مقالات
حوزه های تخصصی:
از جمله شبهات و چالش های فراروی مباحث عصمت انبیای الهی و امامان شیعه چگونگی سازگاری عصمت با اختیار آدمی است. آیا مرتکب معصیت و خطا نشدن، چه عمدی و چه سهوی، چه صغیره و چه کبیره در همه عمر
_ که مدعای اندیشمندان امامیه است _ به نوعی به معنای سلب اختیار از معصوم نیست؟ علما و حکمای اسلامی در پاسخ و تبیین عقلی و منطقی این مسئله، راه حل هایی مطرح کرده اند؛ از جمله تبیین و تحلیلی کامل و جامع از سبب و منشأ عصمت معصومین و نیز بررسی توالی فاسد پذیرش جبری بودن عصمت، همچون عدم استحقاق ثواب و فضیلت و متوجه نبودن تکالیف الهی نسبت به آنها و... .
آن چه در این نوشتار برای حل مناقشه عصمت و جبری انگاشتن آن از نظر می گذرانیم، تبیین کلید حل معما، یعنی بررسی ماهیت و حقیقت عصمت، برای یافتن سبب این مصونیت معصومین است.
در آمدی بر طرح اندیشه مهدویت در قرآن و سنت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اولیای خدا برترین آموزگاران تاریخ اند؛ از یک سو از سرچشمه وحی و مصدر حکمت برخوردارند و از سوی دیگر بر هر آن چه در درون بندگان و در روابط میان ایشان می گذرد شاهدند. تأمل در چگونگی آموزش معارف مهدوی می تواند بر ظرافت و دقت ایشان دریچه ای بگشاید و بابی باشد برای درک شرایط اجتماعی آنان.
اندیشه مهدویت، نگاهی به آینده است؛ نگاهی که بر حجم بزرگی از روایات و بخشی از آیات تکیه دارد. اما ایجاد این نگاه با چه هدفی همراه است و چه تأثیری بر مخاطبان دارد؟ بررسی چگونگی و چرایی طرح اندیشه مهدویت در قرآن و سنت، نیازمند ترسیم چارچوبی و پرداختن به مقدماتی است و دغدغه این نوشتار، رسم این چارچوب و تمهید مقدمات کار است.
نهم ربیع؛ روز امامت و مهدویت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شیعیان در دوره هایی از تاریخ، به ویژه از عصر صفویه به بعد، روز نهم ربیع الاول را روزی مبارک برشمرده و در این روز جشن هایی برگزار کرده اند. این نوشتار می کوشد دلیل این بزرگداشت و شادمانی را بیابد و با بهره بردن از منابع معتبر و کهن نشان دهد که حادثه اصلی این روز، آغاز امامت حضرت مهدی است؛ زیرا پدر آن بزرگوار در روز هشتم ربیع الاول به شهادت رسیده و آن چه درباره شادمانی به دلیل مرگ یکی از دشمنان اهل بیت گفته می شود، مربوط به این روز نیست و در زمانی دیگر رخ داده است.
بررسی ادله اهل سنت درباره آیه استخلاف و ارتباط آن با عصر ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
برخی مفسران و متکلمان اهل سنت کوشیده اند برای آن چه پس از رحلت پیامبر اکرم رخ داد، مستندات قرآنی بیابند. یکی از این آیات، آیه استخلاف (نور: 55) است که در نظر متکلمان و مفسران اهل سنت جایگاهی ویژه در مبحث خلافت دارد و از جمله مستندات اصلی آنان در اثبات خلافت ابوبکر و دیگر خلفا به شمار می رود. اهل سنت کوشیده اند مفاد آیه را به گونه ای تحلیل کنند که از یک سو این آیه شریفه فقط بر خلفا منطبق شود و از سوی دیگر به رد و ابطال هر نوع تحلیل و تفسیری که امکان تطبیق بر غیرخلفا وجود داشته باشد بپردازند. بنابراین، معتقدند که در عبارت وَعَدَاللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ خطاب به صحابه و حاضران در عصر نزول است. بر همین اساس، برخی مفسران اهل سنت همچون فخر رازی، حمل آیه بر ائمه شیعه را نادرست قلمداد می کنند. آلوسی نیز امام مهدی را به دلیل حاضر نبودن در عصر نزول، از مصداق های آیه خارج کرده است. اما بر اساس مفاد آیه و احادیث شیعیِ هماهنگ با ظاهر آیه شریفه، قوم موعود، ائمه اطهار و امام مهدی و یاران آن حضرتند. این احادیث، وقوع این وعده در صدر اسلام را باطل می دانند و وعده را به عصر ظهور امام مهدی اختصاص می دهند.
نقش مهدویت در معناداری زندگی شیعیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از جمله مسائل مهم کلام امروزی، بحث معناداری زندگی است. ایده مهدویت نیز با عناوین گوناگون، یکی از ایده های مشترک ادیان توحیدی، حتی برخی ادیان و مکاتب غیرالهی به شمار می رود.
این نوشتار در پی اثبات رابطه مهدویت و معناداری زندگی شیعیان معتقد به حیات غایبانه آن حضرت است. بدین منظور ابتدا معنا و ارکان مهدویت و معنای معناداری زندگی بررسی می شود، آن گاه به روش استقرایی و با تکیه بر تواتر اخبار وارده، به اثبات مسئله می پردازیم.
اصول و مبانی هستی شناختی مهدویت پژوهی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش رو به مبانی مهدویت پژوهی با رویکرد هستی شناختی می پردازد. اما پیش از آن، ابتدا به بیان ضرورت وجودشناختی مهدویت پژوهی در روایات پرداخته شده، آن گاه تک تک مبانی هستی شناختی مانند «ربوبیت الهی و مهدویت»، «نظام احسن و مهدویت»، «آینده نگری مثبت و مهدویت»، «قاعده قسر و مهدویت» و «قاعده لطف و مهدویت» مورد توجه قرار گرفته اند.
اجل یهود؛ پایان دنیا یا رجعت عیسی؟(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
آیاتی از قرآن کریم، از بقای یهود تا قیامت حکایت دارند. در عین حال، آیه 159 سوره مبارکه نساء طبق تفسیر مرجّح، ناظر به پایان عمر یهود در دوران رجعت عیسی است. برای رفع اختلافی که در بدو امر میان این دو مطلب به نظر می رسد، دو توجیه می توان مطرح نمود؛ نخست آن که بقای یهود بعد از رجعت حضرت عیسی بقایی غیررسمی و منافقانه تلقی گردد که تا قیامت ادامه می یابد و دوم آن که با توجه به قرائن قرآنی و روایی که درباره قرب رجعت عیسی با وقوع قیامت موجود است، چنین تلقی گردد که در آیات دسته اول، بقای یهود تا دوران رجعت عیسی تسامحاً بقای ایشان تا قیامت مطرح شده است. با توجه به برخی قرائن، توجیه نخست قوی تر به نظر می رسد، هرچند می توان ترکیبی از دو توجیه را نیز محتمل دانست.