۱.
فرهنگ «زبان آموز» به مثابه پدیده و سنتی بریتانیایی سابقه ای بیش از نیم قرن دارد. اصطلاح «زبان آموز» عموماً به آن دسته از فرهنگ های لغت انگلیسی اطلاق می شود که مخصوص زبان آموزانی تهیه و تدوین شده که انگلیسی زبان مادریشان نیست و به نوعی جنبه آموزشی این گونه فرهنگ ها برجسته تر است. هدف از نگارش مقاله حاضر عبارت است از شناخت تاریخچه شکل گیری و پیدایش فرهنگ تک زبانه زبان آموز انگلیسی، معرفی نمونه های معروف در این عرصه و توصیف و تبیین دقیق و جامع خصوصیات بارز و ویژگی های متمایزکننده این نوع فرهنگ ها از منظر کلان ساختار، میان ساختار و خردساختار شامل شکل ظاهری، مواد پیش متن فرهنگ، گستره و گنجایش، دامنه بُرد، تعریف نگاری، تصویر دهی، طبقه بندی معنایی، تفکیک درون مدخلی، اطلاعات متعدد و متنوع واژگان شناختی، اطلاعات پیرامونی، الحاقات/ضمائم، و امکانات جنبی. البته برای روشن تر شدن بحث، سه فرهنگ زبان آموز چاپ ناشران معروف و مطرح نیز بررسی می شود: دو فرهنگ روزآمد آموزشی زبان آموز انگلیسی چاپ ناشران بریتانیایی یعنی فرهنگ لغات آکسفورد مخصوص زبان آموزان سطح پیشرفته (OALD) و فرهنگ لغات انگلیسی معاصر لانگمن (LDOCE) و البته تنها فرهنگ در دسترس چاپ ناشران آمریکایی به نام «فرهنگ لغات رندوم هاوس وبستر مخصوص زبان آموزان سطح پیشرفته» (RWAED).در آخر، نگارنده می کوشد چشم اندازی از آینده فرهنگ های زبان آموز، مخاطرات و چالش های پیش رو و فرصت های ناشی از انقلاب دیجیتالی و پیشرفت های فناوری به دست دهد.
۲.
علوم طبیعی و پایه از آن جهت که زیربنای توسعه و پیشرفت و اساس علوم دیگری همچون پزشکی، کشاورزی، فنی و مهندسی هستند، اهمیت بسیاری برای جامعه انسانی دارند. این علوم برای دست یافتن به شرایط مناسب زندگی، فناوری برتر، تجارت و صنایع جدید، سرمایه گذاری در علوم پایه و تحقیقات، مهندسی و توسعه فناوری و نوآوری و جهت دادن به آنها برای دست یابی به محصولات، خدمات، تجارت، فرایندهای اجتماعی و الگوهای مناسب ضروری هستند. دسته بندی و نظم بخشی به علوم و فناوری و جمع آوری اطلاعات از زمان های دور تا به امروز در جنبه های مختلف ، برای رسیدن به پیشرفت های بیشتر به غیر از سرمایه گذاری، حائز اهمیت است. یکی از اصلی ترین روش های دست یابی به چنین هدفی، نگارش دانشنامه های مختلف در زمینه اطلاعات عمومی و نیز دانش تخصصی است. بشر نیاز به داشتن چنین دانشنامه هایی را از زمان های بسیار دور حس می کرد و آنها را منابع اصلی در هر تحقیق و پژوهشی می دانست. از این رو، توجه به تولید دانشنامه های مختلف و با سرعتی متناسب با سرعت رشد و پیشرفت علم و فناوری نقش بسیار مهمی دارد.
۳.
این مقاله تلاش دارد تاریخچه پیدایش دانشنامه ها و سیر تطور تاریخی و فرگشت علم دانشنامه نگاری را به زبانی ساده در اختیار خوانندگان خویش بگذارد. دانشنامه نگاری به عنوان یک روش علمی برای گردآوری، مستندسازی، حفظ و انتقال دانش بشری به نسل های آتی در جهان باستان آغاز گردید اما در قرون وسطی، دوره رنسانس، عصر صنعت چاپ در دنیای پس از رنسانس و دوران رسانه های دیجیتال به مرور به صورت بطئی ولی پیوسته تکوین پیدا کرد به گونه ای که امروزه می توان از دانشنامه نگاری به عنوان یک گونه تخصصی از کاربرد زبان سخن گفت. مقاله عنوان می کند که فرهنگ ها، فرهنگ های توصیفی و دانشنامه ها آثار متفاوتی نیستند بلکه رابطه میان آنها از نوع توزیع اشتراکی در ریاضیات مجموعه هاست و این آثار مرجع، بسته به نوع دانشی که ارائه می کنند، قابل دسته بندی هستند. در این مقاله ضمن تقسیم بندی دانش بشری به سه دسته دانش زبان شناختی، مفهومی و دایره المعارفی، سعی شده است مرز میان فرهنگ ها، فرهنگ های توصیفی و دانشنامه ها را به روشنی ترسیم گردد. مقاله به یک خطای ترجمه ای در دوره رنسانس نیز اشاره می کند که در اثر آن واژه انسایکلوپیدیا به اشتباه خلق شد و رایج گردید. در انتهای مقاله، موضوع رکوردهای آکاشیک نیز مطرح گردید و توضیح مختصری درباره آن داده شده است.
۴.
رعایت مقتضای حال مخاطب، موضوع اصلی علم معانی است و در کنار فصاحت و روانی کلام و پیوند میان اجزای جمله، یکی از شروط رسیدن کلام به جایگاه بلاغت و رسایی است. در پژوهش حاضر، این اصل بلاغی، در «فرهنگ نامه کودکان و نوجوانان» به عنوان نخستین دایره المعارف تألیفی به زبان فارسی برای کودکان و نوجوانان، مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف اصلی این مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای انجام شده، نشان دادن تأثیر رعایت مقتضای حال مخاطب کودک و نوجوان در زبان و سبک نوشتار فرهنگ نامه است. به منظور نیل به این هدف، مداخل 4 جلد منتخب فرهنگ نامه (1، 6، 10 و 12) در سطوح دانش پایه، گزینش مدخل، رسم الخط و به طورخاص، در سطح زبان و بیان، شامل واژگان و جملات مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ساده نویسی و سادگی زبان و بیان که در قالب جملات کوتاه، پرهیز از واژه های پیچیده و نامفهوم و استفاده از کلمات فارسی نمود پیدا کرده، از ویژگی های نثر فرهنگ نامه است، که بیش از هر چیز به همان ویژگی مخاطب محوربودن اثر برمی گردد. نویسندگان مقالات فرهنگ نامه، با درنظرگرفتن مخاطبان خود، همواره اصل سادگی زبان و بیان را مدنظر دارند؛ چنان که در بررسی سطح واژگان، فراوانی واژگان 3هجایی (41%) قابل توجه است و در سطح جملات، مشاهده شده است که جملات کمتر از ده واژه (80%) و جملات حاوی یک پیام (%5/47)، بسامد بیشتری دارند.
۵.
دانشنامه ها کتاب یا مجموعه ای از کتاب های مرجع هستند که دانسته هایی در زمینه همه شاخه های دانش، یا شاخه ای ویژه از دانش های تخصصی را دربرمی گیرند و برای دریافت آگاهی اجمالی استفاده می شوند. هدف اصلی از تدوین دانشنامه ها ضبط و انتقال دانش بشری به نسل های حال و آینده است. مبحث های دانشنامه ها به نحوی تدوین می شوند که با صرف کمترین زمان ممکن در اختیار مخاطب قرار گیرد. باتوجه به اینکه دانشنامه های عمومی دربرگیرنده همه شاخه های دانش بشری هستند، معمولاً مشتمل بر مقاله های کوتاه اند، درحالی که دانشنامه های تخصصی مقاله های کوتاه، متوسط و حتی با گستردگی کامل را دربردارند. هدف این مقاله نخست سیر در دانشنامه های بزرگ در جهان و استخراج مدخل «ریاضیات» در آنها و تحلیل درونی برخی از آنها است. در ادامه چندین دانشنامه فاخر ریاضی را بررسی خواهیم کرد. یکی از این دانشنامه ها، دانشنامه بزرگ ریاضی است که بزرگ ترین دانشنامه ریاضیات است که در حال حاضر در دنیا منتشر شده است. در حال حاضر، ترجمه این دانشنامه را شورای علمی متشکل از افراد زبده در پژوهشکده به عهده دارند.
۶.
دانشنامه ها ب ر مجموع ه ای از تألیفات و آثاری اطلاق می شود که دربردارنده طیف وسیعی از عل وم و مع ارف بش ری است. هدف مطالعه حاضر ارزیابی دانشنامه های زبان شناسی دو دهه اخیر (۲۰۰۰-۲۰۲۰) بر اساس تحلیل محتوایی و ساختاری است، که به روش پیمایشی و با بهره گیری از تحلیل محتوایی و ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل ۱۰ دانشجوی دکتری زبان شناسی و پیکره لازم برای بررسی، سه دانشنامه زبان شناسی (۲۰۰۴)، دانشنامه زبان و زبان شناسی (۲۰۰۵) و دانشنامه زبان شناسی روتلج (۲۰۱۰) است. ابزار ارزیابی دانشنامه ها و جمع آوری داده ها، پرسشنامه ای متشکل از هفت معیار محتوایی و ساختاری است. داده های پژوهش به صورت آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که در تحلیل محتوایی، دانشنامه های مورد بررسی در هر چهار معیار حوزه های اصلی زبان شناسی، معیار حوزه های فرعی زبان شناسی، معیار شاخه های زبان شناسی و معیار ویژگی مقالات با کمبودها و کاستی هایی مواجه هستند. در تحلیل ساختاری نیز، هر سه دانشنامه در معیار ویژگی مدخل ها، معیار ویژگی مؤلفان و معیار سازمان بندی دانشنامه در برخی موارد دچار نقایصی هستند. این در حالی است که در مقایسه تحلیل محتوایی و ساختاری سه دانشنامه مشخص شد، میزان تحقق معیارهای ساختاری بیش از معیارهای محتوایی است. بر پایه یافته ها این نتیجه کلی حاصل شدکه به لحاظ محتوایی هنوز نمی توان دانشنامه های دو دهه اخیر در علم زبان شناسی را به عنوان منابع تخصصی جامع و مرجع در نظر گرفت.