مقالات
حوزه های تخصصی:
در صدر اسلام، نقش کالبدی مساجد اهمیت زیادی نداشت، لیکن با گذشت زمان مسجد توانست از منظر کالبدی نیز به عنوان یک عنصر تأثیرگذار در شهرهای اسلامی عمل کند. تأثیر کالبدی مساجد به مرور به گونه ای خاص و پراهمیت شد که در مقاطعی از تاریخ، مسجد به شهر اسلامی هویت می بخشید و به محیط شهری معنا می داد و موجب خوانایی و جهت دهی آن می شد. در نگاه به آنچه از فرم مسجد به ذهن می آید، گنبد جایگاه ویژه ای به خود اختصاص می دهد. با توجه به الگوهای مختلف در طراحی کالبد مساجد نوین دیدگاه های مختلفی نیز در مورد حضور و یا عدم حضور گنبد در فرم کالبدی مساجد وجود دارد. در این مقاله ضمن ریشه یابی ورود گنبد در فرم مساجد و روند تکامل و تثبیت آن در مسجد سعی در شناسایی الگوهای طراحی فرم مسجد از لحاظ دیدگاه شان نسبت به گنبد داریم و به تحلیل فرم کالبدی نمونه هایی از مساجد معاصر شهر تهران از لحاظ کیفیت استفاده شان از گنبد پرداخته ایم. در پژوهش حاضر روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی و جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و نمونه موردی است. با بررسی نمونه ها این نتیجه حاصل شد که مساجد با کالبدی سنت گرا همواره از گنبد استفاده می کنند و اکثراً از فرم و روش قدیم سنتی بهره می جویند، حال آنکه معماران نوگرا سعی در ایجاد مساجد بدون گنبد و یا گنبد با فرم های جدید و مصالح جدید دارند. به طور کلی باید دقت داشت که اصولاً در معماری، توجه به موضوع و درک عمقی آن، نخستین شرط الزامی اصالت و صحت طراحی است. عدم تعمق خاص و کشاف در موضوع و اصالت ندادن به آن، به نفی بصیرت و عمق گرایی در معماری منتهی می شود. اطلاع اجماعی و متکی بر عادات بدون بازنگری و رجوع به مفاهیم، در تمام انواع معماری به ویژه مسجد، اشتباهی فاحش است.
تبیین اصل تقدم مکان بر رفتار بر اساس تحلیل وجودی معماری اسلامی-ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرداختن به مسئله ارتباط بین اثر معماری، خالق اثر و مخاطب، بدون پرسش از واقعیت و چگونگی حصول معرفت، ممکن نیست. معماری اسلامی به عنوان پدیده ای انسانی محصول آگاهی انسان درباره کلیه جنب ههای مختلف علمی، مهندسی، هنری و...است. بنابراین روشن کردن چیستی و چگونگی آگاهی و معرفت و روش ها و ابزا رهای فهم آن می تواند کمک شایانی به فهم و ادراک اثر کند. بدین سان این پژوهش در ابتدا با حرکت از مفهوم به مصداق، شناختی از معرفت، انسان، جهان و واقعیت ارائه می کند. در ادامه با حرکت از مصداق به مفهوم به واکاوی چگونگی ظهور و ادراک دانایی در اثر معماری اسلامی پرداخته می شود. روش تحقیق این پژوهش استدلال منطقی است. بنابراین در ابتدا جها نبینی اسلامی بر اساس حکمت متعالیه به عنوان آخرین و مهمترین تحول عمده حکمت اسلامی طرح می شود، این رویکرد سامانه ای قوی با روشی منطقی است و از شفافیت نظری قوی جهت تفهیم تعریف مؤلفه هایی همچون هستی شناسی، انسان شناسی، معرفت شناسی و جهان شناسی برخوردار است. پس از تبیین اصول ساختا رهای ذهنی طبق جها نبینی اسلامی طرح شده، به نحوه پیدایی اثر معماری توسط خالق اثر و چگونگی ادراک آن ب هوسیله مخاطب و ارتباط اثر با واقعیت بر اساس علل چهارگانه و پنجگانه، غایی و مثالی، فاعلی، مادی و صوری که در مقام صوری بحث لحاظ شده اند، پرداخته می شود. نحوه ایجاد معماری اسلامی به عنوان علت فاعلی و ظهور اندیشه و خیال به عنوان علت غایی و مثالی و فعلیت توده و فضا به عنوان عل تهای مادی در قالب صورت مکان به عنوان علت صوری، هدف این پژوهش است و چگونگی تبلور هر یک در الگوی حیاط مرکزی از حیث انطباق اندیشه و عمل مورد بررسی قرار می گیرد. نتیجه مهم این تحقیق تقدم وجودی مکان بر رفتار است که فضا را ذیل مکان قرار م یدهد.
آزمون کاربرد گراف توجیهی در معماری ایرانی-اسلامی (نمونه های موردی: خانه رسولیان یزد، خان های در ماسوله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر طی بررسی روش چیدمان فضا در نمونه های موردی «خانه رسولیان یزد و خانه ای در ماسوله ،» به بررسی برخی از اشکالات وارد شده به این روش، کارایی روش چیدمان فضا 1 در معماری ایرانی-اسلامی و چگونگی تأثیر سازمان فضایی با میزان خصوصی بودن فضا پرداخته شده است. در این پژوهش از راهبرد ترکیبی در تحلیل نمونه های موردی استفاده شده است. بدین ترتیب روش های توصیفی، تحلیلی، استدلال منطقی و در نهایت همبستگی مورد استفاده قرار گرفته است. موضوع پژوهش با مشاهده، مطالعات کتابخانه ای و شبیه سازی به وسیله نرم افزار تخصصی چیدمان فضا و نرم افزار آماری، مورد بررسی قرار گرفته است همچنین، برای تحلیل داده ها با در نظر گرفتن ارزش های «هم پیوندی »2 به عنوان متغیر مستقل )پیش بین( و درجه خصوصی بودن فضا به عنوان متغیر وابسته، از مدل رگرسیون لجستیک استفاده شده است. برای بررسی معنادار بودن متغیرهای وارد شده در معادله رگرسیون از آزمون والد بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد ارزش هم پیوندی فضاها بر درجه خصوصی بودن فضا در سطح خطای 1 درصد معنادار است به همین ترتیب فضاهایی که دارای بیشترین میزان عمق و کمترین میزان هم پیوندی هستند به عنوان عرصه خصوصی در خانه عمل می کنند و به علاوه، لایه های سازمان فضایی شامل توانایی های بالقوه در تشخیص درجه خصوصی بودن فضا است. همچنین مشخص گردید که پیشنهاد تفکیک بخشی از گراف توجیهی 3 علاوه بر اینکه باعث از بین رفتن امکانِ بررسی بسیاری از تحلیل ها است، باعث آسیب دیدن گراف به مثابه یک کل است. از این رو، پیشنهاد می شود در بررسی های مربوط به معماری ایرانی-اسلامی با استفاده از روش چیدمان فضا، از جداکردن بخشی از گراف توجیهی با استدلال وجود دو سناریوی حیطه اندورنی و بیرونی خودداری گردد. در عوض باید حیطه های اندرونی و بیرونی را در ارتباط با ارزش های «هم پیوندی « ،» ارتباط »4 و عملکرد مورد توجه قرار داد.
تأثیر متقابل موسیقی مذهبی و معماری عصر قاجار در تحول فضاهای جمعی اسلامی(نمونه موردی: تکیه دولت تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای جمعی شهرهای ایران پس از اسلام، تحت تأثیر آموز هها و فرامین این دین مبین شکل گرفته است. کیفیت و کارکرد همراه با عوامل کالبدی به کار رفته در شهرها منجر به ایجاد فضاهای جمعی و افزایش حضور مردم در این فضاها گردیده است. در دوره قاجار با شروع حکومت ناصرالدین شاه و روابط اقتصادی و فرهنگی ایران با کشورهای اروپایی و تحولاتی چون سفر شاهان قاجار به اروپا، اعزام دانشجویان به خارج از کشور و تأسیس دارالفنون، زمینه تأثیرپذیری ایران از فرهنگ غربی فراهم آمد. ناصرالدین شاه که در مسافرت هایش به اروپا با تئاترها و سال نهای نمایش آنجا آشنا شده و چنین نمای شهایی مورد پسندش واقع شده بود، دستور به ساخت مکانی داد که نمای شهای بزرگ در آن برگزار شود، این مکان بعدها به تکیه دولت معروف گشت که باشکوه ترین تعزی هها در آن برگزار می شد. شاهزادگان و بزرگان و اشراف دولت هم به پیروی از شاه، هر یک مجالس تعزیه خوانی به راه انداختند. رفته رفته در هر محله و گذر بزرگ تهران تکیه هایی ساخته شد که مخارج آن را ساکنان هر محل فراهم م یکردند. این آغازی بود بر ایجاد بناهایی برای جا دادن تعداد افراد زیادی که به منظور تماشای تعزیه و برپایی عزاداری گرد هم جمع می آمدند. چرا که پیش از آن رسم نبود نمایش و موسیقی را برای توده مردم عرضه کنند و موسیقی تنها در مجالس خلوت اهل فن مطرح می شد. در این مقاله با روش توصیفی-تاریخی، ابتدا به بررسی موسیقی عصر قاجار و نیازی که در آن دوره برای ایجاد فضاهای جمعی پدید آمد پرداخته شده است؛ سپس پاسخ هایی که معماری آن عصر به این نیاز داد و پیشینه و جایگاه تکیه ها و نمایش خان هها در ایران مورد بررسی قرار گرفته است. بنای تکیه دولت تهران به عنوان نمونه موردی این پژوهش، مورد تحلیل فضایی و کالبدی معماری قرار گرفته است.
سکنای اصیل: از خوانش هایدگر تا اصفهان صفوی مطالع های پیرامون باغ-شهر اصفهان در دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیبایی شناسی و کارکردگرایی در معماری و شهرسازی از دیرباز در چالشی دیرین با یکدیگر قرار داشته اند که تا به امروز ادامه دارد. بررسی این چالش از منظر تفکر مارتین هایدگر، ارتباط آن را با امکان سکنای اصیل انسان در فضای معمارانه آشکار می سازد. از منظر هایدگر، حضور انسان در جهان و قرب او با فضایی که در آن سکنا م یگزیند مهم ترین دغدغه آفرینش فضاهای شهری است که معمار و طراح فضاهای شهری باید به آن توجه نماید. با این دیدگاه، نکته مهم این است که همه اجزای مؤثر در سکنای انسان از حقیقتی واحد نشأت گرفته و به آن رهنمون می شوند. روش پژوهش د ر این مقاله، پدیدارشناسی هرمنوتیک، برگرفته از آرای هایدگر است، که فضای معمارانه را انضمامی کننده فضای اگزیستانس و تقاضای انسان از این فضا را مطالبه کردن ساختاری می داند که امکانات متعددی را برای تعیین هویت اصیل ما در جهان فراهم می آورد. این مقاله در پی آن است که با انطباق مفاهیم و اصول مورد نظر هایدگر در خصوص سکنا با باغ-شهر اصفهان در دوره صفوی، به مثابه معماری و شهرسازی اصیل اسلامی-ایرانی به این موضوع بپردازد که انسان برای سکنا گزیدن اصیل باید به ریش هها و حقیقت وجودی خود در جهان رجعت نماید و این، یگانه احضاری است که میرایان را به سکنای شان فرا می خواند. به این ترتیب وظیفه معماری و شهرسازی در پیوند با یکدیگر را می توان گردآوردن عناصر فضای وجودی به گونه ای دانست که انسان در آن به سوی اصالت حرکت کرده و سکنا می گزیند و برای طی این طریق جهان را انضمامی کرده و به محیط پیرامونی اش در قالب ساختما نها و فضاهای شهری تجسم معمارانه ببخشد و برای این منظور به ارضای عمیق ترین نیازهای وجودی انسان نائل آید؛ رویدادی که در اصفهان عصر صفوی تا حد زیادی محقق گردیده است.
بررسی چگونگی کاربست الگوی باغ ایرانی ب همثابه فضای عمومی شهری راهکاری جهت احیای باغ ایرانی با کاربرد تکنیک فرآیند تحلیل سلسل همراتبی AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ده ههای اخیر توسعه عمودی شهرها ناشی از محدودیت زمین شهری و به تبع آن کمبود فضاهای باز و سبز کافی در شهرها در کنار تغییرات حاصل شده در ساختار اجتماعی کشور سبب توجه برنامه ریزان و طراحان شهری به تأمین فضای سبز و فضای عمومی مورد نیاز شهرها گردید. به عنوان را هحلی شتاب زده، الگوی پار کهای غربی با تصور پاسخگویی به هر سه نیاز، به عنوان الگوی غالب طراحی فضاهای سبز عمومی شهری مورد استفاده قرار گرفت. در این شتاب، باغ ایرانی که همواره در طول تاریخ ایران به عنوان الگوی رایج منظرسازی مورد استفاده قرار می گرفته و پژوهش های بسیاری در ابعاد گوناگون زیبایی شناختی، روان شناسی، معنایی و پایداری آن ها انجام گردیده است، زیر سایه پار کهای غربی قرار گرفت. تحقیق پیش رو با هدف پاسخگویی به این سؤال مطرح می شود که چگونه می توان از الگوی باغ ایرانی به جای پارک های غربی جهت تأمین فضاهای سبز عمومی شهری استفاده نمود؟ این هدف با بررسی ویژگ یها و معیارهای فضاهای عمومی و مقایسه تطبیقی آ نها با خصوصیات کالبدی و فعالیتی باغ ایرانی محقق خواهد شد. تحقیق در گام نخست به شیوه تحلیلی به بررسی میزان پاسخگویی الگوی پارک های غربی به شرایط اجتماعی، اقتصادی و اقلیمی ایران خواهد پرداخت. سپس ب هدلیل نیاز به بررسی علمی قابلیت کاربست ویژگ یهای فضاهای شهری در باغ ایرانی از تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی ) AHP ( استفاده خواهد شد. نتیجه آنکه الگوی باغ ایرانی، با پذیرش تغییرات کالبدی و فعالی تهای اجتماعی متناسب آن، می تواند جایگزین مناسبی برای پار کهای غربی به عنوان فضای سبز عمومی شهری باشد تا از این طریق هم به اهداف فضاهای عمومی شهری پاسخ داده شود و هم با اعطای کارکرد و فعالیت مجدد به الگوی باغ های ایرانی گامی درخور جهت معاصرسازی و احیای آن برداشته شود.
بازشناسی ویژگیهای معماری اسلامی در روستای کریک سی سخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روستای کریک از توابع شهرستان دنا واقع در استان کهگیلویه و بویراحمد با مرکزیت یاسوج است، این روستا دارای اقلیم سرد و کوهستانی است که در شیب ملایم رشته کوه زاگرس قرار گرفته است. از جمله ویژگی های این روستا بافت متراکم و پلکانی است که به صورت طولی و در کنار رودخانه شکل گرفته است. از جمله عوامل مؤثر در شکل گیری معماری این روستا می توان به توپوگرافی زمین، اقتصاد حاصل از معیشت، عوامل اقلیمی و وضعیت اجتماعی و فرهنگی مردم اشاره کرد. معماری روستای کریک به دو بخش معماری بافت قدیم )اصیل( و معماری بافت جدید )نوساز( تقسیم می شود. معماری اصیل به جای مانده از نخستین تمدن های این منطقه و این سرزمین بوده و معماری نوساز متأثر از معماری سایر اقوام و جوامع اطراف است. روش تحقیق در مرحله بررسی تاریخی و فرهنگ روستا به شیوه تاریخی- تفسیری است و در مرحله بررسی نمون هها به شیوه میدانی و به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته اند. روش گردآوری داد هها به روش کتابخانه ای، مقالات الکترونیکی و در مرحله میدانی به شیوه مصاحبه نیم هسازمان یافته و مشاهده است. در این مقاله معماری اصیل منطقه به صورت نمونه موردی بررسی شده و ساختار و معماری این روستا پس از معرفی، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهند که معماری روستای کریک دارای ویژگ یهای خاص و منحصربه فرد خود است، این ویژگی ها عبارتند از بافت پلکانی و فشرده، ساختار همساز با اقلیم و زمینه، نحوه ذخیره انرژی با استفاده از چیدمان فضایی سکونتی و فضاهای خدماتی خانه و موقعیت استراتژیک روستا به لحاظ قرارگیری در دامنه رشته کوه زاگرس.