مطالعات جغرافیایی نواحی ساحلی
مطالعات جغرافیایی نواحی ساحلی سال سوم زمستان 1401 شماره 4 (پیاپی 11) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
آمایش سرزمین به عنوان یک فرایند بنیادین برای ایجاد و اجرای بلندمدت افق برنامه ریزی راهبردی همراه با یک رویکرد یکپارچه برای سیاست گذاری با تأکید بر دستیابی به اهداف و نه تنظیم کاربری اراضی، مورد تأکید بوده است. آمایش سرزمین دلالت بر اقدام هایی دارد که به طور گسترده توسط بخش عمومی به کار گرفته می شود تا آینده توزیع فعالیت ها و سکونتگاه ها را تحت تأثیر قرار دهد. این اقدامات باهدف ایجاد یک سازمان فضایی عقلایی از کاربری های مختلف سرزمین و ایجاد پیوندهای بیشتر بین این کاربری ها، متوازن ساختن تقاضای توسعه با الزام های حفاظت محیط زیست و دستیابی به اهداف اجتماعی و اقتصادی موردنظر دولت ها صورت می پذیرند. بر این اساس، در برنامه ریزی آمایش سرزمین، اقدام هایی برای هماهنگ ساختن تأثیرات فضایی سیاست های سایر بخش ها، جهت دستیابی به توزیع بهینه ای از توسعه اقتصادی بین مناطق (حتی در جوامعی که به رویکرد بازار آزاد التزام دارند و یا تنظیم تغییرات مطلوب در کاربری های مختلف سرزمین) صورت می پذیرد. هدف اصلی این مقاله آسیب شناسی ساختاری، محیطی، محتوایی، قانونی، مدیریتی و اجتماعی طرح و برنامه های آمایشی در کشور می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی - تحلیلی خواهد بود، شیوه جمع آوری اطلاعات می دانی بر مبنای مصاحبه بوده و تلاش شده با احصای متغیرهای اثرگذار در قالب پرسشنامه با استفاده از طیف لیکرت نسبت به اخذ نظرات کارشناسانی که با آزمون میانگین و همبستگی شناسایی شده اند اقدام شود. بین مؤلفه های آمایش سرزمین همبستگی مثبت وجود دارد. به این معنا با افزایش هر مؤلفه، مؤلفه دیگری نیز افزایش می یابد و با کاهش یکی، دیگری نیز کاهش می یابد. بین مؤلفه های محیطی و اجتماعی با نمره 0/704 بیشتری رابطه وجود دارد و کمترین رابطه مربوط به مؤلفه های اجتماعی و ساختاری است.
تحلیلی بر وضعیت عوامل تاب آور اقتصاد روستایی در برابر سیلاب (مطالعه موردی: شرق استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای کنونی تاب آوری مهم ترین عامل استمرار حیات اقتصاد سکونتگاه های روستایی در برابر مخاطرات طبیعی و به حداقل رساندن هزینه ها در شرایط بحران شناخته می شود و در این زمینه مطالعات زیادی در بسیاری از کشورها صورت پذیرفته و کوشیده اند تا حد امکان به آن توجه ویژه داشته باشند. پژوهش حاضر به دنبال ارزیابی و تحلیل عوامل سازنده و اثرگذار تاب آور اقتصاد روستایی در برابر مخاطره سیلاب است. هدف تحقیق کاربردی و با استفاده از داده های موجود و براساس منابع قابل استناد و مطالعات میدانی (پرسشنامه) گردآوری و به صورت روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. واحد تحلیل پژوهش سرپرستان خانوار روستایی ساکن در محدوده مورد مطالعه هستند که 379 نفر آنها بر اساس فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای - فضایی انتخاب شده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری مبتنی بر مقایسه میانگین ها، همبستگی اسپیرمن و از آزمون T مورد استفاده قرارگرفت. نتایج نشان می دهد که بین عوامل سازنده تاب آوری اقتصادی روابط همبستگی بالای پنجاه درصد برقرار است، تنوع بخشی در فعالیت های اقتصاد روستایی مهم ترین عامل در افزایش تاب آوری با مقدار میانگین (2/63) نسبت به ظرفیت جبران خسارت در تاب آوری اقتصادی شناخته می شود . همچنین با توجه به موضوع پژوهش مبنای کار جهت تحلیل فضایی به صورت سلسله مراتبی مد نظر قرار گرفت. و در همین راستا رتبه بندی محدوده مطالعاتی شرق استان گیلان بر حسب شاخص های ترکیبی تاب آوری و با تکیه به روش تاپسیس در محیط GIS ، نقشه نهایی تاب آوری اقتصادی در برابر مخاطرات محیطی (سیلاب) ترسیم و ارائه شد.
تحلیل کیفی عناصر اکوسیستم کارآفرینی صنعت مهمان نوازی و گردشگری (مطالعه موردی: شهرستان بندر انزلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش صنعت مهمان نوازی و پیوند آن با توسعه اجتماعی – اقتصادی مقصدهای گردشگری نشان می دهد که توسعه آن می تواند یکی از ابزارهای سیاست گذاران جهت رسیدن به رشد اقتصادی باشد . از این رو، از آنجا که عواملی در سطح وسیع تر وجود دارند که بر توسعه کسب و کارهای نوآورانه در صنعت مهمان نوازی و گردشگری تاثیرگذارند، باید این صنعت را از دیدگاه اکوسیستم کارآفرینی مدنظر قرار داده و همه عناصری که بر روی توسعه کارآفرینی نقش دارند مورد بررسی قرار داد. جهت شناسایی این عناصر از روش تحلیل مضمون استفاده شد و داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه عمیق از 40 نفر از متخصصان حوزه مهمان نوازی و گردشگری جمع آوری گردید. شیوه نمونه گیری به صورت هدفمند بوده و جهت تعیین حجم نمونه از قاعده اشباع نظری استفاده شده و با استفاده از کدگذاری کیفی، به تجزیه و تحلیل داد ه ها پرداخته شده است. بر اساس یافته های پژوهش، 14 عنصر اصلی و 59 عنصر فرعی برای اکوسیستم کارآفرینی مهمان نوازی شناسایی و مفهو م سازی شد که عناصر اصلی آن عبارتند از: «سیاست و خط مشی»، «فرهنگ جامعه محلی»، «تنوع قابلیت ها»، «آموزش»، «سرمایه انسانی»، «شبکه سازی»، «جریان دانش و نوآوری»، «مزیت رقابتی»، «ظرفیت نهادی»، «مدیریت مقصد»، «مدیریت برند»، «قوانین و مقررات»، «هوشمندی سرمایه گذاری و تامین مالی» و «بازار هدف برنامه ریزی شده». از آنجایی که اکوسیستم ها در یک بستر اجتماعی – فرهنگی به صورت خودجوش شکل گرفته و وجود تعاملات و همکاری میان عناصر مختلف در این محیط منجر به توسعه مقصد می شود، لذا مدلی سه سطحی از اکوسیستم کارآفرینی مهمان نوازی و گردشگری ارائه شد تا با تقویت هر یک از عناصر در سطوح مختلف، زمینه توسعه کارآفرینی مهمان نوازی و گردشگری در مقصد ایجاد گردد.
تبیین تأثیر تغییر عناصر اقلیمی بر تغییرات کاربری های سطح زمین در زیرحوضه های حوضه آبریز کارون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر اقلیم پدیده ای است که بررسی همه جانبه آن نیازمند بررسی طولانی مدت عناصر مختلف اقلیمی نظیر دما، بارش، تبخیر، رطوبت و ... می باشد. بارش و دما از عناصر مهم آب و هوایی هستند که تغییر آنها می تواند تأثیر بسزایی در تغییرات سایر اجزا محیطی از جمله تغییرات کاربری های سطح زمین داشته باشد. می توان گفت تغییر پوشش سطح زمین، ارتباط مستقیمی با تغییر اقلیم جهانی دارد. بر این اساس در تحقیق حاضر تلاش شده است که تغییرات طولانی مدت دما و بارش در حوضه آبریز کارون و سپس ارتباط احتمالی این تغییرات با تغییرات کاربری های سطح زمین مورد بررسی قرار گیرد. لذا داده های دما و بارش روزانه از 152 ایستگاه همدید و باران سنجی از سال 1972 تا 2014 تهیه شده و نقشه های روزانه آنها با اندازه یاخته های 4 × 4 کیلومتر با استفاده از تکنیک میان یابی کریجینگ تولید شد. به دلیل تنوع اقلیمی و مکانی موجود در کارون، حوضه آبریز به 12 زیرحوضه کوچک تر تقسیم شد. سپس با استفاده از کد نویسی در سامانه گوگل ارث انجین GEE و با بهره گیری از داده های رقومی ماهواره های سری لندست 5، 7 و 8 سنجنده های TM و OLI/TIRS ، نقشه های کاربری اراضی با محاسبه میانگین هر کاربری استخراج گردید. با استفاده از الگوریتم حداقل فاصله از میانگین طی دوره های چند ساله (1987-1997-2007-2018) طبقه بندی تصاویر انجام شد. برای پایش تغییرات زمانی کاربری های اراضی نیز از مدل پویایی کاربری ها بهره گرفته شد. همچنین برای بررسی رفتار طولانی مدت دما و بارش از آزمون من کندال بهره گرفته شد. سپس تغییرات زمانی این عناصر و هم زمانی این تغییرات با تغییرات کاربری های اراضی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که از بین دو عنصر اقلیمی مورد مطالعه، بارش، بیشترین تأثیر را بر تغییر کاربری های سطح زمین، به ویژه در حوضه های مرتفع کارون داشته است. همچنین کاهش بارش طی زمان به همراه تأثیر عوامل انسانی، تأثیر مخربی روی تغییرات نوع کاربری ها به ویژه کاهش سطح جنگل ها، مراتع، سطوح آبی و کشاورزی آبی منطقه داشته است. بررسی روند دما نیز نشان داد که با وجود نوساناتی که در رفتار دما دیده می شود اما این تغییرات جزئی بوده و نسبت به بارش، تأثیر چندانی در تغییرات کاربری های سطح زمین نداشته است.
تحلیل عوامل مؤثر بر جریان رقابت پذیری توسعه شهری در جهت کاهش نابرابری های درون منطقه ای (مطالعه موردی: استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از سیاست های تعدیلی با هدف کاهش نابرابری و تقویت توان موجودیت مناطق، تأکید بر جریان رقابت پذیری مبتنی بر ویژگی های خاص قانونی، سیاسی، بوم شناختی، اجتماعی و اقتصادی بین کانون های شهری است. پژوهش حاضر در زمره تحقیقات کاربردی است که با روش تحلیلی و رویکرد کمی انجام گرفته است. به منظور تحلیل الگوی رقابت پذیری در سطح مناطق و شهرها ابتدا به بررسی و تجزیه و تحلیل شاخص های مطالعاتی مطابق آمار و اطلاعات اسنادی شامل منابع سرشماری، طرح ها و اسناد فرادست از جمله گزارش مطالعات سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان آذربایجان غربی به تفکیک حوزه در سال های 1389 الی 1399 پرداخته شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای Matlab 2019a ، SPSS و نرم افزار ArcGis و از طریق روابط موجود در این نرم افزار وضعیت پراکندگی شاخص های رقابت پذیری با استفاده از روش GWR و روش بهینه سازی ازدحام ( PSO ) تحلیل گردید. نتایج بدست آمده از بررسی ابعاد اجتماعی و فرهنگی، قانونی، تکنولوژیک، سیاسی، بوم شناختی و محیطی و اقتصادی در روند الگوی رگرسیون در تعیین توزیع پراکنش شاخص های یاد شده در نقاط شهری استان نشان می دهد که خروجی پارامترهای مدل به میزان بالایی، پیش بینی مورد نظر را تأیید می کند. باتوجه به ضریب بالای R 2 می توان گفت ابعاد رقابت پذیری جمعیت به میزان زیادی بر وقوع تمرکز در شاخص های کاهش نابرابری درون منطقه ای داشته است. از میان ابعاد 6گانه رقابت پذیری، شاخص های کیفیت زیرساخت های حمل و نقل (PS4) (0.0277) ، شاخص توسعه کشاورزی (0.0274) (IL2) ، مهاجرت (0.0265) (S4) و مزیت های رقابتی بخش گردشگری (0.0254) (F15) به عنوان مهم ترین عوامل مؤثر بر رشد جریان رقابت پذیری شهری استان آذربایجان غربی شناخته شده اند.
تبیین نقش ساحل در دگرگونی سازمان فضایی شهرهای ساحلی در بستر تحولات تاریخی (مطالعه موردی: شهر محمودآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر شهر ساحلی محمودآباد با توجه به رشد کالبدی شتابان و جمعیت پذیری سریع، با چالش ها و مسائل متعددی از جمله تغییر سازمان فضایی شهر در بستر سوءاستفاده های اقتصادی و سازمان یابی فضایی نامتناسب با نیازهای مردمان بومی و کاهش ظرفیت های اکولوژیکی مواجه شده است. برای این منظور در این پژوهش سعی شده است تحولات فضایی این شهر از حیث تحولات شهرنشینی چند دهه اخیر مورد بررسی قرار گیرد؛ بنابراین هدف پژوهش شناخت عناصر سازمان فضایی شهر محمودآباد در مقاطع مختلف تاریخی و تحلیل پویایی فضایی آن است. مقاله پیش رو با هدف فوق، ابتدا با شیوه تحلیلی به مرور ساختارمند انگاره های اندیشمندان و تجربه های پژوهشی مرتبط پرداخته است و در گام بعدی قابلیت کاربست عامل های به دست آمده را به عنوان معیارهایی برای داوری سازمان فضای شهری محمودآباد در دوره های مختلف زمانی، از طریق روش مرور اسنادی و تفسیر عکس های هوایی مدنظر قرار داده است. داده های پژوهش از اسناد موجود شامل سفرنامه ها، کتاب ها، اسناد توسعه شهری، مصاحبه ها و تصاویر هوایی جمع آوری شده است. بازه زمانی پژوهش از دهه 1250 تا 1400 ه.ش بوده است. نتایج حاصل حاکی از آن است که شهر محمودآباد طی دوره های مختلف، تحت تأثیر نظام های سیاسی حاکم و رشد جمعیت و همچنین روندهای مهاجرت و تقاضای زمین و مسکن قرار گرفته است. مطالعه روند تغییر سازمان فضایی شهر نشان داد که سازمان فضایی شهر محمودآباد از یک سازمان فضایی بسیار ساده و ارگانیک به سازمانی پیچیده با غلبه عناصر مشخص گردشگری، تفریحی و اداری- خدماتی تبدیل شده است؛ بنابراین در سازمان یابی فضایی شهرهای ساحلی از جمله شهر مورد مطالعه، شکل گیری پهنه های گردشگری با غلبه شهرک های ساحلی، پهنه های اقامتی - تفریحی موقتی و پهنه های ارتفاعی با کارکرد تفریحی - فراغتی موقت به عنوان امر مسلط فضایی است.