مقالات
حوزه های تخصصی:
ملاحم ابن منادی و ملحمه دانیال
حوزه های تخصصی:
کتاب های فتن و ملاحم از جمله منابع مهم درباره مهدویت به شمار می روند. کتاب الملاحم نوشته احمد بن منادی از محدثان اهل سنت، از آن شمار کتاب هاست. این مقاله به بررسی و نقد این کتاب می پردازد که در قرن سوم تالیف شده است. از آن جا که از منابع مهم ابن منادی در این کتاب، کتابی با عنوان ملحمه دانیال بوده، آن کتاب نیز معرفی و نقد می شود. ملحمه دانیال را از پیامبران بنی اسرائیل می دانند، اما مطالب آن و اعتبار اصل کتاب تامل پذیر است و نیاز به بررسی دارد.
در مورد کتاب ابن منادی نیز با توجه به در برداشتن مطالبی، گاه بدون سند و گاه منحصر به فرد، نمی توان چندان ادعای اعتبار و قوت کرد. تحقیق و نشر این کتاب برعهده شیعیان بوده، اما مؤلف آن بنا به قراینی که در این مقاله مطرح می شود، از رجال اهل سنت است.
شرح حال و ویژگی های بانوان رجعت کننده در حکومت امام زمان (عج)
حوزه های تخصصی:
این مقاله نخست به اثبات اجمالی رجعت می پردازد. آن گاه روایاتی بررسی می شوند که ویژگی های رجعت کنندگان را بیان می کنند؛
سپس به نام و شرح حال بانوان رجعت کننده می پردازد که بیشترشان از دین و ولایت حمایت کرده اند و عمر خود را در حمایت از دین گذرانده اند؛
آن گاه به ره یافت ها و نتیجه گیری می پردازد که برای حضور در زمان ظهور، باید این صفات را در خود ایجاد کرد: ایمان خالص، معرفت به مقام اهل بیت، پذیرش ولایت، هم رنگی و سنخیت یافتن با اهل بیت، تحمل رنج و مشقت در راه دین و تلاش و کوشش در راه اهل بیت.
اثبات امامت و واسطه فیض
حوزه های تخصصی:
منابع تفسیری، روایی و کلامی، اصل امامت را به شرح بحث کرده اند و مباحث نقلی به گونه قطعی اصل این باور را اثبات نموده اند. از آن جا که مباحث و روش های عقلی در تثبیت عقیده و اصول دین و نیز همگانی شدن آن نقش محوری دارد، برخی از روایات و نیز همه متکلمان، موضوع امامت را در قالب عقل پی گیری کرده اند. در این باره، قاعده «لطف» مهم ترین دلیل عقلی به شمار می رود.
این نوشتار، اصل امامت را با نگاه شیعی و با توجه به بُعد وجودی امام، به صرف مقام اعتباری، در قالب دلیلی عقلی مطرح می کند. برخی از منابع به امامت و واسطه فیض پرداخته اند، اما به صورت مشروح و با نگاه تحلیلی و همه جانبه چنین بحثی انجام نشده است.
نویسنده با بهره گیری از منابع اصیل و با اشراف به مباحث جانبی، وجود امام (امامت عام) را به عنوان واسطه فیض الهی معرفی می کند؛ از آن جا که فیض الهی مداوم است، وجود امام نیز استمرار دارد
بررسی و تطبیق بین مدینه فاضله افلاطون و جامعه دینی، الهی امام زمان
حوزه های تخصصی:
از دیرباز انسان ها به دنبال آرمان شهری بودند که با امنیت و آسایش کامل و بدون ترس و تبعیض، به زندگی روزمره و به کسب فضایل و سعادت و کمال بپردازند. افلاطون از جمله فیلسوفانی است که چنین تفکری را در سر می پروراند. اما آیا مدینه فاضله وی تحقق پذیر بوده است؟ این تفکر دست کم تاکنون تحقق نیافته و افلاطون هم اصرار به تحققش نداشته است.
اما جامعه دینی الهی و آرمانی که فراگیر و جهانی باشد و سعادت همه افراد جامعه را تامین نماید، وعده خداوند متعال در قرآن به انسان هاست. راستی چنین جامعه دینی چه وقت تحقق خواهد یافت؟
با استناد به آیات و روایات، تحقق آرمان شهر دینی که در آن سعادت افراد جامعه تامین می شود، با ظهور امام عصر حضرت مهدی تعیین گردیده است. در این مقاله، به بررسی و تطبیق مدینه فاضله افلاطون با جامعه دینی عصر ظهور پرداخته ایم. امیدواریم که این اثر سرآغاز پژوهش های کامل و دقیق تر گردد.
اللهم عجل فی فرج مولا نا صاحب الزمان واجعلنا من اعوانه و انصاره و شیعته.
پایان تاریخ از دیدگاه اهل سنت
حوزه های تخصصی:
انسان از بدو آفرینش، در پی آن بوده که از سرانجام جهان هستی و آینده و سرنوشت خویش آگاه گردد. پیامبران الهی نیز برخی از حوادث آینده را از پیش می گفته اند، اما علم به آینده و سرانجام جهان را مختص ذات الهی می شمرده اند. این کنجکاوی، عده ای را به استفاده از روش های انحرافی و غیرعلمی کشانیده است. هزاره گرایی و امور پیوسته به این اندیشه، از جمله راه هایی است که ابتدا در میان یهودیان و به تبع آنها در میان مسیحیان پیروانی پیدا کرد و بعدها از طریق راهبان و احبار به فرهنگ اسلامی پا نهاد و در کنار اندیشه موعودگرایی که مشترک بین ادیان شرقی و ابراهیمی بود، واکنش ها و جریان های جدیدی را به راه انداخت.
این مقاله، می کوشد اندیشه هزاره گرایی و جست وجو درباره آینده جهان و ظهور امام مهدی در میان اهل سنت و چگونگی استفاده و سوء استفاده از آن را برای تعیین وقت قیامت، بررسی کند و ضمن بازکاوی خاستگاه های این جریان، سرانجام آن را در دهه های اخیر باز گوید و مشکلات این جریان را برشمارد.
تاریخچه سرداب مقدس
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، در پی گذری اجمالی بر تاریخچه سرداب مقدس، نظرات علمای عامه را برمی رسد و آن گاه دیدگاه علمای شیعه را تبیین می کند. از این طریق، به غیرواقعی بودن روایت داستان سرداب می پردازد که بزرگان عامه آن را نقل می کنند. سپس در ضمن مباحث مطرح شده درباره سرداب مقدس، به عدم اتحاد بزرگان عامه دراین باره اشاره می شود.
اختلاف نظر آنان در طرح مباحث سرداب به گونه ای است که هر شخص با اندک تاملی آن را در می یابد و به واهی بودن این گونه مطالب و نیز غرض ورزی مؤلفان آنها پی می برد. از جمله این مباحث محل وقوع سرداب است که مؤلفان عامه آن را به اختلاف در شهرهای سامراء، حله، بغداد و ... ذکر کرده اند. مطالبی که پیرامون آن امکنه بیان کرده اند، بیان گر ناآگاهی آنان از عقاید تشیع است؛ زیرا گفتار هیچ یک از آنان به منابع شیعی مستند نیست و در نوشته هایشان از نظرات بزرگان تشیع هیچ ذکری به میان نیامده است. آنان از این حقیقت به دورند که جامعه تشیع بر این باور است که خانه امام هادی در سامراء و سرداب واقع در آن، به جهت این که مسکن سه تن از امامان معصوم شیعه بوده و آن بزرگواران سال ها در آن زندگی کرده و به عبادت و راز و نیاز با خدای خویش پرداخته اند، در نزد شیعیان جایگاه والا و بالایی دارد و هیچ امتیازی دیگری بر مشاهد مطهر دیگر ائمه ندارد
سیره سیاسی معصومان در آماده سازی جامعه برای عصر غیبت
حوزه های تخصصی:
آماده سازی جامعه برای ورود به عصر غیبت دو دلیل داشت:
کاهش ارتباط مستقیم معصوم با مردم و مرتبط ساختن آنان با عاملان و نایبان ایشان و دیگر، آگاهی بخشی به مردم و تنویر افکار عمومی برای معرفی حاکمان جور و قرار دادن جامعه در مسیر حرکت به سوی تاسیس دولت حق و شناخت وظیفه شرعی در عصر غیبت.
در این نوشتار، دو شیوه نظری و عملی پیشوایان معصوم در آماده سازی ذهنیت شیعیان برای ورود به عصر غیبت بررسی می شود. بُعد نظری همان روایاتی است که ائمه معصوم درباره غیبت فرزندی از نسل فاطمه خبر داده اند و بعد عملی نیز سیره سیاسی پیشوایان معصوم است که مهم ترین آن، مواردی هم چون در پیش گرفتن سیاست تقیه، صبر و انتظار، کاهش ارتباط مستقیم معصوم با مردم، تاسیس سازمان وکالت، توقیع و نامه نگاری با شیعیان، پنهان نگه داشتن علایم حمل و تولد حضرت مهدی و سرانجام غیبت صغرا به منزله زمینه ورود به عصر غیبت کبرا به شمار می رود
بررسی مفاهیم سیاسی دعای ندبه
حوزه های تخصصی:
این تحقیق مفاهیم سیاسی دعای ندبه را بررسی می کند؛ دعایی که دکترین امامان برای آگاه کردن یاران و پیروان به شمار می رود و مشکلات و مفاسد جامعه را می شمارد تا با این روش، تمام مشکلات اجتماعی و سیاسی را به مردم و آیندگان اعلام کند. این دعا علاوه بر این که سلاحی برای مؤمن است، از منابع نظام سیاسی اسلام به شمار می رود. در این مقاله، بعد سیاسی دعای ندبه در نظر است که از زمان های گذشته شیعیان بدان توجه داشته اند. در واقع، دعای ندبه، حضور اولیای الهی از حضرت آدم تا آخرین حجت را بیان می کند.
این مقاله، علاوه بر این که به مبانی جامعه اسلامی و جامعه سیاسی نامطلوب می پردازد، جامعه سیاسی مطلوب امام زمان را که همه پیغمبران مقدمه ساز آن بوده اند، به تصویر می کشد. بنابراین، می توان گفت که انبیای الهی از آغاز تاریخ بشر آمده اند تا جامعه را قدم به قدم به آن جامعه مطلوب نزدیک تر کنند
انتظار فرج، راه برد کاهش ناهنجاری ها و آسیب های اجتماعی
حوزه های تخصصی:
بنابر پژوهش ها و آمارهای متعدد، کج روی ها و انحرافات اجتماعی رو به فزونی و تزاید دارد. تبدیل این کج روی ها به مسائل اجتماعی، کمترین نتیجه حاصل از این شرایط است. امروزه اعتیاد به مواد مخدر و ده ها جرم ناشی از آن، به کلافی سر درگم بدل گردیده که خانواده های بسیاری را تحت تاثیر قرار داده، هزینه های کنترل اجتماعی را افزایش داده و جریان جامعه پذیری را با مشکل مواجه کرده است. آیا نمی توان راه حلی میان بُر، کم هزینه، کم خطر و مبتنی بر فرهنگ اصیل اسلام پیش نهاد تا این همه لئامت را یک جا تطهیر نماید و انسان های لاابالی و منحرف را به افرادی غیرت مند و اهل خیر و صلاح تبدیل کند. این مقاله، مستند به ده ها دلیل، پس از دسته بندی علل کج روی های اجتماعی، با استناد به آیات شریفه قرآن، فرهنگ مهدوی را راه برد دین برای تعالی و رشد از ابتدا تا انتهای خلقت معرفی می نماید؛ زیرا ساختار شخصیت افراد در فرهنگ مهدوی به صورت اساسی اصلاح می گردد و امیدواری به عنوان عنصر اصلی آن شکل می گیرد. نظارت و کنترل اجتماعی در فرهنگ مهدوی علاوه بر گسترش در جنبه های غیر رسمی آن، هیچ هزینه ای در بر ندارد؛ چرا که ساز و کارهای آن از طریق افزایش سرمایه اجتماعی و افزایش وابستگی به جامعه تعریف می شود.
بررسی رابطه آموزه های مهدویت و تعلیم و تربیت اسلامی
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، میزان اثر گذاری آموزه های مهدویت را بر تعلیم و تربیت بررسی می کند. به همین دلیل، پس از مقدمه و بیان مفهوم تعلیم و تربیت و رابطه آن دو و نیز تبیین جایگاه آن در میان آموزه های مهدویت که بخشی از آموزه های اسلام است، تنها به دو آموزه اساسی (معرفت امام عصر و انتظار ظهور) می پردازد و اثر گذاری آنها را بر تعلیم و تربیت بررسی می کند. آموزه های مربوط به معرفت و شناخت امام، ما را در شناخت خدا ، حفظ دین و خلافت الهی یاری می رساند و آموزه انتظار ظهور نیز مایه امیدآفرینی، خودسازی و دیگرسازی است. همه این آموزه ها در تعلیم و تربیت انسان ها نقش بسزایی دارند. این موارد در کنار روش های تربیتی هم چون الگوگرایی، الگوی عملی، پند و اندرز که قالب و سیاق آن آموزه ها را تشکیل می دهند، کمال و سعادت انسان ها را تضمین می کنند و آنها را به مقام قرب و عبودیت می رساند که هدف آفرینش انسان به شمار می رود.
تبیین روش های درست تعلیم و تربیت، در تعالیم دینی و اسلامی که بخشی از آن، به آموزه های مهدویت مربوط است، می تواند نیاز فطری و حقیقی انسان ها را برآورده سازد. بی شک، علم و آگاهی به تعالیم مهدویت و عمل به آنها، انسان را به سرمنزل مقصود می رساند و راه های دیگر، به سقوط و گم راهی منجر می شود
جایگاه آموزه منجی موعود در اندیشه اهل سنت
حوزه های تخصصی:
بنابر بررسی آثار و مکتوبات اهل سنت در طول تاریخ، بیشتر علما و اندیشه ورزان اهل سنت آموزه مهدی موعود را پذیرفته اند و تنها در نوع نگاه به امام و مصداق با امامیه اختلاف دارند. نگرش اهل سنت به امامت تاثیر عمیقی در نگاه آنان به مسئله مهدویت گذاشته است. نگاه آنان بیشتر روی کردی اجتماعی دارد.
در این نوشتار با تقسیم اهل سنت به متکلمان، اصحاب حدیث و سلفیه به این نکته دست یافته ایم که تمام متکلمان اهل سنت نیز آموزه منجی موعود را پذیرفته اند و حتی عقل گراترین آنان، یعنی معتزله نیز آن را قبول دارند. نگرش اصحاب حدیث به تفکر امامیه بسیار نزدیک است و حتی برخی از آنان در مصداق نیز همراه امامیه شده اند. سلفیه که در اخذ احادیث سخت گیرتر از بقیه عمل کرده اند، مهدیرا از عترت و اولاد فاطمه دانسته اند و به نقل نشدن روایات مهدی در صحیح بخاری و مسلم وقعی ننهاده اند. دیدگاه آنان درباره عادل بودن مهدی موعود، تصویری زمینی از آن حضرت ساخته که مهم ترین کارکرد آن رفاه اجتماعی است. بیشتر بزرگان اهل سنت کارکرد معنوی برای حضرت تصور نمی کنند و حتی برخی قیام حضرت را به جهان اسلام مختص می دانند و آن را جهانی نمی بینند. تفکر اصحاب حدیث متشیع در این باره نیز همانند تشیع با کارکردی معنوی و جهانی برای قیام حضرت است.
سنوسی و ادعای مهدویت
حوزه های تخصصی:
بنابر بررسی آثار و مکتوبات اهل سنت در طول تاریخ، بیشتر علما و اندیشه ورزان اهل سنت آموزه مهدی موعود را پذیرفته اند و تنها در نوع نگاه به امام و مصداق با امامیه اختلاف دارند. نگرش اهل سنت به امامت تاثیر عمیقی در نگاه آنان به مسئله مهدویت گذاشته است. نگاه آنان بیشتر روی کردی اجتماعی دارد.
در این نوشتار با تقسیم اهل سنت به متکلمان، اصحاب حدیث و سلفیه به این نکته دست یافته ایم که تمام متکلمان اهل سنت نیز آموزه منجی موعود را پذیرفته اند و حتی عقل گراترین آنان، یعنی معتزله نیز آن را قبول دارند. نگرش اصحاب حدیث به تفکر امامیه بسیار نزدیک است و حتی برخی از آنان در مصداق نیز همراه امامیه شده اند. سلفیه که در اخذ احادیث سخت گیرتر از بقیه عمل کرده اند، مهدیرا از عترت و اولاد فاطمه دانسته اند و به نقل نشدن روایات مهدی در صحیح بخاری و مسلم وقعی ننهاده اند. دیدگاه آنان درباره عادل بودن مهدی موعود، تصویری زمینی از آن حضرت ساخته که مهم ترین کارکرد آن رفاه اجتماعی است. بیشتر بزرگان اهل سنت کارکرد معنوی برای حضرت تصور نمی کنند و حتی برخی قیام حضرت را به جهان اسلام مختص می دانند و آن را جهانی نمی بینند. تفکر اصحاب حدیث متشیع در این باره نیز همانند تشیع با کارکردی معنوی و جهانی برای قیام حضرت است.
ادعاهای قادیانی
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله ادعاهای قادیانی است؛ از این رو، نخست زمان ظهور ادعاهای قادیانی مطرح می شود. او نخستین بار در سال 1880 و یا 1883 میلادی و آخرین بار در سال 1904 میلادی ادعا کرد و در این زمان ها انواع ادعاها (مجدد بودن، مهدی موعود بودن، مسیح موعود بودن، نبی مرسل بودن و کرشن) را مطرح کرده است. در این ادعاها تناقض گویی های قادیانی رخ می نماید.
قادیانی خود را نبی خوانده و از این رو، به عدم خاتمیت پیامبر اسلام قائل شده است. با وجود این، به علت آن که مسلمانان او را محکوم کردند، دوباره به خاتمیت معتقد شد، اما با مکر و فریب خواست نبوت خود را اثبات کند که بطلان آن ثابت می شود.
قادیانی به مرگ حضرت مسیح معتقد شد تا بین دو ادعای خود (مسیح بودن و مهدی موعود بودن) برای موعود آخرالزمان جمع کند. از اقوالی که در این مقاله مطرح می کند، معلوم می شود بعد از سال 1880 میلادی این دعاوی را مطرح کرده و به ترتیب مجدد قرن، مهدی موعود، مسیح موعود، نبی مرسل، رسول ناقص و کِرشَن هندوها را در زمان های مختلف ادعا کرده است.
قادیانی برای اثبات دعاوی خود معجزات و کراماتی را نقل می کند که اکثر از امور عادی به شمار می روند و بعضی موارد متحقق شده اند و گاه تحقق نیافته اند.
این مقاله می کوشد به تناقض گویی ها در گفتار قادیانی نیز بپردازد. برای مثال، قادیانی در ابتدا خاتمیت پیامبر اسلام را انکار می کند و بعد از آن که گرفتار اعتراضات مسلمانان می شود، می گوید که من فقط برای تجدید و تایید اسلام آمده ام و اسلام آخرین دین و آخرین پیامبر، پیامبر اسلام است و من برای سرپرستی این اسلام مبعوث شده ام.