مقالات
حوزه های تخصصی:
اضطراب مسیریابی تأثیرات منفی متعددی بر رفتار مسیریابی گردشگران دارد و تصویر ذهنی نامناسبی از شهر در ذهن گردشگران ایجاد می کند. یک اصل اساسی در کاهش اضطراب مسیریابی گردشگران در شهرهای گردشگر پذیر، طراحی کاربر محور و در نظر گرفتن ویژگی های فرهنگی گردشگران است. زیرا گردشگری شهری از جابجایی انسان ها بافرهنگ های مختلف به وجودمی آید و هر یک از گردشگران با توجه به ویژگی های فرهنگی خود بر وجوه خاصی از مسیریابی تأکید می ورزد. بنابراین هدف اصلی پژوهش تبیین تأثیر ارزش های فرهنگی بر اضطراب مسیریابی گردشگران خرده فرهنگ های آذری و مازنی در منطقه 8 مشهد برای تسهیل مسیریابی این گردشگران می باشد. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری داده ها پیمایشی بوده است. جامعه آماری، گردشگران داخلی مشهد در سال 98 است (30 میلیون نفر) که دو گروه گردشگر موردبررسی (تعداد 97 نفر) در منطقه 8 به صورت هدفمند نمونه گیری شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که ارزش های فرهنگی «فردگرایی/جمع گرایی، مرد طبعی/زن طبعی، اجتناب از عدم اطمینان، جهت گیری، سهل گیری/سخت گیری» با خرده فرهنگ گردشگران ارتباط برقرار کرده و تفاوت معناداری بین گردشگران آذری و مازنی ایجاد نمودند. طبق مقایسه مؤلفه های اضطراب مسیریابی، مؤلفه های «گُم شدن، عدم آشنایی با محیط، پیچیدگی محیط، زمان محدود برای مسیریابی، محیط های ناامن، حافظه فضایی، میزان ماجراجویی، استراتژی پیمایشی» تفاوت معناداری بین گردشگران آذری و مازنی داشتند که بر اساس ارزش های فرهنگی هر یک از دو گروه گردشگر موردبررسی قابل تبیین هستند. نتایج، حاکی از ارتباط معنادار میان عوامل اضطراب مسیریابی گردشگران و ارزش های فرهنگی آنان است. زیرا میزان اضطراب و موقعیت های اضطراب آور در مسیریابی گردشگران آذری و مازنی و حتی نوع راهکارهای مورداستفاده توسط آن ها پس از احساس اضطراب کاملاً متفاوت بوده و برگرفته از ارزش های فرهنگی آن ها است. بنابراین طراحی فرم ها، انتخاب عملکردها و ویژگی های معنایی عناصر راهنمای مسیریابی، متناسب باارزش های فرهنگی گردشگران، موضوعی مهم در تسهیل مسیریابی گردشگران بافرهنگ های مختلف می باشد.
بازاریابی قابلیت های فرهنگی تاریخی، گردشگری شهری مطالعه موردی: استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای کنونی یکی از مهم ترین فعالیت هایی که در جوامع مختلف در جریان است، گردشگری است و پیامدهای آن اثرات مستقیم و غیرمستقیم به ارکان جامعه ازجمله اقتصاد، فرهنگ، سیاست، هنر دارد. در این میان استان گیلان نتوانسته آن گونه که باید به نرخ مناسبی از ورود و خروج گردشگران دست یابد. این نقصان و مشکل را می توان در فعالیت های نامناسب بازاریابی در سطح استان و شهرستان های محدوده موردمطالعه بیان کرد. درواقع،به واسطهروش هایبازاریابی،می توانگردشگرانبالقوهراجذبمقاصدموردنظرکرد.ازاین رو پژوهش حاضر باهدف ارائه مدل بازاریابی قابلیت های فرهنگی-تاریخی، گردشگری گیلان صورت پذیرفته است. روش پژوهش حاضر به صورت کیفی و با بهره گیری ازنظریه داده بنیاد و بر اساس گام های پیشنهادی گلیزر و استراوس به اجرا درآمده است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران ارشد سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان گیلان و نیز خبرگان رشته های مدیریت بازرگانی و گردشگری و مدیران ارشد سازمان های شهرداری، استانداری و فرمانداری است که در این میان 15 نفر از آنان به روش گلوله برفی به عنوان روشی هدفمند در قالب نمونه آماری جهت مصاحبه از طریق پرسشنامه نیمه ساختاریافته بهره گرفته شده است. به منظور تجزیه وتحلیل مصاحبه ها از نرم افزار مکس کیو دی ای، و سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری انتخابی و کدگذاری محوری استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که بازاریابی قابلیت های فرهنگی و بازاریابی قابلیت های تاریخی در دسته شرایط راهبردی قرار دارد که دراین بین عوامل مربوط به صنعت گردشگری شرایط زمینه حاکم است و شرایط محیطی کشور نقش تعدیل کننده را ایفا می کند. توسعه فرهنگی و اقتصادی گیلان از پیامدهای بازاریابی قابلیت های فرهنگی-تاریخی، گردشگری گیلان می باشد.
تاثیر بازاریابی الکترونیکی در توسعه صنعت گردشگری (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت گردش گری به عنوان یکی از پیشروترین صنایع جهان و یک ی از سریع ترین بخ ش های اقت صادی یک نیروی محرک قوی در زمینه های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، توانایی شکل دهی و دگرگونی ارگان های متعددی را داراست از جمله عواملی ک ه می تواند توسعه این صنعت را بهبود بخشد. به کارگیری ابزارها و پارامتره ای م ؤثر بازاریابی الکترونیکی است ازاین رو میزان نیاز به تحقیق درباره بازاریابی گردشگری بیش ازپیش مطرح می گردد. در این راستا پژوهش حاضر جهت شناخت عوامل مؤثر بر توسعه بازاریابی الکترونیکی گردشگری شهر یزد و اولویت بندی استراتژی های تعیین شده از روش مدل سازی ساختاری (SEM) استفاده گردید و به همین علت اقدام به ایجاد ساختار سلسله مراتبی پژوهش متشکل از هدف، معیارها، زیرمعیارها و راهبردها می نماییم. پرسشنامه محقق ساخته پژوهش، مربوط به عوامل مؤثر بر بازاریابی الکترونیکی گردشگری بر اساس مدل آمیخته بازاریابی 7P در شهر یزد است. معیارهای اصلی 7P الکترونیکی می باشد و زیر معیارها با توجه به عوامل الکترونیکی مؤثر در هر معیار اصلی و نظر خبرگان و متخصصین فعال در صنعت گردشگری داخل و خارج کشور تعریف شده است. حدود 35 پرسشنامه از مدیران دفاتر خدمات گردشگری شهر یزد، مدیران و کارشناسان معاونت خدمات گردشگری سازمان گردشگری و میراث فرهنگی شهر یزد جمع آوری می گردد. مدل در دو حالت معناداری و حالت تخمین استاندارد اجرا می گردد که نتایج حاصل از آن معنادار بودن شش عامل نظارت مستقیم شرکت های هواپیمایی و هتل داران بر سایت ها و استفاده از سمبل ها و مکان های گردشگری در فیلم های سینمایی یا کارتونی و بازی های کامپیوتری و مجهز نمودن هتل های یزد به گوشی موبایل هوشمند، تبلیغات عکس و کلیپ های گردشگری در وبلاگ های شخصی، الکترونیکی کردن رستوران ها با میز لمسی یا کیوسک سفارش گیری، انقلاب در سرویس های بهداشتی تأیید نشد. با تقویت بقیه عوامل می توان جهش مثبتی در صنعت گردشگری یزد ایجاد کرد.
نیازسنجی ایجاد دهکده گردشگری هوشمند در شهر بندر انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرن بیست و یکم رشد فناوری های نوین در همه حوزه ها به ویژه گردشگری یک امر اجتناب ناپذیر است. ازاین رو ایجاد زیرساخت های گردشگری هوشمند در کنار پتانسیل های بالقوه و بالفعل یک نیاز اساسی محسوب می شود. بندر انزلی نیز، به عنوان یکی از مهم ترین بندرها شمالی کشور و استان گیلان، قابلیت بالایی را در زمینه گردشگری طبیعی دارا می باشد. اینکه نگرش جامعه میزبان و مهمان به ایجاد یک دهکده گردشگری هوشمند در این بندر چگونه است؛ از دغدغه های اصلی این پژوهش بوده و لذا در این مقاله سعی شده است به صورت ویژه نیازسنجی ایجاد دهکده گردشگری هوشمند در بندر انزلی پرداخته شود. نوع تحقیق حاضر بر اساس هدف تحقیق، کاربردی و بر اساس مدل باتلر موردبررسی قرارگرفته است. در این پژوهش به منظور نیازسنجی ایجاد گردشگری به صورت هوشمند، داده ها بر اساس آمار رسمی ارائه سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان و نتایج پرسشنامه آماده سازی شده و پس ازآنجام تحلیل بر اساس شاخص های هوشمند سازی و گردشگری با بهره گیری از سنجش پایداری پرسکات آلن نهایی شده است. نتایج حاصله حاکی از آن است که با توجه به داده های پرسشنامه ای میزان رضایت از فعالیت گردشگری با ارزش 64/0 در مدل باتلر به میزان زیاد و در طبقه بندی پرسکات آلن در سطح پایداری بالقوه است. گویه میزان آشنایی با گردشگری هوشمند، با ارزش 27/0 در مدل باتلر به میزان کم و در طبقه بندی پرسکات آلن در سطح ناپایداری بالقوه است. گویه زیرساخت های سایبری در حوزه گردشگری، با ارزش 16/0 در مدل باتلر به میزان زیاد و در طبقه بندی پرسکات آلن در سطح ناپایدار است و درنهایت در شرایط کنونی نیاز گردشگری هوشمند در مرحله نیمه چرخه حیات و در حال گذار به مرحله تثبیت و بلوغ است که در شرایط پساکرونایی نیز نیاز آن بیشتر احساس می شود.
بررسی گردشگری چند حسی در شهر تبریز با رویکرد حس مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند سال اخیر بازار گردشگری در شهر تبریز رشد قابل توجهی داشته و جذابیت چند حسی در این شهر می تواند قدرت جذب گردشگران داخلی و خارجی را افزایش دهد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین حس مکان به عنوان یکی از شاخصه های گردشگری حسی و جذب گردشگر، به دنبال پاسخ سؤال است که بین ابعاد حس مکان و جذب گردشگر در شهر تبریز چه ارتباطی وجود دارد؟ خصوصیات کالبدی، معانی و فعالیت ها، سه پایه هویت مکانرا شکل می دهند و تعامل انسان با این سه عنصر، حس مکان را خلق می نماید؛ بر این اساس، در این پژوهش، حس مکان با سه بعد کالبدی، معنایی و فعالیتی سنجیده شده و رابطه آن با جذب گردشگر موردبررسی قرارگرفته است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و از نوع پیمایشی بوده و کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل گردشگران داخلی و بین المللی شهر تبریز در سال 97-98 و روش نمونه گیری احتمالی بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای آماری SPSS و SmartPLS استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین متغیر کالبدی حس مکان و جذب گردشگر، رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین متغیر معنایی و فعالیتی حس مکان با متغیر جذب گردشگر نیز ارتباط معناداری برقرار است و در این بین، متغیر معنایی بیشتر از دو متغیر دیگر، تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کند و متغیر کالبدی و فعالیتی در اولویت بعدی قرار می گیرند. نتایج این پژوهش آن دسته از شاخص های حس مکان را که در جذب گردشگر شهری نقش بیشتری را ایفا می کنند، شناسایی نموده است.
راهبردهای رقابت پذیری توسعه گردشگری مذهبی مطالعه موردی: شهرستان رضوان شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری مذهبی گونه ای از گردشگری است که به دلیل شرایط ویژه و ریشه داشتن در فرهنگ دینی نقش مهمی در پایداری فرهنگی و اقتصادی سکونتگاه های دارای اماکن مذهبی دارد و همچنین ظرفیت های زیادی برای توسعه خدمات گردشگری در مناطق فراهم می نماید که برای استفاده از آن نیاز است که شرایط موجود بررسی و برنامه ریزی راهبردی با تکیه بر نقاط قوت و امکانات مناطق مذکور تدوین شود. مسئله پژوهش حاضر تدوین راهبردهای رقابت پذیر و توسعه گردشگری مذهبی در شهرستان رضوانشهر می باشد. جهت انجام این پژوهش از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شد و برای گردآوری داده ها ابتدا از مصاحبه ها و مشاهدات و پرسشنامه ها بهره گرفته شده است و سپس داده های به دست آمده با روش کمی و نرم افزار متاسوات مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند. جامعه آماری تحقیق گروه خبرگان می باشند که 20 نفر از خبرگان از مدیران، مسئولان و خبرگان استان که در حوزه گردشگری فعالیت داشته اند و با محیط موردمطالعه آشنایی دارند به روش گلوله برفی انتخاب گردیدند. نتایج نشان داد که شهرستان های شفت، رشت، صومعه سرا، املش و لنگرود رقبای اصلی شهرستان رضوان شهر در زمینه گردشگری محسوب می شوند در بخش اولویت بندی راهبردهای توسعه گردشگری نیز مشخص گردید که راهبردهای عواملی نظیر ایجاد اردوگاه ها و دهکده توریستی با امکانات توریستی و تفریحی در حاشیه مکان مذهبی، ایجاد کمپین های اقامتی، توریستی در زمین های حاشیه رودخانه چافرود و شفارود نزدیک با اماکن مذهبی، ارائه تسهیلات بانکی با کارمزد کم به سرمایه گذاران علاقه مند جهت ایجاد فضاهای گردشگری در مناطق مذهبی ییلاقی (سلطان برزکوه آق مسجد رینه) و مناطق کوهپایه ای (شیخ ابوالمعالی)، اطلاع رسانی از طریق تهیه برنامه های مستند صداوسیما، نقشه و بروشور، مجلات تخصصی، نشریات و سایت های رسمی برای گردشگران علاقه مند به بازدید از بناهای مذهبی و تاریخی، مرمت و بازسازی اماکن قدیمی اسپیه مزگت و آق مسجد دارای بیشترین تأثیرگذاری بوده و بیشترین وزن را در بین سایر عوامل دارند.
ساماندهی فضاهای گردشگری شهری با رویکرد حضور پذیری معلولین مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای گردشگری در شهرها بسیار محدودتر و کوچک تر از فضاهای شهری بوده و برنامه ریزی در این خصوص، نیازمند شناخت صحیح از آن ها می باشد. این فضاها موردتوجه گردشگران داخلی و خارجی از همه اقشار و همه سنین است که بر اساس تنوع، جذابیت و امکان انتخاب متفاوت، باید حداقل امکانات و خدمات را به صورت یکسان در اختیار همگان و به ویژه معلولان قرار دهد. شهر شیراز به دلیل برخورداری از انواع جاذبه های گردشگری، یکی از مقاصد اصلی جذب توریست بوده که درصدی از آمار گردشگران این شهر را معلولان و سالمندان تشکیل می دهند. بر این مبنا این پژوهش به منظور افزایش حضور پذیری معلولان گردشگر، فضاهای گردشگری شهر شیراز را موردبررسی قرار داده است. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. جهت تهیه پرسشنامه از تکنیک دلفی از نوع تصمیم گیری استفاده شده و 50 نفر از معلولان گردشگر و 20 نفر از مسئولان مرتبط با امر گردشگری در شهر شیراز، در تکمیل پرسشنامه ها مشارکت داشته و با آزمون تی تک نمونه ای و همبستگی پیرسون، متغیرهای تحقیق موردبررسی قرارگرفته اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که در برخی از فضاهای گردشگری شهر شیراز، زیرساخت های لازم برای پذیرایی از گردشگران معلول وجود ندارد و عمده ترین علت عدم حضور گردشگران معلول در فضاهای گردشگری، ضعف در امکانات و خدمات رسانی بهینه است. بر اساس نظرات ذی نفعان و تشکیل ماتریس SOAR، مهم ترین فرصت ها، امکان استفاده بهینه از فضاهای باز و اراضی بایر این شهر و مهم ترین قوت ها، مهیا بودن ارتباطات ریلی و هوایی فعال با شهرهای مختلف کشور به جهت جذب گردشگران ناتوان است که راهبرد برتر بر اساس مدل QSPM، تعادل بخشی بین کلیه مناطق شهری به ویژه مناطق گردشگری شیراز جهت استفاده عموم و به ویژه معلولین است که راهکارهایی همچون توسعه فضاهای عمومی جمع کننده و انگیزشی، ایجاد امنیت بیشتر و احداث پارکینگ ها و امکانات مختص معلولان پیشنهاد می گردد.
اولویت بندی توسعه استان های کشور به لحاظ برخورداری از تأسیسات گردشگری بین راهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف سطح بندی استان های کشور و اولویت بندی توسعه آن ها به لحاظ برخورداری از تأسیسات گردشگری بین راهی به نگارش درآمده تا ضمن شناخت نابرابری های بین استان ها، کمبود و اولویت توسعه هرکدام از آن ها مشخص شود. پژوهش برحسب هدف، کاربردی و از بُعد روش، توصیفی-تحلیلی می باشد. روش جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای اسنادی و با استناد به آمار اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور بوده است. جهت رتبه بندی استان ها از تکنیک TOPSIS و آنتروپی شانون و برای سطح بندی آن ها از تحلیل خوشه ای استفاده گردیده که نتایج در نرم افزار ArcGIS تصویرسازی شده است. نتایج رتبه بندی استان های کشور دال بر وجود نابرابری در برخورداری از تأسیسات گردشگری بین راهی است، به گونه ای که مازندران از بین 9 شاخص به تنهایی ایده آل مثبت 3 شاخص را به خود اختصاص داده است. نتایج اولویت بندی توسعه نیز حاکی از آن است که استان ها از مجموع 270 بار، مجموعاً 109 بار (3/40 درصد) در اولویت اول توسعه قرارگرفته اند و این بدین معنی است که استان ها در مجموع با کمبود قابل توجهی در زمینه تأسیسات گردشگری بین راهی مواجه هستند. استان های تهران، خوزستان و فارس با 9 بار (100 درصد) جای گرفتن در اولویت اول توسعه، بیشترین کمبود را در برخورداری از تأسیسات گردشگری بین راهی دارا بوده اند، درحالی که سمنان با 8 بار (8/88 درصد) قرار گرفتن در اولویت سوم، وضعیت مطلوبی را از این نظر داراست.
تبیین و تحلیل عوامل مؤثر بر رضایتمندی گردشگر از مقصدهای گردشگری مطالعه موردی: شهر درگهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل مؤثر در پایداری هر مقصد گردشگری سنجش رضایتمندی گردشگران از آن مقصد گردشگری است. سنجش رضایت مندی می تواند آگاهی و بینش لازم برای مدیران مقصدها و برنامه ریزان را به منظور ارتقاء امکانات و تسهیلات فراهم نماید. بنابراین شناخت وضعیت رضایتمندی در فرآیند برنامه ریزی و توسعه این فعالیت ضروری است. پژوهش حاضر باهدف بررسی وضعیت رضایتمندی گردشگران و مؤلفه های مؤثر بر آن در شهر درگهان (واقع در جزیره قشم) انجام شده است. پژوهش از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق گردشگران داخلی بازدیدکننده از شهر موردمطالعه و نمونه آماری تعداد 180 گردشگر می باشد. بررسی رضایت مندی گردشگران به وسیله پرسشنامه و در قالب طیف لیکرت مورد ارزیابی قرارگرفته است. پردازش داده های حاصل از پرسشنامه با استفاده از آزمون های آماری کای اسکوئر، فریدمن، روش رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد سطح رضایتمندی گردشگران در شهر درگهان بالاتر از حد متوسط است و مؤلفه های امکانات رفاهی و پذیرایی، فعالیت های سرگرمی، تفریحی و گذران اوقات فراغت و هزینه به ترتیب بیشترین تأثیر را بر رضایتمندی گردشگران دارند. همچنین بین رضایت مندی گردشگران با متغیرهای جنس، شغل، مدت اقامت و نحوه اقامت گردشگران رابطه معناداری وجود دارد.
ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر توسعه گردشگری پزشکی در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری پزشکی به عنوان شاخه ای گردشگری سلامت است که می تواند نقش بسزایی در جهت توسعه گردشگری ایفا کند. این نوع از گردشگری به خاطر افزایش گردشگران در این حوزه، و درآمد بالای آن در مرکز توجه بسیاری از کشورها قرارگرفته است ایران با داشتن نیروی انسانی متخصص در امر پزشکی و امکانات پیشرفته پزشکی و با توجه به ظرفیت های بالا در جذب گردشگران پزشکی به عنوان مقصد مهمی برای گردشگری پزشکی در جهان و بخصوص در جهان اسلام به شمار می آید. با توجه به اهمیت گردشگری پزشکی و دارا بودن پتانسیل موجود در شهر تبریز (بیمارستان های دولتی و خصوصی و وجود کادر متخصص و توانمند و ارزانی خدمات پزشکی) و به دلیل موقعیت استراتژیک شهر تبریز به دلیل وجود کشورهای همسایه مثل آذربایجان، ارمنستان و گرجستان و همچنین به لحاظ نزدیکی فرهنگی به ویژه زبانی با کشور آذربایجان، شهر تبریز می تواند یکی از شهرهای مطرح در خصوص گردشگری پزشکی باشد بر این اساس هدف این پژوهش ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر توسعه گردشگری پزشکی در شهر تبریز است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. داده های پژوهش از طریق منابع کتب، اسناد، مقالات مرتبط و پرسشنامه جمع آوری و داده های پرسشنامه در نرم افزار SPSS با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون رگرسیون مورد تجزیه وتحلیل واقع شده است. نتایج تحقیق با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن نشان می دهد؛ بین قیمت و توسعه گردشگری پزشکی (98/-) رابطه منفی و بین کیفیت خدمات درمانی و توسعه گردشگری پزشکی (86/)، بین فرهنگ و گردشگری پزشکی (72/)، بین امکانات و تجهیزات پزشکی با گردشگری پزشکی (89/) و درنهایت بین فن آوری اطلاعات و ارتباطات با توسعه گردشگری پزشکی (83/) رابطه مثبت وجود دارد. بنابراین لازم است در جهت توسعه این صنعت به شفاف نمودن قیمت خدمات درمانی، بالا بردن کیفیت خدمات درمانی، افزایش و ارتقا فرهنگ گردشگر پذیری، به کارگیری امکانات، تسهیلات و تجهیزات درمانی و گردشگری دارای تکنولوژی بالا و استانداردهای جهانی و به کارگیری فن آوری اطلاعات در حوزه های پزشکی و گردشگری پرداخته شود تا بتوان از منافع سرشار این صنعت در جهت اشتغال زایی و ارزآوری بهره مند شد.