مقالات
حوزه های تخصصی:
این مقاله تفسیر آیات سیزدهم تا بیستم از سورة بقره ودر بیان برخی از ویژگی هاو کارهای منافقان است. آیه 13: منافقان علی رغم اظهار ایمان در برابر حق تسلیم نیستند و متهم کردن مومنان به سفاهت ناشی از روح مادی گرایی و انحراف از فطرت است و چنین امری عین سفاهت است. آیه 14: منظور از شیطان، کفار قریش، یهود یا سران منافقان است و اظهار ایمان منافقان در نزد مومنان برای استهزائشان بوده است. آیه 15: اظهار ایمان و اخفای کفر از سوی منافقان عین بدبختی، و توهم سعادتمندی باعث شده است که خداوند آنان را به مسخره بگیرد. مهلت خدا به آنان در سرکشی و طغیان، تابع سنت الهی مبنی بر رسیدن هر موجودی به کمال در مسیر انتخاب خود است. آیه 16: تعبیر «خرید ضلالت در عوض هدایت» در باره منافقان به دلیل دسترسی آنان به هدایت الهی است و عبارت «فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ» بیانگر از اساس سود نداشتن ایمان ظاهری آنان است. آیه 17: سرگردانی و گمراهی منافقان همچون کسی است که در تاریکی برای یافتن راه آتشی میافروزد ولی خداوند آن را فوراً خاموش میکند و او را در گمراهی و تاریکی مضاعف، سرگردان وامینهد. آیه 18: کری، لالی و کوری منافقان مربوط به همین دنیا و به سبب بهره نگرفتنشان از ابزارهای شناخت، در مسیر سعادت است. آیه 19 و 20: وضع اهل نفاق شبیه کسی است که در نهایت حیرت و اضطراب و وحشت به سر می برد و از تقدیر الهی نیز نمی تواند بگریزد.
نقش آفرینی قرآن در ادبیات عرب و مهجوریت آن در میان ادیبان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم در ابعاد گوناگون، خدمات شایانی به فرهنگ و ادبیات عربی کرده است؛ خدماتی مانند حفظ زبان و ادبیات عرب و تدوین، شکوفایی و انتشار آن. این مقاله به نقش آفرینی قرآن در این زمینه میپردازد. و نتایج به دست آمده عبارت اند از:
1. در علم لغت، قرآن قلمرو مفهومیِ واژگانِ محدود در امور مادی را به حوزة ارزش های انسانی و معنوی ارتقا داده و دامنة واژگان عربی را وسعت بخشیده و با پیرایش زبان عربی از الفاظ مبتذل، مجموعه ای از کلمات فاخر و ادبی را گرد آورده است. 2. در علم نحو به دلیل اهتمام مسلمانان به درست خوانی قرآن، زمینة تأسیس این دانش را پدید آورده و با ارائة ترکیب های کلامی متنوع در حد اعجاز، موجب غنای زبان عربی شده و فهم، یادگیری و حفظ قواعد ادبی را آسان نموده است. 3. در علوم بلاغی با فراهم آوردن زمینة تدوین این علوم و با استفاده از تشبیهات و تمثیلات ابتکاری خود، بستر کاربردهای فصیح تر و بلیغ تر در زبان عربی را فراهم ساخته است. با این همه، در منابع ادبیِ عربی به منزلت واقعی قرآن عنایت لازم نشده و ادیبان در مرحلة تدوین، تنظیم قواعد و بیان شواهد ادبی، بدان کم توجهی کرده اند که این امر از مصادیق روشن مهجوریت قرآن در جوامع اسلامی است.
نگاهی به مبانی فهم مفردات قرآن و نقش آن در تفسیراز دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چگونگی فهم مفردات قرآن در فرآیند تفسیر، تابع ضوابطی است و از مبانی خاصی ریشه میگیرد. این مقاله با واکاوی متن تفسیر المیزان درصدد به دست دادن مبانی فهم مفردات قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی و بیان تأثیر آن در تفسیر قرآن است. به باور علامه: 1. خصوصیات مصادیق مفردات الفاظ قرآن، خارج از موضوع له آنهاست. این امر امکان اطلاق حقیقی یک واژه بر مصادیق متعدد و به ظاهر متفاوت را فراهم میسازد. 2. مفردات قرآن در آیات مرتبط با صفات خدا و عالم آخرت غالباً در مصادیقی ماورایی و متعالی به کار رفته اند؛ ازاین رو مصادیق رایج و عرفی این واژگان، نباید ذهن مفسر را از توجه به معانی متعالی آنها منصرف نماید.3. به علت تحول معنایی برخی واژگان در گذر زمان، معنای آنها در عرف قرآن متفاوت از معنایی رایج آنها در میان عرب زبانان است، معیار فهم درست این گونه مفردات، کاربرد رایج آنها در عصر نزول است. 4. برخی مفردات در عرف قرآن معنای ویژه ای یافته اند که باید در تفسیر مفردات قرآن مورد توجه قرار بگیرد.5. بسیاری از واژگان دخیل، در زبان عربی معنایی تازه یافته اند، معنای این قبیل واژگان باید با توجه به کاربردهای آن در زبان و ادبیات عرب فهم شود.
جستاری در باب واژه قرآنی«ویکأنّ»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از ترکیب های قرآنی که از دیرباز بحث های نحوی و تفسیری فراوانی را برانگیخته، ترکیب «وَیْکَأَنَّ اللَّهَ » و « وَیْکَأَنَّه» در آیة 82 سوره قصص است. این مقاله، آراء نحویان و مفسران را دربارة ساختار این ترکیب بررسی میکند. ابتدا سخن دانشوران نحو و تفسیر سده های نخستین نقل و ارزیابی و در پایان مقتضای بلاغت قرآن در آن باره بازگو شده است. دربارة ساختار این ترکیب، بیشتر محققان دانش نحو نظر سیبویه را مبنی بر مرکب بودن آن از «وَی» و «کَأنَّ» پذیرفته و آن را بهترین نظر دانسته اند.
امروزه میان اهل فن در این اختلافی نیست که «وَی» در ترکیب «وَیکَأنَّ» موقعیت و معنایی جدا از «کأنّ» دارد واسم صوتی است که بیاختیار در رویارویی با امری خلاف انتظار بر زبان جاری میشود. تنها گفتگو در مفهوم «کَأنَّ» است که آیا برای تشبیه است یا تحقیق و یقین یا چیز دیگر. حاصل بررسی آن است که ترکیب نامبرده آمیزه ای از گمان و شگفتی را با مایه ای از غافلگیری و بیداری پس از توّهم زدگی افاده می کند. علاوه بر تایید این معنی از جهت تحلیل نحوی و زبان شناختی ، فضای وقوع داستان هلاکت قارون و مضامین آیات پیرامونی آیه مورد بحث، قرینه ای روشن بر این معنی است.
نقد تأویل های ناروا از آیات بیانگر نمونه های عینی معاد(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از شیوه های قرآن در اثبات معاد، ارائة نمونة رخدادهایی مشابه معاد است که در همین جهان تحقق یافته است؛ امور خارق العاده ای که خود بیانگر زنده شدن انسان ها و حیوانات پس از مردن در جهان کنونی است. این موارد ـ همان گونه که در پایان برخی از این آیات آمده است ـ نشانة امکان تعلق قدرت الهی بر زنده شدن همة انسان ها و تحقق قیامت کبری است. اما برخی مفسران همچون عبده و رشید رضا در تفسیر المنار، سرسید احمد خان هندی در تفسیر الهدی و الفرقان و نیز مرحوم طالقانی در تفسیر پرتوی از قرآن، بدون اشاره به قرینه و دلیلی موجه، از ظهور چنین آیاتی دست برداشته و کوشیده اند تفسیری خلاف ظاهر ارائه کنند. این نوشتار برآن است تا ضمن بیان تفسیر درست و مطابق با ظاهر این آیات، تأویلات مذکور در تفسیرهای یادشده را بررسی و نقد نماید.
نقدی بر استدلال خلف الله در باب وجود قصه اسطوره ای در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل بحث انگیز دربارة قرآن، ادعای وجود قصه های اسطوره ای در آن است که در دورة معاصر محمد احمد خلف الله طرح کرده است. برخی دانشوران این دیدگاه را نقد کرده و ادلة فراوانی در رد ّ آن آورده اند. مقالة حاضر اصلیترین دلیل خلف الله یعنی آیات مشتمل بر عبارت «اساطیر الاولین» را از منظری متفاوت و بر اساس منهج ادبی وی، نقد و بررسی نموده است.
حاصل بررسی این است که تحلیل آیات بر اساس روش تفسیر ادبی، دالّ بر فقدان قصه های اسطوره ای در قرآن است؛ زیرا در بررسی ادبی، باید آیات به ترتیب نزول، تنظیم و تفسیر شود. به کار گیری این روش نشان میدهد بر خلاف تحلیل خلف الله، پیش از آن که خداوند قصه ای نازل کند، مشرکان بارها قرآن را «اساطیر الاولین» خوانده بودند و حتی اگر بپذیریم قرآن این نسبت را از سوی مشرکان نقل کرده و آن را ردّ نکرده است، مقصود از وجود اساطیر در قرآن نمیتواند قصه های آن باشد. البته با دقت در سیاق آیات مذکور، به دست میآید که این آیات قویّاً درصدد نفی و انکار اسطوره ای بودن مضامین آیات قرآن است.
اعتبار سنت از منظر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله تفسیر آیات سیزدهم تا بیستم از سورة بقره ودر بیان برخی از ویژگی هاو کارهای منافقان است. آیه 13: منافقان علی رغم اظهار ایمان در برابر حق تسلیم نیستند و متهم کردن مومنان به سفاهت ناشی از روح مادی گرایی و انحراف از فطرت است و چنین امری عین سفاهت است. آیه 14: منظور از شیطان، کفار قریش، یهود یا سران منافقان است و اظهار ایمان منافقان در نزد مومنان برای استهزائشان بوده است. آیه 15: اظهار ایمان و اخفای کفر از سوی منافقان عین بدبختی، و توهم سعادتمندی باعث شده است که خداوند آنان را به مسخره بگیرد. مهلت خدا به آنان در سرکشی و طغیان، تابع سنت الهی مبنی بر رسیدن هر موجودی به کمال در مسیر انتخاب خود است. آیه 16: تعبیر «خرید ضلالت در عوض هدایت» در باره منافقان به دلیل دسترسی آنان به هدایت الهی است و عبارت «فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ» بیانگر از اساس سود نداشتن ایمان ظاهری آنان است. آیه 17: سرگردانی و گمراهی منافقان همچون کسی است که در تاریکی برای یافتن راه آتشی میافروزد ولی خداوند آن را فوراً خاموش میکند و او را در گمراهی و تاریکی مضاعف، سرگردان وامینهد. آیه 18: کری، لالی و کوری منافقان مربوط به همین دنیا و به سبب بهره نگرفتنشان از ابزارهای شناخت، در مسیر سعادت است. آیه 19 و 20: وضع اهل نفاق شبیه کسی است که در نهایت حیرت و اضطراب و وحشت به سر می برد و از تقدیر الهی نیز نمی تواند بگریزد.