر مخزن العرفانِ بانو امین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز خودشناسی، مورد توصیه پیامبران الهی، اندیشمندان و متفکران مکاتب مختلف بوده است؛ زیرا بدون شناختِ خود، برنامه ریزی برای رشد، تکامل و خودسازی، امکان پذیر نیست. پژوهه پیش رو، با روش توصیفی تحلیلی، را برای یافتن مولفه های قرآنی خودشناسی و کاربست آن در تدوین مسیر رشد و تکامل، تفسیر عرفانی مخزن العرفان بانو امین را مورد کنکاش و بازخوانی قرار داده است. یافته های این پژوهش، نشانگر آن است که بر اساس نگرش بانو امین، هفت مولفه خودشناسی قرآنی، ادراک و توجه به؛1.جامعیت انسان نسبت به همه عوالم 2.فقرِ وجودی به مبدأ 3. دَمشِ روح الهی 4.تعلیم یافتگی همه اسماء 5.احساس کرامت 6. قدرت انتخاب و توانِ اختیار 7. استعدادی بودن کمالات انسان، راه معرفت شناسی خداوند را برای انسان، می گشاید و در نتیجه کاربست آنها در هفت آموزه؛ 1.سکونت در مقام ذکر و شکر حق، 2. مرآتی نگریستن کمالات خود 3. اتصال به حضرت حق و مقام قرب 4. حفظ مقام خلافت 5. احساس کرامت و فعال سازی خِرد 6. انتخاب احسن 7.اطاعت و پیروی کامل از دین الهی، خودسازی، رشد و تکامل انسان را میسر می سازد.
تحلیل و بررسی شیوه های تعزیر در قرآن و سیر تاریخی تاثیر پذیری فقه امامیه از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم ضمن بیان برخی قصص و طرح برخی مباحث، شیوه هایی را برای تعزیر مجرمان بیان کرده است که در فقه شیعه به ندرت از آن استفاده شده است. کیفیت انعکاس این موضوع در قرآن و اینکه آیا در کتاب آسمانی به این موضوع پرداخته شده یا نه و اینکه آیات الاحکام تعزیری تا چه میزان بر فتاوای فقهی تاثیر گذاشته، از جمله موضوعات مهم و قابل پژوهش است. مشتقات «تعزیر» در سه آیه قرآن به معنای «تعظیم و نصرت» بکار رفته است، اما تعزیر در معنای مشهور خود یعنی «تادیب و ضرب» استعمال نشده و به همین خاطر بسیاری از فقها در بحث تعزیرات به آیات قرآن استناده نکرده اند؛ حال آنکه مفهوم و محتوای شماری از آیات قرآن گویای آن است که انجام برخی اعمال و رفتارها چه در شرایع قبلی و چه در اسلام دارای مجازات و تعزیر بوده قرآن به بیان آن پرداخته و احکامی چون «نفی بلد»، «افشای نام»، «تحت فشار روحی قرار دادن» و « منزوی کردن» در مورد مجرمان صادر شده است. در این تحقیق ضمن بیان این آیات و تفسیر و تحلیل آن، به بیان سیر تاریخی انعکاس این احکام در منابع فقهی شیعه پرداخته می شود.
قرائت سبک زندگی قرآنی در طراحی مسکن سنتی دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری سنتی همواره بیان زمینه ای جهت خلق و بیان باورهای دینی انسان بوده و در این میان خانه مهم ترین کالبد متأثر از سبک زندگی است. بااین حال کیفیت مسکن معاصر با ورود الگوهای غربیِ زیستن در تضاد با سبک زندگی ایرانی رو به افول نهاده و نیازمند بازنگری در شیوه شکل دهی به خانه با تعمق در شاخصه های فرهنگ دینی است. در این راستا پژوهش حاضر بر آن است تا نقش آموزه های قرآنی را در چگونگی پیکربندی مسکن سنتی مورد تحلیل قرار دهد. هدف پژوهش شناسایی چگونگی تأثیرپذیری مسکن سنتی از سبک زندگی قرآنی به عنوان عنصر هدایت کننده فرآیند طراحی معماری است. حجم نمونه شامل پانزده خانه تاریخی در بافت قدیم شهر دزفول است. سؤال تحقیق آن است که سبک زندگی قرآنی در مسکن سنتی دزفول به چه صورتی نمود یافته است؟ روش تحقیق توصیفی تحلیلی و استدلال منطقی است و جهت تحلیل سازمان فضایی خانه ها علاوه بر تحلیل کیفی، از نرم افزار تخصصی ای گراف استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که بسیاری از ویژگی های خانه های دزفول به نحوی با متغیرهای اعتقادی هماهنگ بوده اند و تمامی آن ها بر نقش ممتاز فرهنگ دینی در جهت دهی و شکل گیری معماری تأکید دارند. نتایج نشان می دهد که عناصر کالبدی و فضایی متعدد متأثر از سبک زندگی قرآنی که در تحقیق حاضر موردبحث قرار گرفته است؛ در شکل دهی به پنج ویژگی مسکن (قناعت مندانه- عادلانه- محجوب- ذاکرانه- کریمانه) به نحو توأمان دخالت داشته اند.