مقالات
حوزه های تخصصی:
امروزه از جمله فرصت های جدید اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی که به دلیل نیازهای جهانی به شدت در حال رشد و گسترش است، صنعت گردشگری می باشد. کشور ایران به دلیل دارا بودن پتانسیل های متنوع و گسترده همواره به عنوان یکی از کانون های گردشگری در قلمرو سرزمینی مطرح بوده است. از همین رو، از میان فرصت های گردشگری موجود در کشور، جاذبه های طبیعی و چشم اندازهای بکر و آب و هوای مناسب، زمینه را برای توسعه اکوتوریسم، بیش از دیگر جنبه های گردشگری تقویت می کند. در این زمینه، انجام برنامه ریزی با رویکرد جدید مشارکتی و راهبردی می تواند یکی از شیوه های بهره برداری از این فرصت ها برای مناطق روستایی با پتانسیل اکوتوریسم باشد. در این میان منطقه غریب محله به دلیل موقعیت جغرافیایی آن دارای پتانسیل های فراوان اکوتوریسم می باشد. هدف این تحقیق بررسی فرصت ها و محدویت های اکوتوریسم منطقه غریب محله بر اساس رویکرد برنامه ریزی مشارکتی می باشد که با استفاده از روش شناسی توصیفی – تحلیلی (تلفیقی از روش کمی و کیفی) و به کار گیری مدل SWOT، کوشش شده است تا راهبرد اصلی برای اقدام در زمینه اکوتوریسم منطقه مورد مطالعه از دیدگاه 122 نفر از کارشناسان به عنوان نمونه، مورد شناسایی و ارائه گردد. نتایج بدست آمده نشان داد که بر اساس ارزیابی میانگین نمرات استراتژی های محافظه کارانه در ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی، استراتژی توسعه و گسترش گردشگری کشاورزی به منظور بهره برداری مناسب از مناظر، باغ ها در جهت کسب درآمد به عنوان بهترین استراتژی انتخاب شد.
راهبردهای توسعه پایدار گردشگری در سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: روستای ونایی شهرستان بروجرد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
گردشگری امروزه در چارچوب طرح های آمایشی اعم از ملی، منطقه ای و محلی به عنوان یکی از ابزارها و مؤلفه های اثرگذار توسعه و محرومیت زدایی به شما می رود و ازمهم ترین عوامل عمران ناحیه ای است. فعالیتی متعادل کننده که موجب توسعه اقتصادی و اجتماعی در سطح منطقه ای شده و توزیع عادلانه درآمد و همچنین سطح اشتغال را به دنبال دارد. بنابراین گردشگری روستایی نیز جزئی از صنعت گردشگری به حساب می آید که می توان با برنامه ریزی اصولی و مناسب و شناسایی مزیت ها و محدودیت های آن، نقش مؤثری در توسعه محلی و درنتیجه توسعه ملی و تنوع بخشی به اقتصاد ملی بر عهده داشته باشد، ازاین رو در این پژوهش سؤال این است که پتانسیل ها و محدودیت های توسعه پایدار گردشگری در روستای ونایی کدام است؟ و چه راهبردها و راهکارهایی جهت توسعه پایدار گردشگری که منجر به توسعه روستایی و توسعه منطقه ای و ملی بشود وجود دارد؟ به این منظور پژوهش حاضر با استفاده از مطالعات میدانی و تعیین نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها به شیوه مدل برنامه ریزی راهبردی SWOT و ترکیب آن با AHP به ارائه و اولویت بندی استراتژی ها و راهبردها در جهت توسعه پایدار گردشگری در روستای ونایی پرداخته است. تجزیه وتحلیل های تجربی در روستای مورد مطالعه نشان می دهد که آستانه آسیب پذیری این روستا به علت گردشگری بودن بالاست و نیازمند ارائه سیاست های مناسب در جهت رفع محدودیت ها و استفاده از مزیت های نسبی موجود می باشد.
ارزیابی فرآیند توسعه گردشگری بر اساس مدل چرخه حیات مقصد (نمونه موردی: شهرستان بویراحمد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مفهوم چرخه حیات به عنوان یک بحث علمی جهت برنامه ریزی، مدیریت توسعه مقاصد و محصولات گردشگری، تحلیل و تبیین مکانیزم پویایی توسعه گردشگری، منعکس نمودن نیروهای داخلی و مؤلفه های خارجی رشد و الگوی رفتاری نظام توسعه گردشگری مدنظر جامعه علمی قرار گرفته است. از طریق این مدل، می توان تغییرات زمانی فرایند گردشگری را با توجه به الگوی رفتاری گردشگران در مقاصد گردشگری و میزان جذابیت مقاصد، مورد تحلیل فرار داد. هدف از مطالعه حاضر، سنجش دوره حیات گردشگری در شهرستان بویراحمد بر اساس مدل چرخه حیات باتلر و بررسی سطح توسعه گردشگری از دیدگاه ساکنان شهرستان بویراحمد است. فرآیند انجام تحقیق، با تأکید بر روش شناسی چرخه حیات گردشگری و به تفکیک مراحل ششگانه آن صورت پذیرفته است. با توجه به کمبود آمار موثق و رسمی و همچنین وجود شاخص هایی برای شناسایی جایگاه مقاصد در هر مرحله از عمر مقاصد در یک رویکرد کیفی، جهت آگاهی از دیدگاه جوامع محلی نسبت به توسعه گردشگری از روش میدانی مبتنی بر پرسشنامه با استفاده از معیارهای عینی و ذهنی استفاده شده است. بر این اساس با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی، پیمایش و نظر سنجی از کارشناسان و مردم محلی به سنجش مرحله رشد گردشگری در منطقه مورد مطالعه اقدام شده است. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار PASS به تعداد 195 نفر در سطح اطمینان 99درصد محاسبه شده است. ابزار پژوهش پرسشنامه ای محقق ساخته با 35 گویه است که پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به میزان 93/0 مورد تأیید قرار گرفته است. یافته های حاصل از پژوهش حاکی از ان است شهرستان بویراحمد از لحاظ گردشگری در حال گذر از مرحله معرفی و از نگاه کارشناسان در ابتدای ورود به مرحله رشد در مدل چرخه حیات مقصد باتلر قرار دارد که نشان از نوپایی آن از نظر کارشناسان و ساکنان شهرستان بویراحمد در عرصه گردشگری می باشد.
نقش رویکرد سیستمی در گسترش گردشگری با تأکید بر مناطق روستایی هدف گردشگری استان کردستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در رویکرد غالب مدیریت گردشگری یعنی رویکرد سیستمی، گردشگری از دو بعد اصلی عرضه و تقاضا شکل گرفته که عملکرد مطلوب آنها تحت تأثیر محیط بیرونی(شرایط اقتصادی، اجتماعی و..) اثرگذار بر عملکرد این دو بعد می باشد. باید دانست که گسترش مطلوب گردشگری در نواحی روستایی به عنوان فعالیتی با صحنه ای گسترده که دربرگیرنده بازیگران متعدد می باشد، نیازمند عملکرد هماهنگ و سازمند تمامی ابعاد و عناصر آن می باشد. این در حالی است که در روستاهای منطقه مورد مطالعه نیز همانند شرایط عمومی گردشگری روستایی کشور، تسلط دیدگاه بخشی و جزئی نگری در مدیریت گردشگری آنها سبب عملکرد نامطلوب عناصر اصلی سیستم گردشگری و در نتیجه عدم تحقق نتایج مثبت توسعه گردشگری روستایی گردیده است. در این راستا نیاز است که در ابتدا با دیدگاهی جامع و مبتنی بر رویکرد سیستمی، وضعیت گردشگری منطقه آسیب شناسی گردیده و در وهله بعد راهبردهای عملی جهت برون رفت از وضع نامطلوب موجود تدوین گردد. پژوهش کاربردی حاضر نیز به منظور دستیابی به این اهداف انجام گرفته است. گردآوری اطلاعات در بخش نظری با استفاده از منابع اسنادی و در بخش عملی با توزیع پرسشنامه در میان 100 نفر از صاحبنظران و متخصصان گردشگری استان کردستان بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی(میانگین و مد) و آزمون های آماری T تک نمونه ای و رتبه ای فریدمن و تکنیک سوات در نرم افزارهای SPSS، excel و expert choice، نشان دادند وضعیت شاخص های بعد تقاضا و محیط بیرونی در حد رضایت بخشی هستند و در مقابل وضعیت بعد عرضه سیستم گردشگری منطقه نامطلوب ارزیابی گردیده است. همچنین نتایج تکنیک برنامه ریزی سوات هم نشانگر قرار گرفتن منطقه مورد مطالعه در موقعیت تهاجمی و رسوخ در بازار می باشد و در میان راهبردهای این موقعیت نیز بهره گیری از موقعیت مطلوب قرارگیری در مسیر عمده و مهم گردشگری تجاری کشور یعنی بانه – مریوان، مهمترین و اولویت دارترین راهبرد اجرایی است.
تعیین و اولویت بندی استراتژی های گردشگری مذهبی استان قم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تدوین و اولویت بندی راهبرد های گردشگری مذهبی در استان قم می باشد. در این تحقیق ابتدا به کمک تکنیک های تدوین راهبرد، مهم ترین عوامل اثر گذار داخلی و خارجی شناسایی شد و با استفاده از ماتریس نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدات، راهبرد های گردشگری مذهبی تدوین شدند. در پژوهش حاضر برای تجزیه و تحلیل کمی SWOT و در نظر گرفتن وابستگی های ممکن میان عوامل، از روش فرآیند تحلیل شبکه ای استفاده شد. وابستگی های ممکن میان عوامل SWOT، وزن های عوامل راهبردی، وزن های عوامل فرعی و اولویت های راهبرد های جایگزین را تحت تأثیر قرار می دهند. نتیجه این پژوهش، تدوین و شناسایی اولویت راهبرد های گردشگری مذهبی با استفاده از تلفیق تکنیک های SWOT و ANP می باشد. براساس نتایج حاصل از پژوهش، استراتژی های گروه SO دارای بیشترین وزن بوده و به عنوان بهترین نوع استراتژی برای اجرا انتخاب می شوند.
شناسایی و اولویت بندی مشکلات گردشگری ورزش چوگان در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش شناسایی مشکلات گردشگری ورزش چوگان در ایران است.گردشگری چوگان، جایگاه و اهمیت ویژه ای در جهان دارد و تاکنون کشورهای دارنده دانش فنی این رشته ورزشی با ارائه برنامه ها و مراسم هیجان انگیز متعدد و ارائه بسته های توریستی برای گردشگران دوستدار این ورزش در این زمینه تلاش های موفقی داشته اند روش تحقیق: روش پژوهش پیمایشی از نوع همبستگی است. از نظر هدف کاربردی و با ابزار پرسشنامه انجام گردید. جامعه آماری پژوهش شامل صاحبنظران سه حوزه؛ ورزش چوگان، حوزه تربیت بدنی و ورزش و حوزه گردشگری و میراث فرهنگی است. از آن جایی که در این حوزه دانش لازم برای جامعه آماری وجود ندارد، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. نمونه آماری این پژوهش شامل 195 نفر است. برای پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن برای کل سؤالات 91/0 و برای مؤلفه های مدیریتی، فرهنگی و زیرساختی به ترتیب 86/0، 89/0 و 81/0 بود. نتایج: نتایج نشان داد عامل فرهنگی با میانگین 08/2 در رتبه یکم مشکلات گردشگری چوگان قرار دارد. همچنین عوامل زیرساختی با میانگین 06/2، مدیریتی با میانگین 86/1، به ترتیب در رده های دوم و سوم رتبه بندی شدند. نتیجه گیری: به منظور توسعه گردشگری چوگان در ایران، باید به همه عوامل فرهنگی، زیرساختی و مدیریتی توجه شود و لازمه توسعه همه جانبه بودن آن است. عوامل مدیریتی به عنوان موتور محرکه سایر عوامل نقش کلیدی و تعیین کننده دارد.
عوامل مؤثر برحضور گردشگران در رویدادهای ورزشی با استفاده از روش TOPSIS(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
امروزه حضور گردشگران در رویدادهای ورزشی ضامن بقا و ادامه حیات سازمان دهندگان و رویدادهای ورزشی است. شناخت عوامل مؤثر بر حضور گردشگران در رویدادهای ورزشی می تواند به برنامه ریزی برای حضور آنها کمک فراوانی کند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر حضور گردشگران در رویدادهای ورزشی است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها توصیفی- پیمایشی به شمار می آید. جامعه آماری این پژوهش را کلیه گردشگران شرکت کننده در مسابقات تیم ملی فوتبال تشکیل دادند. حجم نمونه 319 نفر از گردشگران بودند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ویمبلدون بود که میرزایی(1388) در تحقیق خود از آن استفاده کرده بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش های آنتروپی شانون و تاپسیس با نرم افزار Excell انجام شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که در بین عوامل مؤثر بر حضور گردشگران در رویدادهای ورزشی عوامل سرگرمی، اجتماعی شدن و آرامش (عوامل سوق دهنده) و انگیزه های طرفدار و مقصد (عوامل جلب کننده) مهمترین عوامل برای حضور در رویداد ورزشی بودند و عوامل مشکلات اقتصادی و مشکلات شخصی (عوامل بازدارنده) نیز عوامل مؤثر برای عدم حضور در رویداد ورزشی بودند. عوامل سوق دهنده (سرگرمی، اجتماعی شدن و آرامش) اهمیت بیشتری نسبت به عوامل جلب کننده (انگیزه های طرفدار و مقصد) جهت حضور گردشگران در رویدادهای ورزشی هستند؛ این بدین معنی است که گردشگران بیشتر به وسیله دور شدن از محیط کنونی (عوامل مرتبط با مبدا) نسبت به جذابیت های مقصد و رویداد (عوامل مرتبط با مقصد) جذب رویدادهای ورزشی می شوند. اگرچه ممکن است عوامل سوق دهنده و جلب کننده یک جاذبه قوی برای حضور در رویداد ورزشی باشند؛ اما تضمینی برای حضور در رویداد نیست، خصوصاً اینکه عوامل بازدارنده می توانند با احتمال قویتری حضور در رویداد را تحت تأثیر قرار دهند. در نهایت باید خاطر نشان کنیم که یک عامل منفرد به ندرت دلیل منحصر به فردی برای حضور در رویداد شناخته می شود؛ بلکه مجموعه ای از عوامل برای سفر، نسبت به عوامل دیگر برتری دارند
تعیین سطوح آسایش اقلیمی ماهانه در منطقه آزاد چابهار با نگاه گردشگری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
با توجه به رابطه تنگاتنگ اقلیم و گردشگری، سازمان های گردشگری باید در برنامه ریزی ها و طراحی های آینده، پتانسیل های زیست اقلیمی مناطق را مدنظر قرار دهند. در این پژوهش به منظور شناخت قابلیت های اقلیم گردشگری در منطقه آزاد چابهار از شاخص های زیست اقلیمی ترجونگ، شاخص گرما، humidex، فشار عصبی، دمای مؤثر و بیکر استفاده شد. در همین راستا داده های هواشناسی ایستگاه سینوپتیک چابهار که در منطقه آزاد واقع شده است، در طی دوره 1981 تا 2010 مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که در این منطقه، ماه های ژانویه، فوریه و دسامبر از بیشترین آسایش اقلیمی برای گردشگری برخوردار هستند و کلیه مدل ها مطلوبیت این ماه ها را مورد تأیید قرار می دهند. بر طبق نتایج بدست آمده از اکثر مدل ها، در این ایستگاه ماه های می، ژوئن و ژوئیه دارای شرایط آسایشی نامطلوبی برای گردشگران می باشند و مسافرت به منطقه در این ماه ها توصیه نمی شود