مقالات
حوزه های تخصصی:
زمینه و اهداف: یکی از مفاهیمی که امروزه در قلمرو برنامه درسی و به ویژه در آموزش های حرفه ای و مهارت آموزی به کار می رود، مفهوم شایستگی است. برای پاسخ به این امر، برنامه درسی میان رشته ای یک فرایند تصمیم گیری است که دارای ویژگی های راهیابانه یا خلاق و غیرخطی و تأملی است؛ بنابراین، پژوهش حاضر باهدف بهبود طراحی فعالیت های یاددهی- یادگیری درس علوم دوره ابتدایی در راستای تحقق شایستگی دانش آموزان با رویکرد برنامه درسی میان رشته ای انجام شده است. روش ها: روش پژوهش کیفی از نوع پژوهش معطوف به عمل فکورانه است. نمونه آماری پژوهش مجموعه مقالات به صورت هدفمند از پایگاه های اطلاعاتی معتبر داخلی و خارجی استخراج شده است که به جهت همخوانی با عنوان پژوهش توسط محققان انتخاب شده است. یافته ها: فعالیت های یاددهی – یادگیری درس علوم با رویکرد برنامه درسی میان رشته ای بر شایستگی دانش آموزان می تواند بهبود یابد و باعث رسیدن دانش آموزان به شایستگی های محوری در درس علوم تجربی شود. برای رسیدن دانش-آموزان به شایستگی لازم، معلمان می بایست فعالیت های یاددهی- یادگیری را با رویکرد میان رشته ای طراحی کنند. چراکه، با این رویکرد، دانش-آموزان در فرآیند یادگیری درگیر می شوند و این امر باعث خواهد شد اهداف دانشی، شناختی، مهارتی و نگرشی در برنامه درسی علوم دوره ابتدایی بهتر محقق شود. درنتیجه، می توان اذعان نمود که استفاده از رویکرد برنامه درسی میان رشته ای در جهت بهبود فعالیت های یاددهی و یادگیری علوم تجربی بر پایه ی تحقق شایستگی های دانش آموزان ضرورت دارد.
مقایسه اثربخشی روش تدریس اکتشافی با بازخورد و سخنرانی به روش سنتی بر انگیزش دانشجویان دانشگاه فرهنگیان در آموزش مفاهیم پایه شیمی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر روش تدریس مبتنی بر رویکرد اکتشافی و مقایسه آن با روش سخنرانی بر انگیزه تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان انجام شده است. این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه گواه است. جامعه آماری متشکل از دانشجویان رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان استان گیلان است. در این پژوهش 30 نفر از دانشجویان به روش هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی به عنوان نمونه پژوهش به دو گروه مداخله اکتشافی و سخنرانی تقسیم شدند. ابزار اندازه گیری عبارت است از پرسشنامه انگیزش تحصیلی والرند، که در دو نوبت به صورت پیش آزمون و پس آزمون برگزار گردید. در این پژوهش پایاییِ پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ عدد 81/0 به دست آمد. بسته آموزشیِ روش های تدریس، بر مبنای مفاهیم پایه شیمیِ کتاب های علوم تجربی تدوین گردید و در مدت زمان 45 دقیقه در 4 جلسه تدریس شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که انگیزه بیرونی دانشجویانی که به روش اکتشافی آموزش دیدند، به طور معناداری افزایش پیدا کرده است، در صورتی که افزایش در مولفه های انگیزش درونی و بی انگیزگی معنادار نمی باشد. انتظار می رود با فراهم نمودن موقعیت های یادگیری مناسب که در بردارنده توجه به شرایط فردی فراگیران باشد و با صرف زمان متناسب با فعالیت های کاوشگرانه، بتوان به ارتقای انگیزش در همه ابعاد آن دست یافت.
تحلیل محتوای کتاب علوم تجربی چهارم ابتدایی (1402-1401) براساس روش ویلیام رومی
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، کتاب درسی علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی ( 1402 – 1401 ) براساس تکنیک ویلیام رومی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است تا میزان فعال یا غیرفعال بودن متن ، تصاویر و پرسش های این کتاب به وسیله ی ضریب درگیری ویلیام رومی مشخص گردد . جامعه آماری این پژوهش کتاب درسی علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی چاپ شده در سال تحصیلی 1402 - 1401 است و نمونه هم براساس روش ویلیام رومی انتخاب شده است ؛ به نحوی که 10 صفحه از متن و تصاویر 10 صفحه و پرسش های 10 صفحه از فعالیت های کتاب به صورت تصادفی انتخاب شدند . نتایجی که به دست آمد ، ضریب درگیری را در متن درس 1/1 و در تصاویر کتاب 25/0 و در پرسش ها و فعالیت های کتاب 7/5 نشان داد. بنابراین طبق این پژوهش، کتاب علوم تجربی پایه چهارم در سال تحصیلی۱۴۰۲-۱۴۰۱ ، از لحاظ متن کتاب در وضعیت مطلوبی قرار دارد و فعال است اما از لحاظ تصاویر کتاب غیر فعال است و دانش آموز را با موضوع یادگیری درگیر نمی کند واز لحاظ فعالیت ها و پرسش ها هم ضریب درگیری بیش از حد مشخص شده توسط ویلیام رومی است و غیرفعال محسوب می شود.
تحلیل محتوای کتاب های علوم تجربی دوره ی متوسطه اول از منظر مولفه های اصلاح الگوی مصرف و تولید
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مولفه های اصلاح الگوی مصرف و تولید در کتاب های علوم دوره ی متوسطه اول صورت گرفته است. به همین منظور از روش تحلیل محتوا با تکنیک مقوله ای استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کتابهای علوم تجربی متوسطه اول و واحد تحلیل و ثبت؛ صفحه قرار گرفت. تمامی جامعه ی آماری بررسی شده و از نمونه گیری صرف نظر شد. ابزار مورد استفاده برای پژوهش چک لیست طراحی شده از مقوله های مورد نظر بود که تعداد هریک از مقوله ها در سه دسته شامل تصاویر ، متن و پرسش ها ثبت شد و برای تحلیل آماری داده ها از شاخص های آمار توصیفی همچون فراوانی و درصد به منظور مقایسه استفاده شده است. مقوله های مورد بررسی شامل: روند مصرف با رشدی سریع تر از تولید، مصرف همراه با اتلاف و اسراف، مصرف ناعادلانه، اتلاف منابع طبیعی و عوامل تولید، بهره وری پایین و رشد نامناسب، رعایت نشدن عدالت بین نسلی در مصرف منابع عمومی، اتلاف منابع عمومی در برنامه ریزی و اجرای طرح های عمرانی. نتایج بدست آمده نشان می دهد که از بین این 7 مولفه به دو مولفه مصرف ناعادلانه و تلاف منابع عمومی در برنامه ریزی و اجرای طرح های عمرانی توجه نشده است ، و از بین مابقی مولفه ها فراوانی مولفه اتلاف منابع طبیعی و عوامل تولید بیشترین میزان توجه را داشت و درصد توجه به سایر مولفه ها همگی زیر یک درصد بود.
برنامه درسی قصد شده، اجراشده و کسب شده با تأکید بر پیامدهای حاصل از آنها دردرس علوم تجربی پایه چهارم مقطع ابتدایی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تأکید بر پیامدهای حاصل از برنامه درسی قصد شده، اجراشده و کسب شده در درس علوم تجربی پایه ی چهارم مقطع ابتدایی با بیان اینکه فرایند برنامه ریزی درسی شامل سه مرحله طراحی و تولید، اجرا و ارزشیابی است.، نگارش شده است. روش پژوهش: کیفی،توصیفی است که به صورت کتابخانه ای و مصاحبه از 11 نفرمعلمان و 20 نفردانش آموزان است.نتایج این پژوهش : برنامه درسی و آموزش علوم تجربی ایران با علم و فناوری روز تطابق لازم را ندارد. در کشور ایران نیز تلاش هایی به عمل آمده است تا این کتب مورد بازبینی و به روزگردند. اهداف تدوین شده در کتاب درسی علوم تجربی بیشتر واقعی و عینی هستند به طوری که معلمان توانسته اند با استفاده از روش های آموزش و برقراری ارتباط با دانش آموزان که به ویژه در کلاس های آموزش ضمن خدمت آموخته اند، به این اهداف تحقق بخشند.همچنین، از نظر معلمان هدف از دروس علوم پایه چهارم، فقط شناخت اولیه است و بحث کاربرد در آن نادیده گرفته شده است که می تواند یکی از نقاط ضعف نظام آموزشی باشد. شیوه آموزشی نیز مورد سوال قرار گرفت که نشان داد در حال حاضرشیوه مناسب برای تدریس درس علوم تجربی، شیوه آزمایش و خطا و روش بحث گروهی و مشارکت می باشد و معلمان باید فراتر از کتاب درسی، اطلاعات داشته باشند تا بتوانند پاسخگوی سوالات زیاد دانش آموزان باشند.
آموزش مبحث گیاهان با استفاده از اشعار و قصه های کودکانه و تأثیر آن بر پیشرفت درسی دانش آموزان پسر پایه دوم ابتدایی شهر یزد
حوزه های تخصصی:
استفاده از روش های فعال تدریس علوم و توجه به میل ذاتی کودکان به شعر و قصه، ذهن خلاق و تصویرسازی آنان، فضای صمیمی و مسرت بخش داستان همگی از مواردی هستند که باعث می شوند مفاهیم علوم نه تنها جذاب تر، بلکه عمیق تر و مفهومی تر شوند. هدف از اجرای این پژوهش، آموزش مبحث گیاهان با استفاده از اشعار و قصه های کودکانه و تأثیر آن بر پیشرفت درسی دانش آموزان پسر پایه دوم ابتدایی شهر یزد بود. جامعه آماری این تحقیق دانش آموزان پایه دوم ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی 97-96 به تعداد2850 نفر بود، که از بین این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، دو کلاس گروه کنترل و گواه به تعداد 60 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. در این تحقیق از روش نیمه تجربی و طرح پس آزمون استفاده شده است، که متغیرها به وسیله پرسشنامه های محقق ساخته مورد آزمون قرار گرفتند. در پژوهش حاضر از نرم افزار spss و از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون T مستقل) برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که روش تدریس با استفاده از شعر و قصه در دانش آموزان تأثیر داشته و یادگیری در آن ها را افزایش می دهد و بی تردید می توان این روش را یکی از روش های مناسب تدریس مبحث گیاهان در پایه دوم ابتدایی در یادگیری درس علوم دانست.