مقالات
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر جنسیت و تخصص مالی کمیته حسابرسی بر مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس ایران انجام گرفته است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و با گردآوری شواهد از استناد سازمانی به صورت همبستگی و پس رویدادی بررسی شده است. جامعه آماری پژوهش شرکت های بورس اوراق بهادار تهران است که تعداد ۱۴۴ شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. محدوده زمانی پژوهش از سال های ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۹ است. برای تصمیم گیری در مورد فرضیه های پژوهش دو مدل رگرسیون ترکیبی بررسی و سه فرضیه آزمون شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که جنسیت اعضای کمیته حسابرسی بر مدیریت سود تأثیر معناداری ندارد. تخصص مالی کمیته حسابرسی و همچنین تعامل جنسیت اعضای کمیته حسابرسی و تخصص مالی کمیته حسابرسی بر مدیریت سود تأثیر معکوس و معناداری دارند. بنابراین به طور کلی جنسیت اعضای کمیته حسابرسی و تخصص مالی کمیته حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بر مدیریت سود تأثیر معناداری دارند. لذا تعامل دو متغیر جنسیت و تخصص مالی بر مدیریت سود تأثیرگذار است. در واقع افزایش زنان کمیته حسابرسی و تخصص مالی آن ها توأماً منجر به کاهش مدیریت سود می شود.
عدم ماندگاری نیروی کار حرفه ای در مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران
حوزه های تخصصی:
عدم ماندگاری نیروی حرفه ای حسابرسی یکی از مشکلات اساسی حرفه حسابرسی است که می تواند یکی از عوامل کاهش کیفیت حسابرسی باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی علل عدم ماندگاری نیروهای مزبور در مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران می باشد. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه غیرساختار یافته با 9 نفر از کارکنان حرفه ای مؤسسات حسابرسی، استفاده شده است. مقوله ها و مؤلفه های مؤثر بر تصمیم عدم ماندگاری کارکنان حرفه ای، از طریق کدگذاری و تحلیل مضمون مصاحبه های انجام شده شناسایی و ارائه گردید. معیارهای مخاطرات کارکنان حرفه ای حسابرسی به شرح زیر به دست آمدند. معیارهای عدم تسهیم دانش و عدم اهمیت صلاحیت های عمومی کارکنان در مؤسسات شامل مناسب نبودن آموزش حرفه ای و استرس ارتقا شغلی، معیارهای نوع ابعاد شخصیتی کارکنان شامل نبودن محل کار ثابت و حجم و فشار بالای کار، معیارهای عدم مشارکت مناسب کارکنان در مؤسسات شامل حقوق و مزایای شغل و ترکیب نامناسب تیم های حرفه ای و معیارهای عدم ایجاد رفتار کاری نوآورانه در مؤسسات و عدم استفاده از فناوری ها شامل عدم ایجاد رفتار کاری نوآورانه در مؤسسات و عدم استفاده از فناوری ها شامل نوآور نبودن فعالیت ها در حسابرسی می باشد. با توجه به یافته های تحقیق می توان گفت همه دلایل خروج کارکنان حرفه ای معطوف به مسائل اقتصادی نبوده و شامل معیارهایی همچون آموزش حرفه ای، نحوه ارتقا شغلی، تشریح شرایط کاری حرفه حسابرسی برای دانشجویان قبل از ورود به حرفه و استفاده از فناوری های نوین (ازجمله استفاده از نرم افزارهای رایانه ای) در حسابرسی می باشد. پژوهش حاضر، می تواند برای مراجع ذی صلاح مربوطه در خصوص جلوگیری از خروج پرسنل حرفه ای از مؤسسات حسابرسی با توجه به کمبود نیروی حرفه ای مؤثر باشد.
تأثیر تنوع جنسیتی در کمیته حسابرسی بر عملکرد شرکت
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بینش جدیدی در مورد تاثیر عضویت زنان در کمیته حسابرسی بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ارائه می دهد تا نقش زنان با توجه به عدم الزام قانونی برای حضور آنان در شرکت های ایرانی بررسی شود. هدف پژوهش حاضر بهبود عملکرد مالی و غیرمالی شرکت ها از طریق حضور زنان است. داده های 114 شرکت که به روش حذف سیستماتیک انتخاب شده اند طی سال های 1392 تا 1398 بررسی شده است. عملکرد شامل عملکرد مالی با پنج شاخص بازده دارایی ها، بازده حقوق مالکانه، نسبت کیوتوبین، رشد سود عملیاتی و نسبت قیمت به سود و عملکرد غیرمالی با چهار شاخص نرخ عدم نقص، نسبت سهم بازار، رقابت در بازار محصول و سرمایه فکری اندازه گیری شده است. در این پژوهش دو فرضیه در نظر گرفته شده و برای آزمون آن ها از رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد حضور زنان در کمیته حسابرسی باعث کاهش بازده دارایی ها و افزایش مقدار متغیرهای نسبت سهم بازار و رقابت در بازار محصول شده است. بنابراین، نتایج پژوهش حاکی از آن است که تاثیر حضور زنان در کمیته حسابرسی بر عملکرد مالی منفی و بر عملکرد غیرمالی مثبت است.
تبیین تکنیک های حسابداری و حسابرسی دادگاهی و به کارگیری آن در تشخیص ورشکستگی
حوزه های تخصصی:
وقوع بحران ها و رسوایی های مالی در دنیا اعتماد سرمایه گذاران را کاهش داده است و موجب شده مسئولین تأکید قابل توجهی به کشف تقلب ها و بهبود اعتماد عمومی به گزارش های مالی داشته باشند. در پاسخ به این موضوعات، حسابداری دادگاهی به عنوان حوزه ای نوین از حسابداری ظهور یافته است. انجمن حسابداران رسمی آمریکا حسابداری دادگاهی را استفاده از دانش تخصصی و مهارت های تحقیقی برای جمع آوری، تجزیه و تحلیل و ارزیابی مدارک و تفسیر و انتقال یافته ها به دادگاه، هیئت مدیره یا سایر سازمانهای حقوقی یا اداری تعریف می کند. پژوهش حاضر با معرفی ابعاد مختلف حسابداری دادگاهی و مهارت های لازم برای حسابداران دادگاهی به تبیین کاربرد آن در دعاوی ورشکستگی می پردازد و تکنیک هایی را برای تشخیص انواع ورشکستگی و کشف تقلب در ورشکستی ارائه می دهد که می تواند به کارشناسان رسمی دادگستری برای ارائه نظر کارشناسی با کیفیت در دعاوی ورشکستگی کمک نماید و موجب دادرسی عادلانه گردد.
تبیین نقش توانایی مدیریت و مدیریت ریسک سازمانی بر اظهار نظر حسابرس در مورد تداوم فعالیت
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین نقش توانایی مدیریت و مدیریت ریسک سازمانی بر اظهار نظر حسابرس با تاکید بر ابهام در تداوم فعالیت شرکتهای عضو بورس اوراق بهادار تهران است. در پژوهش حاضر تعداد 180 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1387 الی 1398 (12 سال) مورد بررسی قرار گرفت. به عبارت بهتر 2160 سال- شرکت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. برای اندازه گیری شاخص توانایی مدیریت از مدل تحلیل پوششی داده ها و برای اندازه گیری متغیر مدیریت ریسک سازمانی از طریق مدل گوردون استفاده شده است. در این پژوهش از رگرسیون حداقل مربعات برای آزمون فرضیه پژوهش استفاده گردیده است. نتایج بررسی ها مؤید این موضوع است که هرچه شرکت فرآیندهای مدیریت ریسک سازمانی را بهبود دهد، در گزارش حسابرسی بندی در خصوص ابهام در تداوم فعالیت وجود ندارد. علاوه بر این هرچه توانایی مدیریت بالاتر باشد، رابطه بین مدیریت ریسک سازمانی و اظهار نظر حسابرس در خصوص تداوم فعالیت شرکت تقویت می شود. در واقع توانایی مدیریت منجر به ایجاد مدیریت ریسک سازمانی بهتر شده و حسابرس بندی در خصوص چالش تداوم فعالیت شرکت بیان ننموده است.
محیط کنترلی و حسابرسی بخش عمومی
حوزه های تخصصی:
اثر بخشی کنترل های داخلی ریسک از دست رفتن دارایی ها را کاهش می دهد، اطمینان نسبت به اطلاعات ارائه شده را بالا برده و از تطابق عملیات با الزامات از پیش تعیین شده اطمینان حاصل می کند. هدف این مقاله بررسی و رتبه بندی عوامل موثر بر محیط کنترلی، به عنوان یکی از مهم ترین اجزای سیستم های کنترل داخلی در حسابرسی بخش عمومی می باشد. این مقاله از نوع توصیفی تحلیلی بوده و شامل ۱۸۰ نفر از مدیران دستگاه های اجرایی استان کرمان در سال ۱۴۰۰ می باشد. اطلاعات پژوهش با استفاده از پرسشنامه گردآوری و از روش های آماری توصیفی و استنباطی از قبیل آزمون همبستگی پیرسون، آزمون رگرسیون خطی ساده و آزمون رتبه بندی فریدمن جهت تحلیل استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که عوامل درستکاری و رعایت ارزش های اخلاقی، صلاحیت حرفه ای، مدیریت، ساختار سازمان، تفویض اختیار و مسئولیت، سیاست ها و روش های توسعه منابع انسانی و نظارت، از عوامل موثر بر محیط کنترلی در حسابرسی بخش عمومی می باشند. به عبارتی توجه و تقویت عوامل موثر بر محیط کنترلی به منظور حصول اطمینان از ارائه منصفانه و قابل قبول صورت های مالی، رعایت قوانین و مقررات مالی و محاسباتی، تحقق اهداف از پیش تعیین شده و حراست و استفاده بجا و مطلوب از اموال و دارایی ها، تقویت سیستم کنترل داخلی در بخش عمومی و افزایش اطمینان بخشی حسابرسی را به دنبال خواهد داشت. همچنین بر اساس اولویت بندی عوامل موثر بر محیط کنترلی در بخش عمومی درستکاری و رعایت ارزش های اخلاقی دارای بیشترین اهمیت است که در جهت تقویت محیط کنترلی باید به آن توجه ویژه کرد.