مهلا آرین پور

مهلا آرین پور

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

اختلالات نوایی در بیماران آسیب دیده مغزی فارسی زبان بر پایه پروتکل مهارت های ارتباطی مونترال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال نوایی پروتکل مهارت های ارتباطی مونترال آسیب نیمکره راست آسیب نیمکره چپ بزرگسال فارسی زبان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶ تعداد دانلود : ۲۵۰
هدف پژوهش، ارزیابی مهارت نوایی در بیماران بزرگسال آسیب دیده نیمکره مغزی با استفاده از نسخه فارسی پروتکل ارزیابی مهارت های ارتباطی مونترال بود. روش پژوهش از نوع کمًی و تجربی بود. 10 بیمار آسیب دیده مغزی جامعه آماری پژوهش را شکل می دادند. آزمون های غربالگری و خرده آزمون های مهارت نوایی پروتکل روی آن ها اجرا شد. داده های آماری به دو صورت آمار توصیفی و تحلیلی ارائه شدند. روش آماری پارمتریک تی دو گروه مستقل برای بررسی معناداری هر یک از متغیرهای پژوهش در دو گروه بیماران به کار برده شد. داده های به دست آمده نشان دادند که بیماران آسیب دیده نیمکره راست در همه خرده آزمون ها نسبت به بیماران آسیب دیده چپ عملکرد ضعیف تری داشتند. اگرچه میان عملکرد آزمودنی های دو گروه تفاوت هایی مشاهده شد ولی، تحلیل استنباطی روشن نمود که تفاوت بین دو گروه فقط در آهنگ احساسی گفتار (درک) معنی دار است (05/0 > P) و در دیگر خرده آزمون ها این سطح معنی داری مشاهده نشد. به طور کلی، یافته های پژوهش نشان داد که آسیب به نیمکره راست و چپ منجر به بروز اختلال نوایی در بیماران آسیب دیده مغزی می شود. ولی، آسیب به نیمکره راست در مقایسه با آسیب به نیمکره چپ مغز، میزان و شدت اختلال مهارت نوایی را افزایش می دهد. همچنین آسیب به لوب گیجگاهی (بخش میانی لوب گیجگاهی) نیمکره راست و ناحیه گیجگاهی، به ویژه نواحی گیجگاهی-پیشانی، نیمکره چپ، منجر به بروز اختلال در مهارت های نوایی می شود. بنابراین، بر پایه داده های پژوهش حاضر، شاید بتوان ادعا نمود که بین میزان اختلال در پردازش مهارت نوایی با جایگاه ضایعه مغزی ارتباط مستقیمی وجود دارد.
۲.

ارزیابی مهارت ارتباطی گفتمان در بیماران آسیب دیده نیمکره چپ و راست فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلالات گفتمانی آسیب نیمکره راست آسیب نیمکره چپ سکته مغزی فارسی زبان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۷۹
مطالعه حاضر با هدف ارزیابی و مقایسه اختلالات گفتمانی در بیماران بزرگسال آسیب دیده نیمکره راست و چپ مغز به دلیل سکته مغزی انجام گرفت. یافته ها نشان دادند که بین عملکرد دو گروه بیماران در مهارت ارتباطی گفتمان تفاوت وجود دارد، اما این تفاوت عملکرد معنی دار نیست. در گروه بیماران آسیب دیده نیمکره راست، بیمارانی با آسیب لوب گیجگاهی، ضعیف ترین عملکرد را در مهارت های ارتباطی گفتمان داشتند که نشان می داد آسیب به لوب گیجگاهی و نواحی پیرامون آن در نیمکره راست مغز می تواند منجر به بروز اختلال در مهارت گفتمانی شود. بررسی رابطه جایگاه آسیب مغزی و میزان اختلالات گروه بیماران آسیب دیده نیمکره چپ نیز دلالت بر آن داشت که آزمودنی هایی با جایگاه آسیب در نواحی گیجگاهی-پیشانی و گیجگاهی-آهیانه ای در نیمکره چپ مغز، بالاترین میزان اختلال عملکرد را در خرده آزمون های ام. ای. سی. نشان دادند. آسیب به هر دو نیمکره راست و چپ مغز منجر به بروز اختلال در مهارت گفتمانی می شود، اما آسیب به نیمکره راست با شدت اختلالات بیشتری همراه است. بر پایه داده هایی که از دو گروه بیماران پژوهش حاضر به دست آمد، می توان ادعا کرد که بین بروز اختلال در پردازش مهارت گفتمانی با جایگاه ضایعه مغزی رابطه مستقیمی وجود دارد.
۳.

نگاهی بر انواع باهم آیی در غزلیات صائب تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باهم آیی باهم آیی همنشینی باهم آیی متداعی غزلیات صائب تبریزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۱۸
«باهم آیی» در متون ادبی که حاصل خلاقیت شاعر و نویسنده در انتخاب و تلفیق واژگان در محور همنشینی زبان با ارائه تصاویر بدیع است، تناسب معنایی و لفظی دلپذیری را ایجاد می کند که گاهی مشخصه سبکی آن شاعر یا نویسنده به شمار می رود؛ از این رو، بررسی متون ادبی از منظر باهم آیی ها، زمینه را برای شناخت بیشتر آثار ادبی و سبک پدیدآورندگان آن ها فراهم می کند. در پژوهش حاضر، این پدیده زبانی در غزلیات صائب تبریزی که سبک هندی در شعر او به کمال رسیده، مورد مطالعه قرار گرفته است. اهداف اصلی این مطالعه، نشان دادن پربسامدترین نوع باهم آیی ها، انواع و همچنین کارکرد آن ها در خلق معانی و تصاویر بدیع در غزلیات صائب به روش توصیفی-  تحلیلی است که به منظور نیل به این اهداف از تقسیم بندی ای که صفوی از باهم آیی ها در زبان فارسی ارائه داده، بهره گرفته شده است. این پژوهش، پیکره بنیاد بوده و پیکره مورد نیاز آن از50 غزل صائب (از غزل1400 تا1450) با حدود 573 بیت، استخراج شده است. از این میان، 278 بیت حاوی انواع باهم آیی ها بوده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که از انواع باهم آیی، بجز باهم آیی «فعل با فعل»، «قید با فعل» و «هم آوا- هم نویسه» در غزلیات صائب بهره گرفته شده است، اما باهم آیی تداعی معنایی و از میان انواع روابط مفهومی آن، رابطه شمول معنایی، بیشترین بسامد کاربرد را داشته است. همچنین در این بررسی مشخص شد که می توان انواع باهم آیی های غزلیات صائب را در سه گروه طبقه بندی کرد:  1-  باهم آیی هایی که با همان لفظ و معنا امروزه نیز در زبان و شعر معاصر به کار می روند .2-  واژگان هم آیندی که با اندکی تغییر در لفظ، اما با همان بار معنایی در روزگار ما نیز کاربرد دارند. 3-  هم آیندهایی که یکی از واژگان آن، به کلی مهجور شده و در زبان و شعر امروز به کار نمی رود.
۴.

ارزیابی محتوایی و ساختاری دانشنامه های زبان شناسی در دو دهه اخیر (۲۰۰۰-۲۰۲۰)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۲۹
دانشنامه ها ب ر مجموع ه ای از تألیفات و آثاری اطلاق می شود که دربردارنده طیف وسیعی از عل وم و مع ارف بش ری است. هدف مطالعه حاضر ارزیابی دانشنامه های زبان شناسی دو دهه اخیر (۲۰۰۰-۲۰۲۰) بر اساس تحلیل محتوایی و ساختاری است، که به روش پیمایشی و با بهره گیری از تحلیل محتوایی و ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل ۱۰ دانشجوی دکتری زبان شناسی و پیکره لازم برای بررسی، سه دانشنامه زبان شناسی (۲۰۰۴)، دانشنامه زبان و زبان شناسی (۲۰۰۵) و دانشنامه زبان شناسی روتلج (۲۰۱۰) است. ابزار ارزیابی دانشنامه ها و جمع آوری داده ها، پرسشنامه ای متشکل از هفت معیار محتوایی و ساختاری است. داده های پژوهش به صورت آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که در تحلیل محتوایی، دانشنامه های مورد بررسی در هر چهار معیار حوزه های اصلی زبان شناسی، معیار حوزه های فرعی زبان شناسی، معیار شاخه های زبان شناسی و معیار ویژگی مقالات با کمبودها و کاستی هایی مواجه هستند. در تحلیل ساختاری نیز، هر سه دانشنامه در معیار ویژگی مدخل ها، معیار ویژگی مؤلفان و معیار سازمان بندی دانشنامه در برخی موارد دچار نقایصی هستند. این در حالی است که در مقایسه تحلیل محتوایی و ساختاری سه دانشنامه مشخص شد، میزان تحقق معیارهای ساختاری بیش از معیارهای محتوایی است. بر پایه یافته ها این نتیجه کلی حاصل شدکه به لحاظ محتوایی هنوز نمی توان دانشنامه های دو دهه اخیر در علم زبان شناسی را به عنوان منابع تخصصی جامع و مرجع در نظر گرفت.
۵.

دستورپریشی، سیر تحول نظریه های زبان شناختی

کلید واژه ها: دستورپریشی زبان پریشی زبان پریشی بروکا نظریه های نحوی درک و تولید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۷ تعداد دانلود : ۴۸۴
دستورپریشی یکی از انواع اختلالات زبان پریشی است. در اختلال دستورپریشی که به عنوان یکی از نمونه های شناخته شده زبان پریشی مطرح است، جریان گفتار قطع نمی شود، بلکه گفتار دچار نابسامانی هایی می شود که عمدتاً اختلال در ساختار دستوری یا نحوی زبان ایجاد می کند. در پژوهش حاضر تلاش شده است ضمن مروری بر سیر تحول نظریه های دستورپریشی، دیدگاه های مطرح درباره این موضوع از آغاز تاکنون به صورت اجمالی بررسی شود. به این منظور دو فرض مبنای اصلی قرار گرفته است. بر مبنای فرض اول، روند تغییرات بالینی در دستورپریشی از ابتدا تاکنون یکسان بوده است و دیگر آن که نظریه جامع و یکپارچه ای در زمینه بیان پیچیدگی های نشانگان دستوری وجود ندارد. روش پژوهش از نوع مروری است. در این مقاله سیر تحول نظریه ها در قالب رویکرد زبان شناختی درک و تولید در دستورپریشی مطرح شده اند. در طول تاریخ بررسی های دستورپریشی، پژوهشگران و محققان توانسته اند تقریباً به طور کامل به مشخصات همگانی دستورپریشی دست یابند و در این زمینه یکدستی مشاهده می شود. اما به نظر می رسد هیچ گونه نظریه جامعی وجود ندارد که بتواند به طور کامل پیچیدگی نشانگان دستورپریشی را توضیح دهد. همچنین، نشان داده شد که چگونه و به چه دلایلی در طول تاریخ این نظریه ها تغییر یافته اند.
۶.

رویکرد معناشناسی شناختی به حرف اضافه «به» با تأکید بر شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حرف اضافه «به» مقوله شعاعی شبکه معنایی معنی شناسی شناختی شاهنامه فردوسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۲ تعداد دانلود : ۵۰۱
«به» یکی از پرکاربردترین حروف اضافه در زبان فارسی است که معانی گوناگونی دارد. پژوهش حاضر با استفاده از کاربرد این حرف در داستانی از شاهنامه فردوسی، به بررسی مقولات شعاعی حرف اضافه «به» از منظری شناختی می پردازد. پیکره موردنیاز این پژوهش، از داستان «بیژن و منیژه» شاهنامه (با 1312 بیت) استخراج شده است. اهداف اصلی این مطالعه، نشان دادن ساختار شعاعی شبکه معنایی حرف اضافه «به» و بررسی تغییرات معنایی ایجادشده در شبکه معنایی آن، به روش، توصیفی- تحلیلی است که به منظور نیل به این اهداف و تحلیل، از رویکرد چند معنایی سامان مند تایلر و ایوانز بهره گرفته شده است. نوع روش پیکره بنیاد است. یافته ها حاکی از آن است که در 631 بیت از کل ابیات این داستان، حرف اضافه «به» با بسامد 789 بار به کار رفته است که معانی مختلف آن در این ابیات، از حالتی نظام مند برخوردار بوده و در شبکه معنایی منسجمی در قالب ساختار شعاعی قرار گرفته اند. در شاهنامه، معنای سرنمونی این حرف اضافه در مفهوم «الصاق و اتصال» بیشترین بسامد وقوع را دارد. همچنین نتایج مؤید آن است که در داستان بیژن و منیژه، معانی گوناگون «به» در قالب ساختاری و شعاعی و در خوشه های معنایی «الصاق و اتصال»، «مخاطب قراردادن و ایجاد ارتباط»، «استعانت و واسطه»، «تعلیل» و «مصاحبت و همراهی»، حول محور معنای سرنمونی آن، یعنی «الصاق و اتصال» مورد استفاده قرار گرفته اند

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان