مقالات
حوزه های تخصصی:
اهداف: نظریه گوستاوو جووانونی در معماری، طراحی شهری و برنامه ریزی شهر ی به دلیل تأثیرات درخشانش بر کیفیت فیزیکی و افزایش هویت محله ها، و هدایت اقدام طراحی برای بهبود «کیفیت بافت های تاریخی» مشهور است. هدف از این تحقیق، تبیین نظر مردم و متخصصان درباره نظریه گوستاوو جووانونی است. فرضیه های پژوهش از کاربردی بودن آراء و اندیشه های گوستاوو جووانونی برای پاسخگویی به نیازهای بافت قدیمی و کهن شهر تاریخی تبریز حکایت دارند. روش ها: پژوهش در آغاز کار به صورت توصیفی، آراء و اندیشه های گوستاوو جووانونی را در پنج محور شامل 1- محکم کاری، 2- دوباره چینی یا آناستیلوز، 3- آزادسازی، 4- تکمیل کردن و 5- نوآوری؛ مورد تحلیل قرار می دهد و سپس با استفاده از پرسشنامه نطرات مردم و متخصصان درباره آن سوال می شود. پژوهش از نظر نوع، کاربردی؛ و ترکیبی از روش های توصیفی و تحلیلی است. یافته ها: پیمایش صورت گرفته از 385 نفر از شهروندان (تعداد پرسش شوندگان با فرمول کوکران انتخاب شده است) و 37 نفر از متخصصان (تعداد بر اساس گلوله برفی انتخاب شده است) نتایج قابل توجهی را نشان می دهد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش تاکید دارد اولویت های پنجگانه شناسایی شده از آراء و اندیشه های گوستاوو جووانونی، هم توسط مردم و هم توسط متخصصان مورد تایید قرار گرفته است. نکته قابل ملاحظه آن است که متخصصان بیش از مردم این اولویت ها را برای هدایت فرآیند مرمت شهری برای آینده بافت قدیمی و کهن شهر تاریخی تبریز مورد تاکید قرار می دهند.
کارکرد سامانه اعتبار و عملکرد معماران طراح؛ با تاکید بر دستگاه ادراکی مورد نظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: پرسش از چیستی، چرایی و چگونگی سامانه اعتبار از ابتدای شکل گیری دانش معماری مورد توجه طراحان و اندیشمندان فلسفه طراحی بوده است. هدفِ اصلی پژوهش عبارت است از شناسایی دستگاه ادراکی مورد نظر علامه طباطبایی، تحلیل موقعیت و کارکردهای این سامانه و دستگاه ادراکی، به منظور تداوم بهبود عملکرد طراحان و معماران. ابزار و روش ها: فرآیند ادراک توسط فلاسفه به شکلی جامع تر از سایر علوم مرتبط تبیین شده است. در این بین مسئله وجود و طریقه شکل گیری پیش فرض های بنیادین سامانه ادراکی مسئله مهم این پژوهش است. به عنوان یک تحقیق فلسفی بنیادین، از نظر در ماهیت پژوهش آمیخته کیفی و کمی، و در آن از روش توصیفی - اسنادی استفاده شده است. با توجه با ماهیت تحقیقات کیفی، برای تایید مدل تحقیق از راهبرد استدلال منطقی استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که فهم پدیده ها و فرآیند تبدیل داشته های پیرامونی و درونی انسان، به دانش، مسئله ای به غایت چندوجهی و بسیار دامنه دار است. این که چه و چگونه می اندیشیم بیش از همه مورد توجه فلاسفه بوده است لیکن اغلب قریب به اتفاق صاحب نظران عرصه طراحی و معماری نیز به آن اقبال نشان داده اند. نتیجه گیری: علامه طباطبایی در یک بیان فلسفی کاملا استدلالی وجود این زیرسامانه مهم را در دستگاه ذهن تأیید و فرآیند تشکیل آن را تشریح نموده است. وی این بسته دانشی را سامانه اعتبار نام نهاده است و به عنوان یکی از زیر بخش های سامانه ادراک می شناسد.
کاربرد تکنیک نحو فضا در تحلیل بعد فضا (نمونه موردی: میدان رسالت تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: پیچیدگی مسائل شهری امروزه به حدی است که پژوهشگران و طراحان شهری کمتر می توانند بر روی همه موضوعات به طور همزمان تمرکز کرده و عواقب تصمیم ساز ی های متبلور در طراحی های خود را بر فضاهای شهری تبیین کنند. منطق نحو فضا که یکی از سازوکارهایی است که می تواند در فائق آمدن به این نوع مسائل یاری رساند، از نرم افزارهایی استفاده می کند که دقت بالایی در محاسبات ریاضی و ارائه نقشه های گرافیکی دارد. هدف از این پژوهش بررسی کیفیت های بعد فضا و تجربه عابرین پیاده در میدان رسالت تهران می باشد. روش ها: در پژوهش حاضر، ضمن استفاده از نرم افزار DepthMap از طریق برداشت های میدانی و مصاحبه های صورت گرفته با ساکنین، کسبه و عابرین و مشاهده مشکلات موجود در دسترسی شهروندان به بخش های مختلف میدان، ضعف های تکنیکی نرم افزار مرتبط با منطق نحو فضا شناسایی شده و با شیوه منطقیSWOT نقاط قوت و ضعف آن به دست آمد. یافته ها: پس از بررسی نتایج اولیه و مشاهده مغایرت های شیوه شناختی، برداشت میدانی تجدید شد تا الزامات تکمیلی معلوم شود. نتایج به دست آمده از دو زاویه قابل تامل است. اول؛ برآمدن آگاهی های تکمیلی برای اصلاح منطق نحو فضا، شیوه ریاضی شناخت و نرم افزار DepthMap و دوم؛ دستیابی به شناختی نسبتا جامع از میدان رسالت در مدار نمایانگر فضا. نتیجه گیری: تجربه انسان از شهر می تواند با نتایج کمی به دست آمده متفاوت باشد. نتایج نهایی حاکی از آن است که محدوده جنوب و جنوب غربی میدان رسالت، دارای بهترین وضعیت همپیوندی و اتصال با سایر فضاهای شهری و به تبع آن بیشترین پتانسیل توسعه است.
ارزیابی تأثیر حفره های افقی در ساختمان های بلند بر پراکنش ریزگردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: ریزگردها از جمله چالش های زیست محیطی، در مناطق خشک، بوده که باعث برهم زدن آسایش انسان می شوند. باد، اصلی ترین عامل حرکت ریزگردها است و الگوی حرکتی باد، در شهرها، از معماری شهرها و ساختمان ها اثر می پذیرد. وجود حفره در فرم، از اقدامات طراحی فرم است که بر بار باد و جریان ریزگردها اثر می گذارد. هدف این پژوهش بررسی مقایسه ای از توزیع ریزگردها در ساختمان بلند دارای حفره افقی، با متغییر تعداد و حجم حفره، می باشد. روش ها: مطالعه عددی توسط دینامیک سیالات محاسباتی انجام شده است. در شبیه سازی از مدل آشفتگی کاامگا اس اس دی استفاده شده و تغییرات الگوی جریان باد و توزیع ریزگردها، ارزیابی می شود. به جهت ورود داده های نرم افزاری، شامل اندازه، نوع و مقدار ذرات و همچنین اعتبارسنجی نرم افزار، از روش نمونه برداری میدانی استفاده شده است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد هرچه تعداد حفره ها در حجم بیشتر و اندازه آن ها کوچک تر شوند، سرعت باد در داخل حفره ها کاهش یافته و از طرفی رفتار حرکتی باد و به طبق آن رفتار پراکنشی ذرات، یکنواخت تر می شوند. همچنین در این حفره ها غلظت ذرات معلق بیشتر و اندازه آن ها کوچک تر می شوند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد طراحی فرم با تعداد حفره بیشتر و حجم حفره کوچک تر، برای مقابله با پدیده ریزگردها و رسیدن به آسایش در محیط های داخلی، مناسب تر است. علاوه بر این، طراحی بازشوها در ارتفاعات بالاتر و عمق حفره ها، نرخ فرونشست ذرات ریزگرد را در فضاهای داخلی، کاهش می دهد.
مطالعه تطبیقی قلمروهای رفتاری مدارس تاریخی و معاصر اصفهان با استفاده از نظریه نحو فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف از پژوهش حاضر تجزیه و تحلیل پیکره بندی و سازمان دهی فضایی در پلان مدارس تاریخی معماری اسلامی و ایرانی و مقایسه آن با مدارس جدید در شاخص های همپیوندی، عمق (نفوذ فضایی)، ارتباط و دسترسی است. روش ها: روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی با راهبرد استدلال منطقی است که در آن روش تحقیق شبیه سازی با کمک نرم افزار دپس مپ به کار گرفته شده است. به همین منظور مدارس چهارباغ، صدر بازار و صدر خواجو به عنوان بناهای تاریخی آموزشی با چینش و یکپارچگی زیاد و پیکره بندی یکسان و مدارس سعدی و ستاره صبح با سازمان دهی خطی به عنوان بناهای معاصر آموزشی انتخاب گردیده است. یافته ها: در مدارس چهارباغ، صدر خواجو و صدر بازار، بیشترین نفوذ فضایی را دارند. عامل تفاوت در این مدارس نزدیک به یک می باشد که نشان از یکپارچگی فضایی زیاد و پیکره بندی یکسان دارد.همچنین می توان به ارتباط فضای باز و آموزشی اشاره کرد. حیاط، بیشترین دسترسی را دارد و قلب ارتباطی پیکره بندی است. بعد از آن ایوان ها و حجره ها از کمترین میزان دسترسی برخوردارند. در مدارس معاصر همپیوندی کمتر از مدارس سنتی است.بیشترین نفوذ فضایی در این مدارس؛ در ترکیب فضاهای ورودی، راهرو و کلاس دیده می شود. نتیجه گیری: تحلیل سیر تاریخی مدارس از گذشته تا حال نشان دهنده تغییر عامل تفاوت و فاصله گرفتن از عدد یک می باشد که بیانگر تغییر در سازمان دهی، کاهش یکپارچگی فضایی و پیکره بندی غیریکسان می شود.
رویکردی طراحی مبنا به معماری سرآمد: تعامل هویت بومی و فناوری ها نوظهور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: فناوری های نوظهور به بخش مهمی از مفهوم و هویت معماری معاصر ایران و جهان تبدیل شده اند. الگوریتم های معماری به عنوان یک ابزار کاربردی بر طراحی های نوین تأثیر گذاشته و منجر به تولید محصولات با هویتی می شود که فرم شهر سنتی و مدرن را در هم می آمیزد. هدف پژوهش حاضر فرمول بندی مجدد شهر و بررسی میزان تأثیر الگوریتم های معماری بر ویژگی های بصری، شکلی و عملکردی بناها می باشد. دستیابی به هدف پژوهش مستلزم ایجاد چارچوبی نظری برای نقش فناوری های نوظهور و تعیین سطوح و مکانیسم های کاربردی آن برای تعیین مهم ترین شاخص های مؤثر بر شکل گیری هویت شهر جدید است و در بعد عملی سنجیده شده است. روش ها: روش شناسی تحقیق برآیندی از روش های کمی و کیفی با رویکرد نظریه سازی و پیمایش اکتشافی نمونه هایی از پروژه هایی است که تحت تاثیر فناوری های نوظهور بوده اند. نتایج بر اساس تحلیل سه جانبه، طیف لیکرت و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تحلیل شده اند. یافته ها: شاخص های اصلی مورد بررسی در پژوهش دارای نقشی موثر به میزان تاثیر 40 تا 100 درصد می باشند. نتایج عددی به دست آمده از تایید فرضیه های پژوهش حکایت دارد. نتیجه گیری: پژوهش با بررسی ظرفیت فناوری های نوظهور در تعامل با هویت بومی؛ به نیازهای کشور به عنوان زمینه تحقق نظریه معماری سرآمد توجه کرده است. نتایج پژوهش بیانگر این مطلب است که فناوری های نوظهور ابزاری هستند که از طریق آن انسان هستی خود را می آفریند و هویت فردی و در نتیجه هویت شهر را متجلی می سازد.
بازخوانی میراث معاصر تهران و الگویابی برای هویت شهری در معماری و شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: شهر تهران به عنوان پایتخت ایران اسلامی، نیازمند برخورداری از هویت اسلامی ایرانی است. تهران در دوره مدرن سابقه ای قوی و ارزشمندی دارد، هرچند این قدمت تاریخی طولانی نیست. شکل گیری تهران جدید در کمتر از سه قرن قبل و تحولات چشمگیر آن در یکصد و پنجاه سال قبل، مشکلات فراوانی را برای آن ایجاد کرده است. مهمترین چالش شناسایی شده، ضرورت بازخوانی میراث معاصر تهران، با هدف الگویابی برای هویت شهری در معماری و شهرسازی آن است. روش ها: پژوهش رویکردی کیفی دارد و از منظر روش شناختی، «فراتحلیل» شناخته می شود. تکنیک انجام پژوهش، تحلیل اسنادی است که از طریق آن پژوهش به بررسی و مداقه در ادبیات موضوع و اسناد بالادستی می پردازد. تکیه به «تمام پژوهی» و «اشباع نظری»، اعتبار ویژه ای به نتایج پژوهش داده است. یافته ها: دستاوردهای پژوهش به مفاهیمی دهگانه اشاره دارد که بازشناسی هویت مدرن شهر تهران، و بازطراحی هویت اسلامی ایرانی شهر تهران از طریق آن ها ممکن است. مواردی چون 1- خیابان، 2- فضای باز شهری، 3- اماکن مذهبی، 4- هندسه شهر، 5- محله های شهری، 6- فضای بینابینی، 7- فضای فرهنگی در شهر، 8- سکونت، 9- میدان های شهری و 10- آموزش و فضاهای آموزشی. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بر اهمیت «هویت بخشی شهری»، «مردمی سازی» و «هوشمندسازی» به عنوان ارکان سه گانه هویت اسلامی ایرانی در حوزه وظایف و ماموریت های سازمان زیباسازی شهر تهران تاکید دارد؛ موضوعی که برای تحقق تحقق چشم انداز «تهران؛ کلانشهر الگوی جهان اسلام» و ابعاد مختلف آن لازم و ضروری است.