مقالات
حوزه های تخصصی:
تفکر الهیاتی علامه طباطبائی منظومه ای منسجم است که توانسته میان اجزای به ظاهر پراکنده ارتباط معنادار برقرار کند. وی نقطه مرکزی این نظام را حقیقت توحید می داند؛ یعنی توحید در کنار دیگر حقایق الهیاتی نیست؛ بلکه نقطه کانونی فهم دین به شمار می رود. فهم این منظومه نیازمند آشنایی با قواعدی است که حقیقت خزائن (آیه 21 سوره حجر) یکی از مهم ترین آنهاست. علامه این مفهوم را با وجود جمعیِ حکمت متعالیه متناظر می داند و با استفاده از این مفهوم، نحوه پیدایش کثرات از وجود مطلق را توضیح می دهد. همچنین با مرتبط ساختن دیگر بخش های کلامی با خزائن، ارتباط نظام وار میان اجزای دین و خزائن و در نتیجه با حقیقت توحید را برقرار می کند. وی معنای خلقت، عالم طینت و میثاق، قضا و قدر، خلق و امر، علم فعلی و انفعالی، علیت و اعجاز، امر بین الامرین، تأویل قرآن و... را با محوریت مفهوم خزائن تحلیل کرده است. این مقاله درصدد معرفی نقش مفهوم خزائن در شبکه معنایی الهیات از منظر علامه است و با روش اسنادی تحلیلی سامان یافته است.
نقش و جایگاه قرآن در تاریخ پژوهی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قرآن مجید برای تاریخ اهمیت ویژه ای قائل است، به گونه ای که حجم قابل توجهی از آیات این کتاب آسمانی ناظر به نقل، تحلیل و فلسفه نظری تاریخ است. لیکن برخی از محققان معاصر در روش های پژوهشی خود، مراجعه به قرآن مجید در حوزه پژوهش های تاریخی را غیرعلمی می انگارند. مهم ترین دلایل آنها بر این مدعا، عدم صدق عنوان «منبع تاریخی» بر متون وحیانی و عدم واقع نمایی نقل های تاریخی قرآن به شمار می آید. در این مقاله با هدف تبیین ضرورت اهتمام به تعالیم تاریخی قرآن و با روش «تحلیلی اجتهادی»، ابتدا صدق تعریف منبع در تاریخ بر قرآن و واقع نمایی آموزه های آن از منظر عقل و نقل اثبات شده، سپس جایگاه قرآن در تاریخ پژوهی از رهگذر نمایاندن نقش قرآن در سه حوزه تاریخ نقلی، تحلیلی و فلسفه نظری تاریخ در قالب مثال تبیین گردیده است.
بررسی آرای مفسران درباره چیستی ربوبیت و الوهیت فرعون(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم در چند آیه ادعای فرعون را درباره ربوبیت و الوهیتش گزارش کرده است. دیدگاه مفسران در تبیین مراد فرعون با کاستی های جدی روبه روست. بخش عمده این کاستی ها در غفلت از پیوند معنایی دو واژه «ربّ» و «اله» و نیز عدم جامع نگری در آیات قرآنی در این زمینه است. در این پژوهش با روش کتابخانه ای در گردآوری مطالب، شیوه اسنادی در نقل دیدگاه ها، و روش توصیفی تحلیلی در بررسی داده ها، ابتدا به اصطلاح شناسی واژه های «رب» و «اله» و رابطه معنایی این دو پرداخته شده، سپس دیدگاه مفسران با نگاهی نظام مند به آیات در این زمینه و دسته بندی زندگی فرعون در سه دوره ارزیابی گردیده است: 1. مقطع پیش از رسالت و حرکت حضرت موسی برای هدایت او؛ 2. مقطع محاجّه و استدلال حضرت موسی با فرعون برای ربوبیت حق تعالی؛ 3. زمان نشان دادن معجزات به وی. نتیجه آنکه فرعون در همه مقاطع سه گانه، خود را «رب» و «اله» می دانست؛ این در حالی بود که وی به ربوبیت و الوهیت خدا جاهل نبوده؛ بلکه از سر علم و لجاجت آن را انکار می کرد.
نحو قرآنی، دیدگاه ها و نقد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
علم نحو از علوم نقش آفرین در تفسیر قرآن است. برخی از نحو پژوهان بر این باورند که علم نحو متعارف، از نظر محتوا و روش، از نحوی که در قرآن به کار رفته و نیز هدف مورد نظرش یعنی کاربست آن در فهم و تفسیر قرآن، منحرف شده است. ازاین رو از اصطلاح جدیدی با عنوان «النحو القرآنی» سخن گفته اند. در این مقاله دیدگاه ها درباره این اصطلاح و کارکردهای متمایز نحو قرآنی، ذیل عناوین «نحو علمی قرآنی»، «نحو تعلیمی قرآنی» و «نحو نص قرآنی» با روش تحلیلی توصیفی بررسی و نقد شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که اولاً بین قواعد نحوی به کاررفته در نحو جمله قرآنی و نحو نص قرآنی با قواعد علم نحو متعارف تفاوتی وجود ندارد؛ ثانیاً در تفسیر قرآن باید از نحو نص قرآنی استفاده کرد؛ یعنی در مقامِ تفسیر هر آیه ای باید قواعد نحوی به کاررفته در آن آیه بر اساس معنای آن آیه تعیین گردد تا از تطبیق و تحمیل قواعد نحو تعلیمی بر آیات جلوگیری شود.
نقد مقاله «بازتأملی در دلالت آیه 30 سوره روم بر تغییرناپذیری فطرت»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مقاله «بازتأملی در دلالت آیه 30 سوره روم بر تغییرناپذیری فطرت»، دیدگاه رایج در تفسیر این آیه را به چالش می کشد و به این نتیجه می رسد که اساساً این آیه ناظر به مسئله «ثبات یا تغییرپذیری فطرت» نیست؛ بلکه مراد آیه، نفی هرگونه «تبدیل» در «آفرینشگری» خداست و معنای آیه فطرت آن است که آفرینش خداوند، قانون هایی دارد که هیچ گاه دستخوش تبدیل نمی شود. این نوشته از دیدگاه رایج در تفسیر آیه 30 سوره روم که این آیه را دال بر تبدیل ناپذیری فطرت می داند، دفاع می کند و نشان می دهد که این دیدگاه منافاتی با اثرپذیری فطرت از عواملی چون تعلیم، تربیت و رفتار ندارد و از تحقق تغییر در مقتَضَیات ذات فطری انسان نمی توان بر تبدیل پذیری هویت ذاتی فطری انسان استدلال نمود و آیات مسخ، دلالتی بر زوال فطرت در انسان های مسخ شده ندارد و اگر آیه فطرت را دال بر نفی هرگونه تبدیل از «آفریدن خدا» فرض کنیم، باز هم این آیه دلالت بر آن دارد که فطرت تبدیل ناپذیر است.
بررسی انتقادی غایت گرایی اخلاقی به مثابه نظریه هنجاری قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
معیار و ملاک ارزش اخلاقی، یکی از مهم ترین مباحث در فلسفه اخلاق است. سه نظریه معروف در این زمینه مطرح شده است: «غایت گرایی اخلاقی»، «وظیفه گرایی اخلاقی» و «اخلاق فضیلت». در میان متفکران مسلمان، در تبیین نظریه اخلاقی سازگار با قرآن اختلاف است. برخی نظریه اخلاقی سازگار با قرآن را «غایت گرایانه» می دانند، اگر چه در نوع غایت گرایی نیز اختلاف است. برخی نظریه اخلاقی قرآن را «خودگرایانه»، برخی «سودگرایانه» و برخی نیز به طور مطلق «غایت گرایانه» تقریر کرده اند، بدون اینکه نوع آن را مشخص کنند؛ ازجمله سیدعلی اکبر حسینی رامندی که نظریه اخلاقی قرآن را غایت گرایانه می داند و با توجه به تأکیدهای قرآن بر نتایج فعل اخلاقی در قالب واژگانی مانند «سعادت، فوز، فلاح، نجات، لذت، امنیت، بشارت، آرامش، رنج، تشویق و انذار» اخلاق قرآنی را فی الجمله سازگار با نظریه های غایت گرا دانسته و آن را با انسان شناسی قرآنی و شیوه تربیت اخلاقی قرآن سازگار می داند. در این مقاله، این دیدگاه در بوته نقد قرار گرفته، نشان داده می شود که آیات مورد استناد در مقام بیان معیار ارزش اخلاقی نیستند و نمی توان غایت گرایی اخلاقی را از آنها استنباط کرد، بلکه در مقام تشویق و ترغیب مؤمنان به پایبندی و رعایت ارزش های اخلاقی هستند.