مطالعات جغرافیایی نواحی ساحلی
مطالعات جغرافیایی نواحی ساحلی سال اول تابستان 1399 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی و اولویت بندی جاذبه های مؤثر بر توسعه گردشگری ورزشی در استان گلستان است. روش پژوهش حاضر، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری در این تحقیق استادان دانشگاه مدیریت ورزشی و گردشگری، مدیران و مسئولین گردشگری و آژانس های مسافرتی و راهنمایان تور می باشند که 90 نفر به عنوان نمونه آماری به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی صوری و محتوایی آن توسط استادان صاحب نظر دانشگاهی تأیید شد و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب همبستگی آلفای کرونباخ( a= 0/89 ) برآورد شد. برای برررسی نرمال بودن توزیع داده ها از آزمون کولموگراف- اسمیرنوف استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و جهت رتبه بندی عوامل از آزمون فریدمن بهره گرفته شد. همچنین برای محاسبه داده ها از نرم افزار آماری spss استفاده شد. یافته ها نشان داد که استان گلستان از جاذبه های طبیعی متنوعی جهت توسعه گردشگری ورزشی و برگزاری انواع رویدادهای ورزشی برخوردار است، که به ترتیب جاذبه های ساحلی دریای خزر و جزیره آشوراده، برای توسعه انواع ورزش های آبی و ساحلی و تابستانی با میانگین رتبه ای 17/4 در رتبه اول، جاذبه های ورزشی مربوط به کوه و ارتفاعات برای توسعه انواع ورزش های زمستانی، کوه و ارتفاع با میانگین رتبه ای 04/4 در رتبه دوم، جاذبه های ورزشی مربوط به جنگل و دشت برای توسعه انواع مناطق ییلاقی، اقامتگاهی و تفریحی ورزشی با میانگین رتبهای 95/3 در رتبه سوم، جاذبه های ورزشی مربوط به تپه ها و مناطق نیمه بیابانی شمال استان جهت توسعه انواع مسابقات شتر سواری و رالی با میانگین رتبه ای 86/3 در رتبه چهارم، جاذبه های ورزشی مربوط به سوارکاری، تیم ها، ورزشکاران، مکان های ورزشی و دانشگاه ها با میانگین رتبه ای 61/3 در رتبه پنجم و جاذبه های ورزشی مربوط به ماهیگری، صید و شکار با میانگین رتبه ای 40/3 در رتبه ششم قرار دارند .
بررسی آگاهی کشاورزان نسبت به تغییر اقلیم در مناطق روستایی ساحلی پیرامون دریاچه طشک و بختگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده تغییر اقلیم اثرات منفی زیادی را بر سیستم های مختلف از جمله منابع آب، محیط زیست، صنعت، بهداشت، کشاورزی و کلیه سیستم هایی که در کنش با سیستم اقلیم می باشند می گذارد در این میان سیستم منابع آب از اصلی ترین آن ها به شمار می رود که نقش اساسی در زندگی مردم در مناطق روستایی دارد. در این راستا هدف تحقیق حاضر ارزیابی میزان آگاهی کشاورزان نسبت به تغییر اقلیم در مناطق روستایی پیرامون دریاچه طشک و بختگان در استان فارس می باشد. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر، را تمامی 17 روستای تا شعاع 3 کیلومتری پیرامون دریاچه طشک و بختگان با 2522 خانوار که به فعالیت کشاورزی مشغول می باشند را تشکیل می دهد، که با استفاده از فرمول کوکران سطح خطای 5/0 درصد تعداد 333 خانوار به عنوان جامعه نمونه انتخاب گردید. برای تحقق اهداف مورد نظر، ضمن مطالعات اسنادی، طیف گسترده ای از شاخص ها در چارچوب مطالعات میدانی (تکمیل پرسش نامه ها، فرم های مشاهدات میدانی) مورد بررسی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کندال، اسپیرمن و T تک نمونه ای در نرم افزار SPSS استفاده گردیده است. یافته های پژوهش مؤید آن است که، کشاورزان منطقه با میانگین 47/4 و سطح معناداری 000/0 دارای بیشترین آگاهی و شناخت نسبت به تغییر اقلیم در منطقه مورد مطالعه می باشند. نتایج آزمون ضریب همبستگی کندال نشان داد که بین میزان اثرات منفی تغییر اقلیم و طبقات فاصله روستاها از دریاچه طشک و بختگان با توجه به مقدار ضریب همبستگی کندال (060/0-) و سطح خطای کمتر از 01/0 درصد، رابطه منفی معناداری وجود دارد. همچنین نتایج آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین میزان آگاهی کشاورزان از تغییر اقلیم و میزان استفاده از استراتژی های سازگار با تغییر اقلیم با توجه به ضریب همبستگی (197/0) و سطح خطای کمتر از 01/0 درصد رابطه مثبت معناداری وجود دارد .
مکان یابی مکان دفن زباله های روستایی در محیط های ساحلی رودخانه ها (مطالعه موردی: رودخانه سردآبرود شهرستان کلاردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرستان کلاردشت به عنوان یکی از مقصدهای گردشگری کشور با نرخ رشد و جمعیت پذیری بالا نسبت به سایر نقاط استان و فاصله کم آن با مراکز جمعیتی بزرگ مانند تهران، دارای مشکلات محیط زیستی بسیاری مانند دفن زباله می باشد. قرارگیری یخچال های طبیعی علم کوه، جنگل های انبوه و سایر جاذبه های گردشگری در این منطقه، اهمیت چگونگی دفع زباله های روستایی و شهری با توجه به وجود رودخانه مهم سردآبرود، محل و مدیریت آن را به عنوان یک موضوع محیط زیستی روشن می سازد. با توجه به پارامترهای کلیدی در انتخاب محل های دفن زباله، در این مطالعه از تجزیه وتحلیل فضایی جهت تعیین مناطق بهینه برای دفن زباله های روستایی با استفاده از روش سلسله مراتبی تحلیلی ( AHp ) و سیستم اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) انجام شده است. عوامل اصلی در انتخاب مکان مناسب دفن زباله عبارت اند از: عوامل طبیعی و عوامل انسانی، که هرکدام به چند زیر معیار تقسیم می شوند. در مرحله بعد، لایه های تهیه شده با توجه به استانداردهای موجود و قضاوت متخصصین طبقه بندی شدند. سپس از تحلیل سلسله مراتبی اهمیت وزنی معیارها حاصل شد و بر لایه های موجود در GIS اعمال شد. نتایج نشان می دهد که با پیاده سازی روش AHp در این منطقه تنها 09/1 درصد از منطقه موردمطالعه شرایط مناسبی برای محل دفن زباله است که با بررسی های میدانی، این مکانها تایید می گردد.
اولویت بندی مکانی استقرار صنایع تبدیلی کشاورزی در استان گیلان با استفاده از روش TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روستاها به عنوان مایه حیات مراکز شهری باید از سطح تولیدات بیشتری برخوردار باشند. استقرار صنایع تبدیلی یکی از راهکارهای جهش تولیدات کشاورزی است. از طرفی تسریع در استقرار صنایع فوق نیازمند بکارگیری روشهای مناسب می باشد که در این میان روش تاپسیس می تواند برنامه ریزان را یاری دهد. از این رو پژوهش حاضر با هدف اولویت بندی مکانی استقرار صنایع تبدیلی کشاورزی در استان گیلان بدنبال پاسخگویی به این پرسش است که کدام شهرستانها با توجه به شاخصهای جمعیت و سرانه تولیدات کشاورزی در اولویت برتر قرار دارند. پژوهش از نظر هدف کاربردی و مبنای روش آن توصیفی- تحلیلی بوده، اطلاعات با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و تکیه اصلی بر مستندات آماری کشور می باشد. جهت تحلیل داده ها از مدل تاپسیس و جهت وزن دهی به شاخص های کشاورزی با توزیع پرسشنامه از نظر 10 نفر از کارشناسان صنایع تبدیلی کشاورزی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که شهرستان رودسر با امتیاز نهایی 3914/0 به عنوان اولین گزینه انتخاب شده کوتاهترین فاصله را از جواب ایده آل و دورترین فاصله را از ناکارآمدترین مکان یعنی شهرستان ماسال با امتیاز نهایی0434/0 جهت استقرار صنایع تبدیلی کشاورزی بر حسب قابلیت دسترسی به مواد اولیه را دارا می باشند. در نتیجه سرمایه های انسانی و مالی، باید در مکان هایی با قابلیت برتر جهت دستیابی به اهداف توسعه پایدار بکار برده شود .
سنجش و ارزیابی کیفیت ذهنی زندگی در شهرهای ساحلی مطالعه موردی: بندرامام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی، مفهومی است که در سال های اخیر، به دلیل نقشی که در سلامت روان افراد دارد، اهمی ت بس زایی یافته است. مطالعات کیفیت زندگی می تواند به شناسایی نواحی مسئله دار، علل نارضایتی مردم، اولویت های شهروندان در زندگی، تأثیر فاکتورهای اجتماعی جمعیتی بر کیفیت زندگی و پایش و ارزیابی کارایی سیاست ها و استراتژی ها در زمینه ی کیفیت زندگی کمک کند. با توجه به آنچه گفته ش د، ه دف اص لی پ ژوهش حاضر، تعیین شاخص ها و ارزیابی و سنجش کیفیت زندگی از بعد ذهنی در شهر بندر امام خمینی (ره) می باشد. این مطالعه از نوع «توصیفی – تحلیلی» است که داده های مورد نیاز آن از طریق تکمیل سیاهه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه بسط یافته کیفیت زندگی به وسیله ساکنان 5 محله منتخب (فرهنگیان، 250 دستگاه، صد دستگاه، فاز یک و شهرک مقداد) و همچنین مطالعات پیمایشی به دست آمده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و با در نظر گرفتن حداکثر ناهمگنی( p=q 0.5 )، برابر با 436 نفر برآورد شده، که اعضای آن به صورت تصادفی از ساکنان پنج محله منتخب انتخاب شدند. داده ها با استفاده از روش سلسله مراتبی وزن دهی شدند، سپس با استفاده از روش تشابه به حل ایده آل فازی تحلیل شد و به منظور تشخیص گروه های همگن برای تعیین سطح رضایت در محلات، از روش تحلیل خوشه ای بهره گرفته شد. نتایج نشان می دهد که محله فرهنگیان، در بیشتر سنجه های کیفیت زندگی از وضعیت بهتری نسبت به سایر محلات برخوردار می باشد. اما به طور کلی از نظر شاخص های ترکیبی کیفیت زندگی تفاوت چندانی بین محلات وجود ندارد .
تحلیل عوامل محیطی و انسانی مؤثر در بروز بیماری سرطان کولورکتال در نواحی ساحلی دریای خزر ( استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میزان بروز انواع سرطان، در نواحی جغرافیایی مختلف، یکسان نیست. عوامل محیطی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر بروز سرطان کولورکتال در استان های نوار ساحلی ایران است. آگاهی از تاثیرات زیست محیطی بربروز این بیماری می تواند نقش عمده ای در پیشگیری از بیماری سرطان کولورکتال داشته باشد. در این پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و نرم افزارهای Excel و Spss ، Arc Gis به تحلیل جامعه آماری حدود 1512 بیمار مبتلا به سرطان کولورکتال طی سال های 93- 1389 پرداخته شد و همچنین تاثیر عوامل زیست محیطی بر بروز این بیماری بررسی شد. همبستگی این فاکتورها با استفاده از تحلیل واریانس و همبستگی پیرسون در محیط Gis بررسی شد. نتایج نشان داد که مردان 10% بیشتر از زنان و با میانگین سنی 69-60 سال در شهرستان های بندر انزلی، لاهیجان و فومن بیشترین بروز را داشته اند. کاهش ساعات تابش نور آفتاب در فصول سرد سال با کاهش تولید ویتامین D و افزایش تعداد بیماران رابطه معنی داری داشته و عدم تعادل در توزیع و مقدار کود شیمیایی در واحد سطح اراضی کشاورزی استان، در سلامت و کیفیت محصولات موثر است و همچنین تغییر سبک زندگی، استفاده از غذاهای ارزان و سریع پخت با چربی اشباع و فست فودها با مواد نگهدارنده و کاهش مصرف میوه و سبزیجات، با افزایش بروز این بیماری رابطه معنی دار داشتند. همچنین نتایج آنالیز همبستگی نشان داد که عوامل زیست محیطی شامل ترکیب خاک کشاورزی، تغییر در رژیم غذایی و سبک زندگی در بروز بیماری سرطان کولورکتال در استان گیلان، ساحلی دریای خزر موثر است.